هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
خُرَم آن روز که بازآیی و سعدی گوید؛
آمدی، وه که چه مشتاق و پریشان بودم...
ساکنان قلبات را به دقت انتخاب کن زیرا هیچکس به غیر از تو بهای سکونتشان را نخواهد پرداخت. -جبرانخلیلجبران
بعضی از عطرا با اینکه محتوای درونشون دارِ فانی رو وداع گفتن ولی کلی حس خوب و اصواتِ صیقلدهندهی روح واسه من به ارث گذاشتن.
از میون سنگا عبور کردم، تو دریا شنا کردم و با موج همراه نشدم حالا از دور دارم خشکی و میبینم و این بهترین اتفاق برای یه آدمیه که صبح تا شب ذهنش رو با رسیدن به مقصد پر کرده.
اگر دیدی علیع به تنهایی از یک راه میرود و تمامِ مردم به راهی دیگر روانند، به راهِ علی برو؛ زیرا او تو را به نابودی نکشاند و تو را از مسیر هدایت و رستگاری خارج نسازد.
رسولالله-ص فرمودند.
یه چیزی بگم تو دلتون گل جوونه بزنه؟
میگن امام علیع وسط جنگ که بودن داشتن با یه شخصی که اصلا خدارو قبول نداشت میجنگیدن بعد اون فرد گفت یا علی شمشیرت و میدی به من؟ امام شمشیر و براش انداخت. اون فرد از با تعجب میگه علی هرچقدر هم که بخشنده باشی مگه میشه وقتی منِ دشمن وسط جنگ ازت چیزی بخوام بهم ببخشی!؟ امام میفرمان هرگاه کسی از من چیزی بخواد به اون میبخشم حالا چه میکنی؟ اون فرد میگه با این رفتارت مگر میشود مسلمان نشد؟ مسلمان میشوم.
کتاب رو میبندم و به صندلی تکیه میدم و یه نفس عمیق میکشم. تنم با موج های ماشین یکی میشه، مثل گهواره. تو دلم ذره ذره قند آب میشه از شوق وصال. دوباره یه نفس عمیق میکشم و زیر لب زمزمه میکنم: صنما! تو همچو شیری، من اسیرِ تو چو آهو/ به جهان که دید صیدی که بترسد از رهایی؟
آروم چشامو میبندم و تصور میکنم که وقتی نگاهم به گنبد افتاد چی باید بگم. از دیدار قبلی دوسالی گذشته. شاید تو حرم گم بشم. حرم شما تنها جاییه که هیچکی از گم شدن نمیترسه آقا. مغزم بهمیاداوری میکنه چقدر کار و پروژه دارم، بهم سرکوفت میزنه که الان چه وقت مشهد رفتن بود؟ ولی من فکرمیکنم مشهد رفتن بهترین گزینه واسه آروم شدن بود.
خُرّم آن چشمی که هر روزش نظر بر روی توست.
تا حالا دقت کردین کار فرهنگی، هرچه قدر خفن تر و مو لا درز نرو تر انجام دادنش سخت تر و با مشکل تر؟ آیتالله مصباح میفرمان: کار فرهنگی هرچه اصیل تر مشکلات و مخالفان هم بیشتر.