eitaa logo
ادبیات عرب و «علوم عقلی و نقلی»
223 دنبال‌کننده
208 عکس
33 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸 ☀️الحمد لله رب العالمین لغت :  (الحمدلله ):حمد به معنای ستایش دربرابر عمل نیکوی اختیاری است ،(به خلاف مدح که به عمل ارادی و غیر ارادی تعلق می گیرد)و خداوند خبرداده است که او آنچه راآفریده به اجبار و قهر قاهری خلق نکرده است (هو الواحدالقهار)،بلکه هرچه آفریده با علم و اختیار خلق نموده و همانا هرچیز را به نیکوترین وجه ممکن و متصور برای آن آفریده است (الذی احسن کل شیئی خلقه ) ☄نکات صرفی : ال= برای استغراق و تعریف جنس است حمد= مصدر ثلاثی مجرد است۶عغ ل= حرف جر و برای اختصاص است رب= صفت مشبهه است ☄نکات نحوی : الحمد = مبتدا لله = جار و مجرور و متعلق به عامل مقدر خبر آن رب = نعت برای الله العالمین = مضاف الیه است برای رب 🔥خبر بر سه قسم است : مفرد ؛ جمله ؛ شبه جمه که (لله) جار و مجرور و شبه جمله است 🔥اعراب شبه جمله و جمله محلی است . 🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸 🌻ایاک نعبد و ایاک نستعین ☄لغت : ☀️نعبد :   ریشه ان عبد. عبودیت وبندگی ☀️نستعین :    ریشه ان عون. یاری وکمک خواستن ☄نکات صرفی : ☀️نستعین : فعل ثلاثی مزید باب استفعال متکلم مع الغیر اجوف ☄نکات نحوی: ☀️هر دو ضمیر اَیاکَ، منصوب و مفعول اندبرای فعل های ما بعدشان ☀️تقدی (ایاک) بر فعل برای افاده حصر است ☀️فاعل نَعبُدُ و نَستَعینُ هر دو ضمیر نَحنُ است که مستتر است ☀️جمله، نَستَعِینُ عطف است بر جمله۸ نَعبَدُ. ☄نکات ادبی : ☀️چون جمله «إیاک نستعین» پس از توصیف خداوند به «رب العالمین» و ... آمده، بیانگر این است که شناخت خداوند، با آن صفات یاد شده، آدمى را به این مرحله مى رساند که غیر خدا را ناتوان ببیند و در نتیجه به توحید افعالى برساند. ☀️(وایاک نستعین ):نسبت می دهیم عبادت را به ذات خودمان و ادعا می کنیم درحالی که در همین عبادت هم ازتو نیرو می گیریم و ازخودمان استقلالی نداریم ، پس (ایاک نعبدوایاک نستعین ) روی هم یک معنا رامی رسانند و آن عبادت خالصانه است که هیچگونه شائبه ای درآن نیست 🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸 ☄مثال بزنید که محلی از اعراب ندارد ؟ بسم الله الرحمن الرحیم ☀️نکته : چون جمله اول( کتاب -مقاله-سوره و ...) محلی از اعراب ندارد ☄مثال بزنید که در ان جارو مجرور باشد؟ بسم الله الرحمن الرحیم ☀️توجه : بسم جارو مجرور است ☄مثالی بزنید در ان مضاف و مضاف الیه باشد ؟ بسم الله الرحمن الرحیم ☀️توجه: بسم الله (اسم مضاف و الله مضاف الیه) ☄مثالی بزنید که در ان موصوف و صفت باشد ؟ بسم الله الرحمن الرحیم ☀️توجه : الله (موصوف) و الرحمن (صفت) ☄مثالی بزنید که یک وصوف و دو صفت باشد ؟ بسم الله الرحمن الرحیم ☀️توجه : الله(موصوف) و الرحمن (صفت اول) و الرحیم(صفت دوم) ☄مثالی بزنید که در ان صفت با (ال) معرفه شده است؟ بسم الله الرحمن الرحیم ☀️توجه : الرحمن (با ال) و الرحیم(با ال) 👈نکته : چون موصوف معرفه است و صفت هم باید معرفه باشد چون تطبیق لازم است ☄مثالی بزنید که در ان موصوف اسم علم باشد؟ بسم الله الرحمن الرحیم ☀️توجه : الله اسم علم است برای خداوند ☄مثالی بزنید که در ان دوصفت بدون هیچ گونه فاصله ای در کنار هم قرار گرفتند؟ بسم الله الرحمن الرحیم ☀️توجه : الرحمن و الرحیم 🌸 @vazife110
مالکِ یوم الدین 🌻چرا اعراب مالک جر است؟ 🍂چون مالک صفت الله است به همین جهت در اعراب از ان تبعیت کرده است. 🌻اگر مالک صفت است پس موصوفش چیست؟ 🍂الله 🌻ایا بین موصوف و صفت می تواند فاصله باشد؟ 🍂بله مثلا بین مالک یوم الدین و الله فاصله است . 🌻ایا یک موصوف می تواند چندین صفت داشته باشد؟ 🍂بله مانند الله در سوره حمد که چهار تا صفت دارد . رب العالمین-الرحمن-الرحیم-مالک یوم الدین 🌻ایا موصوف و صفت هر دو باید معرفه یا نکره باشند؟ 🍂بله 🌻اگر موصوف و صفت هر دو باید معرفه یا نکره باشند چطور مالک (نکره) برای (الله) معرفه صفت است؟ 🍂مالک اول نکره بود امکان صفت شدن برای الله را نداشت بعد از اینکه به یوم و یوم هم به الدین اضافه شد معرفه شد. 🌻برای معرفه شدن یک کلمه چند راه داریم؟ 🍂اینکه خودش از معارف باشد. 🍂یا اینکه به معارف اضافه شود 🌻کلمه (مالک) چطور معرفه شده است؟ 🍂مالک به یوم و یوم به الدین اضافه شده است یوم از الدین کسب تعریف۸ کرده و مالک هم از یوم 🌻چرا اعراب سه کلمه (مالک یوم الدین) جر است؟ 🍂مالک صفت الله است چون الله مجرور است مالک هم مجرور است . 🍂یوم مضاف الیه مالک است به همین جهت مجرور است 🍂الدین هم مضاف الیه یوم است به همین جهت مجرور است 🌻یک کلمه می تواند هم مضاف باشد هم مضاف الیه؟ 🍂کلمه یوم نسبت به مالک مضاف الیه است و نسبت به الدین ؛ مضاف است 🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸 🔥اهدنا الصراط المستقیم ☄لغات: ☀️معنای کلمه «صراط»صراط در لغت به معنای طریق و سبیل نزدیک به هم‌ است. کلمه صراط از ماده « ص ر ط» گرفته شده است که به معنای بلعیدن است و راه روشن، کانه رهرو خود را بلعیده و در مجرای گلوی خویش فرو برده است که دیگر نمی‌‌تواند به این سو و آن سو منحرف شود و نیز نمی‌‌گذارد که از شکمش بیرون شود. منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 44 و 52 ☀️امام صادق (ع) : صراط مستقیم ، طریق بسوی معرفت الهی است و آن دو صراط است : یکی در دنیا که همان امام واجب الاطاعه است و یکی در آخرت که همان پلی بر جهنم است . هر کس در دنیا امام را شناخت و به او اقتدا نمود ، در قیامت قدم او بر صراط نمی لغزد . منبع : معانی الاخبار ☀️راه مستقیم: راه خداست. «انّ ربّى على صراطٍ مستقیم» ☀️راه مستقیم، راه انبیاست. «انّک لَمِن المرسلین على صراطٍ مستقیم» ☀️راه مستقیم، راه بندگى خداست. «و أنِ اعبدونى هذا صراط مستقیم» ☀️راه مستقیم، توکّل وتکیه بر خداست. «مَن یعتصم باللّه فقد هُدىَ الى صراط مستقیم» ☄نکات نحوی: ☀️(اهْدِنَا) فعل أمر مبنی على حذف العلّة و هو هنا بمعنى الدّعاء و نا ضمیر متصل فی محل نصب مفعول به و فاعله ضمیر مستتر فیه وجوبا تقدیره أنت ☀️(الصِّراطَ) مفعول به ثان ☀️صراط المستقیم مضاف و مضاف الیه ☀️اِهدِ فعل؛ نا مفعول بِهِ اولش؛ اَلصِرّاطَ مفعول بِهِ دوم آن و المُستَقِیمَ نعت است برای اَلصِرّاط. ☄نکات صرفی: ☀️إِهدِ:فعل امر ، للمخاطب ، متعدی ، مبنی بر حذف حرف عله ، معتل ناقص از «هدی» ثلاثی مجرد ☀️نا: ضمیر متصل « منصوبی و مجروری » ، متکلم مع الغیر ، مبنی علی السکون ، معرفه ☀️الصراط : اسم مفرد ، مذکر ، جامد ، معرب ، منصرف ، صحیح الآخر ، معرفه به ال ☀️الْمُسْتَقِیمَ : اسم مفرد ، مذکر ، مشتق اسم فاعل ، معرب ، منصرف ، صحیح الآخر ، معرفه به ال 🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸 👈صراط الذین انعمت علیم غیر المغضوب علیم والضالین 🌺این آیه راه مستقیم را، راه کسانى معرّفى مى‏کند که مورد نعمت الهى واقع شده ‏اند وعبارتند از: انبیا، صدّیقین، شهدا وصالحین 🌺در قرآن نام برخى به عنوان گمراه کننده آمده است، از قبیل: ابلیس، فرعون، سامرى، دوست بد، رؤسا ونیاکان منحرف. 🌺فرق مغضوب و ضالین هر دوی ان ها اهل آتشند اما با توجه به درجه بندی گناهان فرق هایی با هم دارند. مغضوب به کافران و فاسقانی گفته می شود که علاوه بر انحرافشان در راه خدا ، معاند و محارب هستند و در گمراهی دیگران نقش دارند مانند یهود و مشرک و منافق اما ضال به کافر و فاسقس اطلاق می شود که غالبا سر در آخور خود دارند مانند اهل معصیت و ظالمان و کافران 🌲مَغْضُوب : غضب شده 🌲ضال : گمراه 🍂(المغضوب)، اسم مفعول من غضب 🍂(الضالّین)، جمع الضال و هو اسم فاعل من ضلّ یضلّ باب ضرب وزنه فاعل، و أدغمت عین الکلمة فی لامه 🍂(غیر) اسم مفرد مذکّر دائما، قد یکون نعتا و قد یکون أداة استثناء .. 🍂أنعمت فعل ثلاثی مزید باب افعال ماضی مذکر مخاطب ☄ریشه: نعم : نعمت داد ☄معنی: نعمت دادی 🍂عَلَی: حرف جر مبنی علی السکون ، عامل 🍂هُم : اسم ، ضمیر متصل ( مجروری ، منصوبی )جمع مذکر غایب ، مبنی علی السکون ، معرفه 🍂وَ: حرف عطف مبنی علی الفتح، غیر عام 🌻لفظ صرِاطَ بدل است از صِراط اول؛ اَلَّذینَ مضاف الیه است برای صِراطَ؛ اَنعَمتَ فعل؛ ضمیر خطاب فاعل آن عَلَیهِم جار ومجرور و متعلق است به اَنعَمتَ و این جمله فعلیه ، صله است برای اَلّذِینَ. 🌻غَیرِ بدل است از اَلَّذِینَ ؛ اَلمغضُوبِ مضاف الیه غَیرِ است؛ عَلَیهِم جار ومجرور ونایب فاعل است برای مَغضُوبِ؛ واو عاطفه؛ ضالِّینَ معطوف است بر مَغضُوبِ 🌻صِراطَ «بدل، تابع» الَّذِینَ «مضاف الیه مجرور یا در محل جر» أَنْعَمْتَ «فعل ماضی مبنی بر سکون ظاهری» «تاء ضمیر متصل در محل رفع فاعل» عَلَیْهِمْ «حرف جر و اسم مجرور» غَیْرِ «بدل، تابع» الْمَغْضُوبِ «مضاف الیه مجرور یا در محل جر» عَلَیْهِمْ «حرف جر و اسم مجرور» وَ لاَ «واو عطف» «حرف نفی غیر عامل» الضَّالِّینَ «معطوف، تابع» 🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸 👈الإمام عليّ عليه السلام :عِبادَ اللّهِ! إنَّكُم وما تَأمُلُونَ مِن هذِهِ الدُّنيا أثوِياءُ مُؤَجَّلونَ . ☀️سوال : کلمه (عباد) که در اول قرار گرفته باید مرفوع بود نه منصوب علت چیست؟ ☀️جواب : در بعضی مواقع حرف ندا از اول منادا حذف می شود این عبارت (عبادالله) منادای مضاف است 🌻هرگاه يک ترکيب اضافي (مضاف و مضاف‌اليه) را مورد ندا قرار دهيم، منادي مضاف است. 🌻اگر اسم مورد ندا (همان منادي مضاف) معرب بود که «فتحه» مي‌گيرد و منصوب به اعراب ظاهري است. 🌻یا از همه ٔ حروف ندا بیشتر استعمال شود و به همین سبب هنگام حذف بجز خود یا چیز دیگری مقدر نشود مانند: یوسف اعرض عن هذا 🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸 🌺تفسیر المیزان : (الم ):اجمالابین حروف مقطعه درسوره هایی که باحروف مقطعه آغازمی شود و بین معنی کلی آن سوره ارتباطی وجود دارد و گفته شده که مراد ازآن دلالت براسماءخدای تعالی است ،والله یعلم . ☀️☀️☀️در باره حروفى که در اوائل بعضى از سوره‏ها آمده است نظریات و وجوهى بیان شده است که أهمّ آنها از اینقرار است: 🌻 1.جز خدا کسى نمیداند 🌻2. نام سوره‏ها نام‏هاى سوره‏هایى است که باین حروف آغاز شده است. 🌻3. اشاره باسم و یا صفتى از خدا 🌻4. حروف پراکنده اسم اعظم‏ 🌻5.سوگندهاى قرآن‏ 🌻6.براى ساکت کردن مردم‏ 🌻7. قرآن از همین حروف است‏ 🔥نکته : در 24 مورد از آغاز سوره هائى که با این حروف شروع شده است ، بلافاصله سخن از قرآن و عظمت آن به میان آمده ، این خود نشان مى دهد که ارتباطى میان این دو، (حروف مقطعه و عظمت قرآن ) موجود است  ☄نکته اعرابی: حروف مقطّعة لا محل لها من الاعراب   👈توضيح : و هذا اعتمادا على أصح الأقوال و أسهلها و أبعدها عن التأویل 🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸 ☄آیت الله مشکینی: این کتاب والا رتبه جای شکی در آن نیست ( تأمل در الفاظ و محتوا و حال آورنده آن تردیدی در حقانیت آن نمی گذارد ) ، مایه هدایت پرهیزکاران است ( آنها که صفات پنجگانه زیر را از طریق فطرت یا دعوت انبیا به دست آورده اند ) . ☄تفسیر المیزان (ذلک الکتاب ):مقصود ازآن کتاب قرآن است ،کتابی که شامل تمام معارف موجود احکام الهی ،ادله عقلی و مواعظ اخلاقی برای هدایت مردم به راه سعادت ایشان به سوی نظام الهی است که تمام شئون انسانی را ارتقاءمی دهد ☄تفسیر راهنما: ذلک الکتب : «ذلک» مبتدا و «الکتاب» خبر آن است. بر این مبنا «ال» در الکتاب براى استغراق صفات است و دلالت بر کمال دارد. ❇️*از امیر المؤمنین مروی است که : متقی کسی است که اگر عمل او را در طبقی نهند و بر جهانیان عرضه کنند ، از آن حیا و شرم ننم ☀️لغت : 👈رَیْب : شک و تردید 👈متقی : خود مهار، پرهیزکار ☀️نکات صرفی: 🍂(ذا) اسم للإشارة، و الألف من أصل الاسم، و فیه حذف بعض حروفه لأن تصغیره ذیّا، فوزنه فع بفتح فسکون، و ألفه منقلبة عن یاء 🍂(ریب)، مصدر راب یریب باب ضرب، وزنه فعل بفتح فسکون. 🍂(هدى)، مصدر سماعی لفعل (هدى) باب ضرب. و فی الکلمة إعلال بالقلب، أصله هدی بیاء فی آخره، لأنک تقول هدیت، جاءت الیاء متحرّکة بعد فتح قلبت ألفا فأعلّت ☀️نکات نحوی: 🌻(ذا) اسم إشارة مبنی على السکون فی محل رفع مبتدأ (اللام) للبعد (الکاف) للخطاب 🌻(الکتاب) بدل من (ذا)، أو عطف بیان تبعه فی الرفع 🌻(لا) نافیة للجنس (ریب) اسم لا مبنی على الفتح فی محل نصب 🌻جملة: «ذلک الکتاب ..» لا محل لها ابتدائیة. 🌸 @vazife110
☄ أُولئِکَ عَلي‏ هُديً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ 🌻تفسیر المیزان اولئک علی هدی من ربهم ):هدایت و دلالت همه اش ازناحیه خدای سبحان است واگر به دیگران نسبت داده شودازطریق مجازگویی است ، (و اولئک هم المفلحون ):و فلاح به معنای رستگاری و ظفرمندی است ،لذا متقین حقیقتا از جانب پروردگارشان هدایت شده اند و رستگار خواهندبود. 🌻تفسیرنمونه جالب اینکه مى گوید:((على هدى من ربهم )) اشاره به اینکه هدایت الهى همچون مرکب راهوارى است که آنها بر آن سوارند، و به کمک این مرکب به سوى رستگارى و سعادت پیش مى روند (زیرا میدانیم کلمه ((على )) معمولا در جائى به کار مى رود که مفهوم تسلط و علو و استیلاء را مى رساند). ☀️لغت : 👈المفلحون: واژه مفلح از ریشه فلاح است و معناى اصلى ماده فلح، چیزى است که لازم آن رهایى از شرور و دستیابى به خیر و صلاح است و با این دو قید از ماده نجات ، ظفر و صلاح امتیاز مى یابد. 👈اولئک : آنان ☀️نحو(ترکیب) : 👈(أولاء)، اسم إشارة مبنیّ على الکسر فی محلّ رفع مبتدأ 👈(الکاف) حرف خطاب 👈(على هدى) جارّ و مجرور متعلّق بمحذوف خبر المبتدأ، و علامة الجرّ الکسرة المقدّرة على الألف للتّعذّر. 👈(من ربّ) جارّ و مجرور متعلّق بمحذوف نعت ل (هدى) 👈(هم) ضمیر فصل لا محلّ له. توضيح : یجوز أن یعرب فی محلّ رفع مبتدأ خبره المفلحون .. و جملة هم المفلحون خبر المبتدأ (أولئک). ☀️صرف(تجزیه)) 👈(أولى)، اسم إشارة یأتی مقصورا و ممدودا (أولاء)، و الواو فی کلیهما زائدة. 👈(المفلحون)، جمع المفلح، اسم فاعل من أفلح 🌸 @vazife110
🌸احکام اسم تفضیل ▫️هر گاه اسم تفضیل با (مِن) استعمال شود همیشه مفرد مذکر آورده می شود،خواه موصوفش مذکر باشد یا مونث،جمع باشد یا مفرد یا تثنیه مانند:هند افضل من عمر،الزیدان افضل من بکر. ▫️گاه (من) با ما بعدش حذف می شود مانند الله اکبر و تقدیر آن چنین است:الله اکبر من ان یوصف. ▫️هر گاه اسم تفضیل با ال استعمال شود،دیگر من همراه آن به کار نمی رود. ▫️اسم تفضیل بنا به عقیده تمامی علماء نحو ضمیر مستتر را رفع می دهد،مانند:زید افضل من عمر که در اینجا افضل به (هو) رفع داده که به زید بر می گردد. 🌸 @vazife110
🌻زیارت جامعه کبیره : 👈سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا 🌲❇️نوع (إِنْ) را مشخص کنید؟ شرطیه است؟ نافیه است؟ یا...؟؟؟ 🌻جواب : 👈ان( مخففه از مثقله ) است ☄نشانه : لام فارقه 🔥🔥🔥لام فارقه لامی است که بر سر خبر ان مخففه می آید تا فرق بگذارد بین ان مخففه و ان نافیه یعنی اگر در خبر(ان)لام امده ، نمی تواند (ان) نافیه باشد 🌸 @vazife110