eitaa logo
تفکر و تمدن شبکه‌ای| استاد واسطی
3هزار دنبال‌کننده
211 عکس
75 ویدیو
121 فایل
تفکر و تمدن توحیدی ادمین: @Haghighat6
مشاهده در ایتا
دانلود
19.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ⚪️ معرفی کتاب‌هایی که با خواندن آن‌ها راه سلوک باز می‌شود. ▫️ توصیه علامه طهرانی برای آن‌هایی که دنبال خدا می‌گردند. ▫️ استاد واسطی ▫️ یادنامه علامه طهرانی در برنامه کلمه ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
base.apk
46.01M
﷽ ⚪️ مجموعه آثار علامه طهرانی. ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
7.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ⚪️ مرحوم سید هاشم حداد می‌فرمودند: مگر سلوک بدون تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بعد از نماز ممکنه؟! ▫️ استاد واسطی ▫️ یادنامه علامه طهرانی در برنامه کلمه ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ عرفان به عمل است، به حرف نیست. باید در جهت عشق به خدا حرکت کرد. ▫️ علامه طهرانی به نقل از استاد واسطی در برنامه کلمه ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
روح مجرد.pdf
6.04M
﷽ ⚪️ کتاب روح مجرد: شرح حال عارف ربانی سید هاشم حدادعلامه طهرانی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ⚪️ کتابی که برای رزمندگان تداوم‌بخش معنویت جبهه‌ها بود! ▫️ استاد واسطی ▫️ دانلود کتاب ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ مبانی دین‌شناختی| بخش اول. موضوع بحث: «دین» چیست؟ چه محتوایی دارد؟ چه قلمرویی دارد؟ چه انتظاری از آن می‌رود؟ جه زبانی دارد؟ (بسته مبنای دین‌شناسانه در پارادایم شبکه‌ای) مساله بحث: آیا دین، ظرفیت آگاهی‌بخشی و راهبری زندگی بشر در همه جوانب مادی و معنوی‌اش را دارد؟ فرضیه بحث: ۱. دین، مجموعه گزاره‌های توصیفی و توصیه‌ای است که دارای منشاء وحیانی است و خطاب به بشر برای تنظیم زندگی دنیایی بشر به هدف عبور و رسیدن به آخرت ارائه شده است. ۲. زبان دین، واقع‌گرا است و توصیف‌های او کاشف از حقایق هستی می‌باشند و توصیه‌های او دارای منشاء انتزاع حقیقی هستند. ۳. زبان دین چندلایه است و مراتب متعددی از معنای مطابق با واقع را در بر دارد. ۴. دین به‌صورت حداکثری، نسبت به تمام شؤون زندگی انسان حساسیت نشان داده است و نظر داده است. (انتقال به نظریه دین حداکثری) ۵. دين، مجموعه‌ای از عناصر و گزاره‌های به‌هم‌پيوسته و نظام‌مند است. (انتقال به نظریه نگرش سیستمی به دین) ۶. اين عناصر و اجزاء‌،‌ تابع اهداف دين هستند و هدف‌گرايی دين، به اين عناصر شكل می‌دهد و ساختار ارتباطی آن‌ها با يكديگر را تعيين می‌كند. ۷. اتحاد مبداء پيدايش دين با مبداء پيدايش هستی، پل ارتباطی دين با واقعيت‌ها است و بر اين اساس، برنامه‌های دين جلوه‌هايی از معادلات واقعی است و برنامه‌های دين، مدل‌ كردنِ واقعيت‌ها است. ۸. دين، اهداف و برنامه‌های خود را اولويت‌بندی می‌كند. ۹. دين، برای تعامل با عناصر محيطی خود برنامه دارد. ۱۰. دين، برای شكل‌دهی به عناصر محيطی خود برنامه‌ دارد و آرمان‌ها و هنجارها را در چهارچوب اهدافِ خود تغيير و تحول می‌بخشد. ۱۱. دين از تضاعف نيروبخشی برای حركت به سمت هدف برخوردار است. ۱۲. فهم دین ممکن و ضابطه‌مند است و رویکرد اکتشافی دارد. (کشف مراد شارع) (انتقال به نظریه اجتهاد و منطق فهم دین) ۱۳. فهم دین،‌ بشری و خطاپذیر و قابل اصلاح و ارتقاء است. ۱۴. نتایج فهم روشمند دین،‌ قابل استناد به دین است. (استناد مشروط به این‌که مخاطب بداند این استناد، استناد علمی است (حجیت)، نه استناد واقعیِ وجودی) ۱۵. شناخت دين از طريق تحليل گزاره‌های نگرشی، راهبردی و راهكاری ممكن است. ۱۶. یافته‌های قطعی عقل و تجربه بشری، مورد تایید دین هستند اما دینی نیستند (یعنی مُبرِز فعل تکوینی الهی و علم الهی در آن‌ها، وحی نیست.) ۱۷. برنامه‌های دين،‌ قابليت خودتنظيمی دارد؛ تعادل‌گرا و تكاملی است. ۱۸. برنامه‌های دين، در فرآيندی پيوسته و مستمر و تدريجی تحقق می‌يابند. ۱۹. هويت و برنامه‌های دين را می‌توان از منظرِ محرك_ پاسخ مطالعه كرد. دين دارای شبكه عصبی منسجم و در تحت مديريت اهداف است كه نسبت به محرك‌ها واكنش نشان می‌دهد. ۲۰. گزاره‌های دين را بايد در عرصه اهداف و اولويت‌های آن بررسی كرد. ۲۱. سيستم دين از سه خُرده سيستمِ نگرشی، قانونی و فرهنگی تشكيل شده است. ۲۲. اين خُرده سيستم‌ها، مسئوليت تقسيم كار و فعاليت‌ها را در سيستم اصلی به‌عهده دارند. ۲۳. بخش استراتژيك هر سيستمي از سه مولفه: تعادل حياتی، ميدان‌های نيرو و برآيند بُرداری تشكيل می‌شود. تعادل حياتی، نقطه ثقلی است كه مجموعه سيستم خود را بر اساس آن متعادل می‌كند و محيط درونی خود را ثبات می‌بخشد و بين نيروهای درونی و بيرونی موازنه برقرار می‌كند. ميدان نيرو، صافی كليّه ارتباطات در راستای تحقق اهداف است كه نيروهای سوق‌دهنده و بازدارنده را فعال می‌كند. برآيند‌ بُرداری، ابزار اندازه‌گيری نيروها و عوامل علّی و محرك‌های سيستم هستند. در اين تحليل، سطوح تعامل عوامل با يكديگر مشخص می‌شود. در سيستم دين نيز اين سه مولفه به وضوح وجود دارند: تعادل حياتی در دين، طيف اهداف دين است كه نقطه ثقلِ فازی‌ای است كه مجموعه گزاره‌های دين را منسجم و متعادل كرده و موازنه‌های لازم بين محرك‌ها و پاسخ‌ها را ايجاد می‌نمايد. ميدان‌های نيرو در دين، حداقل‌ها و حداكثرهايی است كه در موضوعات مختلف توسط دين تعيين شده است. اين حداقل و حداكثرها،‌ مرزها و حدودی هستند كه به عنوان صافی جهت‌دهنده به كلیه ارتباطات ميان‌گزاره‌ای در عرصه دين و صافی فعاليت‌ها در عرصه دين‌داری عمل می‌كنند. برآيند بُرداری در دين، گزاره‌هايی هستند كه سطوح و لايه‌ها و معادلاتِ كلی را بيان می‌كنند و رابطه بين آنها را تبيين می‌نمايند. اين گزاره‌ها توسط علمِ قواعد فقه و علمِ اصول فقه به‌تفصيل تعريف و توصيف شده‌اند. ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ مبانی دین‌شناختی| بخش دوم. تبیین بحث: تعریف و هویت دین دهخدا در لغت‌نامه خود اين‌چنين آورده است: كلمه دين، از جهت لغت به معنی خصايص روحی و تشخيص معنوی و وجدانی، به معنی قانون، حق سوداوری، به معنی استفاده و كاربرد و... آمده است و در اصطلاح عبارت است از: مجموعه عقايد موروث و مقبول در باب روابط انسان با مبدء وجودی وی و التزام بر سلوك و رفتار بر مقتضای آن عقايد. مسلمانان دين را مجموعه قواعد و اصولی می‌دانند كه انسان را به پروردگار نزديك می‌كند. در لغت‌نامه آكسفورد در ذيل كلمه Religion آمده است: دين، باور داشتن وجودِ يك قدرتِ حاكمِ ماوراء طبيعی است كه سازنده و اداره‌كننده هستی است، كسی كه هويّتی روحانی به انسان بخشيده است كه سبب ادامه يافتن زندگی او پس از مرگ می‌شود. دين عبارت است از باور داشتن وجودِ خدا يا خدايان و فعاليت‌هايی كه مرتبط با عبادت آن‌هاست. فيلسوفان دين، متكلمين، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان تعاريف مختلفی از دين را ارائه كرده‌اند كه در همه آنها مفهوم "ارتباط روحی با مطلق" به نحوی از انحاء ديده می‌شود. نمونه‌ای از اين تعاريف عبارتند از: ۱. . دين، روش خاصى در زندگى دنياست كه هم صلاح زندگى دنيا را تامين مى‏كند، و هم كمال اخروى و زندگى دائمى و حقيقی در جوار خداى تعالى را حاصل می‌كند (روش زندگی در دنيا برای عبور به سوی آخرت و اتصال به خدا). علامه طباطبایی (دین‌شناس و فیلسوف) 2. دين، پيام خداست كه در اختيار انسان قرار داده شده است، پيامی كه از طريق وحی و عقل، مجموعه عقايد، قوانين و اخلاق لازم برای اداره و پرورش فرد و جامعه انسانی را در اختيار آنها قرار داده است. آيه‌الله جوادی آملی (دين‌شناس و فيلسوف) 3. هر تفكری كه به امور زير اعتقاد داشته باشد، دين است: وجود موجودات ماورايی، تمايز امر قدسی از دنيوی، مجموعه قواعد اخلاقی، احساسات خاص مانند خشيت، گناه، شكر، حيرت، عبادت، نگرش به جهان به منزله يك "كُلّ"، سازماندهی زندگی بر اساس نگرش مذكور، گروه اجتماعی بر اساس اعتقادات فوق. وب. استون (فيلسوف) 4. هر آگاهی از امر متعالی، كه به عنوان هدف نهايی باشد و وابستگی روحی كامل ايجاد كند، دين است. گيسلر (فيلسوف) 5. دين، اعتقاد به حضور چيزی مطلق است كه تفحص‌ناپذير است. اسپنسر (فيلسوف) 6. دين، اشتياق به بی‌نهايت است و تلاشی برای تصوير آنچه تصويرناپذير است. ماكس مولر (فيلسوف) 7. دين، نظامی مابعدالطبيعی برای بيان مفهوم خدا است. بونهافر (فيلسوف) 8. دين، علم حضوری به اتحاد با عالم است. هولاك اليس (فيلسوف) 9. دين، عقيده به وجود عالمی است كه دور از دسترس است اما واقعيت دارد. اشپنگلر (فيلسوف) 10. دين، طرح انسان برای خدا شدن است. سارتر (فيلسوف) 11. دين، احساسات و دريافت‌های انسان است در هنگامی كه دور از همه بستگی‌هاست به طوری كه انسان از اين دريافت‌ها، احساس می‌كند بين او و آن چيزی كه امر خدايی ناميده می‌شود رابطه‌ای برقرار است. مذهب واكنش آدمی در زندگی در مقابل مجموعه كائنات است. ويليام جيمز (روان‌شناس) 12. دين در لغت به معنی تفكر از روی وجدان و با كمال توجه است و در اصطلاح، حالت مراقبت، تذكر و توجه به قدرت‌های مافوق. دين، حالت خاص وجدانی است كه بر اثر ادراك كيفيت قدسی و نورانی تغيير يافته باشد. گوستاو يونگ (روان‌شناس) 13. دين، كاوش انسان برای يافتن تسلی‌دهنده‌های آسمانی است تا او را در غلبه بر حوادث زندگی كمك كنند. فرويد (روان‌شناس) 14. دين، نظامی يگانه از عقايد و اعمال مربوط به چيزهای مقدس است، عقايد و اعمالی كه پيروان آنها را در قالب يك اجتماع اخلاقی واحد اتحاد می‌بخشد. دوركيم (جامعه‌شناس) 15. دين، ممكن دانستن اين است كه چيزی در مركز واقعيت به نيازهای بشری برای زندگی و تحقق سرنوشت او پاسخ می‌گويد و آن را ارضاء می‌كند. فيور (جامعه‌شناس) 16. دين، نظم بخشيدن به زندگی و معنادار كردن آن در اثر ارتباط با قدرتی برتر است. برگر (جامعه‌شناس) 17. دين، تشخيص وظايف بر اساس دستورات الهی است. كانت (تاكيد بر جنبه اخلاقی) 18. دين، احساس وابستگي مطلق است. شلاير ماخر (تاكيد بر جنبه احساسی) ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti