هرکس با زشتی و سبکسری تورا خشمگین کرد
تو با زیبایی بردباری اورا به خشم آور.
غررالحکم،ج۵، مولا علی.
سیاست مداری رو شما ببین.
روزتون رو با این شروع کنید، هرچند که دیر شد، اما دلقرصیِ قشنگ و خوبی بود.
بگو : ای قوم ! تا جایی که در قدرت شماست [برای مبارزه با من و آیینم] بکوشید، من هم [در انجام دادن وظایفم] می کوشم، سپس خواهید دانست که سرانجام خوش و نیکوی سرای آخرت برای کیست؟ قطعاً ستمکاران رستگار نمی شوند. -سورهانعامآیه۱۳۵-
مُرتاح
شمال تسخیر شد، البته تسخیرِ بارون.
باران ِ بیملاحظه ؛ ناگهان بیا !
من داستان کلی رو تعریف میکنم، معمولا
بعد از تعریفش از شنوندگان قول میگیرم
که مثل داستان برای خواهر و برادر شون
روایتگری کنن، خب برین چند سال پیش
شهر مدینه، علی ع هنوز نفس میکشه و
در کنار حضرت زهراس زندگی، میکنند
فکر ِ قشنگیه .
پیامبر در میزنن و وارد خونه میشن بعد
از سلام و خوش و بش میگن مریض احوالن
و به دخترشون میگن عبای ِ یمانیشون رو
بیارن واسه استراحت . بعد از اون ح زهراس
به کارشون ادامه میدن .. دوباره صدای در
میاد، امام حسن هستن، بعد از سلام و ..
به مادرشون عرض میکنن که بوی ِ خوشی
چون بوی ِ جدمان میشنوم و ح زهراس
تایید میکنند حرفشون رو و توضیح میدند
که دارن استراحت میکنند، بعد از سلام
با پیامبر اجازه این رو میگیرند که باهاشون
به زیر عبای یمانی برن و این اجازه رو میدن بهشون.