✅خواب امام رضا علیه السلام
♦️مرحوم آيت اللَّه كشميرى فرمودند:
شب وفات علّامه طباطبايى در خواب ديدم كه امام رضا (عليه السلام) در گذشته اند و ايشان را تشييع جنازه مىكنند. صبح خواب خود را چنين تعبير كردم كه يكى از بزرگان و علما از دنيا خواهد رفت، و در پى آن، خبر آوردند كه علّامه طباطبايى درگذشت.
♦️ از آقاى كشميرى پرسيدند علّامه را چطور ديديد؟ فرمودند: علّامه حاضر است.
همچنین مى فرمودند: «چشم علّامه طباطبايى همه اش توحيد است (توحيدى مى بيند)».
📚مىناگردل ص ۱۲۲
مرحوم حاج سید علی اکبر صداقت
@varesoon
قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه وآله:
... یَا ابْنَ عَبَّاسٍ خَالِفْ مَنْ خَالَفَ عَلِیّاً وَ لَاتَکُونَنَّ لَهُ ظَهِیراً وَ لَا وَلِیّاً.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
... ای ابن عباس مخالف باش با هر کسی که با امیرالمومنین (علیه السلام) مخالفت کرد و به هیچ وجه کمک کار و یاور وی مباش و او را دوست خود قرار نده!!!
بحار الانوار، ج:۱۶، ص: ۳۱۸
@varesoon
#عکس_اختصاصی
سرداب مطهر و مقدس حضرت امامزاده صالح (علیهالسلام) تهران
@varesoon
📌تشرف علامه حلي و كتاب عالم سني
شهيد ثالث، قاضي نوراللّه شوشتري مي فرمايد:
بين اهل ايمان معروف است كه يكي از علماي اهل سنت، كه در بعضي از فنون علمي، استاد علامه حلي بود كتابي در رد مذهب شيعه اماميه نوشت و در مجالس ومحافل آن را براي مردم مي خواند و آنان را گمراه مي نمود، و از ترس آن كه مبادا كسي از علماي شيعه كتاب او را رد نمايد، آن را به كسي نمي داد كه نسخه اي بردارد.
علامه حلي هميشه به دنبال راهي بود كه كتاب را به دست آورد و رد كند.
ناگزير رابطه استاد و شاگردي را وسيله قرار داد و از عالم سني درخواست نمود كه كتاب را به او امانت دهد.
آن شخص چون نمي خواست كه دست رد به سينه علامه حلي بزند، گفت: سوگند يادكرده ام كه اين كتاب را بيشتر از يك شب پيش كسي نگذارم.
مرحوم علامه همان مدت را نيز غنيمت شمرد.
كتاب را از او گرفت و به خانه برد كه در آن شب تا جايي كه مي تواند از آن نسخه بردارد.
وقتي به نوشتن مشغول شد و شب به نيمه آن رسيد، خواب بر ايشان غلبه نمود.
همان لحظه حضرت صاحب الامر روحي وارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء حاضر شدند و به او فرمودند: كتاب را به من واگذار و توبخواب.
علامه حلي خوابيد.
وقتي از خواب بيدار شد، نسخه كتاب از كرامت و لطف حضرت صاحب الامر صلوات الله و سلامه علیه تمام شده بود.
البته اين قضيه را به صورتهاي ديگري هم بيان كرده اند، از جمله در كتاب قصص العلماء اين طور آمده است كه:
علامه حلي كتاب را توسط يكي از شاگردان خود كه نزد آن عالم مخالف درس مي خواند براي يك شب به عنوان عاريه به دست آورد و مشغول نسخه برداري از آن شد.
همين كه نصف شب گذشت، علامه بي اختيار به خواب رفت و قلم از دستش افتاد.
وقتي صبح شد و وضع را چنين ديد اندوهناك گرديد، ولي وقتي كتاب راملاحظه كرد، ديد تمامش نوشته و نسخه برداري شده است و در آخر آن نسخه اين جمله نوشته شده: كتبه م ح م د بن الحسن العسكري صاحب الزمان (اين نسخه را حجة بن الحسن العسكري صاحب الزمان نوشته است).
علامه فهميد كه آن حضرت تشريف آورده و نسخه را به خط مبارك خود تمام نموده اند.
📚 بركات حضرت ولي عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف(خلاصه العبقري الحسان)
♥️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج♥️
@varesoon
قال امیرالمومنین (علیه السلام):
وُصُولُ الْمَرْءِ إِلَی كُلِّ مَا يَبْتَغِيهِ مِنْ طِيبِ عَيْشِهِ وَ أَمْنِ سَرْبِهِ وَ سَعَةِ رِزْقِهِ بِحُسْنِ نِيَّتِهِ وَ سَعَةِ خُلُقِهِ
رسیدن شخص به آنچه طالب است، از خوشی زندگانی و امنیت راه و گشایش در روزی، با نیت نیک و خُلق گشاده امکان پذیر است.
تصنیف غرر/ حدیث ۱۶۰۷
@varesoon
💠داستان
ابوبصیر از اصحاب امامصادق(ع) نقل کرده است که من خدمت امامصادق(ع) بودم. مردی آمد و گفت: یابن رسولالله! در همسایگی من کسانی هستند که مطرب و آوازهخوان میآورند، من گاهی به دستشوییای که پشت دیوار همسایه قرار گرفته، میروم. صدای آوازهخوان را میشنوم و بیش از مقدار لازم آنجا توقف میکنم و از شنیدن آن صدا لذت میبرم، آیا این کار من ناپسند است؟
امام صادق(ع) فرمود: این کار را مکن. مرد گفت: آقا من که نه خودم به مجلس آنها میروم و نه آنها را به خانه خود میآورم، تنها صدای آنها را در دستشویی خانهام میشنوم.
امام فرمود: آیا این آیه از قرآن را نخواندهای: «ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا» (اسراء - 36) همانا گوش و چشم و دل همگی ( در برابر خدا) مسئولند.
مرد گفت: یابن رسولالله! این آیه را تا به حال نشنیده بودم، اینک در محضر شما از این گناه استغفار میکنم و تصمیم میگیرم که دیگر این گناه را مرتکب نشوم.
امام فرمود: برو غسل توبه کن و چند رکعت نماز بخوان بعد از نماز استغفار کن و از خدا بخواه که تو را بیامرزد و اگر با آن حال میمردی چه گرفتاریها که داشتی.
@varesoon
💠 اجتهاد
🔹 شنیدهام که وحید بهبهانی در اواخر عمر خود را مجتهد نمیدانست و میگفت: سن من بالا، و قوای فکریام تحلیل رفته است و نمیتوانم استنباط کنم. لذا از شاگرد خود بحرالعلوم فتوا میپرسید و میگفت: شما فقط فتوا را بدون ذکر دلیل نقل کنید تا در آن شبهه پیدا نکنم.
🔸 مرحوم آقای حاج آقا رضا همدانی هم در اواخر عمر رسالهاش را جمع کرد و گفت: من حافظهام را از دست دادهام و نمیتوانم فکر کنم و به مراجعهکنندگان میگفت: کسی که از او تقلید میکردید، دیگر وجود ندارد و بدین شکل آنها را رد میکرد.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۰۹
@Adropfromthesea
@varesoon
قالَ الامام الحُسین (علَیه السّلام):
«أَیُّهَا النّاسُ؛ إِنَّ رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) قالَ: «مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِاللهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفِعْل، وَ لاَ قَوْل، کانَ حَقّاً عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ»
امام حسین (علیه السلام ) فرمودند :
اى مردم! پیامبر خدا(صلوات الله علیه و آله) فرمودند:
هر کس سلطان ستمگرى را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده، پیمان الهى را شکسته و با سنّت رسول خدا مخالفت ورزیده، در میان بندگان خدا به ستم رفتار مى کند؛ و او با زبان و کردارش با وى به مخالفت بر نخیزد، سزاوار است خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر (دوزخ) بیاندازد.
بحارالأنوار ، ج ۴۴ ص ۳۸۱
@varesoon
.
💠 كجايند ياران حقيقي مهدي آل محمّد(عج)؟!
.
در كتابي خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعي از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند.
.
از آدمهاي بسيار خوب و مقدّس. روزي با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نميآيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم.
.
به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد.
.
جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّستر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود. او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت.
.
پرسيدند چه طور شد؟ گفت: راست مطلب اينكه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد. جلو رفتم.
.
پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است. بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانهي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات ميخواهد. او رفت و برگشت و گفت:
.
آقا ميفرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيدهاي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست.
ما دختر او را براي شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا. من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام.
.
ميفرمايند: بيا! ميخواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم. گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد. گفت: فرمودهاند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نميآيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانهاي هست و نه عروسي. من هستم و صحراي نجف
🔸معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواستهاند به ما بفهمانند كه ما هنوز آمادگي براي آمدن امام زمان (علیه السلام) نداريم. يك دختر به ما تزويج كردهاند و ما به خاطر او دست از امام زمانمان برداشتهايم.
.
..................
📚صفیر هدایت شماره ۰۱۶ _ سلسله مباحث معارفی حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
.
🌷 شادی روح مطهر مرحوم حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی صلواتی قرائت بفرمایید 🌷
.
#آیت_الله_ضیاء_آبادی
#آیت_الله_ضیاءآبادی
#امام_زمان
@varesoon
🌸❓چگونه به امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف توسلی قوی داشته باشیم؟
✅العبد محمدتقی بهجت:
🔸الیماشاءاللّه [راه برای توسل هست]. زیاراتش، توسل به اوست.
صلوات بر او فرستادن هم، توسل به اوست. توسل محتاج به طریق معیّنی نیست.
📚 کتاب حضرت حجت (عج)، ص٣۶٨
@varesoon
@varesoon_bahjat
عَن أبِي ذَر الغفاري عن رسول الله صلى الله عليه وآله:
إِنَّ حَوْلَ الْعَرْشِ لَتِسْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ لَیْسَ لَهُمْ تَسْبِیحٌ وَ لَا عِبَادَةٌ إِلَّا الطَّاعَةُ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عليه السلام وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِهِ وَ الِاسْتِغْفَارُ لِشِیعَتِهِ.
ابیذر غفاری از حضرت رسول الله (صلى الله عليه وآله) نقل میکند که فرمودند:
حقا در اطراف عرش نود هزار ملک هستند که تسبیح و عبادتی جز طاعت علی بن ابی طالب (عليه السلام) و بیزاری از دشمنانش و استغفار برای شیعیانش ندارند ..
کتاب سلیم بن قیس، ج2:، ص: 585
@varesoon
✔️ بسمه تعالی
🔹 در کانال «نردبان فقاهت» دروس خارج فقها، و مسائل حوزوی از قبیل ادبیات، فقه، اصول، رجال و... را مورد بررسی قرار دهیم.
@Nardebane_feghahat
💠 مبارزه با بابیت
🔹 مرحوم حاج شیخ مهدی مازندرانی نقل میکرد پس از مراجعت سعید العلماء از عتبات به بابل، مرحوم شیخ انصاری میفرمود: من فکر میکردم که سعید العلماء چه کرده است که با آن مقام علمی، خداوند توفیق حضور در عتبات عالیات را از وی سلب کرد و به مازندران رفت، ولی بعداً که قضایای فرقههای گمراه بابیها پیش آمد، ایشان با فرمان جهاد برای مبارزه با آنان، آن قدم بزرگ را برداشت، فهمیدم که خداوند ایشان را برای این کار نگه داشت تا این فرقه ضالّه را در آن منطقه ریشهکن سازد.
🔸 سران بابیها دستور قتل او را صادر کرده بودند او مدّتها در چاهی مخفی شد که در نتیجه به بیماری شدید مبتلا شد به گونهای که حتی در وسط تابستان باید در کنار گرما و آتش قرار میگرفت تا احساس سرما نکند.
🔹 دو شهر مرکز فعالیتهای این فرقه ضالّه بود. یکی زنجان و دیگری مازندران.
@Adropfromthesea
@varesoon
آمدهام خاک پای زائران را به چشم بکشم!
حجت الاسلام احمد مروی تولیت آستان قدس رضوی:
آیت الله ناصری به معنای واقعی کلمه هیچ چیز برای خود نمیخواستند و به هیچ عنوان خودبرتر بینی نداشتند.
ایشان در زمان تشرف به مشهد مقدس به هتل که نمیرفتند، بلکه در همان مهمانسرایی هم که بودند، معمولی ترین اتاق را انتخاب میکردند و میفرمودند: من آمدم خاک پای زائران را به چشم بکشم، من که موقعیتی ندارم که زائر امام رضا(ع) باشم.
آیت الله ناصری چنین شخصیت خود ساختهای داشتند.
ویژگی دیگر ایشان ارادتی بود که ایشان به امام زمان(عج) داشتند و هرگاه نام مبارک حضرت مهدی (عج) را میشنیدند و یا به زبان میآوردند، به معنای حقیقی منقلب میشدند.
.
@sireyefarzanegan
@varesoon
.
جوانی خدمت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی نامه فرستاده و در آن نامه نوشته بود که میخواهم مسیحی بشوم!
ایشان در جواب نامه نوشته بودند: از قرآن و اسلام چه فهمیدهای؟ آیا قرآن و اسلام را شناختهای که میخواهی مسیحی شوی؟ آیا مسیحیت را شناختهای؟ آیا سخنان بزرگان مسیحیت را درباره قرآن میدانی؟ … اگر اینها را مطالعه کردهای و به قطعیت رسیدهای میتوانی مسیحی شوی!
این جوان در جواب نامه نوشته بود:
جواب شما مرا متحول کرد وبعد از تحقیق کامل فهمیدم دین واقعی، همان اسلام است.
.
شفقنا، استاد حسن صافی گلپایگانی، ۱۴۰۲/۷/۱۲
@sireyefarzanegan
@varesoon
@varesoon_safi
این گریهها واقعا برای این همسر، کم است!
آیت الله جوادی آملی:
من طلبه بودم و مشتاق درس و بحث ولی ایشان جدا بود. تازه ازدواج کرده بودیم، دو روز بعد خداحافظی کردیم. از آمل به قم آمدم و ۴ سال وضع ما این بود. بحبوحه درس آقای علامه طباطبایی بود. یک بار نگفت من جوانم این چه وضع زندگی کردن است.
این اواخر که از بیمارستان آمدند و با واکر حرکت میکردند، کسی زنگ زد، ایشان در آشپزخانه بودند، تلفن را آوردند. گفت شما داری درس میخوانی. مرتب یک استکان چای و لیوان آب میآورد؛ نه به خاطر اینکه ما مقامی داشتیم. گفتند که تو داری درس میخوانی، من مواظبم.
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی.
@sireyefarzanegan
@varesoon
برترین کارها، دشوارترین آنها است!
روزی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی سر درس فرمودند:
من حاضرم ثواب صد روز عمرم را به شما بدهم و شما ثواب یک روز عمرتان را به من بدهید!
شاگردان عرض کردند: ثوابِ عمرِ ما چه ارزشی در مقابل عمر پر برکت شما دارد؟
فرمودند: من که از خانه میخواهم به مسجد اعظم جهت تدریس بیایم، زیر بغلم را میگیرند و به درشکه سوارم میکنند و برای بیش از هزار نفر از فضلا و مجتهدین درس میگویم که حرفهایم را میفهمند ولی شما به روستاها میروید، پشت کوه که چه بسا با مسائل اولیه اسلام آشنا نیستند، آنان را با اصول اعتقادی و احکام اسلام آشنا میکنید و آنان را به راه راست هدایت میکنید و چه بسا آنها قدرتان را نمیدانند. طبعاً کار شما مصداقِ "افضلُ الاعمالِ احمزُها- برترین کارها، دشوارترین آنها" خواهد بود.
مروری بر گذر عمر- خاطرات زین العابدین قربانی لاهیجی - ص۷۶- ۷۷، نشر سلار.
@sireyefarzanegan
@varesoon