آموزش عربی با لهجه عراقی همراه با
🍀تیم آموزشی مرتاح🍀
✅دوست داری امسال سفر اربعین برات متفاوت و خاطره انگیز باشه
✅دوست داری با مردم عراق راحت صحبت کنی و با آداب و رسوم آنها آشنا بشی وخیلی راحت مشکلاتی که در حرم برات پیش میاد وبا خادمین درمیان بزاری
✅اگرهم میخوای به عنوان مترجم استخدام بشی و کسب درآمد کنی👨🏫
هر چه زودتر عضو کانال مرتاح شو و عربی رو خیلی راحت و آسان یاد بگیر و لذت ببر.
تیم آموزشی ما منتظر شماست🙋♂
🔺️ با ما همراه شوید🔺️
⬇️کانال ما را به دوستان خود معرفی نمائید⬇️
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌐کانال آموزش لهجه عراقی
https://eitaa.com/joinchat/664731826Cd24b347c8d
⬇️صفر تا صد لهجه عراقی⬇️
💢فقط با تیم آموزشی مِرتاح🔰🔰
♨️#آموزش_لهجه_عراقی در کمترین زمان👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/664731826Cd24b347c8d
🚶♂🚶♂🎒تا اربعین با مِرتاح عراقی شوید👆🏻👆🏻
گسترده ونوس💫💫
پست آخرررررررر
گروه هفتم👇 20000😍 عمومی جز...
https://eitaa.com/joinchat/3418620183C1207c7590e
.
ی متر تور خریدم متری ۵٠٠٠تومن دارم ی پادری میبافم ک بفروشم ٧٠هزار تومن😊
بدون اینک زمانی و پولی خرج کنم ماهی ٣میلیون یا بیشتر در میارم
https://eitaa.com/joinchat/118751253Cd696d8820f
همسرم فوت کرده😭
دوتا پسرکوچک دارم
یه شغل خونگی بادرامدمناسب میخواسم😔
اتفاقی رفتم این کانال👇👇👇👇
الان هرماه بالای 3ملیون دارم😃
روزی صدبارمدیرش دعامیکنم
این لینکشه👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/118751253Cd696d8820f
150 کا پست آزاد
بانوان و کمی عمومی جز رمان
دومین آخرین 10,000😍
معمولی 8000😍
🥮 شیرینی بدون فر و همزن 🥮
شیرین بپز بدون دَنگُ فَنگ
تنها کانال تخصصی پخت #کیک_و_شیرینی بدون فر🥞
#آموزش_پاپسیکل🍭
#بستنی_بدون_ثعلب🍦
#آموزش_موچی🍡
https://eitaa.com/joinchat/147456264Cea90202279
آموزش #پذیرایی_مدرن🧋🧋
تهِ کدبانو بازیمون شده #سن_ایچ و #تخمه_سیاه جلو مهمون گذاشتن !!!!🤦♀
ادعامونم میشه پذیراییِ #ارزون و #شیک بلدیم!😑😅
یجا به پستم خورده با #پودر_ژله و #چندتادونه_میوه همچین چیزایی واسه #پذیرایی یادت میده که همه تو کفِ هُنرمندیت بمونن😁😂 بیا😉👇
https://eitaa.com/joinchat/147456264Cea90202279
#لینک_موقتی❌❌❌
پست آزاد نامحدود 🤩
عمومی جز رمان
اولین دومین آخرین 10,000😍
معمولی 8500😍
پنچ سال بود عروسی کرده بودم مجبور شدم بخاطر کار همسرم بیام شهر بزرگی زندگی کنم.واحدروبه رویمون خانوم ۴۰ ۵۰ ساله بود به چشم مادر بهش نگاه میکردم چون تنها بود هر روز میاومد خونه ما همیشه هم آرایش کرده و شیک پیک باهاش خیلی راحت بودیم
تا اینکه هرروز غروب منو به صرف چای دعوت میکرد خونشون درست نیم ساعت بعد برگشتم خواب سنگینی منو میگرفت سرشب از خواب بیهوش میشدم یه روز شک کردم مثل همیشه رفتم خونشون چای برداشتم وقتی برا کاری رفت آشپزخونه چای خالی کردم تو گلدون نیم ساعت گفتم خواب میاد دیدم لبخندی زدی رفتم خونه بعد یه ساعت........
https://eitaa.com/joinchat/857276829C4fcbba3b9f