مُرتاح
ماه منظومه من، مشتریاش بسیار است.
ماه امشب با اون ستارهای که وصله به دامنش قابلیت سنجاق شدن رو موها رو داشت . .
داشتم لابهلای دفتر برنامه ریزی و مدیریت
سال چهارصد و یک پرواز میکردم، کِشتیام
در روز ۲۸امِ خرداد پهلو گرفت.
آخر صفحه نجوا وارانه نوشته بودم:
شهید باقری (آقاحسناقا) باید برای ما نقطهی عطفی در زندگی باشد، آشنا شدن با ایشان باید دلیلِ بر پیشرفت آدم باشد. الان میگویند نمیشود، ولی میشود! #حضرت_آقا فرمود نمیشود وجود ندارد! به حسن هم میگفتند نمیشود؛ اما حسن توانست. پس خدایا، مارا هم، همفکر و هم نشین باقری ها و چمران ها و آوینیها کن.
نیاز به مشهد دارم واسه برگشتن به حالت کارخونه.
غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمیگنجد
هدایت شده از مُرتاح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر روز خطاب به خودم: