🍂ایا این کلمات مترادفند:
✍ کلمات
👈 «وَکْر»
👈«وَکْن»
👈«عُشّ»
👈«أُفْحُوص»
در یک معنای مشترک (آشیانه پرنده) بکار برده می شوند.
❇️اما جناب ابومنصور ثعالبی در کتاب فقه اللغة، «فصل في تقسیم أماکن الطیور» اصل وضع هر یک از این چهار کلمه را برای لانه و آشیانه خاصی از پرندگان می داند.
⚡️⚡️ به این صورت که لانه پرنده :
☄اگر بالای درخت باشد «وَکْر»
☄اگر در کوه یا دیواری باشد «وَکْن» (یا «وکنة»)
☄اگر در زیر سقف کلبه، ایوان، آلاچیق و مانند آن باشد «عُشّ»
☄در صورتیکه بر روی زمین باشد «أفحوص» نام دارد
🌸 @vazife110
في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ بِما کانُوا يَکْذِبُونَ(بقره/10)
🍂🍂🍂تفسیر المیزان :
(فی قلوبهم مرض ):(در قلبهای آنها بیماری است )، قلب منافقان خالی ازحسن نیت است و حق راردمی کنند به همین جهت قلبهای آنان از درک حق ،بیمار است (فزادهم الله مرضا):(سپس خداوند هم به بیماری آنها می افزاید)،پس خداوند بواسطه این بیماری که ازناحیه خودشان است و به جهت مجازات آنها براین کوری و بیمار دلی آنها می افزاید،البته این عذاب دنیوی آنانست آنگاه درآخرت آنها را به شدیدترین عذاب مبتلا می کند،(و لهم عذاب الیم بما کانوایکذبون ):(و به سبب اینکه دروغ می گفتند ،برایشان عذابی دردناک خواهد بود)،پس سبب عذاب آنها فساد نیت و دروغگویی و تظاهر به ایمان بوده است .
🌻لغات:
👈زادَ : افزود
👈کانوا یَکذِبونَ : دروغ می گفتند
🌻نکات نحوی:
👈(مرضا)= مفعول به ثان منصوب.
👈(ألیم) =نعت ل (عذاب) مرفوع مثله
☄جملة: «فی قلوبهم مرض ...» = لا محلّ لها استئنافیة
☄جملة: «زادهم اللّه مرضا ...»= لا محل لها معطوفة على جملة فی قلوبهم مرض
🌻نکات صرفی
👈(زاد)= فیه إعلال بالقلب أصله زید مضارعه یزید، جاءت الیاء متحرّکة بعد فتح قلبت ألفا
👈(کانوا)= فیه إعلال بالقلب أصله کون مضارعه یکون، جاءت الواو متحرکة بعد فتح قلبت ألفا
❇️نکته : وقتی فعل کان(متناسب با صیغه) بر سر فعل مضارع بیاید ، مجموعاً فعل ماضی استمراری حاصل می شود. (کانُوا یَکْذِبُونَ = دروغ می گفتند)
🔥کانوا یکذبون:
با توجه به اینکه فعل ماضی استمراری است ، عذاب الیم مخصوص کسانی است که سیرۀ مستمرۀ آنها کذب بوده است
#اعلال
#قلب
#ماضی_استمراری
#جمله_استئنافیه
🌸 @vazife110
🌸🌺🌸واژة های قرانی : « فِيمَ »،« بِمَ »،« لِمَ »،«عمّ»
☀️مثلا: «عمّ» در اصل «عن ما» (از چه چيز) بوده است ـ نه «عن من» ـ و حرف «نون» به خاطر نزديك بودن مخرجش با «ميم» به «ميم» تبديل شده و در آن ادغام شده و به صورت «عمّا» در آمده است و آنگاه «الف» آن حذف شده و به «عمّ» تبديل شده است. كه اين كار طبق قاعده است .
⚡️⚡️توضيح :
كلمة «ما» در اين آيات اسم نكره مي باشد و اين نوع «ما» وقتي در جملة استفهاميه (پرسشي) قرار گيرد و مجرور باشد، مثلا يكي از حروف «جر» مانند: عن ،ب، علي، الي، من، في و... آن را مجرور كرده باشد، حرف «الف» آن حذف مي گردد و حركت فتحة آن باقي مي ماند تا نشان گر حذف آن «الف» باشد.
🌺🌺مانند:
☄الف) « فِيمَ » در « فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْرَاهَا » [نازعات / 43]
☄ب) « بِمَ » در « وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ » [نمل / 35]
☄ج) « لِمَ » در « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ » [صف / 2]
☄د) «عَمَّ» در «عَمَّ یتسائلون»(نباء / 1)
❇️اما اگر در جملة خبريه قرار گيرد هر چند به يكي از حروف «جرّ» مجرور هم باشد، الف آن حذف نمي شود
مانند:
☄الف) « بِمَا » در « وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ» [5بقره 4]
☄ب ) « لِمَا » در « قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ »[ ص / 75]
☄ج) « عَمَّا » در« قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ » [مومنون / 40]
#ما
#استفهام
#عَمَّ
#حذف_الف
🌸 @vazife110
🌺" وَ إِذا قيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ(بقره/11)🌺
🔥تفسیر المیزان :
(واذا قیل لهم لاتفسدوا فی الارض ):(و هنگامی که به آنها گفته شود، درزمین فساد نکنید)،فساد یعنی خارج کردن شیئی ازحد اعتدال آن ،پس هرتحریفی در اوامر خداوند و هردور شدنی از طریق الهی و نظامی که برای سعادت بشر آن را وضع کرده است ، منجر می شود به اختلال درهدفی که بخاطرآن خلق شده اند، و نظام وظایف مختل و معطل می شود و بهم می ریزد وازاین جهت ازفساد نهی شده است ، ( قالوا انمانحن مصلحون ):(می گویند، هماناما اصلاح کننده هستیم )،پس آنها نام افساد خود رااصلاح می گذارند و اعمال زشت خود راموجه جلوه می دهند.
☄لغت :
👈لا تُفسِدُوا : فسادانگیزی نکنید
👈مَصلِح : کسی که دیگری را اصلاح کند
👈اِفساد واِصلاح : مفهوم متضاد دارند و یکدیگر را تفسیر می کنند
☄نکات نحوی:
👈(إذا) ظرف لما یستقبل من الزمان یتضمّن معنى الشرط مبنی على السکون
👈(قیل) فعل ماض مبنیّ للمجهول
👈(تفسدوا) فعل مضارع مجزوم و علامة الجزم حذف النون و (الواو) فاعل
👈(إنّما) کافّة و مکفوفة لا عمل لها
👈جملة: «نحن مصلحون» فی محلّ نصب مقول القول.
☄نکات صرفی:
👈(قیل)، فیه إعلال بالقلب، أصله قول بضم أوّله و کسر ثانیه
👈(الأرض)، اسم جامد و الهمزة فیه أصلیّة، وزنه فعل بفتح فسکون.
👈(مصلحون)، جمع مصلح اسم فاعل من أصلح
🌻توجه :
👈نکته 1: به فعل معلوم در زبان عربی « المبنی للمعلوم » گفته می شود .
👈نکته2: به فعل مجهول در زبان عربی « المبنی للمجهول » گفته می شود .
👈نکته3: إذا ظرفیه ی شرطیه : بعد از آن همیشه جمله ی فعلیه ای می آید که با ماضی شروع می شود مانند ( إذا أنت أ کرمت الکریم ملکته) وگاهی فعل ماضی حذف می شود مانند: ( إذا الشّمس کوّرت )
#انما
#اذا
#مبنی_للمجهول
#مبنی_للمعلوم
🌸 @vazife110
🍂معنای لغات :
👈ضالّ
👈غاوی
🔸 ضالّ آن کسي است که راه را نميداند.
🔸غاوي آن کسي است که هدفی ندارد.
☄کاربرد قرانی :
ابليس اين دو دام را در مسير زندگي جامعه قرار داده است که ﴿وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ﴾ ﴿وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ﴾
🔹 بعضيها اصلاً نميدانند که براي چه خلق شدند و چه کار ميخواهند بکنند! اينها غاوياند؛ يعني بيهدف هستند.
🔹برخی ها هدف دارند، ولي نميدانند راه کجاست و از چه راهي ميخواهند به مقصد برسند؛ این ها ضال هستند.
🔸 خداي سبحان سوگند ياد کرد که وجود مبارک پيغمبر (عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء) هم هدف را ميشناسد و هم راه را ميداند ﴿ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ﴾، پس راه را بلد است، ﴿وَ ما غَوي﴾ یعنی هدف دارد.
#ضال
#غاوی
#هدف
#گمراهی
🌸 @vazife110