نکته تفسیری مربوط به صفحه ۵۵۳
فرار بی ثمر:
یهودیان، خود را نژاد برتر و دوستان ویژه ی خدا برمی شمردند و ادّعا می کردند که اگر گناه هم کنند، تنها مدّت کمی در آتش می سوزند، و بهشت ابدی، ویژه ی آنان است، و نه مردمِ دیگر! خدا در این آیات به یهودیان پیشنهاد می کند که اگر ادعای آنان درست است، از خدا بخواهند که هر چه زودتر مرگشان را برساند تا به بهشت جاوید برسند و تا ابد در نعمتهای بی پایان خدا بمانند؛ امّا آنان هیچگاه چنین آرزویی نکردند؛ زیرا می دانستند که به سبب گناهان و ستمهای فراوانشان، آینده ای بسیار دردناک در انتظارشان است. خداوند پس از بیان این مطلب، به یک نکته ی کلّی اشاره می کند، و آن، «قانون عمومی مرگ» است؛ قانونی که برای هر کس که در این دنیا پا می گذارد، بدون استثنا اجرا خواهد شد و هیچکس راه فراری از آن ندارد؛ چنانکه آیه ی 185 سوره ی آل عمران به صراحت می فرماید که تمام مردم، مرگ را خواهند چشید. مشکل این است که بیشتر مردم، این قانون قطعی آفرینش را دوست ندارند، و به فرموده ی آیه ی 8 ، از آن فرار می کنند؛ به کسی که از آن سخن می گوید، رو ترش می کنند و «دور از جان» می گویند؛ دوست ندارند به آن فکر کنند و مرگ را برای همسایه می دانند!
در حدیثی می خوانیم که روزی امیر مؤمنان علی علیه السلام در تشییع جنازه ی کسی حضور داشت و دید که در آن وضعیت، شخصی به شوخی و خنده مشغول است. فرمود:
«گویی مرگ برای افرادی غیر از ما نوشته شده، و گویی حتمی بودن آن برای دیگران است؛ و گویی مردگانی که ما می بینیم، مسافرانی هستند که به زودی نزد ما باز می گردند. آنان را در گورهایشان جای می دهیم و میراثشان را می خوریم؛ گویی ما پس از آنان همیشه زنده خواهیم ماند!»[1]
به راستی علّت فـرار از این حقـیقت قطعـی چیست؟ شاید بتوان برای آن، سـه علت ذکر کرد:
1ـ ایمان نداشـتن به زندگی پس از مرگ، مهم ترین علت ترس از آن است. اینکه انسان، مرگ را با نیستی مساوی بداند، باعث فرار او از آن می شود؛ امّا اگر ایمان داشته باشد که مرگ فقط پل ارتباطی دنیا و آخرت و راه رسیدن به زندگیِ بسیار بهتر و وسیع تر است، مرگ را از عسل شیرین تر میشمارد. در تاریخ نقل شده که یاران ویژه ی امام حسین علیه السلام در عاشورا، خوشحال و خندان بودند و برای شهادت در راه خدا لحظه شماری می کردند.
2ـ دلبستگی بیش از حد به دنیا: علاقه ی شدید به چیزی باعث می شود که دل کندن از آن، سخت شود. دلبستگی شدید به مال، مقام، همسر و فرزند و... نیز عامل فرار انسان از مرگ است؛ زیرا مرگ، عامل جدایی او و چیزهای مورد علاقه اش است. بدین علت، در آموزه های دینی ما، از دلبستگی افراطی به دنیا نهی شده است.
3ـ کم بودن خوبی ها و زیاد بودن بدی ها:
گناهان زیاد نیز باعث ترس از مرگ است؛ زیرا انسان می داند که کیفر اعمالش را خواهد چشید. از این رو تلاش می کند لحظه ی کیفرش را به تأخیر بیندازد؛ که البته این تلاشی بی فایده و بی ثمر است[2].
[1] - نهج البلاغه، حکمت122
[2] - در نگارش این متن از تفسیر نمونه، ذیل آیۀ مورد بحث استفاده شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🍃🌺
ســـ😊ـــلام ✋☕️
صبــــحتون پراز مهربانی خدا ❤️
❤️خدای مهربان هر روز
قوس طلایی را نقش میزند
تا بدانیم رسیدن به او آسان است 😇
فقط کافےاست از دریای تردید ها
با توکل گذر کنیم👌
🌺🍃صبح تون شـاد🍃🌺
33.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تقدیم شما 😍
نماهنگ زیبای «دختران نسل آفتاب»
مناسبت دهه کرامت،
و میلاد حضرت معصومه(سلام الله علیها)
و تکریم دختران 🥰
🎵کاری زیبا از گروه سرود رایحهی ظهور
🎵شعر و آهنگ: سید صادق آتشی
@masjiddmosabnejafershahrood
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حجتالاسلام والمسلمین عالی :
🌀چرا خداوند مارو از بهشت به عالم دنیا آورد؟
❇️هیچ یک از اتفاقات زندگیت بی حکمت نیست
حجه الاسلام عالی
@masjiddmosabnejafershahrood
🌺نکته ها وپندهای زیبا🌺
🔸روزی معلم از دانش آموزانش پرسيد:
آيا ميدانيد چرا وقتي انسان ها با هم دعوا ميکنند سر يک ديگر داد ميزنند؟
يکي گفت :شايد به اين خاطر که مي خواهند سخن خود را به هم بقبولانند.
يکي ديگر گفت :شايد ميخواهند بگويند زور من بيشتر است
و هر کدام چيزي گفتند...! ولي هيچ کدام جواب معلم نبود
معلم سخنش را ادامه داد و گفت:
وقتي آدم ها با هم دعوا ميکنند قلب هايشان از هم دور ميشود
وديگر صداي هم ديگر را نميشنوند.
به همين خاطر بر سر هم داد مي زنند
در واقع جسم هاي آن ها به هم نزديک است ولی قلب ها دور!.
ولي وقتي قلب ها به هم نزديک باشد ديگر احتياجي به داد زدن نيست
احتياجي به نزديک بودن هم نيست
حتي گاهي احتياج به حرف زدن هم نيست
اگر دو نفر که همديگر را دوست دارند پيش هم باشند
فقط با چشم هايشان هم ديگر را ميبينند و با قلب ها يشان با هم حرف ميزنند .
ديگر زبان به کار نمي آيد.
و اين زيبا ترين نوع حرف زدن است...
@masjiddmosabnejafershahrood
محمد کیانی:
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع: «#شاهچراغ (١)»
روز جمعه، ١۴٠٢/٠٣/٠۵
✍️ مناسبت روز:
در دههی کرامت قرار داریم
و امروز ششم ذیالقعده، روز بزرگداشت حضرت احمد_بن_موسی معروف به حضرت شاهچراغ (ع) است، لذا سخن خود را با سلام و صلوات به روح بلند این امامزاده جلیلالقدر آغاز مینمائیم؛
آستان مبارک امامزادگان، همواره کانون تجلی انوار و برکات الهی بوده و مرقد پاک و مطهرشان معدن فیض و کرامت است؛ آنها مقربان و آبرومندان درگاه الهی، و وسیله نزدیکی به آستان ربوبیاند؛
بیشک یکی از این امامزادگان عظیمالشأن که چون خورشیدی فروزان در قلب ایران میدرخشد، و انوار روشنگرش دلهای مؤمنان را، و کرامات روشنتر از آفتابش، جسم و جان عاشقان را مینوازد، حضرت سيد امير احمد (ع) ملقب به «شاهچراغ» و «سَيِّدِالسّاداتِ الْاَعاظِم» فرزند بزرگوار امام موسی كاظم (ع) و برادر گرامی امام رضا (ع) است، که بارگاه ملکوتی و منورش، همواره میعادگاه عاشقان و محل رفت و آمد ملائک الهی و روضهای از باغهای بهشت در شیرازِ ایران است؛
در اوصاف و فضایل این دُرّ گرانمایه، مورخین و محدثین سخن بسیار گفتهاند و ایشان را انسانی «کریم، شجاع، فاضل، صالح، پرهیزگار، صاحب مکنت و عزت، و محبوب در بین مردم و با منزلت خاص نزد امام کاظم و امام رضا (ع) دانستهاند؛
همچنین طبق شهادت علمای بزرگ شیعه از جمله علامه مجلسی (ره) در کتاب «مِرآةُ العُقُول»، مادر ایشان «ام احمد» نیز از داناترین، پرهیزگارترین و گرامیترین زنان در نزد حضرت کاظم (ع) بودهاند که امام، امانات خود را نزد ایشان میگذاشتند؛
در احوالات شاهچراغ (ع) آوردهاند که آن حضرت، شبها تا صبح به عبادت مشغول بوده و با قلم خود، بارها قرآن را نوشتهاند و بزرگان علم رجال ایشان را از محدثان بزرگ و راویان احادیث اهلبیت عصمت و طهارت (ع) دانستهاند؛
شیخ مفید (ره) نیز در «ارشاد» در شرح حال این امامزاده عظیمالشأن میفرماید: «حضرت احمد بن موسی(ع) فردی کریمالنفس، جلیلالقدر و پرهیزگار بودند که امام جعفر (ع) ایشان را (بسیار) دوست داشتند و بر دیگر فرزندان خود مقدم مینمودند» و همچنین در باب سخاوت و کرامت حضرت، نوشته است: «ایشان در طول عمر خود، هزار بنده را خریده و در راه خدا آزاد نمودهاند». (الارشاد، ج۲، ص۲۴۴)
یکی از نکات درخشان در زندگی پربرکت حضرت شاهچراغ (ع)، ولایتمداری و بیعت ایشان با امام رضا(ع) پس از شهادت پدر بزرگوارشان است، بهصورتی که در تاریخ نقل شده: هنگامی که خبر شهادت امام کاظم (ع) در مدینه منتشر شد، عدهای زیادی از مردم به درب خانهی احمد بن موسی (ع) آمدند و به سبب شخصیت والای ایشان، با حضرت بیعت کردند و ایشان نیز پس از بیعت بر بالای منبر رفته و خطبهای در کمال فصاحت و بلاغت بیان نموده و فرمودند: «ای مردم، هم چنان که اکنون تمامی شما با من بیعت کردهاید، بدانید که من خود، در بیعت برادرم علی بن موسی الرّضا (ع) هستم؛ ایشان پس از پدرم، امام و خلیفهی بحق و ولیّ خداست و بر من و شما واجب است که از حضرت رضا (ع) اطاعت کنیم»؛ و سپس بهاتفاق تمامی حاضران، خدمت ثامنالائمه (ع) رسیدند و به امامت آن بزرگوار اعتراف کرده و با امام هشتم بیعت نمودند؛ حضرت رضا (ع) نیز درباره برادرشان (احمد)، دست به دعا برداشته وفرمودند: «خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگرداند، هم چنان که حق را پنهان و ضایع نکردی» (تحفةالعالم، ص۳۰۷)
همچنین در تاریخ آمده که در آن زمان، نزاعی سخت بین «امین و مأمون عباسی» در گرفته بود و همزمان قیام و نهضت سادات هاشمی و علوی به اوج خود رسیده بود، لذا مأمون پس از غلبه و کشتن برادرش به منظور فرو نشاندن مبارزات انقلابی شیعیان و تحکیم خلافت متزلزل عباسی، علیرغم میل باطنی امام رضا (ع)، حضرت را از مدینه به طوس انتقال داد و ولايتعهدی خود را با فشار و تهدید به حضرت تحمیل نمود؛
حضور با برکت امام هشتم در خراسان باعث شد تا شیعیان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به اشتیاق زیارت چهره تابناک حضرت شمسالشموس، از نقاط مختلف جهان اسلام به سوی ایران حرکت کنند؛
حضرت شاهچراغ (ع) نیز به همراه دو تن از برادرانشان «سید امیر محمد عابد (ع)» و «سید علاءالدین حسین (ع)» و باتفاق گروه زیادی از برادرزادگان، خویشان و شیعیان عازم خراسان شدند؛ اما در دو فرسنگی شیراز، خبر شهادت امام رضا (ع) به ایشان رسید و بنابر دستور مأمون، نیروهای حکومتی راه را بر کاروان حضرت بستند و جنگ نمایانی بین آنها درگرفت که انشاالله در روز آینده از این حماسه بزرگ و شجاعت بینظیر حضرت شاهچراغ (ع) سخن خواهیم گفت...
السَّلامُعَلَيْكَیابقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ
اَلسّلامُ عَلَیْکَیا مَولایَ یاصاحِبَالزَّمان
#مهدےجان❤️
در هوای عشق تو پروانهوار
پـر زنیـم در لابـلای انتــظار
کی مےآیی ای امیـر لحظهها
تا بگردد خـوش بحال روزگار
صبحتون_مهدوی 🌹
🌹 شبی با رفیق شهیدم....(۱۵)
🔰احیای فرهنگ ایثار و شهادت
یادواره شهید حمیدرضا جمعه
با سخنرانی : حجت الاسلام و
المسلمین حسین پور
(امام جمعه موقت شهر رویان)
💢مجری : حاج علیرضا بسطامی
💢زمان:جمعه شب ۱۴۰۲/۰۳/۰۵
همراه با نماز مغرب و عشاء
مکان: مسجد جامع شهر رویان
🌀علاقه مندان جهت شرکت در مراسم شهید، اذان مغرب در مسجد جامع شهر رویان حضور داشته باشند....
❇️منتظر حضور گرم شما عزیزان هستیم...
🔹ستاد یادواره شهدا
پایگاه مقاومت ثارالله شهر رویان
┅┅┅┄┄[رسانه ثارالله]┄┄┅┅┅
🔹فَـإِنَّحِزْبَاللَّهِهُــمُالْغَـالِبُونَ🔹
@p_sarallah