🌸🌸🌸🌸🌸
☀️الحمد لله رب العالمین
لغت :
(الحمدلله ):حمد به معنای ستایش دربرابر عمل نیکوی اختیاری است ،(به خلاف مدح که به عمل ارادی و غیر ارادی تعلق می گیرد)و خداوند خبرداده است که او آنچه راآفریده به اجبار و قهر قاهری خلق نکرده است (هو الواحدالقهار)،بلکه هرچه آفریده با علم و اختیار خلق نموده و همانا هرچیز را به نیکوترین وجه ممکن و متصور برای آن آفریده است (الذی احسن کل شیئی خلقه )
☄نکات صرفی :
ال= برای استغراق و تعریف جنس است
حمد= مصدر ثلاثی مجرد است۶عغ
ل= حرف جر و برای اختصاص است
رب= صفت مشبهه است
☄نکات نحوی :
الحمد = مبتدا
لله = جار و مجرور و متعلق به عامل مقدر خبر آن
رب = نعت برای الله
العالمین = مضاف الیه است برای رب
🔥خبر بر سه قسم است : مفرد ؛ جمله ؛ شبه جمه که (لله) جار و مجرور و شبه جمله است
🔥اعراب شبه جمله و جمله محلی است .
🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸
🌻ایاک نعبد و ایاک نستعین
☄لغت :
☀️نعبد :
ریشه ان عبد. عبودیت وبندگی
☀️نستعین :
ریشه ان عون. یاری وکمک خواستن
☄نکات صرفی :
☀️نستعین : فعل ثلاثی مزید باب استفعال متکلم مع الغیر اجوف
☄نکات نحوی:
☀️هر دو ضمیر اَیاکَ، منصوب و مفعول اندبرای فعل های ما بعدشان
☀️تقدی (ایاک) بر فعل برای افاده حصر است
☀️فاعل نَعبُدُ و نَستَعینُ هر دو ضمیر نَحنُ است که مستتر است
☀️جمله، نَستَعِینُ عطف است بر جمله۸ نَعبَدُ.
☄نکات ادبی :
☀️چون جمله «إیاک نستعین» پس از توصیف خداوند به «رب العالمین» و ... آمده، بیانگر این است که شناخت خداوند، با آن صفات یاد شده، آدمى را به این مرحله مى رساند که غیر خدا را ناتوان ببیند و در نتیجه به توحید افعالى برساند.
☀️(وایاک نستعین ):نسبت می دهیم عبادت را به ذات خودمان و ادعا می کنیم درحالی که در همین عبادت هم ازتو نیرو می گیریم و ازخودمان استقلالی نداریم ، پس (ایاک نعبدوایاک نستعین ) روی هم یک معنا رامی رسانند و آن عبادت خالصانه است که هیچگونه شائبه ای درآن نیست
🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸
☄مثال بزنید که محلی از اعراب ندارد ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
☀️نکته : چون جمله اول( کتاب -مقاله-سوره و ...) محلی از اعراب ندارد
☄مثال بزنید که در ان جارو مجرور باشد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
☀️توجه : بسم جارو مجرور است
☄مثالی بزنید در ان مضاف و مضاف الیه باشد ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
☀️توجه: بسم الله (اسم مضاف و الله مضاف الیه)
☄مثالی بزنید که در ان موصوف و صفت باشد ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
☀️توجه : الله (موصوف) و الرحمن (صفت)
☄مثالی بزنید که یک وصوف و دو صفت باشد ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
☀️توجه : الله(موصوف) و الرحمن (صفت اول) و الرحیم(صفت دوم)
☄مثالی بزنید که در ان صفت با (ال) معرفه شده است؟
بسم الله الرحمن الرحیم
☀️توجه : الرحمن (با ال) و الرحیم(با ال)
👈نکته : چون موصوف معرفه است و صفت هم باید معرفه باشد چون تطبیق لازم است
☄مثالی بزنید که در ان موصوف اسم علم باشد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
☀️توجه : الله اسم علم است برای خداوند
☄مثالی بزنید که در ان دوصفت بدون هیچ گونه فاصله ای در کنار هم قرار گرفتند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
☀️توجه : الرحمن و الرحیم
🌸 @vazife110
مالکِ یوم الدین
🌻چرا اعراب مالک جر است؟
🍂چون مالک صفت الله است به همین جهت در اعراب از ان تبعیت کرده است.
🌻اگر مالک صفت است پس موصوفش چیست؟
🍂الله
🌻ایا بین موصوف و صفت می تواند فاصله باشد؟
🍂بله مثلا بین مالک یوم الدین و الله فاصله است .
🌻ایا یک موصوف می تواند چندین صفت داشته باشد؟
🍂بله مانند الله در سوره حمد که چهار تا صفت دارد . رب العالمین-الرحمن-الرحیم-مالک یوم الدین
🌻ایا موصوف و صفت هر دو باید معرفه یا نکره باشند؟
🍂بله
🌻اگر موصوف و صفت هر دو باید معرفه یا نکره باشند چطور مالک (نکره) برای (الله) معرفه صفت است؟
🍂مالک اول نکره بود امکان صفت شدن برای الله را نداشت بعد از اینکه به یوم و یوم هم به الدین اضافه شد معرفه شد.
🌻برای معرفه شدن یک کلمه چند راه داریم؟
🍂اینکه خودش از معارف باشد.
🍂یا اینکه به معارف اضافه شود
🌻کلمه (مالک) چطور معرفه شده است؟
🍂مالک به یوم و یوم به الدین اضافه شده است یوم از الدین کسب تعریف۸ کرده و مالک هم از یوم
🌻چرا اعراب سه کلمه (مالک یوم الدین) جر است؟
🍂مالک صفت الله است چون الله مجرور است مالک هم مجرور است .
🍂یوم مضاف الیه مالک است به همین جهت مجرور است
🍂الدین هم مضاف الیه یوم است به همین جهت مجرور است
🌻یک کلمه می تواند هم مضاف باشد هم مضاف الیه؟
🍂کلمه یوم نسبت به مالک مضاف الیه است و نسبت به الدین ؛ مضاف است
🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸
🔥اهدنا الصراط المستقیم
☄لغات:
☀️معنای کلمه «صراط»صراط در لغت به معنای طریق و سبیل نزدیک به هم است. کلمه صراط از ماده « ص ر ط» گرفته شده است که به معنای بلعیدن است و راه روشن، کانه رهرو خود را بلعیده و در مجرای گلوی خویش فرو برده است که دیگر نمیتواند به این سو و آن سو منحرف شود و نیز نمیگذارد که از شکمش بیرون شود.
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 44 و 52
☀️امام صادق (ع) : صراط مستقیم ، طریق بسوی معرفت الهی است و آن دو صراط است : یکی در دنیا که همان امام واجب الاطاعه است و یکی در آخرت که همان پلی بر جهنم است .
هر کس در دنیا امام را شناخت و به او اقتدا نمود ، در قیامت قدم او بر صراط نمی لغزد .
منبع : معانی الاخبار
☀️راه مستقیم: راه خداست.
«انّ ربّى على صراطٍ مستقیم»
☀️راه مستقیم، راه انبیاست.
«انّک لَمِن المرسلین على صراطٍ مستقیم»
☀️راه مستقیم، راه بندگى خداست.
«و أنِ اعبدونى هذا صراط مستقیم»
☀️راه مستقیم، توکّل وتکیه بر خداست. «مَن یعتصم باللّه فقد هُدىَ الى صراط مستقیم»
☄نکات نحوی:
☀️(اهْدِنَا) فعل أمر مبنی على حذف العلّة و هو هنا بمعنى الدّعاء و نا ضمیر متصل فی محل نصب مفعول به و فاعله ضمیر مستتر فیه وجوبا تقدیره أنت
☀️(الصِّراطَ) مفعول به ثان
☀️صراط المستقیم مضاف و مضاف الیه
☀️اِهدِ فعل؛ نا مفعول بِهِ اولش؛ اَلصِرّاطَ مفعول بِهِ دوم آن و المُستَقِیمَ نعت است برای اَلصِرّاط.
☄نکات صرفی:
☀️إِهدِ:فعل امر ، للمخاطب ، متعدی ، مبنی بر حذف حرف عله ، معتل ناقص از «هدی» ثلاثی مجرد
☀️نا: ضمیر متصل « منصوبی و مجروری » ، متکلم مع الغیر ، مبنی علی السکون ، معرفه
☀️الصراط : اسم مفرد ، مذکر ، جامد ، معرب ، منصرف ، صحیح الآخر ، معرفه به ال
☀️الْمُسْتَقِیمَ : اسم مفرد ، مذکر ، مشتق اسم فاعل ، معرب ، منصرف ، صحیح الآخر ، معرفه به ال
🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸
👈صراط الذین انعمت علیم غیر المغضوب علیم والضالین
🌺این آیه راه مستقیم را، راه کسانى معرّفى مىکند که مورد نعمت الهى واقع شده اند وعبارتند از: انبیا، صدّیقین، شهدا وصالحین
🌺در قرآن نام برخى به عنوان گمراه کننده آمده است، از قبیل: ابلیس، فرعون، سامرى، دوست بد، رؤسا ونیاکان منحرف.
🌺فرق مغضوب و ضالین
هر دوی ان ها اهل آتشند اما با توجه به درجه بندی گناهان فرق هایی با هم دارند. مغضوب به کافران و فاسقانی گفته می شود که علاوه بر انحرافشان در راه خدا ، معاند و محارب هستند و در گمراهی دیگران نقش دارند مانند یهود و مشرک و منافق اما ضال به کافر و فاسقس اطلاق می شود که غالبا سر در آخور خود دارند مانند اهل معصیت و ظالمان و کافران
🌲مَغْضُوب : غضب شده
🌲ضال : گمراه
🍂(المغضوب)، اسم مفعول من غضب
🍂(الضالّین)، جمع الضال و هو اسم فاعل من ضلّ یضلّ باب ضرب وزنه فاعل، و أدغمت عین الکلمة فی لامه
🍂(غیر) اسم مفرد مذکّر دائما، قد یکون نعتا و قد یکون أداة استثناء ..
🍂أنعمت فعل ثلاثی مزید باب افعال ماضی مذکر مخاطب
☄ریشه: نعم : نعمت داد
☄معنی: نعمت دادی
🍂عَلَی: حرف جر مبنی علی السکون ، عامل
🍂هُم : اسم ، ضمیر متصل ( مجروری ، منصوبی )جمع مذکر غایب ، مبنی علی السکون ، معرفه
🍂وَ: حرف عطف مبنی علی الفتح، غیر عام
🌻لفظ صرِاطَ بدل است از صِراط اول؛ اَلَّذینَ مضاف الیه است برای صِراطَ؛ اَنعَمتَ فعل؛ ضمیر خطاب فاعل آن عَلَیهِم جار ومجرور و متعلق است به اَنعَمتَ و این جمله فعلیه ، صله است برای اَلّذِینَ.
🌻غَیرِ بدل است از اَلَّذِینَ ؛ اَلمغضُوبِ مضاف الیه غَیرِ است؛ عَلَیهِم جار ومجرور ونایب فاعل است برای مَغضُوبِ؛ واو عاطفه؛ ضالِّینَ معطوف است بر مَغضُوبِ
🌻صِراطَ «بدل، تابع»الَّذِینَ «مضاف الیه مجرور یا در محل جر»أَنْعَمْتَ «فعل ماضی مبنی بر سکون ظاهری» «تاء ضمیر متصل در محل رفع فاعل»عَلَیْهِمْ «حرف جر و اسم مجرور»غَیْرِ «بدل، تابع»الْمَغْضُوبِ «مضاف الیه مجرور یا در محل جر»عَلَیْهِمْ «حرف جر و اسم مجرور»وَ لاَ «واو عطف» «حرف نفی غیر عامل»الضَّالِّینَ «معطوف، تابع»
🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸
👈الإمام عليّ عليه السلام :عِبادَ اللّهِ! إنَّكُم وما تَأمُلُونَ مِن هذِهِ الدُّنيا أثوِياءُ مُؤَجَّلونَ .
☀️سوال : کلمه (عباد) که در اول قرار گرفته باید مرفوع بود نه منصوب علت چیست؟
☀️جواب : در بعضی مواقع حرف ندا از اول منادا حذف می شود این عبارت (عبادالله) منادای مضاف است
🌻هرگاه يک ترکيب اضافي (مضاف و مضافاليه) را مورد ندا قرار دهيم، منادي مضاف است.
🌻اگر اسم مورد ندا (همان منادي مضاف) معرب بود که «فتحه» ميگيرد و منصوب به اعراب ظاهري است.
🌻یا از همه ٔ حروف ندا بیشتر استعمال شود و به همین سبب هنگام حذف بجز خود یا چیز دیگری مقدر نشود مانند: یوسف اعرض عن هذا
#منادا
#منادای_مضاف
#حذف_ندا
🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸
🌺تفسیر المیزان :
(الم ):اجمالابین حروف مقطعه درسوره هایی که باحروف مقطعه آغازمی شود و بین معنی کلی آن سوره ارتباطی وجود دارد و گفته شده که مراد ازآن دلالت براسماءخدای تعالی است ،والله یعلم .
☀️☀️☀️در باره حروفى که در اوائل بعضى از سورهها آمده است نظریات و وجوهى بیان شده است که أهمّ آنها از اینقرار است:
🌻1.جز خدا کسى نمیداند
🌻2. نام سورههانامهاى سورههایى است که باین حروف آغاز شده است.
🌻3. اشاره باسم و یا صفتى از خدا
🌻4. حروف پراکنده اسم اعظم
🌻5.سوگندهاى قرآن
🌻6.براى ساکت کردن مردم
🌻7. قرآن از همین حروف است
🔥نکته : در 24 مورد از آغاز سوره هائى که با این حروف شروع شده است ، بلافاصله سخن از قرآن و عظمت آن به میان آمده ، این خود نشان مى دهد که ارتباطى میان این دو، (حروف مقطعه و عظمت قرآن ) موجود است
☄نکته اعرابی:
حروف مقطّعة لا محل لها من الاعراب
👈توضيح : و هذا اعتمادا على أصح الأقوال و أسهلها و أبعدها عن التأویل
🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌸🌸
☄آیت الله مشکینی:
این کتاب والا رتبه جای شکی در آن نیست ( تأمل در الفاظ و محتوا و حال آورنده آن تردیدی در حقانیت آن نمی گذارد ) ، مایه هدایت پرهیزکاران است ( آنها که صفات پنجگانه زیر را از طریق فطرت یا دعوت انبیا به دست آورده اند ) .
☄تفسیر المیزان
(ذلک الکتاب ):مقصود ازآن کتاب قرآن است ،کتابی که شامل تمام معارف موجود احکام الهی ،ادله عقلی و مواعظ اخلاقی برای هدایت مردم به راه سعادت ایشان به سوی نظام الهی است که تمام شئون انسانی را ارتقاءمی دهد
☄تفسیر راهنما:
ذلک الکتب : «ذلک» مبتدا و «الکتاب» خبر آن است. بر این مبنا «ال» در الکتاب براى استغراق صفات است و دلالت بر کمال دارد.
❇️*از امیر المؤمنین مروی است که : متقی کسی است که اگر عمل او را در طبقی نهند و بر جهانیان عرضه کنند ، از آن حیا و شرم ننم
☀️لغت :
👈رَیْب : شک و تردید
👈متقی : خود مهار، پرهیزکار
☀️نکات صرفی:
🍂(ذا) اسم للإشارة، و الألف من أصل الاسم، و فیه حذف بعض حروفه لأن تصغیره ذیّا، فوزنه فع بفتح فسکون، و ألفه منقلبة عن یاء
🍂(ریب)، مصدر راب یریب باب ضرب، وزنه فعل بفتح فسکون.
🍂(هدى)، مصدر سماعی لفعل (هدى) باب ضرب. و فی الکلمة إعلال بالقلب، أصله هدی بیاء فی آخره، لأنک تقول هدیت، جاءت الیاء متحرّکة بعد فتح قلبت ألفا فأعلّت
☀️نکات نحوی:
🌻(ذا) اسم إشارة مبنی على السکون فی محل رفع مبتدأ (اللام) للبعد (الکاف) للخطاب
🌻(الکتاب) بدل من (ذا)، أو عطف بیان تبعه فی الرفع
🌻(لا) نافیة للجنس (ریب) اسم لا مبنی على الفتح فی محل نصب
🌻جملة: «ذلک الکتاب ..» لا محل لها ابتدائیة.
#لای_نفی_جنس
#لامحل
#بدل
#عطف_بیان
🌸 @vazife110
☄ أُولئِکَ عَلي هُديً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
🌻تفسیر المیزان
اولئک علی هدی من ربهم ):هدایت و دلالت همه اش ازناحیه خدای سبحان است واگر به دیگران نسبت داده شودازطریق مجازگویی است ، (و اولئک هم المفلحون ):و فلاح به معنای رستگاری و ظفرمندی است ،لذا متقین حقیقتا از جانب پروردگارشان هدایت شده اند و رستگار خواهندبود.
🌻تفسیرنمونه
جالب اینکه مى گوید:((على هدى من ربهم )) اشاره به اینکه هدایت الهى همچون مرکب راهوارى است که آنها بر آن سوارند، و به کمک این مرکب به سوى رستگارى و سعادت پیش مى روند (زیرا میدانیم کلمه ((على )) معمولا در جائى به کار مى رود که مفهوم تسلط و علو و استیلاء را مى رساند).
☀️لغت :
👈المفلحون: واژه مفلح از ریشه فلاح است و معناى اصلى ماده فلح، چیزى است که لازم آن رهایى از شرور و دستیابى به خیر و صلاح است و با این دو قید از ماده نجات ، ظفر و صلاح امتیاز مى یابد.
👈اولئک : آنان
☀️نحو(ترکیب) :
👈(أولاء)، اسم إشارة مبنیّ على الکسر فی محلّ رفع مبتدأ
👈(الکاف) حرف خطاب
👈(على هدى) جارّ و مجرور متعلّق بمحذوف خبر المبتدأ، و علامة الجرّ الکسرة المقدّرة على الألف للتّعذّر.
👈(من ربّ) جارّ و مجرور متعلّق بمحذوف نعت ل (هدى)
👈(هم) ضمیر فصل لا محلّ له.
توضيح : یجوز أن یعرب فی محلّ رفع مبتدأ خبره المفلحون .. و جملة هم المفلحون خبر المبتدأ (أولئک).
☀️صرف(تجزیه))
👈(أولى)، اسم إشارة یأتی مقصورا و ممدودا (أولاء)، و الواو فی کلیهما زائدة.
👈(المفلحون)، جمع المفلح، اسم فاعل من أفلح
🌸 @vazife110
🌸احکام اسم تفضیل
▫️هر گاه اسم تفضیل با (مِن) استعمال شود همیشه مفرد مذکر آورده می شود،خواه موصوفش مذکر باشد یا مونث،جمع باشد یا مفرد یا تثنیه مانند:هند افضل من عمر،الزیدان افضل من بکر.
▫️گاه (من) با ما بعدش حذف می شود مانند الله اکبر و تقدیر آن چنین است:الله اکبر من ان یوصف.
▫️هر گاه اسم تفضیل با ال استعمال شود،دیگر من همراه آن به کار نمی رود.
▫️اسم تفضیل بنا به عقیده تمامی علماء نحو ضمیر مستتر را رفع می دهد،مانند:زید افضل من عمر که در اینجا افضل به (هو) رفع داده که به زید بر می گردد.
🌸 @vazife110
🌻زیارت جامعه کبیره :
👈سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا
🌲❇️نوع (إِنْ) را مشخص کنید؟
شرطیه است؟
نافیه است؟
یا...؟؟؟
🌻جواب :
👈ان( مخففه از مثقله ) است
☄نشانه : لام فارقه
🔥🔥🔥لام فارقه لامی است که بر سر خبر ان مخففه می آید تا فرق بگذارد بین ان مخففه و ان نافیه یعنی اگر در خبر(ان)لام امده ، نمی تواند (ان) نافیه باشد
🌸 @vazife110