﷽
⚪️ گزارش اول مناظره درباره فلسفه و عرفان| بخش دوم و پایانی.
1⃣ نمونه تعاريف فلسفه و حکمت:
كندی: العلم بالاشياء علی حقيقتهابقدر طاقهالانسان[3]
فارابی: العلم البرهانی بالاسباب البعيده التی بها وجود الاسباب القريبه لاشياء[4]
بوعلی: التصديق بحقائق النظريه والعمليه علی قدر طاقه البشر[5]
بوعلی: العلم عن الموجود المطلق وتبتدی منه مبادی العلوم[6]
ملاصدرا: العلم بغايات الاشياء وعللها[7]
ملاصدرا: العلم بحقيقه الاشياء كماهی عليه فی الواقع و الحكم بوجودها بالبراهين، بقدر الوسع الانسانی[8]
فلسفه = هستیشناسی برهانی
فلسفه= تلاش برای كشف علت پديدهها دركل هستی
فلسفه= تلاش برای نفوذ به لايههای پنهان از حسّ، برای رسيدن به حقايق اثرگذار در زندگی.
فلسفه= كشف شكل هستی و معادلات حاكم بر آن.
فلسفه اسلامی = برهانی كردن نگرش اسلام به هستی.
فلسفه اسلامی = تلاش برای تبيين عقلانی مدل هستیشناسانه اسلام.
حيطه فعاليت فيلسوف حوزوی، تلاش برای تعميق فهم از مدل هستیشناسی اسلام و تلاش برای اثبات عقلانيت اين مدل و ايجاد زمينه تفاهم با مخاطبينی است كه عقيده مشترك با آنها وجود ندارد.
تمايز با كلام اسلامی:
علم كلام تلاش برای كشف مدلهستیشناسانه اسلام است و برای تبيين عقلانی آن نيز تلاش میكند و در اين تلاش از آيات و روايات نيز برای حد وسط استدلال استفاده میكند. حيطه فعاليت متكلم حوزوی، تلاش برای اثبات برتری مدل هستیشناسانه شيعه اثنيعشری، نسبت به مدل فرقههای ديگر، و ايجاد تفاهم با مخاطبينی كه عقيده مشترك پذيرش قرآن و سنت با آنها وجود دارد.
2⃣ نمونه مسائل فلسفه و حکمت: (فلسفه در مورد چه مسائلی گفتگو میکند؟)
3⃣ مقايسه ميان مسائل فلسفه يونان و مسائل فلسفه اسلام [9]
▫️ https://eitaa.com/vaseti/171
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
تمدن اسلام، حکمت و عرفان شیعی، عقل و دین، منابع معرفت
پینوشتها:
[1] . تفسير القمی، ج1، ص: 100
ترجمه: تمام هویت اسلام، تسلیم بودن است و تمام هویت تسلیم بودن یقین داشتن است و تمام هویت یقین داشتن دریافتن با تمام وجودِ حق است و تمام هویت این دریافت، اعتراف به آن است و تمام هویت این اعتراف، عمل به آن است.
[2] . قابل ذکر است که جلسهای در دوم ماه رجب از جانب جناب آقای نصیری و میلانی در حسینیه تهرانیها در مشهد مقدس رضوی، تحت عنوان پیگیری مناظرات تشکیل شد و مطالبه ادامه مناظره مطرح گردید. در پاسخی که به دعوت برای شرکت در این جلسه ده روز قبل از تشکیل این جلسه داده شد چنین گفته شد:
«سه جلسه مناظره با تقاضای مستمر در صحن مناظره برای تغییر روش غیرعلمی در نقل و نقد مطالب عرفا و فلاسفه، و عدم اجابت آقای نصیری و اصرار بر ادامه شیوه تقابل و نه تفاهم از سویی، و نتایج نظرسنجی کتبی در دو جلسه آخر مناظرات که نود درصد شرکتکنندگان اظهار داشته بودند در چنین مناظراتی با این فضا شرکت نخواهند کرد، از سوی دیگر،
سبب شد تا مؤسسه مطالعات راهبردی در کرسیهای نقد و نظر فلسفی و عرفانی از جریان «نصیری–میلانی» صرفنظر کرده و با دعوت از شخصیتهای جریان «تفکیک» برنامههای آتی این کرسیها را تدارک نماید. امید است بحولوقوه الهی در آینده نزدیک مناظرات سهگانهای در فضای تفاهم و روشمندی علمی تقدیم حقجویان شود.
اخیرا کتابی با عنوان «جدال با مدعی» نیز توسط جناب آقای دکتر حسین غفاری مدیر گروه فلسفه دانشگاه تهران که حاوی سه جلسه گفتوگوی مولف با جناب آقای نصیری است منتشر گردیده است که مطالعه آن برای پیگیریکنندگان اینگونه جریانات فکری ضروری است و مقایسه سبک و سیاق مطالب کتاب با مطالب منتشر شده از همین گفتگوها در نشریه سمات، میتواند راهگشا باشد.
[3] . رسائل الكندی، ص97
[4] . الفصول المنتزعه، ص52
[5] . عيون الحكمه، ص16
[6] . النجاة، ص198
[7] . حاشيه الهيات شفاء، 264
[8] . اسفار، ج1،ص338
[9] . مقالات فلسفی، شهيد مطهری، ج3 ص21
#مبانی #هستیشناسی #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
گزارش همایش بازخوانی حکمت و عرفان شیعی.pdf
367.9K
﷽
⚪️ گزارش اول مناظرات سهگانه استاد واسطی و دکتر نصیری در زمینه فلسفه و عرفان.
#مبانی #هستیشناسی #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
همایش بازخوانی حکمت و عرفان شیعی - قسمت دوم.pdf
428.5K
﷽
⚪️ گزارش دوم مناظرات سهگانه استاد واسطی و دکتر نصیری در زمینه فلسفه و عرفان.
#مبانی #هستیشناسی #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
nasiri-vaseti1-www.ebnearabi.com.mp3
23.69M
﷽
⚪️ مناظره درباره فلسفه و عرفان| جلسه اول.
▫️ استاد عبدالحمید واسطی و دکتر مهدی نصیری
#مبانی #هستیشناسی #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
nasiri-vaseti3-www.ebnearabi.com.mp3
21.8M
﷽
⚪️ مناظره درباره فلسفه و عرفان| جلسه سوم و پایانی.
▫️ استاد عبدالحمید واسطی و دکتر مهدی نصیری
#مبانی #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
nasiri-vaseti2-www.ebnearabi.com.mp3
20.65M
﷽
⚪️ مناظره درباره فلسفه و عرفان| جلسه دوم.
▫️ استاد عبدالحمید واسطی و دکتر مهدی نصیری
#مبانی #هستیشناسی #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ کتاب، فیلم و متن مناظرات فلسفه و عرفان.
◽️ کتاب عیار نقدها؛ بررسی تحلیلی نقدهایی بر عرفان و حکمت اسلامی.
▫️ گزارش مناظرههای استاد عبدالحمید واسطی و استاد محمدحسن وکیلی با دکتر مهدی نصیری
➕ درسنامه توحید قرآنی و وحدت وجود استاد وکیلی
➕ بررسی تاریخی عرفان و حکمت شیعی از قرن هفتم تا یازدهم
➕ نقد نشریۀ سمات
▫️ در این کتاب اصلیترین نقدها و ناقدین به طریقه حکمت متعالیه و عرفان فقاهتی شیعی با نقدی روشمند مورد ارزیابی دقیق علمی و محتوایی قرار گرفته و عیار نقد رونمائی شده است.
▫️ لینک خرید کتاب:
▫️ https://b2n.ir/n39066
#مبانی #هستیشناسی #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مطالب تکمیلی مناظرات فلسفه و عرفان.
▫️ دانلود فیلمهای مناظره استاد واسطی:
▫️ https://b2n.ir/z91068
▫️ متن مناظره مکتوب استاد وکیلی:
▫️ https://b2n.ir/b51768
▫️ نقدی بر مناظره:
▫️ https://b2n.ir/h22064
#مبانی #هستیشناسی #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ ظرفیت عرفان در تمدنسازی.
▪️ عرفان اسلامی به مثابه یک دانش چه جایگاه و نقشی در شبکه کلانِ دین و ارائه تصویری سیستمی از دین جهت ساختارمندی برنامهریزیهای اجرایی دارد؟
▫️ عرفان، علم معادلات خلقت است و زیرساختی ترین روابط را که کیفیت تجلی «وحدت الهی» و ظهور «مخلوقات و کثرات» است، توصیف و تبیین میکند و نحوه روابط میان مراتب مختلف عوالم هستی را عرضه می نماید.
▫️ هویت «دین»، تشریع منطبق بر تکوین است و از لوازم آن تبعیت احکام از مصالح و مفاسد واقعیه است؛ لذا علومی که سازه هستی و خلقت را ترسیم میکنند بالخصوص اگر تا پایینترین لایه وجودی در عالم ماده نفوذ کنند، بیشترین افق دید را در نگرش سیستمی و شبکه ای به دین فراهم می نمایند.
▪️ آیا اساسا عرفان میتواند و چنین ظرفیتی را دارا است که روشی برای مدل سازی ارائه دهد؟ ممکن است گفته شود منبع عرفان، کشف و شهود است؛ در نتیجه چگونه می توان از چنین دانش شهودی که گزارهها را شخصی میکند، منطقی تعمیم یافته برای مدل سازی استخراج نمود؟ اساسا در علوم اسلامی چه دانشی ظرفیت مدلسازی برای پیشرفت اسلامی را دارد؟
▫️ پاسخی که در کلام جدید به فرضیه «وحی، تجربه شخصی نبی است و قابل تعمیم نیست» داده میشود در اینجا جاری است. دو قرینه موجه سازِ «اعجاز» و «برهان»، جواز تعمیم را صادر میکنند. این ملاک، مربوط به تمام معرفت های شهودی است و علت بقاء و گسترش علم عرفان نیز تلاش موفق صاحبان آن برای برهانی سازی عرفان بوده است.
▫️ عرفان، بهدلیل تلاش معرفتی و بالخصوص «عملی»، برای کشف وحدت در کثرات و جاری ساختن وحدت در کثرات، تناسب حداکثری با «مدل سازی» دارد؛ جوهره «مدل سازی»، کشف روابط میان اجزاء و متغیرهای یک سیستم است به طوری که مجموعه اجزاء جدا از هم (کثرت زده) را به وحدتِ حداکثری برساند تا تضاعف نیروها سبب حرکت و رشد و تولید خروجی در مدل شود.
▫️ این عملیات براساس شهود موجّه، از عالَم «خزائن» تا اسفلالسافلین (عاَلم ماده) امتداد می یابد و تجلی آخرین لایه آن «علم فقه» است. بنابراین «عرفان» بدون «فقه» نمی تواند وحدت را در کثرات جاری کند و «فقه» بدون «عرفان» نمیتواند کثرات را به وحدت برساند.
▫️ صراط مستقیم در جمع ظاهر و باطن است و بر همین ملاک، مدل سازی نیازمند «فقه»، برای تعیین اجزاء و روابط در فرآیند میان کثرات، و نیازمند «عرفان»، برای تعیین کیفیت و جهت روابط (بههدف رسیدن به فرآیند بهینه) است. برای تمدن سازی در محیط رقابت فرهنگی، برگ برنده به دست «فرآیندهای بهینه» است.
▪️ غایت عرفان، فناء فی الله و مندک شدن در ذات ربوبی است که ماسوی الله دیده نشود. انسان با این حال، چگونه می تواند متغیرات و تکثرات جامعه را درک کند و به مدیریت عینیت خارجی مانند توسعه بپردازد؟
▫️ غایت عرفان، بقاء بالله است که از آن، تعبیر به «سفر چهارم» میشود و توصیف آن، «السیر مع الله فی الخلق» است؛ در حالیکه «فناء فی الله» از «سفر دوم» که سیر فی الله است شروع میشود و سیر در اسماء و صفات الهی است، لذا عارف بالله که اسفار اربعه خود را طی کرده است، میتواند مجرای جریان علم و اراده الهی در عالم کثرت شود.
▪️ عرفان چگونه می تواند با مدل غربیِ توسعه و زندگی بر اساس اصول مدرنیته مقابله کند؟
▫️ جوهره نگرش و تربیت عرفانی، محو «خودیت» و تمایلات و گرایش های مبتنی بر «حب ذات» و قرار گرفتن در مجرای تجلی الهی و «حبالله» و جاری شدن «ارادهالله» به جای اراده خود است، و جوهره مدرنیته دقیقا بالعکس، فعال شدن «تمایلات حداکثری فردی» و کفایت اراده بشر برای زندگی است.
▫️ بنابراین نگرش و تربیت عرفانی، جوهره مدرنیته را مضمحل می سازد و قدرتمندی آن از تمام مولفه ها و عناصر دیگر علمی و فرهنگی بیشتر است.
▪️ بنیان روشیِ عرفان با روش فقه کاملا متفاوت است. در نتیجه چگونه میتوان معرفت عرفانی با معرفت فقهی را به وحدت و انسجام رساند تا با هرج و مرج و تشتّت در عرصه مدیریت اجتماعی مواجه نشویم؟
▫️ وحی، با قرار گرفتن در مسیر تنازل به عالم کثرت، لایه های معنایی پیدا می کند و در نهایت به نازل ترین تجلی خود که احکام عملی است می رسید؛ لذا تمام گزاره های فقهی دارای لایه های معنایی فوقانی هستند که در لایه عقلانی به «فلسفه احکام» معروف شده اند و در لایه شهود ملکوتی و تاثیر اعمال بر ملکوت و تاثیر ملکوت بر اعمال، «اسرار الاعمال» یا «علوم باطن» هستند.
▫️ عرفان، تلاش برای کشف سرچشمه احکام در ملکوت است لذا نسبت به مقاصدالشریعه و مذاق شارع و نظامات دینی و معادلات حاکم بر تشریع و تاثیر اعمال و احکام در نفوس، ایجاد «اِشراف» می کند و فقیه عارف که از او در روایات تعبیر به «العالم بالله و بامرالله» می شود، مجرای ولایت امر در اجتماع می گردد.
#مبانی #روششناسی #عرفان #تمدنسازی #مدلسازی #مدرنیسم
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️@vaseti
4_5920232102476906603.pdf
362.1K
﷽
⚪️ عقلانیت تمدنی و تمدن عرفانی.
استاد حمید پارسانیا
استاد عبدالحمید واسطی
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ احساس حضور و عظمت خدا| بخش اول
موضوع بحث
«احساس حضور و عظمت خداوند» چیست؟ ممکن است؟ چگونه؟ چه موقعیتی در علوم و معارف اسلام دارد؟
مسأله بحث
برای اندازهگیری «عبودیت»، «معنویت»، «ایمان» و در نتیجه هسته مرکزی «توسعه و پیشرفت در اسلام» چه شاخص اصلیای باید مورد سنجش قرار گیرد؟
پیشفرضها
فرضیه بحث
۱. احساس حضور خدا، یک ادراک قلبی و نه ذهنی است که شاخص آن، احساس درونیِ تجلی یک آگاهی، یک اراده و یک وجود بینهایت در کل هستی است که تمام زیباییها و کمالات را در خود دارد.
۲. رسیدن به این ادراک ممکن است.
۳. راه رسیدن به آن عرفان عملی است.
۴. این بحث در شبکه علوم و معارف اسلام، هسته مرکزی و اولویت اول و شاخص سنجش رشد و توسعه است.
۵. عبودیت = محو اراده خود و جایگزینسازی اراده و خواست خداوند (وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ)
شواهد نقلی تایید کننده فرضیه:
در نگرش اسلام، به استناد آیه ۵۵ سوره نور «وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني لا يُشْرِكُونَ بي شَيْئاً» هدف و مقصود از تمام تغییر و تحولات در طول تاریخ این است که بشریت به «عبودیت خالص فراگیر» برسد.
علامه طباطبایی رحمة الله علیه در تفسیر این آیه چنین آوردهاند:
مراد از عبودیت، خداپرستى خالص است، به طورى كه هيچ شائبهاى از شرك- چه شرك جلى و چه شرك خفى- در آن راه نداشته باشد، و خلاصه معنا اين مىشود كه خدا جامعه آنان را جامعهای ايمن مىسازد، تا در آن جز خدا هيچ چيز ديگرى پرستش نشود. [1]
روایت قُدسی زیر از امام صادق علیهالسلام نیز شاهدی است بر این که هویت «توحید» و «عرفان» در نگرش شیعی، «لمس قلبی وجود بینهایت خداوند» است:
«أَفْتَحَ عَيْنَ قَلْبِهِ وَ سَمْعَهُ حَتَّى يَسْمَعَ بِقَلْبِهِ وَ يَنْظُرَ بِقَلْبِهِ إِلَى جَلَالِي وَ عَظَمَتِي» [2] ترجمه: هر کسی که رضای مرا بر رضای خود مقدم بدارد محبت من را به خودش جلب میکند و من چشم و گوش قلب او را باز میکنم تا تجلیات و عظمت مرا ادراک کند.
#مبانی #مفاهیم #عرفان #الله
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ احساس حضور و عظمت خدا| بخش دوم و پایانی
تبیین بحث
بر اساس روش تحلیل مفهومی و اصل موضوعی:[3]
«عبودیت»، بر اساس تحلیل مفهوم عبارت است از: احساس «عبد بودن» در برابر خداوند. مفهوم «عبد بودن» مفهومی است که تا ارتباط با پدیدهای با خصلت «آقایی، مولا بودن، سرور بودن» برقرار نشود، درک نمیشود. (در اصطلاح علمی گفته میشود که این مفهوم با «اضافه» به مفهوم دیگر پدید میآید.)
از آن جایی که مقصود از عبد بودن در این جا عبد خدا بودن است لذا این حسّ در درون انسان فعال نمیشود مگر این که ادراک آقایی، سروری و برتری خداوند در وجود انسان لمس شود و دریافت کند که تمام ابعاد وجودی و آثار او همه و همه از تجلیات وجود خداوند است و او از خود چیزی ندارد. به هر مقداری که این ادراک قویتر شود، ادراک عبودیت نیز قویتر میشود.
بهعنوان پیشفرضِ اثبات شده در علم معرفتشناسی اسلامی میدانیم که [4] ادراکات ذهنی (علوم حصولی) فقط صورتبندی حقایق هستند و جوهره اصلیِ آنها را ندارند (تصور آتش سبب سوختن ذهن نمیشود)، و ادراکات قلبی (علوم حضوری) جوهره اصلی پدیده در درون انسان هستند. (ادراک هستیِ خود، ادراک حالات مختلف روحی روانی، ادراکات وجدانی و فطری).
بهعنوان پیشفرضِ اثباتشده در علم فلسفه اسلامی میدانیم که [5] «خدا» وجود بینهایت است پس محدوده و شکل و صورت ندارد.
از ترکیب پیشفرض قبلی و این پیشفرض به دست میآید که:
دریافت مفهومی و ذهنی از خداوند به طور مستقیم ممکن نیست. (به اصطلاح علمی، دریافت ذهنی انسان از خداوند به صورت «ایجابی» ممکن نیست بلکه به صورت «سلبی و عدمی» انجام میشود.) ذهن فقط اصل بودنِ خدا و مفهومِ «محدود نیست پس برترین است» را ادراک میکند و البته به همین اندازه نیز معرفت و آثار آن را ایجاد میکند.
پس برای برقراری ارتباط ادراکی بیشتر با خداوند و عبور از معرفت اجمالی، نیاز به ادراک از جنس علوم حضوری است (تجربههای معنوی درونی).
بهعنوان پیشفرضِ اثباتشده در علم اخلاق و عرفان اسلامی میدانیم که:[6] تجربههای معنوی درونی و احساسهای روحی و روانی یا از راه ارتباط با یک منبع معنوی فعال میشوند یا از راه تمرکز و مراقبه دائم فکری و روحی بر پدیده مورد نظر.
پس: تمرکز فکری و روحی بر خداوند در تمام حرکات و سکنات، سبب فعال شدن تجربه معنویِ حسّ وجود خداوند و در نتیجه حضور و عظمت او در قلب و دل انسان است.
از سوی دیگر به تجربه میدانیم که: از مقایسه میان نقص و کمال و احساس فاصله میان آن دو، حسّ کوچک بودن در طرف ناقص، و حس بزرگ بودن در طرف کامل ایجاد میشود. هر چه این فاصله بیشتر باشد این احساس فعالتر میشود و اگر فاصله به قدری باشد که امید رسیدن ناقص به کامل به وجود نیاید، حسّ «عظمت مطلق» ایجاد میشود.
پس: رسیدن به عبودیت محض و مقام «اخلاص» (که هیچ ارادهای جز اراده رضای الهی در وجود فرد فعال نیست)، نیازمند حرکت به سمت احساس «عظمت مطلق» خداوند است.
«عرفان عملی» عهدهدار چگونگی حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب که عبور از محدودیت ادراکی درونی و اتصال به فضای بینهایت آگاهی و اراده الهی است میباشد.[7]
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
اگر در نگرش اسلام به استناد آیه ۶۵ سوره الذاریات «ماخَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»، هدف خلقت انسان «عبودیت» است، و مقصود از عبودیت، «فعال شدن احساس حضور و عظمت الهی در قلب و دل» است، آنگاه فلسفه تاریخ بر اساس نگرش اسلام و مقصد تمام فرآیندها در تمدن اسلام «لقاء و مشاهده خدا با قلب» در همین دنیاست.
مفاهیم کلیدی
عرفان شيعی، سیروسلوک، توحید ذاتی، فناء فیالله و بقاء بالله، لقاءالله، تجربههای دینی، انسان کامل، مقام ولایت، مقام مخلَصین، فلسفه خلقت
پینوشتها:
[1]. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۵، ص۲۱۲
[2]. الارشاد، شیخ مفید، ج۱ ص۲۰۴
[3]. مقصود از تبیین به روش تحلیل مفهومی این است که: با استخراج لوازم ذاتی هر مفهوم (با استفاده از روش تشخیص جنس و فصلهای مفهومی و روش استدلال مباشر در علم منطق) مفاهیم تشکیلدهنده مفهوم اصلی و لوازم آن کشف شوند.
و مقصود از تبیین به روش اصل موضوعی این است که: با استفاده از لوازم گزارههای تصدیقی و تصوری که در علم دیگری اثبات شده است و یا ترکیب اینگونه گزارهها، نتیجه جدیدی بهدست بیاید.
[4]. به کتابهای زیر مراجعه فرمایید:
علم حضوری، سنگبنای معرفت- حجتالاسلام دکتر محمدتقی فعالی
معرفتشناسی- حجتالاسلام دکتر محمد حسینزاده
[5]. به کتاب زیر مراجعه فرمایید:
نهایهالحکمه، علامه طباطبایی، بحث وحدت و کثرت
[6]. به کتاب زیر مراجعه فرمایید
جامعالسعادات، مرحوم نراقی
[7]. به کتابهای زیر مراجعه فرمایید:
مصباحالشریعه، منسوب به امام صادق علیهالسلام
منازلالسائرین، ملاعبدالرزاق کاشانی
#مبانی #مفاهیم #عرفان #الله
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
◽️ نقشه محتوایی مختصر کانال:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/77
﷽
▫️ فهرست مطالب عرفان و فلسفه.
▫️ https://eitaa.com/vaseti/203
﷽
⚪️ عصاره نظریه وحدت وجود.
▫️ تحلیل نظریه وحدت وجود:
▫️ eitaa.com/vaseti/191
▫️ آیات و روایات توحیدی:
▫️ eitaa.com/vaseti/199
▫️ وحدت وجود در قرآن:
▫️ eitaa.com/vaseti/201
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ تحلیل نظریه وحدت وجود| بخش اول.
موضوع بحث
«وحدت در کثرت و کثرت در وحدت» چیست؟ چه آثار و لوازمی دارد؟ (نظریه وحدت شخصی وجود + نظریه تجلی)
مساله بحث
رابطه وجودی میان خالق و مخلوق چگونه است؟ (رابطه وجود بینهایت با وجود محدود)؛ رابطه نفْس یکپارچه انسان با افکار و احساسات و رفتارهای او چیست؟ رابطه نیروی واحد جاری در طبیعت با تنوع موجودات و پدیدهها چیست؟
پیشفرضها
وحدت = خصوصیت وجودی یکپارچگی که قابل تجزیه و تقسیم نیست.
کثرت = خصوصیت وجودیای که حد و مرز، ابعاد و زوایا، اجزاء و روابط از آن انتزاع میشود.
فرضیه بحث
۱. وحدت در کثرت = جریان وجود واحد در قالب کثرات و تلاش برای کشف مبدأ تجلی واحد در کثرات مختلف.
۲. کثرت در وحدت = ظهور و بروز وجود واحد در قالب کثرات و تلاش برای قرار دادن هر تجلی در موقعیت وجودی خاص به خود.
۳. رابطه خداوند (وجود بینهایت) با مخلوقات (وجودهای محدود)، رابطه تجلی و ظهور است. (موجودات ظهورات و نمودهای وجود خداوند هستند.)
۴. نظریه تجلی = مخلوقات، دارای وجود استقلالی در کنار خداوند نیستند بلکه وجودشان به نحو «تجلی» است که بازتابی از وجود خداوند است و شؤون و اطوار ظهورات الهی محسوب میشوند
۵. نظریه وحدت وجود (در تقریر عرفان شیعی) = هستی، یک وجود یکپارچه بینهایت است (وجود خداوند) و تمام موجودات ظهور و بروزهای آن میباشند.
تبیین بحث
خداوند، وجود بینهایت است و «وجود بینهایت» از همه جهات و جوانب و اعتبارات و ابعاد و سطوح و …. (هو، فوق ما لایتناهی بما لایتناهی شِدّهً عِدّهً مُدّهً؛ صرف الوجود المتأكد الشديد الذي لا يتناهى قوته و شدته بل هو فوق ما لا يتناهى فلا يحده حد و لا يضبطه رسم وَ لا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ. [1]
وجود بینهایت جایی برای وجود دیگری باقی نمیگذارد؛ در این صورت، وضعیت مخلوقات که بالوجدان وجود آنها را حس میکنیم و اینطور نیست که توهمی و تابع اراده ما باشند، چه میشود؟
از سوی دیگر همیشه عقل بشر به وجود «وحدت» در فضای طبیعت، منتقل شده است و به دنبال تئوریای میگردد که همه نیروهای به ظاهر مختلف در عالم را به یک نیروی واحد برساند.
این دو مساله (بینهایت بودن خداوند + لمس وحدت در کثرات طبیعت) سبب شده است عقول به مساله کشف وحدت و نحوه ربط وحدت با کثرت بپردازند.
نظریات مختلفی در فلسفه با رویکردهای متنوعش و در عرفان با قرائتهای مختلفش و در فیزیک با دیدگاههای متفاوتش، پردازش شده است؛ در عرفان شیعی، نظریه «وحدت وجود و کثرت بالتجلی» از عهده کلیه ابهامات در این فضا برآمده است.
(برای تفصیل بحث، به کتاب مبانی و اصول عرفان نظری، حجتالاسلام سید یدالله یزدانپناه، نشر موسسه امام خمینی قم، مراجعه فرمایید.)
▫️ خلاصه فشرده نظریه وحدت وجود:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/186
استدلال: (با استفاده از حد وسط ارائه شده در روايت: افتراق الحاد و المحدود. [2])
مقدمه اول: وجود محدود، محدودکننده میخواهد + محدودکننده نهایی نباید خود محدود باشد پس محدودکننده نهایی، نامحدود است.
مقدمه دوم: وجود نامحدود، هیچ مرتبه و موقعیتی برای وجود دیگری باقی نمیگذارد و الا اگر چیز دیگری موجود باشد به همان اندازه وجود نامحدود را محدود میکند. + مگر اینکه آن چیز وجودش در برابر وجود نامحدود نباشد بلکه ظهور و بروزی از خود او باشد. (مانند نفس)
نتیجه: پس تمام موجودات ماسوی الله، وجودی مستقل در کنار او و چسبیده به او ندارند بلکه جلوه و ظهور و نمود او هستند. عین او نیستند چون محدودند، غیر او نیستند چون او نامحدود است.
پاسخ حکمت متعالیه و عرفان شیعی به اين سؤال، «وحدت وجود» را بهصورت قضيه زير عرضه كرده است:
نظريه «هستی يكبخشی» در برابر نظريه «هستی دوبخشی»
كل هستی يكپارچه است و تنها يك وجود، واقعی و مستقل است و ساير موجودات ظهورات او هستند.
وحدت + كثرت
▫️ چهل حدیث توحید عرفانی:
▫️
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ تحلیل نظریه وحدت وجود| بخش دوم.
◽️ قرائتهای مختلف برای نحوه ربط وحدت با کثرت: (که فقط یک مورد آن صحیح است و باقی مغالطه و توهمی است)
◻️ برای دريافت انواع تقريرهای ممكن از اين جمله بايد به موارد زير توجه كرد:
◽️ رابطه ميان موضوع و محمول در يك قضيه به هشت «حيث» قابل برقراری است: (از کتاب مبانی و اصول عرفان نظری، استاد یزدانپناه)
۱. حيث تعليلی [3]
۲. حيث تقييدی [4]
۳. حيث اضافی [5]
۴. حيث تقييدی نفادی [6]
۵. حيث تقييدی اندماجی [7]
۶. حیث تقییدی شأنی [8]
۷. حیث اطلاقی [9]
۸. حیث اشراقی [10]
◽️ اقسام یكی بودن یا وحدت به سه صورت قابل لحاظ است:
۱. وحدت واقعی (یك مورد است و دومی ندارد)
۲. وحدت اعتباری (مصادیق متعدد دارد اما همه آنها در یك مفهوم ذهنی مشتركند)
۳. وحدت اطلاقی (حد و مرز ندارد تا دومی داشته باشد)
◽️ اقسام ظهور به صورتهای زیر قابل لحاظ است:
۱. ظهور ذات
۲. ظهور اسماء و صفات
۳. حلول در غیر
۴. اتحاد با غیر
۵. ظهور كلی در جزئی
۶. ظهور مطلق در مقید
۷. ظهور ماهیت در افرادش
۸. ظهور اضافه در نسبتها
۹. ظهور اشراقی
۱۰. ظهور نزولی
۱۱. ظهور عروجی
۱۲. ظهور تجلی
◻️ ضرب لحاظهای فوق در یكدیگر حالات بسیاری را برای تفسیر نظریه وحدت وجود حاصل میکند.
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ تحلیل نظریه وحدت وجود| بخش سوم.
◽️ در یك تقسیم بندی كلی، تقریرات وحدت وجود به دو دسته زیر تقسیم میشوند:
۱. تقریرات یگانهانگاری خدا و مخلوقات (خدا = جهان خلقت)
۲. تقریرات دوگانهانگاری خدا و مخلوقات (خدا < جهان خلقت؛ یا، خدا ≠جهان خلقت)
◀️ حاصل ضرب مفاهیم فوق: (که فقط مورد آخر صحیح است)
1⃣ خدا وحدت اعتباری دارد و جهان كثرت حقیقی.
(جهانخدایی، همهخدایی، همسنخی مطلق، همگوهری)
خدا نام دیگری برای جهان است.
ذات خداوند تحقق مستقل بالفعل جدای از مظاهر و جلوهها ندارد و خدا اصلا چیزی جز مجموعه صور و اشیاء نیست.
اشیاء اجزاء وجودی خداوند هستند مانند درختی كه از ریشه و تنه و شاخ و برگ است.
خدا همان طبیعت است.
خدا آگاهی مطلق است كه از ارواح مختلف موجودات تشكیل شده است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو كلی و جزیی است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو ماهیت و افراد آن است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو مطلق در مقید است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو عروج و اتحاد است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو نزول و حلول است.
ربط موجودات با خداوند به نحو اضافی است.
2⃣ خداوند وحدت حقیقی دارد و جهان كثرت حقیقی دارد، كثرت به وحدت باز میگردد و وحدت در كثرت ظهور دارد.
ظهور خداوند در موجودات به نحو كلی و جزیی است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو ماهیت و افراد آن است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو مطلق در مقید است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو عروج و اتحاد است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو نزول و حلول است.
ربط موجودات با خداوند به نحو اضافی است.
3⃣ خداوند وحدت حقیقی دارد و جهان كثرت اعتباری و كثرت به وحدت بازمیگردد و وحدت در كثرت ظهور دارد.
اعتباری به معنی توهمی (اگر مُدركی در كار نباشد، كثرتی وجود نخواهد داشت.)
ظهور خداوند در موجودات به نحو كلی و جزیی است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو ماهیت و افراد آن است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو مطلق در مقید است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو عروج و اتحاد است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو نزول و حلول است.
ربط موجودات با خداوند به نحو اضافی است.
4⃣ خداوند وحدت حقیقی دارد و جهان كثرت اعتباری و كثرت به وحدت بازمیگردد و وحدت در كثرت ظهور دارد.
اعتباری به معنی دارای منشاء انتزاع خارجی حقیقی.
نحوه ارتباط این اعتبار با منشاء انتزاعش حیث تقییدی نفادی است.
نحوه ارتباط این اعتبار با منشاء انتزاعش حیث تقییدی اندماجی است.
نحوه ارتباط این اعتبار با منشاء انتزاعش حیث تقییدی شأنی است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو كلی و جزیی است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو ماهیت و افراد آن است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو مطلق در مقید است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو عروج و اتحاد است.
ظهور خداوند در موجودات به نحو نزول و حلول است.
ربط موجودات با خداوند به نحو اضافی است.
آنچه مورد پذیرش است و اوفق و انسب با قواعد است، نظر زیر است:
خداوند وحدت حقیقی دارد و جهان كثرت اعتباری و كثرت به وحدت باز میگردد و وحدت در كثرت ظهور دارد، كه ظهورش بهنحو مطلق در مقید است و نحوه ارتباط این اعتبار با منشاء انتزاعش حیث تقییدی شأنی است. (نظریه تجلی)
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
امتداد نظریه «وحدت وجود» در امور اجتماعی:
تمام فرآیندها و سیستمهای تمدنی در آرمانشهر اسلام، علاوه بر اینکه کارکرد رفع نیازی خود را دارند، فکر و احساس شهروندان را به سمت احساس حضور خداوند سوق میدهند. (سریان توحید در کلیه شبکههای زندگی)
مفاهیم کلیدی
دینشناسی، حکمت متعالیه، مبانی هستیشناسانه، وحدت وجود، وحدت در کثرت، الگوی پیشرفت
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ تحلیل نظریه وحدت وجود| بخش چهارم و پایانی.
مباحث و مطالب مرتبط:
▫️ مناظرات بازخوانی عرفان و حکمت شیعی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/169
▫️ https://eitaa.com/vaseti/170
▫️ شاخص «احساس حضور خدا»:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/180
▫️ https://eitaa.com/vaseti/180
▫️ «بیانیه عرفان شیعی»:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/158
▫️ https://eitaa.com/vaseti/168
▫️ عرفان شیعی فقاهتی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/148
▫️ https://eitaa.com/vaseti/149
پینوشتها:
[1] . ر.ک. شواهدالربوبیه، صدرا، ص۷
[2] . توحيد صدوق، ص ۵۶
[3] . علت اتصاف محمول به موضوع كه امری غير از موضوع باشد، مثلا در جمله «آب گرم شد» علت گرما چيزی غير از آب است. حرارت آتش، حيث تعليلی اين جمله است.
[4] . واسطه در اتصاف محمول به موضوع كه امری غير از موضوع باشد، مثلا در جمله «اين ميز سفيد است» علت سفيد بودن ميز، بودن نيست بلكه به واسطه رنگ سفيد خارج از ميز، سفيد شده است.
[5] . از رابطه ميان موضوع با چيز ديگري، مفهومی انتزاع میشود كه آن مفهوم واسطه در عروض محمول بر موضوع میشود. مثلا در جمله «پدر فرد خوبی است» مفهوم پدر بودن از رابطه موضوع با من ايجاد میشود و سپس محل برای عروض صفت خوبی میشود.
[6] . به حدود وجود موضوع، توجه میشود و موضوع شأن خاصی بهخود میگيرد و اين شأن واسطه عروض محمول بر موضوع میشود، مثلا در جمله «درختی درخت متمايز از جسم بودن آن است»، حمل «درختی» بر درخت، بواسطه شأن ماهوی وجود درخت است. (ماهيت از نفاد، حد و پايان شیء انتزاع میشود)
[7] . به حاق وجود موضوع (نه حدود عدمی آن) توجه میشود و موضوع شأن خاص به خود میگيرد و اين شان واسطه عروض محمول بر موضوع میشود. مثلا در جمله «عليّت از اصول فلسفه است» مفهوم «عليّت» از متن وجود موضوع و رابطه آن با موضوع ديگر انتزاع شده است و به واسطه اين شان جديد در معرض حمل محمول قرار گرفته است. (مصاديق موضوع در خارج مندمج هستند)
[8] . به حاق موضوع توجه میشود از حيث دارای مراتبِ مختلف بودن و با اين توجه، موضوع شان خاصی به خود میگيرد و اين شان واسطه عروض محمول بر موضوع میشود، مثلا در جمله «نفس انسان قابليت محض است»، از توجه به موضوع يعنی «نفس» با لحاظ اينكه دارای مراتب و لايههای مختلف است، شانی از موضوع توليد میشود كه به واسطه آن عروض محمول بر موضوع، موجه میشود.
[9] . علت يا واسطهای در عروض محمول بر موضوع وجود ندارد بلكه ذات موضوع علت حمل است، مثلا در جمله «خدا وجود دارد» چيزی از بيرون خداوند علت يا واسطه در ثبوت وجود بر او نيست.
[10] . به حاق موضوع توجه میشود و به اينكه اين موضوع علت برای بروز يك حالت میتواند باشد و سپس آن وضعيتِ توانايی برای صدور يك حالت، واسطه برای اتصاف محمول به موضوع میشود. در جمله «اراده من فعال است» نسبت دادن اراده به خود از باب حيث اشراقی است.
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
تحلیل توحید و نظریه وحدت وجود و تجلی (وحدت در کثرت وکثرت در وحدت).pdf
486.5K
﷽
⚪️ تحلیل نظریه وحدت وجود.
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #وحدت_وجود
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ آیات و روایات توحیدی| بخش اول.
پيشنياز:
امام موسی كاظم عليهالسلام فرمود:
مَا بَعَثَ اللَّهُ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ إِلَى عِبَادِهِ إِلَّا لِيَعْقِلُوا عَنِ اللَّهِ فَأَحْسَنُهُمُ اسْتِجَابَةً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَة.
ترجمه: خداوند پيامبرانش را نفرستاد مگر براي اينكه مردم «خداوند» را درك كنند، فردی كه بهترين درك و معرفت را از خدا داشته باشد كسی است كه بهترين همراهی را با فرستادگان الهی كرده است.
مجموعه حاضر، منتخبی از روايات معرفتي اهلبيت عصمت و طهارت عليهمالسلام است كه در آنها به تبيين «چيستی خداوند» پرداخته شده است.
كنار هم ديدن اين مجموعه روايات، در ايجاد دركی صحيح و به دور از افراط و تفريط (تعطيل و تشبيه) بسيار اثرگذار است.
از مجموعه اين معارف، بهدست میآيد كه خدای واقعی غير توهمی چنين است:
خدا = وجود بینهايت
فوق زمان و مكان، نامحدود، يكپارچه و بدون اجزاء و اقسام، بدون هر گونه شكل و صورتِ آشكار يا مبهم.
هيچ زمان و مكان و موجودی از او جدا نيست و او در هيچ زمان و مكان و موجودی محدود نشده است.
تمام هستی را پُر كرده است و بر تمام مخلوقات احاطه دارد.
مخلوقات، موجوداتی در كنار خدا نيستند، موجوداتی داخل خدا هم نيستند، خدا نيز داخل آنها نيست، بلكه مخلوقات، تجليات وجود خدا هستند.
خدا همه جا هست چشم دل بگشا و ببين.
محصول و نتیجه عرفان شیعی فقاهتی:
عارف، کل هستی و نحوه خلق کردن و ربط خداوند با مخلوقات را در قلب خود مشاهده میکند و واسطهای برای جریان فیض خداوند به مخلوقات میشود.
قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ: قَالَ اللَهُ:
مَا تَحَبَّبَ إلَيَّ عَبْدِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُهُ عَلَيْهِ. وَ إنَّهُ لَيَتَحَبَّبُ إلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّي أُحِبَّهُ. فَإذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ، وَ بَصَرَهُ الَّذِي يَبْصُرُ بِهِ، وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ، وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا، وَ رِجْلَهُ الَّتِي يَمْشِي بِهَا، إذَا دَعَانِي أَجَبْتُهُ، وَ إذَا سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ.
بنده من با اطاعت از من و جلب رضايتم، محبوب من میشود و در اثر اين محبت، من چشم و گوش و زبان و دست و پای او میشوم.
محاسن برقی، ج1 ص291
◀️ دو نظريه برای تبيين كيفيت ربط خالق و مخلوق
▫️ به نظر شما كدام نظريه به عظمت و وحدانيت و ربوبيت الهی نزديكتر است؟
1⃣ هستی دو بخشی؛ يك بخش مختص خداوند و يك بخش مختص مخلوقات و رابطه اين دو بخش نيز رابطه احاطه وجودی نيست بلكه احاطه علمی است يعنی خدايی در كنار مخلوقات كه آنها را با علم خود كنترل میكند.
2⃣ هستی يكپارچه كه فقط و فقط اصالت و استقلال و عظمت و حياه و قدرت و اراده از آنِ خداوند است و مخلوقات تجلّيات خداوند هستند، فقر محض هستند و رابطه خدا با موجودات، رابطه احاطه وجودی است. (قرائت «تجلّی» از نظريه وحدت وجود)
▫️ كدام نظريه با تعابير زير بيشتر میسازد؟
▫️ https://eitaa.com/vaseti/199
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #الله
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ آیات و روایات توحیدی| بخش دوم.
◽️ آیات:
۱. هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ.
▫️ منظور از ظاهر و باطن؟
۲. هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ
▫️ مقصود از معيت و كيفيت معيت؟
۳. فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ
▫️ منظور از وجهالله و چگونگی گستردگی وجهالله؟
۴. ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى
▫️ چگونگی نسبت فعل پيامبر به خداوند؟
۵. اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض
▫️ مقصود از نور بودن خدا و چگونگ ربط با خلقت؟
۶. إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِه
▫️ مقصود از تسبيح موجودات و چگونگی آن؟
۷. إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْباب.
▫️ منظور از «آيه بودن» همه هستی و چگونگی آن؟
۸. يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دينَهُمُ الْحَقَّ وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبينُ.
▫️ چگونه تنها حق آشكار در هستی فقط خداست؟
۹. ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِل.
▫️ چگونه فقط خدا حق است و ماسوی باطل؟
۱۰. وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُوم.
▫️ مقصود از «خزائن» و «نزول» و چگونگي آن؟
۱۱. نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد
▫️ منظور از «قرب خدا» و چگونگی آن؟
۱۲.َ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه
▫️ چگونه خداوند از اراده انسان به انسان نزديكتر است؟
۱۳. يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميد
▫️ مقصود از «فقر» و چگونگی آن در رابطه با خداوند؟
۱۴. كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحيطا
▫️ منظور از احاطه خدا بر هستی و چگونگی آن؟
۱۵. وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُون
▫️ مقصود از «منقلب شدن» به سوی خدا؟
۱۶. فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا
▫️ مقصود از تجلی و كيفيت تجلی؟
۱۷. يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصيرُ
▫️ منظور از «تغيير صيرورتی» به سوی خدا؟
۱۸. كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في شَأْن
▫️ مقصود از «شأن» و تغيير شؤون؟
۱۹. كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه
▫️ منظور از «وجه» و چگونگی ربط آن با اشياء؟
۲۰. سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهيد
(الفلام بر سر كلمة «الحق» دلالت بر حصر دارد)
▫️ چگونه تنها حق در هستی، خداست؟
▫️ چگونگی شهود خداوند بر همه چيز؟
(بكل شیء شهيد نفرموده است، بلكه علي كل شیء شهيد آمده است)
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #وحدت_وجود
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ آیات و روایات توحیدی| بخش سوم.
◽️ روایات.
۱. مَنْفِيٌّ عَنْهُ الْأَقْطَارُ مُبَعَّدٌ عَنْهُ الْحُدُود.
▫️ هيچگونه مرز و حدّی در مورد او حتی قابل تصور نيست.
۲. كُلَّ مَحْدُودٍ مُتَنَاهٍ إِلَى حَدٍّ فَهُوَ غَيْرُ مَحْدُودٍ وَ لَا مُتَزَايِدٍ وَ لَا مُتَجَزٍّ وَ لَا مُتَوَهَّمٍ
▫️ هر محدودی، بالاخره در جايی تمام میشود، اما او نامحدود است، نه كم میشود نه زياد میشود نه تقسيم میشود و نه حتی در لحاظهای ذهنی حد و مرزی دارد.
۳. غَيْرُ مَوْصُوفٍ بِحَدٍّ مُسَمًّى؛ لَمْ يَتَنَاهَ إِلَى غَايَةٍ إِلَّا كَانَتْ غَيْرَهُ لَايَزِلُّ مَنْ فَهِمَ هَذَا الْحُكْمَ أَبَداً وَ هُوَ التَّوْحِيدُ الْخَالِصُ
▫️ هر گونه حد و مرزی كه قابل تصور باشد در مورد او قابل تصور نيست. اگر قرار باشد موقعيت خاصی داشته باشد بايد در غير آن موقعيت، غير او موجود باشد در حاليكه او نامحدود است؛ هر كه اين مطلب را بفهمد هيچگاه در معرفت انحراف پيدا نمیكند و اين همان توحيد ناب است.
۴. لَا يُقَالُ لَهُ حَدٌّ وَ لَا نِهَايَةٌ وَ لَا انْقِطَاعٌ وَ لَا غَايَةٌ وَ لَا أَنَّ الْأَشْيَاءَ تَحْوِيهِ فَتُقِلَّهُ أَوْ تُهْوِيَهُ أَوْ أَنَّ شَيْئاً يَحْمِلُهُ فَيُمِيلَهُ أَوْ يُعَدِّلَهُ وَ لَيْسَ فِي الْأَشْيَاءِ بِوَالِجٍ وَ لَا عَنْهَا بِخَارِج
▫️ اصلا در مورد او نمیتوان تصور حد و انتها و تمام شدن و به آخر رسيدن را كرد؛ او درون هيچكدام از اشياء نيست تا به اندازه آن دربيايد يا روی اشياء سوار نشده است تا در جهت خاصی حركت كند؛ او در اشياء داخل نشده است و از آنها نيز خارج نيست.
۵. وَ لَمْ يَكُنْ لَنَا بُدٌّ مِنْ إِثْبَاتِ مَا لَا نِهَايَةَ لَهُ مَعْلُوماً مَعْقُولًا أَبَدِيّاً سَرْمَدِيّاً فَقَدْ ثَبَتَ فِي عُقُولِنَا أَنَّ مَا لَا يَتَنَاهَى هُوَ الْقَدِيمُ الْأَزَلِي
▫️ عقل ما با ديدن مخلوقاتِ محدود، ما را وادار میكند خالقی بینهايت اما قابل ادراك را قبول كنيم كه موجودی ابدی و دائمی است و عقل ما به ما میگويد: فقط موجود بینهايت است كه میتواند آن خدای ازلی و ابدی باشد.
۶. فَسُبْحَانَكَ مَلَأْتَ كُلَّ شَيْءٍ وَ بَايَنْتَ كُلَّ شَيْءٍ فَأَنْتَ الَّذِي لَا يَفْقِدُكَ شَيْء
▫️ خدايا تو كه از هر عيب و نقصی منزّهی، از سويی وجود تمام مخلوقات را پّر كردهای و از سوی ديگر با تمام مخلوقات متفاوتی؛ فقط تو هستی كه هيچ موجودی تو را گم نمیكند و از خود جدا نمیبيند.
۷. الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه
▫️ تمام ستايشها متعلق به خدايی است كه بوسيله خلق كردنش، خود را به مخلوقاتش نشان داد.
۸. هو فِي الْأَشْيَاءِ كُلِّهَا غَيْرُ مُتَمَازِجٍ بِهَا وَ لَا بَائِنٌ مِنْهَا، مُتَجَلٍّ لَا بِاسْتِهْلَالِ رُؤْيَةٍ نَاءٍ لَا بِمَسَافَةٍ قَرِيبٌ لَا بِمُدَانَاة
▫️ او در تمام موجودات است اما نه بهصورت تركيبشده با آنها، و نهبهصورت جداشده از آنها، او در همه موجودات ظهور و تجلی دارد اما نهبهصورت ديدهشدن با چشم؛ او از همه موجودات دور است اما نهبهصورت مسافت و مقدار و به همه موجودات نزديك است اما نهبهصورت چسبيدن.
۹. دَاخِلٌ فِي الْأَشْيَاءِ لَا كَشَيْءٍ فِي شَيْءٍ دَاخِلٍ وَ خَارِجٌ مِنَ الْأَشْيَاءِ لَا كَشَيْءٍ مِنْ شَيْءٍ خَارِج
▫️ او در تمام موجودات است اما نه مانند داخل شدن اشياء در يكديگر؛ از سوی ديگر، او خارج از تمام اشياء است اما نه مانند جدا بودن اشياء از يكديگر.
۱۰. أَحَدِيُّ الْمَعْنَى يَعْنِي بِهِ أَنَّهُ لَا يَنْقَسِمُ فِي وُجُودٍ وَ لَا عَقْلٍ وَ لَا وَهْم
▫️ آنچه در مورد خداوند قابل بيان است اين است كه او وجودی خالص، يكپارچه و نامحدود دارد كه هيچگونه حد و مرزی حتی در تصور، در او راه ندارد.
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #وحدت_وجود
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ آیات و روایات توحیدی| بخش چهارم.
۱۱. َقدْ كَانَ وَ لَا خَلْقَ وَ هُوَ كَمَا كَان
▫️ ذات او قبل از تمام مخلوقات، وجود داشت و هيچ مخلوقی با او همراه نبود و الان نيز وجود دارد و هيچ مخلوقی با او همراه نيست.
۱۲. حَدَّ الْأَشْيَاءَ كُلَّهَا عِنْدَ خَلْقِه.
▫️ مقصود از «خلق كردن» اين است كه خداوند برای موجودات، حد و مرز تعيين فرمود.
۱۳. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليهالسلام: أَنَّهُ قَالَ أَيَّ شَيْءٍ اللَّهُ أَكْبَرُ فَقُلْتُ اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ قَالَ وَ كَانَ ثَمَّ شَيْءٌ سِوَاهُ فَيَكُونَ أَكْبَرَ مِنْهُ؟! قُلْتُ وَ مَا هُوَ فَقَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَف
▫️ حضرت صادق عليهالسلام از راوی در مورد معنی «الله اكبر» پرسيدند، راوی پاسخ داد: يعنی خدا از هر چيزی بزرگتر است! حضرت فرمود: مگر در برابر خدا چيزی هم مطرح است تا قابل مقايسه باشد و خدا از آن بزرگتر باشد؟! راوی سوال كرد: پس چه معنايی دارد؟ حضرت فرمود: الله اكبر يعنی خدا برتر از اين است كه قابل تصور و تبيين باشد.
۱۴. قَالَ لَهُ السَّائِلُ فَلَهُ إِنِّيَّةٌ وَ مَائِيَّةٌ قَالَ نَعَمْ لَا يُثْبَتُ الشَّيْءُ إِلَّا بِإِنِّيَّةٍ وَ مَائِيَّةٍ
▫️ آيا در مورد خداوند بايد نسبت به بودن و چه بودنش فكر كنيم؟ آری؛ هر چيزی دارای وجود و چيستی است و فقط خداوند است كه چگونگی وجودی ندارد.
۱۵. مَا هُوَ قَالَ شَيْءٌ بِخِلَافِ الْأَشْيَاءِ ارْجِعْ بِقَوْلِي إِلَى إِثْبَاتِ مَعْنًى وَ أَنَّهُ شَيْءٌ بِحَقِيقَةِ الشَّيْئِيَّةِ غَيْرَ أَنَّهُ لَا جِسْمٌ وَ لَا صُورَةٌ
▫️ خدا چيست؟ خدا يك موجود است؛ اما منظور از «موجود»، فقط اصل وجود داشتن است نه حالت و كيفيت و حد و قالب وجود داشتن.
۱۶. مَعْرِفَتُهُ تَوْحِيدُهُ وَ تَوْحِيدُهُ تَمْيِيزُهُ مِنْ خَلْقِهِ وَ حُكْمُ التَّمْيِيزِ بَيْنُونَةُ صِفَةٍ لَا بَيْنُونَةُ عُزْلَة
▫️ شناخت خداوند به درك يگانگی اوست و درك يگانگی او به درك چگونگی تفاوت او با مخلوقاتش است و در اين چگونگی تفاوت بايد بر تفاوت خصوصيات او با مخلوقاتش توجه كرد نه اينكه از اصل وجود او را متفاوت با مخلوقاتش دانست و او را از موجودات جدا كرد.
۱۷. إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَانَ وَ لَيْسَ شَيْءٌ غَيْرُهُ وَ كَذَلِكَ هُوَ الْيَوْمَ وَ كَذَلِكَ لَا يَزَالُ أَبَدا
▫️ خداوند وجود داشت و هيچ چيزی جز او نبود و امروز نيز همينطور است و تا ابد نيز همينگونه خواهد بود.
۱۸. لَا يَخْلُو مِنْهُ مَكَانٌ وَ لَا يَشْغَلُ بِهِ مَكَانٌ قَرِيبٌ فِي بُعْدِهِ بَعِيدٌ فِي قُرْبِه
▫️ هيچ جايی نيست كه خدا در آن نباشد؛ همچنين هيچ جايی توانايی ندارد خدا را در خود جا دهد؛ در عين اينكه نزديك است دور است و در عين اينكه دور است نزديك است.
۱۹. سَبَقَ فِي الْعُلُوِّ فَلَا شَيْءَ أَعْلَى مِنْهُ وَ قَرُبَ فِيالدُّنُوِّ فَلَا شَيْءَ أَقْرَبُ مِنْهُ فَلَا اسْتِعْلَاؤُهُ بَاعَدَهُ عَنْ شَيْءٍ مِنْ خَلْقِهِ وَ لَا قُرْبُهُ سَاوَاهُمْ فِي الْمَكَانِ بِه
▫️ او برترين موجود قابل تصور است و از سوی ديگر نزديكترين موجود قابل تصور؛ نه برتری او سبب دوریاش از مخلوقاتش شده است و نه نزديك بودنش سبب هممكانی با آنها شده است.
۲۰. قُلْتُ أَيُّ شَيْءٍ الظِّلَالُ قَالَ أَ لَمْ تَرَ إِذَا ظُلِّلَ فِي الشَّمْسِ شَيْءٌ وَ لَيْسَ بِشَيْء
▫️ (حضرت فرموده بودند كه خداوند ارواح را قبل از اينكه به اين دنبال بيايند بهصورت «ظلال» قرار داد و با آنها گفتگو كرد) از حضرت سوال كردم مقصود شما از «ظلال» چيست؟ فرمود: مانند سايه آفتاب كه نه میتوانی به آن «چيز» بگويی و نه میتوانی «هيچچيز» بگويی.
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #وحدت_وجود
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ آیات و روایات توحیدی| بخش پنجم.
۲۱. إِنَّ رُوحَ الْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اتِّصَالًا بِرُوحِ اللَّهِ مِنِ اتِّصَالِ شُعَاعِ الشَّمْسِ بِهَا.
▫️ شدت ارتباط روح مومن با روح خدا، از ارتباط آفتاب با شعاعش بيشتر است.
۲۲. لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ حِجَابٌ غَيْرُ خَلْقِهِ احْتَجَبَ بِغَيْرِ حِجَابٍ مَحْجُوب
▫️ بين او و بين مخلوقاتش هيچ فاصلهای نيست مگر حد و مرزهای مخلوقات؛ او بدون هر گونه پنهانكنندهای، از حيطه درك مخلوقات خارج است.
۲۳. فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْت
▫️ خدايا تو به واسطه آياتت (پيامبر و ائمه طاهرين عليهمالسلام) چنان تمام هستی را پُر كردهای كه از تمام هستی میتوان يگانگی تو را درك كرد.
۲۴. لَا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُك
▫️ هيچ فرقی ميان تو و اين آيات عظمای تو نيست مگر اين فرق كه آنها مخلوقند و تو خالقی.
۲۵. كَانَ إِذْ لَا شَيْءَ غَيْرَهُ وَ خَلَقَ الشَّيْءَ الَّذِي جَمِيعُ الْأَشْيَاءِ مِنْهُ وَ هُوَ الْمَاءُ الَّذِي خَلَقَ الْأَشْيَاءَ مِنْه
▫️ خدا بود و هيچ نبود، خداوند يك چيز را كه منشاء تمام هستی است خلق كرد، او آب را خلق كرد و مخلوقات را از آب خلق كرد.
۲۶. كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليهالسلام يَقُولُ أَنَا عِلْمُ اللَّهِ وَ أَنَا قَلْبُ اللَّهِ الْوَاعِي وَ لِسَانُ اللَّهِ النَّاطِقُ وَ عَيْنُ اللَّهِ النَّاظِرُ وَ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ.
▫️ اميرالمومنين عليهالسلام میفرمود: من علم خدا، قلب بيدار خدا، زبان گويای خدا، چشم بينای خدا و بارگاه خدا هستم.
۲۷. بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْكَ وَ لَوْ لَا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْت
▫️ خدايا تو را با خودت شناختم و تو مرا به سوی خودت راهنمايی كردی و كشاندی و اگر تو چنين وجودی نداشتی من چگونه میتوانستم تو را درك كنم؟!
۲۸. بِعَظَمَتِكَ الَّتِي مَلَأَتْ أَرْكَانَ كُلِّ شَيْء
▫️ خدايا تو را قسم میدهم به حق عظمتات كه تمام شراشر وجود هستی را پُر كرده است.
۲۹. يَا هُوَ يَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُو
▫️ ای ذات بیهمتا، ای كسی كه جز او هيچ اويی نيست!
۳۰. قُلْتُ أَجْبَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ عَلَى الْمَعَاصِي قَالَ لَا قُلْتُ فَفَوَّضَ إِلَيْهِمُ الْأَمْرَ قَالَ قَالَ لَا قَالَ قُلْتُ فَمَا ذَا قَالَ لُطْفٌ مِنْ رَبِّكَ بَيْنَ ذَلِكَ..
▫️ خدمت حضرت عرض كردم آيا خداوند بندگانش را مجبور به انجام كارها كرده است؟ فرمود: خير؛ عرض كردم آيا آنها در انجام كارها مستقل هستند؟ فرمود: خير؛ عرض كردم پس چطوری است؟ فرمود: ظرافتی است از جانب خداوند كه نه جبر است نه تفويض.
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #وحدت_وجود
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti