eitaa logo
وطنز
723 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
377 ویدیو
17 فایل
🌝خوشا آنانکه خنده کارشان بی شکر پاشیده بر اشعارشان بی خوشا آنان که دائم در «وطنز»ند و «طنز» آمیزه با آثارشان بی🌝 . 🇮🇷وطنز؛ پایگاه شعر و ترانه طنز 📝😂 . 📌 ارتباط با مدیریت و ارسال شعر @vatanz_admin 📌 تبلیغات: https://ble.ir/tanzym_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
آن قدر که پر شده از خون دل پیمانه‌ات کرده با بی‌مهری‌اش پاییز دانه دانه‌ات سال‌ها دور از وطن با بادها جنگیده‌ای تا نلرزد لحظه‌ای اینجا ستون خانه‌ات ای نماد استقامت! ای دماوند سترگ! عطر پرچم می‌وزد از قله‌های شانه‌ات آسمان آمد به استقبال تو وقتی که دید از دل آوار بیرون آمده پروانه‌ات لاله‌ها را سر بریده باجنون، هر بار که خنجر افتاده به دست دشمن دیوانه‌ات تا تو از نیل خروشان نام داری و نشان مادران شب قصه می‌سازند از افسانه‌ات ✍️فرزانه قربانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
فرصت دیدار، نوبت سنوار‌‌ گر به راهِ حق فدا گردد همه جان‌های‌مان یک سر سوزن نیفتد شک در ایمان‌های‌مان مرد میدانی اگر افتاد در میدان چه غم؟ باز هم پر می شود از مرد ،میدان‌های‌مان خون سرخ لاله ،باران می شود با بارشش فوج فوج از لاله ها روید درگلستان‌های‌مان آری استادِ وفای ما ابالفضل علی(ع) ست تا ابد هستیم با جان پای پیمان‌های‌مان قطره ای از اشک‌ما از گونه ها افتد اگر سنگ رمی ظلم خواهد شد به دامان‌های‌مان فرصتِ دیدار بود و نوبتِ سنوار بود دردهای ما یکی هستند و درمان‌هایِ‌مان بی هنیه یا که نصرالله یا سنوار نیز می‌شود تکرار در تاریخ،طوفان‌های‌مان چون شهادت پر بها،چیزی در این بازار نیست وا شده اصلا پی این سود،دُکان‌های‌مان بارها این روضه ها را دیده ام و بارها خیرزان ظلم خورده رویِ دندان‌های‌ما خونِ یحیی زنده خواهد کرد هر دل مُرده را بانگ بیداری زند بر نامسلمان‌های‌مان! شاعریم و از خدا خواهیم بنویسد ز لطف سرخی فصلِ شهادت را به دیوان‌های‌مان ✍ احمد رفیعی وردنجانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
بداهه شاعران راه‌راه با موضوع خدایا بس که تو مترو چپیدیم چه چیزا که توی مترو ندیدیم خوشا آنانکه که در منزل نشستند که ما تحتِ فشاراتِ شدیدیم خطوطِ مترو که رگهای شهر است و ما هم مثلِ گُلبولِ سفیدیم برای اینکه لای در نمانیم به زور از بین جمعیت خزیدیم نمایشگاهی از اشیای رنگی درون واگن و هر کوپه دیدیم نگو مترو! بگو بازارِ شام است چه اجناسی که اجباری خریدیم! اوهوی راننده لطفا گاز ورمه که ما سرگرمِ مُدهای جدیدیم چو حرکت می‌کند، پیش کیانوش چو ترمز می‌زند نزد حمیدیم چنان زد بر سرم آرنج خود را که گویی ما از اولادِ یزیدیم زمانی که به هم چسبیده بودیم چه بوهای‌ دل انگیزی شنیدیم! چنان گرم است و ما در حال تبخیر که انگاری توی وان اسیدیم به قدری فک و صورت در فشار است دم رفتن دگر شخصی جدیدیم اگرچه گفته‌ایم از معضلاتش ولی عالی است چون ارزان رسیدیم ✍شاعران: البرز بهرامی، جواد قره محمدی، آمنه آل‌اسحاق، زهره محمدزاده، فرشته پناهی، محمد علی کمالی، مهدی یوسفی، سیده نرگس هاشم‌ورزی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ 📌 مقاومت 🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸 ___________________________________ از اضطراب لحظه‌های سوگ سرشاریم نور ظفر را در دل آوردیم جاویدان ___________________________________ 🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸    👤شاعر: زهرا آراسته   💭 نوش‌جان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان 🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨
هدایت شده از مزاح الدین
یا خَیرَ عِباد، یا عِبادُ الرَّحمن! اِی روی شما تجلّیِ باغ جنان ای‌کاش به عاشقان خود می‌گفتید؛ در شصت‌و‌سه سالگی چه سِرّیست نهان؟ 🔸اکبر اسماعیلی‌وردنجانی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
بگو آن دیده بیدار زنده است شهید عرصه‌ی پیکار زنده است حماس است و حماسه در رگ او شهادت می‌دهد سنوار زنده است ✍ صامره حبیبی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
یحیی خذالکتاب بقوه، طوفان اگر چه بود، مقابل گفتی دوباره کرببلا هست؛ حالا شدی حروف مقاتل جنگ از جهاد تو شده مبهوت، آنک گرفته‌ایش به بازی آه از حقیقتی که عیان شد، بر رغم مکرهای مجازی در دستت آن سلاح بدل شد، ناگه به یک شهاب درخشان کردی به آخرین رمق اعجاز، ایمان بیاورد مگر انسان ای قهرمان قصه که فردا، هر کودکی سرود تو خواند تو آن ستاره ای که غروبش، با خود نوید صبح رساند یحیی کتاب غزه ورق خورد، با فصل تازه‌ای که تو باشی آتشفشان شد و شرر افکند، داغ گدازه‌ای که تو باشی ققنوس‌وار، از دل آوار، برخاسته‌ست نام بلندت یعنی که خصم، خصم بداندیش، افتاده باز هم به کمندت... ✍ زهرا فرقانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
🔸 بازی ظریفان... آن یکی دستش شکسته، این ولی با دستِ بسته آن یکی در قلب میدان، این یکی از پا نشسته آن یکی دنیای غیرت، مرد میدان شهامت این یکی وارفته‌یِ درمانده‌یِ تسلیمِ خسته آن یکی مردانه در بزمِ شهادت، این یکی نَه با شهیدان هر چه پیمان بوده را یک جا شکسته آن یکی مانده‌ست با جان پایِ حفظ آرمانش این یکی با یک پِخ اهریمنان از هم گسسته آن یکی دنبالِ راهی باز تا اوج سعادت این یکی دنبال اف‌اِی‌تی‌اِف و برجام و بسته آن یکی مردانه پای اعتقادش این یکی نه هسته ای را با بتن پر کرده، جای چند هسته! آن یکی سرمست حالِ"عند ربه یرزقون"اش این یکی دلخوش به استکبار با حالی خجسته! حین بازیِ ظریفان!! بی‌شرف‌ها و کثیفان می‌روند از دست‌مان پروانه‌هامان دسته‌دسته ✍ احمد رفیعی‌وردنجانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
💥باشگاه طنز انقلاب اسلامی برگزار می‌کند:💥 🏆دومین جشنواره استعدادیابی و مسابقه استندآپ‌کمدی این جشنواره برای بانمکاست، منظورم باشماست، آره دقیقا با خودتم، گوشیت رو بذار و یه فیلم از خودت بگیر بفرست برامون😎 فیلم‌های استندآپ‌ خودتون رو با هر موضوعی که دوست داشتین به شناسه @standcup بفرستید✌️ ⏰ مهلت ارسال آثار تا ۱۰ آبان‌ماه.
🔸 هشت گرو نه اکتبر! دارم از وضع خرابم گله چندان که مپرس آن چنان خیس شده پاچه‌ی تنبان که مپرس یکهو طوفان شد و کرک و پرمان رفت به باد ریخت جوری پرمان در کف میدان که مپرس هفت اکتبر شد و در گرو نه‌ هشتم! سوزشی دیده‌ام از هجمه‌ی طوفان که مپرس بس که هی موشک و پهباد به قلبم خورده شدم آن گونه شبیه ژله لرزان که مپرس بوده‌ام گر چه مسلح_ مثلا خیر سرم!_ آنچنان از نوک پا تا بن دندان که مپرس لیک بدجور پرید از سر من برق و شدم آن چنان مثل خلان بی سر و سامان که مپرس غلطی کردم و در غزه چپیدم در گل هستم آن قدر از این کرده پشیمان که مپرس ✍ فرشته پناهی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
تیرِغیب... موشَکی آید و بَر فَرقِ سَرت خواهدخورد هم به فَرقِ سَر و قَبرِ پدرت خواهدخورد آهِ این کودکِ مَظلوم، نِتانیاهویِ پَست تیرِ غیب‌ است، شبی بَر کَمَرت خواهدخورد ✍️محمد بابایی‌بارچانی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
🔸️ هوالحیّ نگو پایان ما این‌‌ است، نگو مرده‌ست "بَل أحیا" نگو از جنبش افتاده‌ست، پیوسته‌ست با دریا هوای قدس در سر‌ دارد و با قدسیان رفته‌ست که برگردد برای صبح "سُبحانَ الذّی أسری" چه مضمون‌ها برای شعر، از آن چشم می‌ریزد چه خواهد‌کرد اکنون نسل غادَةها و غَسّان‌ها؟! چه باید گفت از چشمش، همان چشم پر از خشمش كه طرحی نو به عالم داد با طوفان‌ِاَلاَقصا و آن دست رجزخوانش که فریاد بلندی شد: که هرگز برنخواهم گشت از پیمان خون‌پیما قعود آخرش رشک تمام سروقامت‌هاست پیام اوّلش این است: می‌جنگیم نامیرا دلا غمگین مباش امروز، آری جمعمان جمع است خبرها حاکی از این است: نزدیک است آن فردا بشارت باد بر عالم، فلسطین رمز پیروزی است! بشارت باد بر این قوم، یحیایی پس از یحیا ✍ سیده نرگس هاشم‌ورزی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
🔸 لقمه‌ی بزرگتر از دهن این لقمه ها! از این دهن! بابا، بزرگ است هم وزن آن، هم طول، هم پهنا بزرگ است دعوا سر کفش بزرگان داری اما بهتر ببین این کفش از آن پا بزرگ است وقتی که حرف از خاک ایران است یعنی اندازه‌ی ایران، ابوموسی بزرگ است امکان ندارد از تنی عضوی بدزدی اعضای این تن تنب کوچک با بزرگ است حالا که فکر دزدی از بابابزرگی! کُل امارات از همین بابا بزرگ است کابوس می‌گردد برای سرنوشتت از بس که از حدِّ تو این رویا بزرگ است پنهان شدی پشت کسی کوچولو انگار؟! غرهّ نشو خیلی، عمو دنیا بزرگ است دیوانه‌ای سنگی به دریا می‌زند گاه عیبی ندارد چون دلِ دریا بزرگ است ✍ احمد رفیعی وردنجانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
به خاطر کودکان غزه کالاهای صهیونی را تحریم می کنیم تا کی برای آل صهیون بار بُردن؟ دست کثیفش را به همکاری فشردن؟ با خاطری آسوده ،عمری دشمن ما دُکان زده در پونک و تجریش و جُردن تا کی چنین سرمایه بهر بمب سازی با هر خرید خود به اهریمن سپُردن تا چند با نوشیدن سَم‌های صهیون در های و هویِ زندگی، آهسته مُردن تا چند با نوشیدن این زهر، جان را در هاله‌ای از درد و بیماری فسردن در جاده‌ی مرگیم با کوکای صهیون! اما نمی‌میریم با کوکا نخوردن پس رهاش کنیم... ✍ احمد رفیعی وردنجانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
🔸 ادای ورزش صبح تا شب مثل چی در خانه ورزش می‌کنم می‌کشم گیسوی خود را شانه، ورزش می‌کنم مرغ عشقی دارم و با شور بسیار و شعف تا که می‌ریزم برایش دانه ورزش می‌کنم پا به پای اوستادم ایستادم در کلاس همچنان یک عالم فرزانه ورزش می‌کنم بر لب دریا، غروبی، دست در دستان یار قبل و بعد صرف هر عصرانه ورزش می‌کنم حین بحث خواستگاری یا طلاق و کفن و دفن بنده حتی با زری پرچانه ورزش می‌کنم یا که در آش جو ام بلغور خوب و تازه را ریختم وقتی دو تا پیمانه ورزش می‌کنم همسری جان با صدایی آشنا فریاد زد من ولی ریلکس، چون بیگانه ورزش می‌کنم گفت خانم پس چه شد چای و غذای کوفتی گفتمش کوری مگر دیوانه، ورزش می‌کنم شست من مشغول لایک و قر فراوان در کمر در اینستای خودم شاهانه ورزش می‌کنم خسته‌ام می‌چسبد الان چای با نان‌خامه‌ای از همین فردا قسم مردانه ورزش میکنم ✍ مرضیه قاسمعلی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
🔸 ما همه سنواریم! ما دشمنان جان استکبار هستیم تا جان به تن داریم در پیکار هستیم حاشا که پیش دشمن حق‌خوار باشیم در چشمشان اما همیشه خار هستیم ما سرخ می‌روییم از خاکستر خویش در مرگ هم از زندگی سرشار هستیم زنده‌ست نصرالله، یعنی قرص و محکم تا محوِ اسراییل پایِ کار هستیم در هرنفس، ازقبل محکم تر، به فکرِ نابودیِ محضِ سگانِ هار هستیم سیراب می‌گردیم از جامِ شهادت یک کربلا، لب تشنه‌ی دیدار هستیم از عکسِ چوب رویِ دندان، می‌شودگفت ما روضه‌ای همواره در تکرار هستیم ما و خیالِ خواب جز در بسترِ خون؟! تا صبح مست از شوق مان بیدار هستیم مشتاقِ آنچه مژده‌یِ نصرِ الاهی‌ست منصورهایِ یک به یک بردار هستیم از خون یحیی زنده گردد لشگری نو مارا بکش ما تن به تن سنوار هستیم ✍ احمد رفیعی وردنجانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
اینان که شهاب و خیبر و سجّیل‌اند؛ یک‌یک همه، خار چشم اسرائیل‌اند؛ از مکتبِ سرخِ حضرت روح الله با نمره‌ی بیست فارغ التّحصیل‌اند ✍️اکبر اسماعیلی وردنجانی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
هدایت شده از باشگاه طنز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧶 ۲ روز دوم دسامبر ۱۹۷۱ که شش هفت تا از شیخک نشینهای حاشیه جنوبی خلیج فارس وافور به دست و متأثر از سربالارفتن آب، ابو عطاخوان خود را امارات متحده عربی» نامیدند، جشن گودبای کهنه طفلی به نام «اسمال آقا» بود که همان آبـــوي وحيدمان است. چنانچه نوکتان همچنان از سولاخیتان بیرون بماند در روز جشن گودبای پوشک نوه اسمال آقا با داداشی های کوچه «پیچ امین الدوله» استان سی و دوم ایران را با نام «اسکلات تپه» پایه گذاری میکنیم که مساحت امارات یک هشتم مساحت آن خواهد بود. 💠 این مطلب رو به همراه یه عالمه مطلب دیگه که به همت طنزپردازای باشگاه طنز انقلاب تهیه شده، میتونید توی ضمیمه امروز راه راه روزنامه وطن امروز بخونید. 🔗 دویست و نود و سومین شماره ضمیمه هفتگی راه راه رو توی این لینک بخونید: https://B2n.ir/g90199 💡 برخی از تیترها: سنوار سپرهایش را جا گذاشت - سوده پاکاری بچه خوبیه - احمد رفیعی وردنجانی با دم شیر بازی نکن بچه - عباس داوری طویله‌ای در مسیر سگ‌دانی - فاطمه بحرکاظمی 🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🔸 داغی دیگر... صبحی دوباره با غمی جان‌کاه سرزد داغی دگر بر جان‌مان از نو شرر زد خط خبرها باز در خون غوطه‌ور شد آتش به جان دوستان باز این خبر زد دل کند مردی دیگر از دلتنگی خاک با جان قدم در جاده‌ی سرخ سفر زد تیر ترور بر قلب پاک عاشقی خورد ما را دوباره زخمی از غم بر جگر زد در خاک‌مان یک باغ سروِ تازه رویید هر جا ستم بر قامت سروی تبر زد یک لشکر از مردان راه عشق برخاست هر جا که از ما دشمن ما یک نفر زد سودِ شهادت را به ما بخشید، دشمن هرجا به فکر خامِ خود بر ما ضرر زد در راهِ نصرالله یارِ دیگری رفت... سیدصفی‌الدین به سوی دوست پر زد یک‌یک اگر ما را به مسلخ سر بِبُرّند کی جان ما از بیمِ اهریمن بلرزد؟ ما مرد میدان‌ایم و عزم ما به میدان تفسیر شد با آن‌ چه از سنوار سرزد در گوشه‌ی مقتل به آهِ خویش فریاد درگوش‌های مردمی از عمد، کَر زد فریاد زد: وقت است برخیزید از خواب دیوِ ستم آتش به جانِ برگ و بر زد تا چند دنبالِ دلیل بی‌خیالی؟ تا چند باید حرف، با اما، اگر زد؟ آخر به پایان می رسد این شام و آید این مژده که: آزادگان خورشید سرزد ✍ احمد رفیعی‌وردنجانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
یکی از بزرگان به شکلی تمیز شنیدم که چسبید عمری به میز! چو گیسویِ مه‌طلعتانِ «طراز»! مدیریت و عمر او شد دراز به هنگام نزعش ز خویشان کسی بر آن میز زد زور بیجا بسی نشد کَنده میز از برِ محتضر مگر شد از آن محتضر را خبر بزد شیشه قرص را بر سرش که میزش نگردد جدا از برش همه در عجب چون پس از مرگ نیز نداد از کف خویش دامان میز نگو میز بر کس ندارد وفا تو بنگر وفاداری میز را شده میّت و میز با هم کفن در این کار حیران شده گورکن جدا کردنش چون نه مقدور شد به همراه آن میز در گور شد! ✍ سعید سلیمان پور ارومی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
🔸️ بختک توی جنوب کشور یه سرزمین کوچک واسه پدربزرگش قلدری کرده مردک برو جلو بوق بزن، پخ بکنیم می‌خیسی بگو بزرگترت کو؟ برو کنار عروسک ما کشوری بزرگیم یه روزی قاره بودیم می‌دونی مثل چیه؟ ما خورشیدیم تو شمعک ما که می‌دونیم اینا فتنه‌ی انگلیسه که رو خاورمیانه افتاده مثل بختک اون روزا رو یادت نیست قد یه استان بودی؟ تو خاک ایران بودی؟ حالا شدی کشورک باید بابا بزرگا قصه بگن براتون ازون گذشته‌ی دور که شیر می‌خوردی طفلک! وقتی که ما تو ایران انبه و موز می‌کاشتیم کِشت شما چی بوده؟ خارشتر و خارخاسک ما اگه گربه باشیم خب تو چی هستی فوفول؟ با این قد و قواره یا سوسکی یا جیرجیرک نقشه‌ی آسیا رو باز سر و ته گرفتی اون که زیر پونزه دیده میشه با عینک همون که مثل لپّه است کشور تو همونه انگار شدی شبیهِ کنجدِ کنج سنگک!! این و بدون امارات! تنب بزرگ و کوچک ابوموسای عزیز از ما نمی‌شه منفک تنب و ابوموسی که گیر می‌کنه تو گلوت چیز دیگه بخوای هست تنبون تنگ و تنبک ✍️ میثم حسینی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
🔸️ صاحب عصر درد ِ هجران تو افروخت شرار گله را کاش کمتر بکنی، آتش ِ این فاصله را در پس ِ روز و شب و ماه همه گم شده‌ایم این همه تیر ستم، می‌شکند حوصله را پوچی‌ای تلخ در آرامش دنیاست نهان تو بیا و بچشان طعم خوش زلزله را یاد صحرای حسین و غم این تنهایی باز کن از دل و از دست من این سلسله را تیر بر چشم همه منتظرانت بارید آسمان کاش بشوید غم ِ این مرحله را هر کسی قصه ببافد که جهان را چه کند صاحب عصر بیا حل بکن این مسئله را فرّخی بی‌رخ تو کی به جهان می‌آید روی ِ شیرین شما شهد کند حنظله را ✍️سجاد فرخ‌نژاد 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷