سلام
یادآوری میشود فردا پنج شنبه ۹ اسفند
آخرین جلسه درسال جاری برگزار میشود وتا بعد از تعطیلات نوروز وعید فطر کلاس تعطیل خواهد شد
به دوستانی که امکان رویت کانال کلاس روندارند یادآوری بفرمایید فردا حتما تشریف بیارند.
امام صادق عليه السلام :
داوُوا مَرضاكُم بِالصَّدَقَةِ، و ما على أحَدِكُم أن يَتَصَدَّقَ بِقُوتِ يَومِهِ ؟! إنَّ مَلَكَ المَوتِ يُدفَعُ إلَيهِ الصَّكُّ بِقَبضِ رُوحِ العَبدِ، فَيَتَصَدَّقُ فيقالُ لَهُ : رُدَّ علَيهِ الصَّكَّ .
بيمارانتان را با صدقه درمان كنيد ، چه مى شود كه هر يك از شما قوت روزانه خود را صدقه دهد؟ گاه سندِ قبض روح بنده به فرشته مرگ داده مى شود ، اما آن بنده صدقه مى دهد و در نتيجه ، به آن فرشته گفته مى شود : سند را بر گردان .
( بحار الأنوار : ۹۶/۱۲۳/۳ )
🌹عزیزان با شروع ماه مبارک رمضان صدقه ی اول ماه را فراموش
نکنید.
شماره کارت برای واریز صدقات
5892101077994776
غلامرضا دهقانی
هدایت شده از ولایت(سه شنبه)
سلام همراهان گرامی
به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان و برای رفاه حال عزیزان روزهدار، کلاسهای مسیر تغییر در این ماه تعطیل خواهد بود.
انشاءالله زمان برگزاری اولین جلسه در سال جدید، از طریق گروه اعلام خواهد شد.
التماس دعا و ماه پربرکتی را برای شما آرزومندیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
کلاس خانم اسدی پنجشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۳
دف زدن از نظر شرعی حرام است، شرکت در مجالسی که دف زده می شود هم حرام می باشد، اصلا توجیه بردار نیست و حرمت دارد.
از ابتدای تولد که ما متوجه خودمان می شویم، دنیا را نیز می فهمیم، خداوند متعال به نوزاد می فهماند که این وجودی که به تو دادم، و نیاز به خوراک و خواب و تعویض جا داری، در کنار تو خانمی به نام مادر قرار دادم، به همین منوال نوزاد، پدر و عمو و ... را می شناسد و دریای کثرات را هم اندک اندک درک می کند،
خداوند متعال در طی عمر به ما می فهماند که با این فهمی که از دنیای کثرات پیدا کردی، زندگی کن .
در قسمت اول افرادی که عاقل و فهیم هستند، مثلا در بحث اقتصادی روشی را پیش می گیرند و پول را طوری مدیریت می کنند که بتوانند منزلی تهیه کنند، وقتی خانه تهیه شد قائل به این هستند که با قناعت توانستم به این موفقیت برسم.
این مطلب در ذهن این فرد نقش می بندد که افراد ولخرج توانایی تهیه منزل ندارند.
خداوند متعال در یک نقاطی در باب کثرت ضربه هایی به آنها وارد می سازد، مثلا اگر پولی برای خرید ماشین پس انداز کردند ، این هزینه یا خود ماشین به سرقت می رود،
یا مثلا ملاکهایی برای ازدواج خود قرار می دهند، و حتی در همان تماس اول برخی افراد را رد می کنند، قبل از این که ملاقات حضوری داشته باشند.
نهایتا این افراد دخترشان را به پسری می دهند که کاملا پوچ هست .
مثال
خانمی تعریف می کردند که آقازاده ای از همه جهت ایده آل بود و به دنبال دختری با شرایط عالی بود، و هیچ دختری را قبول نمی کرد، بعد از سالها که متاهل شد، متوجه شدیم با دختری ازدواج کرده که چشمان بسیار ضعیفی دارد و عینک ته استکانی استفاده می کند، گوش این خانم هم از لحاظ شنوایی دچار ضعف بود، و دارای چند مشکل جسمی دیگر،
افرادی که در زندگی خیلی منم دارند، از ته چاه هم سر در می آورند.
این دفعه خداوند متعال گوشه دل انسان می نشیند و می گوید تا اینجا تو بودی و خیلی نقاط را فهمیدی، تلاش برای به دست آوردن خیلی شرایط داشتی، برخی را به دست آوردی و برخی هم میسر نشد.
تمام افرادی که زندگیشان به جدایی ختم می شود چه در مرحله عقد چه در عروسی و چه بعد از آن، ابتدای ازدواج با خود فکر می کردند که ما به چه کسی دختر خود را دادیم و چه دامادی روزی ما شد!!!
خداوند متعال در گوشه دل انسان متذکر می شود که بعد از این اگر می خواهی با من زندگی کنی، منم نداشته باشی، همه کارهایت درست شود؟؟؟
من یک جاده درست کردم ، اگر از این جاده حرکت کنی، انتهای جاده منتهی به مدینه فاضله ای می شود که حمد نام دارد، اما با صبر و حلم،
این جاده من فقط جاده استغفار است،
فقط جاده تسبیح است،
در این جاده تسبیح مدام باید برگردی و ببینی اتفاقاتی که برایت رخ داده، اگر ماشینت سرقت رفته یا ازدواجت به خورده، و ...، متوجه شو که در آن راستا دلت به چه کسی بد شد ؟؟؟
برگرد پیدا کن ببین او چه تقصیری داشت؟؟ خودت مقصر بودی،
من بارها به عزیزان کلاس عرض کردم که اگر از فردی جدا شدی، دوباره در دلت پشت آن فرد آجر پاره پرت نکن، برایش دعا کن، چون شما هم مقصر بودی که او را پذیرفتی،
آن فرد و آن خانواده را به دروغگویی و ... متهم نکن، هر چه متهم کنی، خداوند متعال در ازدواج آینده ات مجدد آن اتهامات را قرار می دهد.
خداوند متعال جاده اش را جاده تسبیح معرفی می کند، تمام افرادی را که در یک جریان مقصر دیدی، همه آنها را در خودت پیدا کن، به سمت دیگران آجرپاره پرتاب نکن، تا راه تسبیحت باز شود.
راه تسبیح زمان می خواهد، برخی فکر می کنند اگر وارد تسبیح و استغفار شدند ، چرا این استغفار تمام نمی شود؟؟؟ آیا یک سال کافی نیست؟؟
اصلا نمی توان به استغفار زمان داد، چندین سال دلت نسبت به دیگری در اکراه و بدی بود؟؟؟
بسیاری از جوانان که گشایش بخت ندارند، یا بخت ناموفقی داشتند،به علت بد دلی نسبت به والدین دچار این شرایط شدند.
همین مقدار که در دلت این مطلب باشد: من خواستگاران خوبی داشتم، پدر و مادرم اجازه ندادند ، به واسطه بد دل شدن نسبت به والدین به مشکل برمی خوری.
در زندگی افرادی که پدر معتاد یا بیمار یا ... است دقت داشته باشید، فرزندان آنها خوشبختند، چرا؟؟؟
چون این پدری که معتاد بود و اهل کتک فرزندان، یا بد دهان بود و فحاش، ضمیر جان و ولایت دلش این شرایط را دوست نداشت،
وقتی سایر پدران را می دید، برای فرزندانش همان مکنت و شرایط خوب را دوست داشت.
افراد زیادی دیدم که پدر در نهایت کوتاهی، اما داماد خیلی خوبی عنایت شده.
ولایت دل پدر و مادر کار خود را می کند، دلت را اصلاح کن.
مثال
خانواده ای شرایط مادی نامناسبی داشتند و حقیقتا در مضیقه بودند و نیاز فوری به تهیه یخچال توسط مدیر امور نیازمندان بود، برای تهیه این یخچال قرار بود خود این خانم مبلغی پرداخت کنند و مابقی هم توسط یک فرد خیر و عزیزان کلاس فراهم شد، یخچال و جزئیات آن هماهنگ شد ، شب قبل از تهیه، این خانم خَیِّر پشیمان شد، و خرید این یخچال هم منتفی شد.
مبلغی که در کلاس جمع آوری شده بود، رضایت گرفته شد که در سایر امور واجب و مورد نیاز به کار گرفته شود، خانم خیری هم که مبلغی پرداخت کرده بود، اختیار این هزینه را به ما داد،
بعد از مدتی، یکی از عزیزان کلاس یخچال کار شده و مناسبی به ما معرفی کرد که به این خانواده بدهیم، اما این یخچال دوم هم به مشکل برخورد و نقص فنی پیدا کرد، دو بار همتعمیرکار مراجعه کرد، اما درست نشد.
حدود شش ماه پیش خانمی از عزیزان کلاس به من گفتند یخچال کوچکی در حد نو وجود دارد که امکان دادن به عروس نیازمند هست، با توجه به ضرورت و صلاحدید این یخچال به همان خانواده نیازمند داده شد،
این خانواده به قدری شوق و لذت این یخچال کوچک را داشتند که قابل بیان نیست ، چون توان تهیه یخچال کار شده با قیمت بالا نداشتند و این یخچال نو برایشان خیلی ارزشمند بود ، با این که اندازه آن کوچک بود.
با همین یخچال کوچک یک خانواده شش نفره چندین ماه گذران زندگی داشتند،
در هفته اخیر یکی از عزیزان کلاس یخچال و فریزر مجزایی را به ما معرفی کردند که بسیار خوب و در حد نو بود ، این خانواده هم کاملا راضی و در نهایت خوشحالی برای تهیه این یخچال فریزر بودند،
بعد از چند ماه مشکل و سختی و بعد از چندین یخچال این مورد عالی فراهم شد ؟؟؟
تمام مسیر تسبیح یعنی مسیر تهیه این یخچال.
با حلم و بردباری و صبر و شکر می توان به خواسته ها رسید، ضمن این که من نقاط خطا و اشتباهم نسبت به دیگران را پیدا کنم.
اگر هر یک از ما جای آن خانواده شش نفره بود، یقینا یخچال به آن کوچکی را قبول نمی کرد ، چون جای قابل ذکری برای نگهداشتن نداشت، اما آن خانواده در نهایت لذت و شکر برای همان یخچال کوچک بودند.
در آخر بعد از این همه زمان گذران زندگی در سختی ، برای این خانواده هماهنگ شد که یخچال و فریزر مجزا و خوب فراهم شود.
آخر هر قصه ای این می شود.
خداوند متعال زمانی که خانم را آفرید، آئینه ی ضمیر جان خانم ، همسر شد،
این خانم در سطح زندگی هر رفتاری داشته باشد، تمام آن رفتارها در دل مرد ریخته می شود، و همه ی آن رفتارها را به خانم نشان می دهد.
قبلا عرض شده بود که هر گونه به خداوند متعال نگاه کنی، دیگران همان گونه به تو نگاه خواهند کرد.
اگر بنده نسبت به شما نگاه خوبی نداشته باشم، متوجه نباشم که صدقه سر وجود شما چقدر برکات در زندگیم جاری است و با شما بد خُلقی کنم، ناخودآگاه همسرم نسبت به من بداخلاق خواهد شد.
اگر من نپذیرم که بدخلقی همسرم با من، به علت نگاه منفی خودم به شما می باشد، نسبت به این همسر نگاهم منفی می شود که هر چه به او محبت هم می کنم باز بدخلق است .
وقتی نگاهت به همسر منفی شد، در این مرحله خودت بیمار می شوی، بیماریهای خانمها به علت نگاه منفی به همسر یا پدر یا مردی است که نسبت به آنها ولایت دارد.
مثال
خانمی تعریف می کردند که دست دخترم حساسیت بسیار شدیدی گرفته بود و به هر پزشکی مراجعه کردیم درمان نشد، نهایتا به یک استاد برجسته قرآنی مراجعه کردیم که به دخترم گفتند این بیماری به علت این هست : مردی را که با او زندگی می کنید ، قبول ندارید، این مرد پدر دخترم بود، چون دخترم هنوز ازدواج نکرده بود.
دخترم در پاسخ گفت که کاملا پدرم را قبول دارم، فقط در یک نقطه که اجازه رفتن به دانشگاه نمی دهند، خاطرم مکدر است، و این استاد تائید کردند که علت همین نکته هست.
دخترم پذیرفت که دانشگاه نرود ، اما توسط حفظ قرآن مدرک لیسانس علوم قرآنی گرفت و کاملا این حساسیت برطرف شد.
عزیزان من، هر مقدار خانمها در سطح زندگی خواهان این نکته هستند که به " یُبَدِلُّ الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات " دسترسی داشته باشند، یعنی بیماری به شفاء، فقر به غنا و ... تبدیل شود، فقط با صبر باید استغفار را بگذرانند.
صبر + شکر : حمد
حمد چیست؟؟
نگاه ما به خداوند متعال از دو قسمت پنجاه درصدی تشکیل شده است:
پنجاه درصد اول به خاطر دل خودم هست ، هر چه سختی و مشقت از کودکی تا کنون به یاد دارم، باعث می شود پنجاه درصد از خدا بدم بیاید و شاکی باشم.
از امامحسین علیه السلام دل خوشی ندارم، هر چند که برای هئیت خادم الحسین باشم و آقا را خیلی دوست داشته باشم،
اینها توفیقاتی است که آنها می دهند، عشق حقیقی ما به آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام، عشقی است که ما به خداوند داشته باشیم.
عشق حقیقی ما به خداوند متعال چگونه است؟؟
عشقی حقیقی است که من متوجه باشم هر آنچه که از کودکی تا کنون از سختیها و مشقتها متحمل شدم ، ببینم و بپذیرم که اگرچه این حوادث از کودکی تا کنون رخ داده، خداوند متعال در کنار آنها برای من جبران کرده است.
ما دو گونه می توانیم زندگی را بگذرانیم،
گونه اول چگونه است؟
💠يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ
ﺍﻳﻦ ﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﻇﺎﻫﺮی ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲِ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ می دانند؛ ﺩﺭﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭۀ ﺁﺧﺮﺕ، ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻏﻔﻠﺖ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ(٧روم)
در دنیایی که هستی، یا می توانی به ظواهری که رخ داده، اعتماد کنی،
یا می توانی اعتقادات را قویتر کنی، متوجه باشی تمام حوادثی که از طفولیت برای تو رخ داده، در کنار تمام آن سختیها و مشکلات ،خدایی هم در کنارت بود که از تو حمایت می کرد و بی سرپناه نبودی،
هر اتفاقی که برای تو رخ داده، اگر چه اتفاق تلخی بوده، در کنار آن اتفاق، نیرویی درونی تو را صدا کرده که من هم با تو هستم، من دوستت دارم و تو را می خواهم.
این خداست که عاشق تو هست.
عشق خدا به هر بنده ای ، حقیقت حمد هست.
مادر از بدو بارداری تا هر سنی که فرزندش رشد کند، آیا می تواند این عشق را به او بیان کند که چه سختیهایی در این راه متحمل شده؟؟ دوران بارداری و ضع حمل چه ها که نکشیده؟؟ شیردهی همین طور، چقدر شرایط مالی بدی داشتند، و تا به امروز تمام ضربان قلبش را برای فرزندش گذاشته است.
آیا مادر می تواند اینموارد را به فرزندش بفهماند؟؟؟ خیر،
هر چه هم بگوید فرزند قبول ندارد و نمی تواند بفهمد.
خداوند متعال در خلقت برای ما سنگ تمام گذاشته،
هر سال توصیه بنده این بوده که دعای عرفه را رو به خود آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام بخوانید، و هر چه می خوانی با خودت بفهم که آقا ایام قبل از انعقاد نطفه را بیان می کند، که خدایا قبل از این که من در رواحم مادران باشم، تمام اینمراحل تو مرا نگهداشتی،
💠 مُقِرّاً بِأَنَّكَ رَبِّي وَ إِلَيْكَ مَرَدِّي اِبْتَدَأْتَنِي بِنِعْمَتِكَ قَبْلَ أَنْ أَكُونَ شَيْئاً مَذْكُوراً
اقراركننده ام كه تو پروردگار مني، و بازگشت من به سوي تو است، وجودم را با نعمتت آغاز كردي پيش از آنكه موجودي قابل ذكر باشم،
ما اگر فقط نعمت این انقلاب، امامزادگان، این هئیات و نعمت کلاسمان را بخواهیم بفهمیم، خیلی زمان می برد.
خانمی از عزیزان کلاس خواب دیدند که به همراه همسرشان زیارت مزار نبوی در مدینه مشرف شدند، و در آنجا پا درد داشتند، و در عالم خواب به این خانمگفتند که خودت باید بفهمی و خوب شوی و همسرت نمی تواند در راه رفتن به تو کمکی کند،
در آنجا به این خانم شاه کلیدی داده می شود که جهت ورود به مزار پیامبر گرامی اسلام بوده و دسته کلیدی هم برای ورود به سایر امامزادگان به ایشان داده می شود،
این خانم عرض می کنند که کلیدها را برای خانمهای کلاس ببرم، در پاسخ می شنود که به تک تک آنها خواهیم داد ، هر کدام بخواهند از کلید استفاده می کنند ، این کلید برای خودت است، هر فردی فقط خودش امکان استفاده دارد.
عزیزان بحث حمد این گونه است، هر فردی خودش باید به تنهایی می تواند به حمد برسد و کاملا شخصی است.
امام رضا علیه السلام به لفظ جلاله الله سوگند یاد کردند که والله مردم حقایق دین را نمی دانند، اگر بدانند عمل می کنند.
عزیزان در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم، با اینگرانی و وضعیت تورم، چقدر برای خانواده خود در تلاشیم برای تهیه سحر و افطار مناسب؟؟؟ خانم دهقان برای امور نیازمندان که تعداد کثیری هستند باید تهیه ارزاق داشته باشند، لذا همگی شما عزیزان یا اگر فردی را می شناسید که توانایی کمک دارد، حتما به کارت حاج آقای دهقان واریز نمائید.
بحث حمد گره گشایی دارد، اما بسیار سنگین است، و برعکس تسبیح که میتوان دیگران را کمک کرد، حمد کاملا شخصی است.
هر فردی در ضمیر جان خودش می تواند بفهمد که چرا حوصله ندارم؟؟؟ انگار با خدای خودم درگیرم، انگار از این موضوعی که رخ داده خوشحال نیستم.
یا چرا فلان موضوع برای دیگری رخ داده؟؟؟
هیچ کس در دل دیگری نیست.
هر فردی فقط خودش از درونش آگاهی دارد.
باید حواسمان جمع باشد که هر صحبتی از دیگری راجع به زندگیش می شنویم، زود خودمان را پیدا کنیم،
مثال
برخی در یک تشییع جنازه شرکت می کنند، به منزل که برمی گردند همچنان در یاد و خاطره همان تشییع هستند، انگار که جنازه را با خود منزل آوردند و مدام می خواهند با خانواده در آن زمینه حرف بزنند، چرا؟؟؟
چون از اتفاقی که افتاده ناراضی هستند.
هر فردی خودش باید در احوالات درونی خودش با خدا کنار بیاید.
ما وقتی از دیگران اخباری می شنویم، نمی توانیم آنها را درک کنیم، چون قادر نیستیم حتی خودمان را درک کنیم.
یکی از عزیزان کلاس برادرش مرحوم شده بود و خیلی ناراحت بود، بنده هم از این جریان ناراحت شدم، بعد از مدتی این خانم برای من تعریف کرد که فرزندان برادرش رفتار مناسبی با مادرشان نداشتند و خیلی احوالات بدی از آنها بیان کرد، من که در ابتدای این جریان و در ختم، این جزئیات را نمی دانستم، چرا باید بیش از حد ناراحت شوم؟؟
آیا بعد از اینمراسم ختم باید همچنان ناراحت آن فرد باشم و به منزل که می آیم ادامه دهم؟؟؟
عزیزان بحث این نیست که همدلی با اطرافیان نداشته باشیم، اتفاقا نماز شب اول قبر، قرآن و ... بخوانیم، اما خود را جای آن خانواده نگذاریم،
" وَ اقصِد فی مَشیِک " در مشی و روش خود میانه رو باشیم.
البته نباید این طور باشیم که اگر دیگری دچار اتفاقی شده، بگوئیم به من ارتباطی ندارد،
اما در ناراحتی فرد، اگر ناراحت هستیم، باید بدانیم که من در جریان جزئیات زندگی او و آنچه بین او و خدا بوده، نیستم، دلم را به خدای خودم خوب کنم.
جلسه قبل عرض شد که اگر در یخچال را باز می کنم و متوجه می شوم پنیر فاسد شده، ناخوش احوال نشوم ، خداوند متعال می خواست نشان دهد که بیشتر مراقبت کنم.
مثلا اگر ماشین برای برگشت از کلاس پیدا نمی شود، دچار نفرت نشو.
تمام تلاشت را داشته باش ، در هر جریانی که رخ می دهد، دچار نفرت نشوی.
سختی در زندگی ، طبیعی است، مثال یخچال در ابتدای بحث بیان شد که بعد از چندین مرحله و چه سختیهایی یخچال مناسب فراهم شد ، در کنار سختیها این خانواده شکر و صبر داشتند، چه آن روزی که یخچال کوچک را نداشتند، در رضایت و شکر و صبر بودند، و چه بعد از آن.
از تمام وسایل زندگی خود راضی باشیم، و لذت ببریم،
مراقبت از دلمان داشته باشیم که در اوج سختیها، دچار نِق و ناراحتی نشود، اکراه نگیرد.
💠الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ما ضَعُفَ بَدَنٌ عمّا قَوِيَت علَيهِ النِّيَّةُ .[كتاب من لا يحضره الفقيه : 4 / 400 / 5859.]
هيچ بدنى در انجام آنچه نيّتِ بر آن قوى باشد، ناتوان نيست.
نیتهایمان را قوی کنیم.
خداوند متعال به ما وعده می دهد که تمامجسمت، تمام جانت ، نمازی که می خوانی حمد است.
تمام نماز حمد است، سبحان ربی العظیم و بحمده، سبحان ربی الاعلی و بحمده، در نهایت شکر.
وقتی در سجده هستیم، بند بند وجود و تمام سلولهای بدنت روی زمین، این احساس را داشته باشد که به خدای خودت شاکر هستی.
در این صورت چه می شود؟؟
تمام وجودت و تمام جسم و روح و جانت به حمد الهی پاسخ مثبت می دهد.
پاسخ مثبت دهی ، چه می شود؟؟
در تمام احوالات روز قیامت که در جزء سی بیان شده و ساختار آسمانها و زمین دگرگون می شود، برخی افراد اصلا احساس ترس و اضطراب ندارند و در نهایت ایمنی هستند.
💠مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ
ﺁﻧﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﺼﻴﺒﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻭﺣﺸﺖ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﺍﻧﺪ.(٨٩ نمل)
از بدو تولد تا روز انتهای عمر هر فردی، قیامت همه قائم است، همه ابرها ، کوهها، زمین در حال دگرگونی و تغییر در ساختار هستند، البته نه این ابر و کوه و زمین بیرونی،
بلکه ابر و کوه و زمین درونی دلِ تو، همه چیز در حال تغییر و به هم ریختن است، اگر در اوج سختیها توانستی به حمدت پاسخ دهی، موفق و سربلند پیش می روی،
مثال
در تشییع شهیدان مقاومت سید حسن نصرالله و شهید صفی الدین، معاون سید حسن را در همه تصاویر کنار ماشین مشاهده می کنید، راجع به او شنیده بودیم که حتی در زمان حیات سید حسن، اصلا نمی خندید،
تمام لحظات نگران سید حسن بوده،
بعد از شهادت سید حسن در تمام لحظات لبخندی بر لب داشت.
مسئولیت خود را کامل ادا کرد، به سیدحسن هیچ آسیبی نرسید،
هر شب چندین بار باید مکان سید حسن نصرالله تغییر می کرد،
نهایت تلاشش را کرد،
خواست خدا بود که در کنار سیدحسن شهید نشود، اما بسیار ناراحت از این امر است، علیرغم این که مشغول ماموریتی بوده.
دردهای او را فقط خدا می داند، سالها بر او گذشت و یک لحظه از سید حسن چشم بر نمی داشت.
عزیزان مانند این معاون سید حسن ، مراقب زندگی خودمان باشیم.
مثال
روز گذشته از شدت فعالیت زیاد فرصت خوردن غذا نداشتم، یک لحظه که قصد کردم سریع غذا میل کنم و به کارهایم برسم، از این اوضاع و شلوغی و کارهای فراوان که بدم آمد، پیاز داغ روی گاز سوخت،
زندگی ما همین طور می سوزد، به محض این که بدمان بیاید .
با خود فکر می کنیم که خدایا من چکار کردم که این اتفاق رخ داد؟؟
خدا هم متذکر می شود که بدت آمد.
همگی عزیزان سوره فصلت و سوره سجده را بخوانند که ان شاءالله در ایام عید مباحثش در کانال قرار داده می شود.
💠 وَنَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ
ﻣﺆﻣﻨﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻳﻢ.(١٨فصلت)
کانوا از افعال ناقصه دلالت بر استمرار دارد.
یعنی اینها مستمرا با تقوا بودند و خداوند آنها را نجات می دهد.
💠وَ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ
ﺭﻭﺯی ﻓﺮﺍ ﺑﺮﺳﺪ ﻛﻪ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﻲ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺁﺗﺶ ﻣﻲ ﺑﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻔﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ.(١٩فصلت)
💠حَتَّىٰ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
ﻭﻗﺘﻲ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺁﺗﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﻮﻧﺪ، ﭼﺸﻢ ﻭ ﮔﻮﺵ ﻭ ﭘﻮﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭۀ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺑﺮ ﺿﺪّﺷﺎﻥ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ!(٢٠فصلت)
عزیزان، من اگر بمیرم و به آن دنیا بروم، چشم و گوش و پوست بدنم شهادت بر علیه من بدهند، خوب است یا الان که در قید حیات هستم، صدای خدا را بشنوم ، خوب هست؟؟
با خدا صمیمی باشید و صمیمی حرف بزنید، با این صدایی که الان با شما صحبت می کنم ، با خدا حرف بزنید، به گونه ای صحبت کنید که صدای دهانتان را گوشتان بشنود.
برخی به زیارتگاهها که مشرف می شوند، انواع و اقسام دعاها را می خوانند، حرفهای خودت را مستقیم رو به آقایی که به زیارتش مشرف زدی، بگو.
باید با زبان خودت حرف بزنی، همه حرفهایت رو به خدا و امامزاده ها بیان کن، هر جا گیر کردی به خدا بگو ،
هفته قبل نماز مغرب را که خواندم، نسبت به آن نماز احساس خوبی نداشتم ، تا نمازم تمام شد، فکر کردم که از چه کسی اکراه گرفتم و چرا این طور نماز خواندم؟؟
از خدا ناراحت شدم و رو به خدا گفتم، خدایا تشکر، مانند برخی سران مملکت رفتار می کنی که می خورند و می برند و قشر ضعیف باید در فشار باشند،
نهایت مقامات معرفتی را نصیب علامه حسن زاده ها و علامه طباطبائی ها کردی، به من معرفت که ندادی، از شهود هم که خبری نیست، نماز هم که خواستم بخوانم، تمام حواسم را پرت کردی، من چکار کردم که نمازم این طور شد؟؟
نماز عشاء را که خواندم، حالم بهتر شد.
هر حرفی داری، با خدا راحت مطرح کن.
چه حرف دلت را بگویی و چه نگویی، خداوند متعال " عَلیم بِذاتِ الصُّدور " است، اما باید به زبان بیاوری و با خدا راحت حرف بزنی.
اگر نگویی و با خدا دوست نشوی، با خدا هم صحبت نشوی، به گمان این که راضی به رضای خدا هستم، به خدا تهمت زدی و خدا راضی نیست .
💠وَ قَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
ﺑﻪ ﭘﻮﺳﺘﺸﺎﻥ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ: «ﭼﺮﺍ ﺑﺮﺿﺪّ ﻣﺎ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﻳﺪ؟!» ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ: «ﻣﺎ ﺭﺍ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩی ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ!» ﺑﻠﻪ، ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﺭ ﺁﻓﺮﻳﺪﺗﺎﻥ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺮِﺗﺎﻥ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ.(٢١فصلت)
وقتی در آن دنیا پوست و گوش و چشممن علیه من شهادت داد، می پرسم که چرا علیه من شهادت دادید؟؟
در جواب می گویند خدایی که در ابتدا ما را خلق کرد، الان به ما اجازه سخن گفتن داد.
💠 إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «پروردگارﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍﺳﺖ» ﻭ ﭘﺎی ﺣﺮﻓﺸﺎﻥ ﺍستقامت ورزیدند، ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎم ﻣﺮﮒ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻓﺮﻭﺩ ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ ﻛﻪ: «ﻧﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭﻳﺪ! ﻣﮋﺩﻩ ﺑﺎﺩ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﻲ ﺩﺍﺩﻧﺪ.(٣٠فصلت)
استقامت از باب استفعال طلب مقاومت است، استقامت بسیار مهم است،
آمریکا استکبار جهانی است، یعنی طلب استکبار و بزرگ بینی دارد، دوست دارد که همه او را بزرگ ببینند.
در دلت به حمد خیلی متوسل شو و خیلی مراقبت از حمد داشته باش، سپس استقامت بورز ، در سختیها و مشکلات و فشارها استقامت حرف اول را می زند.
عزیز من، در دنیا متحمل این سختیها باشیم، صبورانه شکر کنیم، تا خداوند متعال ملائکه را بر ما نازل کند، این خوب هست یا این که در دنیا " یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا و هم عن الاخره هم غافلون " باشیم؟؟
از آخرت این حوادث، که در دنیا چه کردم، این اتفاقات رخ داده ، غافل باشم، فقط به ظاهر بپردازم که ما در دنیا خیر ندیدیم و از اول همین بوده و خیری ندیدیم و آخرش هم همین طور هست و خیری نمی بینیم،
کدام حالت بهتر است؟؟
💠 نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ
ﻣﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻮﺩﻳﻢ. ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﻫﻢ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﻟﺘﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﻣﻬﻴﺎﺳﺖ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﻛﻨﻴﺪ، ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺍﺳﺖ.(٣١ فصلت)
خداوند متعال می فرماید کجای دنیا کم آوردی؟؟ ما اولیای شما در دنیا هستیم، کجای دنیا غصه خوردی؟؟ چه حقی داشتی که غصه بخوری؟؟
این نقطه ی دنیای من کج هست، آن نقطه ی دنیای من کم و کاستی و مشکل دارد، فقر دارم،
عزیزان من آیا از اطفال غزه بیشتر به ما فشار وارد می شود؟؟؟
طفل کوچک غزه ای که هر دو دستش قطع شده و سوال می کند که من چه زمانی دست در می آورم؟؟!!!
جوان غزه ای که پایش قطع شده و می گوید تا چه زمانی زنده هستم و بدون پا باید بگذرانم؟؟
طفلی که همه عزیزانش را از دست داده و هیچ کس را در غزه ندارد!!
ما فقط دنبال این هستیم که هیچ سختی در دنیا بر ما عارض نشود،
عزیزان من خداوند متعال انسان را خلق کرده که به معرفت برسد: " و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون " یعنی " لیعرفون "
جن و انس را خلق نکردیم مگر برای این که ما را عبادت کنند و بشناسند.
مانند آن سارقی که هنری نداشت جز این که هر فردی را در تاریکی شب می دید، در روز توانایی شناخت او را داشت، و همین فرد باعث نجات همه شد،
اگر توانستی خدا را در اوج سختیها و اوج فشارها پیدا کنی، خداوند هم ولی تو در دنیا و آخرت می شود( نحن اولیاوکم فی الحیاه الدنیا و فی الاخره)
و هم از احوالات روز قیامت در ایمنی هستی و از واقعه محشر کبری اذیت نمی شوی.( هم من فزع یومئذ آمنون)
هر چه اشتها داشته باشید، و هر چه به شما وعده دادیم، به شما داده می شود،
خداوند متعال در نهایت تواضع می فرماید:
💠نُزُلًا مِّنْ غَفُورٍ رَّحِيمٍ
تقدیم شده ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﺍی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ.»(٣٢فصلت)
"غَفُور" : یعنی دنبال استغفارت باش، اگر می خواهی به " نُزُلًا " برسی، به این که در دنیا و آخرت خدا حمایتت کند، خدا حرف اول را در زندگیت بزند، باید حمد خدا را داشته باشی، رضایت به خدا داشته باشی،
هر صفتی از خداوند متعال در قرآن کریم ذکر شده، کلید واژه است، خداوند متعال می فرماید اگر می خواهی به این مقام برسی که " و لکم فیها ما تشتهی انفسکم و لکم فیها ما تدعون "
برای این که هر آنچه میلتان هست و هر آنچه وعده داده شدید ، به شما داده شود، تنها مسیرش استغفار است.
" رحیم " : خدا را رحیم ببینی، خدا را مهربان بدانی، نه این که فقط خدا را عقوبت گر بدانی،
💠وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَ قَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ
ﻛﻴﺴﺖ ﺧﻮﺵ ﮔﻔﺘﺎﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﺑﻜﻨﺪ ﻭ ﺑﮕﻮﻳﺪ: «ﻣﻦ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺧﺪﺍﻳﻢ»؟(٣٣فصلت)
در هر رفتار و کاری از آشپزی و خرید و خانه تکانی و برخورد با همسر و ... فقط نیتت الهی باشد، ( استاد ما می فرمودند : سبزه انداختن برای عید اگر توسط همه ایرانیها انجام شود، چه میزان هزینه از کشور نابود می شود؟؟!!!)
"عمل صالحا " : اعمال خود را زیاد نبین
💠 وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ
ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺎ ﺑﺪی ﻳﻜﻲ ﻧﻴﺴﺖ. ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪی ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺪﻩ، ﺁﻥ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭﺵ. ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﻃﻮﺭ ﻛﻨﻲ، ﺁﻥ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﺗﻮ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﻳﮏ ﺩﻓﻌﻪ ﻣﺜﻞ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺻﻤﻴﻤﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ!(٣٤فصلت)
اگر بین من و فلانی عداوتی وجود داشته باشد، کادو هم برای او می برم، اما او همیشه مانند طلبکاران برخورد می کند،
عزیز من اگر از او ناراحتی، خواهشا برای او کادو نبر، دلت را نسبت به او خوب کن.
به خودت بگو : اگر همیشه طلبکار است، شاید به علت فقر مالی او است، یا شاید فرهنگ زندگی او این طور هست، شاید اخلاقش این گونه است، شاید من این طور فکر کردم و اشتباه برداشت کردم و ... .
عزیزان من هر مقدار دلمان را نسبت به دیگران خوب کنیم، اثرگذار هست،
اگر دلمان را خوب نکنیم و سنگین ترین کادو را هم ببریم ، پاسخ خوبی دریافت نمی کنیم.
💠وَ مَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ مَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ
ﺍﻳﻦ ﺧﺼﻠﺖ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺻﺒﻮﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﻲ، ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻭﺍﻟﺎی ﺭﻭﺣﻲ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ.(٣٥فصلت)
💠 وَ إِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
ﺍﮔﺮ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺍی ﺯﻳﺮ ﭘﺎﻳﺖ ﺑﻨﺸﻴﻨﺪ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺒﺮ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﻓﻘﻂ ﺍﻭﺳﺖ ﺷﻨﻮﺍی ﺩﻋﺎﻫﺎ ﻭ ﺩﺍﻧﺎی ﻧﻴﺎﺯﻫﺎ.(٣٦فصلت)
"ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله" : همین که یاد حوادث تلخ افتادی، خیانت همسر، جدایی، مریضی فرزند و ... ، سریع به خدا پناه ببر.
همیشه به خدا بگو : خدایا خودت را زود به من نشان بده، ضعفهای خودت را به خدا عرضه کن، من همیشه به خدا می گویم که سردردهای شدید من شروع می شود، پس خودت را نشان بده.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته