eitaa logo
وارثون
6.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
91 فایل
کانال وارثون؛ کانال عکس، اخبار، مطالب و نکات اخلاقی علما و بزرگان تشیع است. ارتباط با ادمین کانال: @MohsenRanginkaman
مشاهده در ایتا
دانلود
26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ذکر گره‌گشا در دل شب از مرحوم "استاد فاطمی‌ نیا" @varesoon
به نیت زیارت حضرتش در هر روز : صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین صلی الله علیک و رحمة الله و برکاته قبول ▪️@varesoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا حضرت سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه را شیعیان به شهادت رساندند؟ آیت الله سید علی میلانی @video_clip_ghadimi @varesoon
✅ العبد محمدتقی بهجت: ⭕️این عذر که «دیگران کردند، ما هم کردیم» مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد؛ چراکه همیشه اهل دنیا و کفار، اکثریت را تشکیل می‌دادند. 📚در محضر بهجت، ج۲، ص٢۴۵ @varesoon @varesoon_bahjat
آیت الله محمدجعفر طبسی: بدون تردید زنده نگاه داشتن نام عاشورا و محرم و سیدالشهدا علیه السلام, یکی از مصادیق بارز آیه شریفه «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ» است. کسی نباید گمان کند که این آیه اختصاص به صفا و مروه و حج دارد؛ اگر مثل نگاه کردن به والدین از روی رأفت، عبادت به شمار رود؛ چرا احیای عاشورا و نام حسین علیه السلام، عبادت و از بزرگترین آنها به شمار نیاید؟ لذا شیعه عاشورا را احیا می کند. @varesoon
قال امیرالمومنین (علیه السلام): إِيَّاكَ وَ الْمَنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنَّ الِامْتِنَانَ يُكَدِّرُ الْإِحْسَانَ از منّت گذاردن پرهیز کن، زیرا منّت احسان را تیره می‌سازد. تصنیف غرر(۸۹۲۴) @varesoon
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. حضرت آیت‌الله شريعتمداری (رضوان‌الله‌علیه): .هرکس می‌خواد در امر دین به جایی برسه؛ یا ملا بشه، یا خطیب بشه یا روضه‌خون بشه باید اول بره در خونه‌ی امام حسین علیه السلام. من خودم هم اجتهاد، هم تدریس، ... از وقتی پیدا کردم که به‌خصوص در منزل عزاداری امام حسین علیه‌السلام رو شروع کردم. . @shariatmadari_marasem @varesoon
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علیک یا أباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا مابقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 سروده ای از مرحوم آیت الله المعظم آقای حاج آقا علی صافی گلپایگانی قدس سره 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بنازم بر آن كشتۀ راه جانان كه در كربلا جان خود كرد قربان بنازم به شاهى كه كرد آبيارى ز خونش نهال برومند ايمان به مردانگى داد در كربلا سر كه تا گرد ذلّت نگيرد به دامان بگفتا كه مُردن بِه از زندگانى كه كار افتد اندر كف نابكاران به ميدان عشق آن چنان قد علم كرد كه بُرد از همه گوى سبقت ز ميدان چنان شد مصّمم كه امر شهادت به آنسان كه مأمور بُد داد پايان چنان بود مستغرق عشق بارى كه ‏بگذشت در راهش از خويش و ياران زهى استقامت كه در راه مقصد به هر مشكلى داد تن سهل و آسان نه سدّ رهش شد برادر نه فرزند ببين پيش كش كرده هم اين و هم آن چه پروا كه افتاده دست برادر چه باك ار جوانش به خون گشته غلطان خدا چون بخواهد چه غم گر پس از او حريمش ببينند رنج فراوان نه خوفى به دل دارد از تير و خنجر نه بيمى به دل باشد از خيل عدوان به شوق وصالش بزد خنده بر مرگ به راه رضايش گذشت از سر و جان ولى وا اسف بر كسانى كه گفتند كه ما امت احمديم و مسلمان نمودند ظلمى به فرزند زهرا كه نبود مرا طاقت ذكر و عنوان بياد آوريد از زمانى كه بردند چو گرگان بر او حمله در آن بيابان گروهى به نيزه، گروهى به خنجر گروهى نموده تنش تير باران چنان سنگ كين خست پيشانى او كه ‏از سيل خون روى مه گشت پنهان پى رفع خون پيرهن را چو بگرفت دل پاك شه لاجرم شد نمايان به ناگاه تيرى رها شد ز دشمن كه بگرفت جا در دلش تا به پيكان تنش پاره پاره شد از تيغ و خنجر دلش پر زخون از فراق عزيزان بيفتاد روى زمين جسم پاكش در آن سوز گرما و آن لعل عطشان سرش را جدا كرد شمر بداختر تنش نرم شد زير سمّ ستوران به نى شد سرِ شاه و اين سرفرازى خدايش از آن داده در دورِ دوران سزد اى (على) گريه در ماتم او كه جنّ و ملك بهر او گشته گريان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
وَبَشِّرِ الصَّابرِینَ الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ حلول ماه عزای اهل بیت عصمت و طهارت (صلوات الله علیهم اجمعین) و شهادت مولانا حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) را خدمت بانوی دو سرا حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) تسلیت عرض می نماییم. @varesoon
📚برشی از کتاب حسین شهیدآگاه 🔹️تالیف آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره ✍️براى فداكارى هاى صحنه تاريخى كربلا تا حال و تا ابد در جهان شبيه و نظيرى پيدا نشده و نخواهد شد اين مأموريت الهى امام بود و چنانچه مكرر گفتيم هدف آن اطاعت خدا و نجات اسلام و احكام قرآن، و حفظ دين از ضربت كشنده حكومت يزيدى، و جلوگيرى از انحراف فكرى، و گمراهى و ضلالت، و منفصل ساختن يزيد از رهبرى اسلامى بود. ️اين مفاهيم و درس هاى عالى كه در عين حال همه تجلى يك حقيقت و عنوان يك هدف است همه در قيام و شهادت امام منظور بوده و قيام امام پشتيبان و پشتوانه دين شناخته مى شود و سبب احياء اسلام، و شعائر دين است 📖حسين عليه السلام، شهيد آگاه و رهبر نجات بخش اسلام، صفحه : ۱۰۰ @varesoon @varesoon_safi
💫 شب، آبستن است ... ☑️ عارف دلسوخته حاج میرزا محمّد اسماعیل دولابی: 🌟 « تلاطمات و ناآرامی‌‌هایی که در روزگار ما در سراسر عالم بروز نموده است، حاوی بشارت بزرگی است. ❇️ جهان از درد زایمان، به خود می‌پیچد و به زودی، فرزندی را بیرون خواهد داد. 🌥 آشوب‌ها و نابسامانی‌‌هایی که در روزگار ما در سراسر جهان پدیدار شده است، نزدیک شدن هوای لطیف و آسمان صاف و آفتابی عصر ظهور را بشارت می‌دهد. 💨 سواری که از دور می‌آید، پیش از آنکه خودش برسد و دیده شود، گرد و غبار زیر پای اسبش دیده می‌شود. ✨ گرد و غبار آشوب‌ها و ناآرامی‌های جهان در روزگار ما، خبر از نزدیک شدن «فارس الحجاز» یعنی امام زمان (عج) می‌دهد. 💡 بعد از هر شلوغی، خلوتی متناسب با آن خواهد بود و هرچه شلوغی بیشتر باشد، خلوت بعد از آن بزرگ‌تر است. در آخر الزّمان، شلوغی خیلی زیاد است به نحوی که: گروهی گروه دیگر را تکفیر می‌کنند و جمعی جمع دیگر را لعنت می‌کنند.» 🤲 ان شاء اللّه خداوند آن روز را زودتر بیاورد که بسیار زیبا است. » ⬅️ مشتاقی و مهجوری، صفحه ی ۳۵۵ @varesoon
...حکایت شگفت ملا عزیز منبری . 🔸از بیانات آیة ‌الله‌العظمی شبیری زنجانی "مد ظله" 🔻 . 🔸شخصی داستانی برای ما نقل کرد از ملا عزیز که منبری درجه یک زمان ناصرالدین شاه (و پس از آن) در تبریز بوده است. (راوی این داستان شیخ علی اکبر ترک، منبری معروف تهران پسر ملا عزیز بوده است.) . 🔸برنامه ملا عزیز برای وعده دادن منبر در ماه محرم اینطور بوده که اشخاص در فاصله بین عید قربان و عید غدیر مراجعه می‏کرده‏اند و از ایشان درخواست منبر می‏کرده‏اند. پس از عید غدیر ایشان جواب می‏داد و مشخص می‏کرد که کدام دعوت را پذیرفته و کدام را رد می‏کند. . 🔸در یک سالی، قبل از این ایام، زنی به ایشان مراجعه می‏کند و درخواست می‏کند که ایشان روضه‏ای برایش بخواند. او می‏گوید: من یک تومان (که در آن دوران مبلغ زیادی بوده) می‏گیرم. زن می‏گوید: کار من رختشویی است و تمام پس انداز من در ماه، ۲۴ شاهی (یک قران و خمس قران) است، ملا عزیز می‏گوید: همان که گفتم. زن می‏رود و یک پارچه مخمل با ارزشی که داشته می‏آورد و به ملا عزیز می‏دهد و او هم قبول می‏کند روضه‏ای می‏خواند. . 🔸به طور معمول از روز عید قربان قبل از طلوع آفتاب افراد می‏آمده‏اند برای درخواست منبر. ولی در آن سال اتفاقاً کسی نمی‏آید تا غروب می‏شود و فردا و پس فردا و همینطور روزهای دیگر، کسی مراجعه نمی‏کند تا ایام محرم می‏رسد. در اول محرم نوکر ملا عزیز که معمولاً با هم منبر می‏رفتند، برای رفتن به منبر، به منزل ایشان می‏آید، ولی او نمی‏توانسته به نوکرش هم بگوید که امسال کسی ما را دعوت نکرده، لذا بعد از آنکه قدری با هم با اسب حرکت می‏کنند به نوکرش می‏گوید من حالم مساعد نیست تو برگرد، من بعداً می‏آیم. . 🔸وقتی نوکر برمی‏گردد، ملاعزیز به تاخت می‏رود اطراف تبریز و موقع شب به یکی از روستاها می‏رسد و سراغ کدخدا رفته و به او می‏گوید: امسال به نظرم رسید که نباید فقط در تبریز انجام وظیفه کنم و خوب است به اطراف هم بیایم، لذا تصمیم گرفتم اینجا بیایم. آنها هم خوشحال شدند که ملا عزیز برای تبلیغ به روستای آنها آمده و مجلسی برای ایشان ترتیب می‏دهند. . 🔸آخر شب ملا عزیز را به منزل یکی از متمکنین آن روستا راهنمایی می‏کنند چون مرسوم بوده که آن شخص میزبانی مبلغین را به عهده بگیرد. ملا عزیز هم به منزل آن شخص می‏رود و تا آخر دهه مجلس گرم و با حالی داشته است. . 🔸شب عاشورا چوپانهایی که گله ‏ها را بیرون می‏برده‏ اند به مناسبت شب عاشورا کارشان را تعطیل می‏کنند و سگ یکی از گله‏ ها که متعلق به صاحب همین خانه بوده را تحویل صاحب خانه می‏دهند. . 🔸ملا عزیز در نیمه آن شب بیدار می‏شود و برای قضای حاجت بیرون می‏رود. سگ -که ملا عزیز برایش غریبه بوده- شروع می‏کند به پارس کردن و به طرف او می‏آید. . ملا از ترس سگ عقب عقب می‏رود که ناگهان در یک گودالی سقوط می‏کند. از صدای پارس سگ، عروس صاحب خانه بیدار می‏شود و می‏بیند ملا عزیز در گودال افتاده، دستش را دراز می‏کند تا او را بیرون بیاورد خودش هم در گودال می‏افتد. . 🔸بعد شوهر این زن هم بیدار می‏شود و ملا عزیز را بیرون می‏آورد اما آن زن که در آنجا افتاده بود از ترس چیزی نمی‏گوید و صدایش در نمی‏آید. . 🔸ملا عزیز همان موقع به سرعت به منزل کدخدا می‏رود و جریان را برایش تعریف می‏کند. . 🔸کدخدا به او می‏گوید: هر چه زودتر از روستا خارج شوید چون صاحب آن خانه چهار پسر دارد که هیچ کس حریف آنها نمی‏شود و همین‌که متوجه قضیه شوند خطر کشته شدن برای تو دارد. . 🔸ملا عزیز فوراً حرکت می‏کند و قبل از طلوع آفتاب خودش را به تبریز می‏رساند و فوراً آن زن را که درخواست روضه کرده می‏خواهد و وقتی زن می‏آید جریان را برایش نقل می‏کند. . 🔸آن زن خطاب به حضرت سید الشهدا علیه‌السلام می‏کند که: «شما نتوانستی پیراهن مرا در دست نامحرم ببینی، چگونه توانستی اهل بیت خود و دختران پیامبر را در دست نامحرمان اسیر ببینی.» . 🔸ملا عزیز آن پارچه و پولی را که گرفته بود ردّ می‏کند. همین‌که زن می‏رود‌ افراد یکی پس از دیگری برای دعوت می‏آیند و دوباره کار ملا عزیز می‏گیرد. . @varesoon