مُرتاح
یکصد و ده مرتبه هو میکشم . .
گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست . .
مُرتاح
یکصد و ده مرتبه هو میکشم . .
شاعرم !
این است فرقم ؛ با فقیر و با یتیم
من گدایىِ با کلاسم با قلم در میزنم !
حقیقتا نمیتونم حس و حالم و تو این
ایام سال بیان کنم ؛ هیچ وقت .
بهمن ، انقلاب ، انقلاب !
ولی اونجا که مداح میگه
قسم به خاطره هایی که از نجف دارم
میسوزم . . چون هیچ خاطره ای ندارم .