امیرالمومنین بازگشت و دید کسانی که همراه حضرت بودند و از یمن بازمی گشتند لباس هایی را که از مردم یمن گرفته بودند و متعلق به بیت المال بود را پوشیده اند. امیرالمومنین با آنها برخورد کرد و فرمود تا وقتی پیامبر بیت المال را تقسیم نکرده حق ندارید دست به بیت المال ببرید. امیرالمومنین همه را از انها گرفت و انها خیلی دلخور شدند. وقتی آنها بر پیامبر وارد شدند از امیرالمومنین گله کردند که حالا ما یک لباسی را تن کردیم و علی(ع) با ما خیلی تند برخورد کرد. پیامبر فرمود «ارفعوا السنتکم من شکایه علی فانه خشن فی ذات الله» زبانتان را از شکایت علی به کام بگیرید همانا خشم و قاطعیت او در راه خداست.
این همان علی ای است که اشک یتیم او را به زانو در می آورد. زانوان امیرالمومنین در دو جا می لرزید. یکی در مقابل خدا و زمان نماز و مناجات و دیگری در زمانی که اشک مظلوم و یتیمی را می دید طاقت نمی آورد. انسانی که در این جاها ضعیف باشد آنگاه پیش دشمن خدا محکم می ایستد. او که پیش خدا ضعیف باشد و گریه کند در مقابل دشمن خدا می ایستد.
مادامی که امکانات تولیدی و منابع درآمد در اختیار همه قرار نگیرد و رانت خواری ها و ویژه خواری ها برچیده نشود اصلاً رشد فرهنگی هم صورت نمی گیرد. اگرچه عدالت فرهنگی مهم تر است ولی تا اینکه معیشت مردم به سامان نشود اخلاقیات زشت و ناامنی ها از جامعه برچیده نخواهد شد
وقتی از افراد معمولی سوال می شود که در زمان ولی عصر چه اتفاقی می افتد بیشتر عدالت اقتصادی در ذهن آنها می آید که حضرت در امر معیشت و رفاه عدالت و اعتدالی برقرار می کنند و از جامعه طبقاتی جلوگیری می کنند.
مادامی که امکانات تولیدی و منابع درآمد در اختیار همه قرار نگیرد و رانت خواری ها و ویژه خواری ها برچیده نشود اصلاً رشد فرهنگی هم صورت نمی گیرد. اگرچه عدالت فرهنگی مهم تر است ولی تا اینکه معیشت مردم به سامان نشود اخلاقیات زشت و ناامنی ها از جامعه برچیده نخواهد شد.
در جامعه ای که حاکم عادل است و قانون کار مردم را گره نمی زند بلکه مشکل را باز می کند و کارگزاران کسانی هستند که شایسته هستند و همچنین تقوی و عدالت دارند، موانع رشد اقتصادی مانند افراد چپاول گر و… دستشان کوتاه می شود. در این شرایط طبیعی است که رشد اقتصادی صورت می گیرد و دیگر نیازمندی نخواهد بود.
امام کاظم در روایتی فرمود «ان الله لم یترک شیئا من صنوف الاموال الا و قد قسمه و أعطی کل ذی حق حقه الخاصه و العامه و الفقرآء و المساکین و کل صنف من صنوف الناس. فقال: لو عدل فی الناس لاستغنوا.» خدای متعال از ثروت ها و اموال به همه داده است منتهی اگر کسی خیانت نکند و عدالت بین مردم برقرار شود همه بی نیاز می شوند. لذا در زمان حضرت ولی عصر این اتفاق خواهد افتاد.
آنچه در عدالت اقتصادی حضرت مهم است این است که نه فقط مردم در ظاهر و در ثروت بیرون بی نیاز می شوند اما باطن انسان ها هم به یک غنایی می رسد که دیگر حرص نمی زنند. آن خصلت ها و اخلاق نظام های سرمایه داری برچیده می شود. تعبیر پیامبر این است که «و یجعل الله الغنی فی قلوب هذه الامه» بی نیازی را در قلب ها قرار می دهد.
*در ماه رمضان مردم خیلی با شور و اشتیاق در مراسمات حضور پیدا می کنند، اما از طرفی در زندگی اجتماعی این مناجات ها بالاخره باید تاثیر عملی داشته باشد ولی وضعیت مناسبی را در حوزه فرهنگ عمومی و سبک زندگی مردم شاهد نیستیم، چه باید کرد که این حضور مردم تاثیر عملی داشته باشد و مجالسی که در ماه رمضان برگزار می شود به عنوان یک کلاس درس برای زندگی ما باشد؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا ذکر یک مقدمه را لازم می دانم. قلب که در روایات و آیات مورد نظر است قلبی نیست که در سینه انسان است، بلکه همان روح و روان و جان انسان است منتهی حالات مختلف به آن دست می دهد مثلا گاهی اوقات مریض می شود «فی قلوبهم مرض» و یا می میرد. چون حالات مختلف بر آن مترتب می شود به آن قلب می گویند چون همیشه در حال انقلاب و دگرگونی است. قلب دچار غفلت می شود، به خصوص در این زمان که عوامل غفلت زا و مشغولیت ها خیلی زیاد شده است که اگر انسان مواظب خودش نباشد، دلش در غفلت ها و گردو غبار آن مدفون می شود. باید یک جوری خود را گردگیری کند، لذا موعظه کارش این است. موعظه تعلیم نیست بلکه تذکر است.
ممکن است شما مدت ها در جلسه موعظه شرکت کنید وقتی از شما سوال شود چه آموخته اید ممکن است بگویید هیچ چیز؛ منتهی شما کاری کرده اید که دلتان نمیرد و زنده باشد. این چیز کمی نیست
ممکن است شما مدت ها در جلسه موعظه شرکت کنید وقتی از شما سوال شود چه آموخته اید ممکن است بگویید هیچ چیز؛ منتهی شما کاری کرده اید که دلتان نمیرد و زنده باشد. این چیز کمی نیست. مگر حتما خاصیت جلسات باید یادگرفتن باشد؟ این کم خاصیتی است که انسان بگوید من جایی رفتم که دلم را زنده نگه داشتم و از دلم گردگیری کردم؟ خیلی از اوقات مشکل ما همان دانسته های ماست. فکر نکنیم هر دانستنی خوب است. امیرالمومنین می فرماید «رُبَّ جَهْلٍ اَنْفَعُ مِن عِلْم» چه بسا ندانستنی که بهتر از دانستن است.
آنچه برای همه ما مهم است این است که ما پایمان را از محبت امیرالمومنین بالاتر بگذاریم و به ولایت امیرالمومنین برسیم. فرد ولایی کسی است که امیرالمومنین در سراسر زندگی اش حضور داشته باشد. جامعه ولایی هم آن جامعه ای است که شئون و سبک زندگی خود را همراه و هماهنگ و نزدیک به امیرالمومنین کند.
خود حضرت فرمودند که کسی به من نمی رسد اما مهم این است که پشت به قله حرکت نکنیم. حالا هر کس می تواند به مقدار توان خود به این قله نزدیک شود.
در تعبیر بسیار بلندی که مقام معظم رهبری در دیدار با مداحان داشتند به این نکته اشاره داشتند که چگونه ولایت امیرالمومنین در زندگی مردم جاری شود.
حضرت امیرالمومنین فرمودند که شما نمی توانید مثل من زندگی کنید. تولید ثروتی که امیرالمومنین می کرد شاید احدی از ما نداشته باشیم. حضرت سالانه تا ۶۰ هزار دینار درآمد کسب می کرد که معادل سازی الان آن ۹ میلیارد تومان می شود. در مصرف بود که حضرت طوری بود که کاری می کرد با ضعیف ترین افراد جامعه مصادف باشد و این خصلت یک مسئول در جامعه اسلامی است که زاهدانه زندگی کند.
توصیه هایی که به ما در قناعت کردن به ما شده است، در بحث مصرف است ولی تولید ثروت در جامعه اسلامی توصیه شده است. تولید سرمایه به تعبیری که مقام معظم رهبری هم اشاره داشتند یک نوع عبادت است.
حضرت امیرالمومنین در جمله ای فرمودند که شما نمی توانید مثل من زندگی کنید. این زندگی زاهدانه را نمی توانید داشته باشد ولی می توانید با خصلت هایی به من کمک کنید. «وَ لَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّهٍ وَ سَدَاد»
اولا در مورد این نکته ای که حضرت فرمود به من کمک کنید، باید بگویم شاید کسی سوال کند که این کمک به شما نیست، ما اگر خوب باشیم خودمان خوبیم چگونه کمک به حضرت می دهیم؟ جواب این است که ولی جامعه است که بار رشد و ارشاد جامعه را بر دوش دارد. سنگینی مسئولیت در یک خانواده بر دوش پدر است. اگر بچه های آن خانواده همراهی با پدر کنند یک نوع کمک داده اند.
ولی و رهبر یک جامعه بار مسئولیت یک جامعه را پیش خدای متعال به دوش می کشد. از این جهت است که امیرالمومنین می فرماید با این خصلت ها به من کمک دهید.
آن خصلت ها که حضرت می فرماید ورع و تقوی و اجتهاد و سعی و تلاش است. این خصلت ها هم صبغه فردی دارد و هم اجتماعی. هم تلاش فردی مورد نظر است و هم اجتماعی. در مورد عفت ورزیدن هم همینطور است. سداد و استحکام و استقامتی که لازمه هر مومنی است هم چهارمین خصوصیتی است که حضرت به آن اشاره می کند.
منبع: مهر
چهار اشتباه رایج در روایت وقایع عاشورا
استاد شهید مرتضی مطهری
اشتباه اول:
➖اوج عزاداری امام حسین(ع) ده روز اول ماه محرم الحرام است. بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(ع) سوگواری می کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس(ع) اختصاص می دهند. همین قرار داد بین مداحان و منبری ها باعث شده است که عده ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر اینکه گمان می کنندحضرت ابالفضل(ع) در روز تاسوعا به شهادت رسیده است.
➖اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده اند و حضرات اباالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از امام حسین(ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده اند. حضرت رقیه(س) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است.
▪️اشتباه دوم:
➖باور عمومی این است که حضرت حسین بن علی(ع) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند؛ اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمروبن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است.
➖در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید(ره) آمده است: « در شب عاشورا زینب...دست بر گریبان برده...و بیهوش بر زمین افتاد. حسین(ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و...» این نقل معتبر نشان می دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه ها بوده واصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است.
➖شیخ عباس قمی(ره) در منتهی الامال می گوید: «شب عاشورا امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع)را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید.»
▪️اشتباه سوم:
➖یکی از معروف ترین تحریف ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) است وچه روضه ها که در این زمینه خوانده نمی شود؛ در روضه ها ذکر می شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می کرد، یا اینکه حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه ها نیز شده است.
➖اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی دهد. (به نقل از حماسه حسینی،جلد۱،مرتضی مطهری)
اشتباه چهارم:
➖مطلب بعدی مربوط به حضرت علی اکبر(ع) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه ها که پیرامون آن نساخته ایم؛ اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته اند، هر کس از امام حسین(ع) اذن میدان می خواست، اگر می شد حضرت برایشان عذری می آورد ولی در مورد جناب علی اکبر گفته اند: «فاستأذن اباه،فأذن له» یعنی تا اجازه خواست گفت برو.
حماسه حسینی، جلد۱، استاد شهید مرتضی مطهری
این قسمت از گوجه فرنگی سمی و مرگبار است
این قسمت از گوجه فرنگی سمی و مرگبار است
برخی از گیاهان دارای بخشهای سمی هستند که مصرف آنها سلامت انسان را به خطر میاندازد.
به گزارش بهداشت نیوز، گرچه گیاهان زیادی هستند که ما از ریشهها تا ساقه و برگ آنها را مصرف میکنیم، اما حقیقت این است که هر گیاهی که میوه آن قابل استفاده برای انسان است بدان معنا نیست که سایر بخشهای آن گیاه نیز مفید است.
در حقیقت برخی از گیاهان تنها میوه شان خوردنی است و مصرف سایر بخشهای آن مانند ریشه و ساقه به دلیل سمی بودن برای انسان مضر است. در این مطلب به برخی از این گیاهان میپردازیم:
۱- سیب زمینی
سیب زمینی گرچه جزو مواد غذایی است که ما به صورت روزانه مصرف میکنیم، اما دارای ترکیبات سمی مانند سولانین است. در گیاه سیب زمینی سولانین در ساقه و جوانههای آن متمرکز شده است. از این رو توصیه میشود از مصرف ساقه و نیز جوانههای سیب زمینی به دلیل سمی بودن اجتناب کنید. همچنین بخشهای سبز سیب زمینی نیز دارای سولانین است و باید پیش از مصرف بخشهای سبز آن را جدا کنید.
۲- گوجه فرنگی
گوجه فرنگی را اروپاییها نخستین بار در آمریکای لاتین کشف کردند. با این حال،آنها به مدت ۲۰۰ سال از این گیاه میترسیدند و تا ۱۸۰۰ میلادی از آن استفاده نمیکردند. گرچه خود گوجه فرنگی بی ضرر است، اما برگ آن دارای ترکیبات سمی سولانین و توماتین است. از این رو، اگر افراد اقدام به مصرف برگهای این گیاه کنند دچار ناراحتی گوارشی میشوند.
۳- سیب
سیب یکی از میوههای بسیار مفید است که به دلیل دارا بودن فیبر مصرف آن از سوی متخصصان تغذیه توصیه میشود. با این حال، هسته سیب سمی بوده و دارای ترکیبات سیانید است. در حقیقت دانه سیب دارای ترکیبی به نام آمیگدالین است. آمیگدالین در ترکیب با آنزیمهای معده به سیانید که بسیار سمی است تبدیل میشود. با این وجود، هسته کامل سیب خطر کمتری دارد و هسته سیب جویده شده خطرناک است. برآورد میشود خوردن ۲۰۰ هسته جویده شده سیب میتواند یک انسان بالغ را به کام مرگ بکشاند. مصرف کمتر از این میزان میتواند باعث ناراحتیهای گوارشی شود.
۴- بادمجان
برخی تصور میکنند خوردن بادمجان خام میتواند سمی باشد. این در حالی است که این موضوع صحت ندارد. با این وجود، برگها و شکوفههای بادمجان سرشار از ماده سمی سولانین هستند و مصرف آنها میتواند باعث ایجاد احساس ناخوشی در افراد شود.
منبع: باشگاه خبرنگاران
چاره بلا
شهید دستغیب می نویسد:
از مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، نقل شده است اوقاتی که در سامرا مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامراء به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده ای می مردند . روزی در منزل استادم مرحوم سید محمد فشارکی، عده ای از اهل علم جمع بودند ناگاه مرحوم آقا میرزا محمد تقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگ هستند .
مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بکنم آیا لازم است انجام شود یا نه؟ همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلی . فرمود: من حکم می کنم که شیعیان سامرا از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح نرجس خاتون، والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (ع) هدیه نمایند تا این بلا از آنان دور شود . اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند . از فردای آن روز تلف شدن شیعه موقوف شد و همه روزه تنها عده ای از سنی ها می مردند به طوری که بر همه آشکار گردید . برخی از سنی ها از آشنایان شیعه خود پرسیدند: سبب این که دیگر از شما کسی تلف نمی شود چیست؟ آنان گفتند: زیارت عاشورا . آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها بر طرف گردید .
داستانهای شگفت، ص 399 و 401
@tezkar
اقتصاد
سهم «هیچ» فقرا از ۱۰۰میلیارد دلار یارانه پنهان انرژی
سهم «هیچ» فقرا از 100میلیارد دلار یارانه پنهان انرژی
شکاف طبقاتی در جامعه موجب شده ثروتمندان به اولی درجه ممکن انواع امکانات را برای بهرهبرداری بیشتر از حاملهای انرژی یارانهای در اختیار داشته باشند که این مورد در حوزه بنگاهداری ایران نیز مشهود است.
به گزارش مشرق، شکاف طبقاتی در جامعه موجب شده ثروتمندان به اولی درجه ممکن انواع امکانات را برای بهرهبرداری بیشتر از حاملهای انرژی یارانهای در اختیار داشته باشند که این مورد در حوزه بنگاهداری ایران نیز مشهود است. با توجه به اینکه فقرا امکاناتی برای مصرف حاملهای انرژی ندارند، عملاً دولتها با کجسلیقگی در قیمتگذاری و تعرفهگذاری حاملهای انرژی هم در توزیع ثروت و امکانات ناعادلانه عمل میکنند و هم اینکه خزانه خود را از منابعی که میتوانند به دست بیاورند محروم کردهاند. در این میان توسعه صنایع مرتبط با زیرساخت نیز به دلیل تنگنای مالی دولت به مشکل خورده است.
سیاستگذاری غلط در اقتصاد ایران، داستانهای تلخ زیادی را خلق کرده است، بهطور نمونه در نرخگذاری و تعرفهگذاری حاملهای انژری بهگونهای عمل شده که صاحبان امکانات بیشترین استفاده را از حاملهای انرژی میبرند و در عوض فقرا اصلاً امکاناتی برای مصرف ندارند. بدین ترتیب با وجودی اینکه میشود با تغییر تعرفه میزان مصرف، منابع زیادی را برای دولت فراهم کرد تا این منابع برای توسعه صنایع زیرساخت و همچنین حمایت از فقرا هزینه شود در کمال تعجب در نرخگذاری مشکل داریم. این مورد در حوزه شرکتها نیز صادق است، برخی از سهامداران عمده شرکتهایی که بیشترین یارانه انرژی را مصرف میکنند عملاً بیشترین عایدی را از اقتصاد ایران دارند و فقرا سهمی از این ثروت ندارند.
علاوه بر این بسیاری از مردم اصلاً امکانات دریافت وام بانکی را ندارند، اما بررسی وضعیت دهههای اخیر نشان میدهد که بسیاری از دریافتکنندگان وام در کشور صاحب امتیاز و دارایی از محل دریافت وام بانکی شدهاند. با این وضعیت عملاً سیاستگذاری اقتصادی بهگونهای است که طبقه صاحب انواع امکانات از یارانهها و ثروت عمومی بیشترین بهره را میبرد و در عوض بسیاری از مردم اصلاً امکانی برای بهرهمندی حداقلی از یارانههای کالایی ندارند که این سیاستگذاری نیاز به تغییرات اساسی دارد.
وقتی بدون نظارت ۱۰۰ میلیارد دلار یارانه در قالب حاملهای انرژی ارزان در اقتصاد توزیع میشود، شکار هرچه بیشتر یارانه ارزان خود به هدف نهایی بنگاهها تبدیل میشود، از اینرو با وجود اینکه بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار شرکت در ایران ثبت شده است، متأسفانه این شرکتها نتوانستهاند در بعد ملی آنقدر تولید محصول کیفی داشته باشند که تولید ناخالص داخلی ایران افزایش یابد و در بعد درآمد و پرداخت مالیات نیز دولت را از نظر هزینههای جاری تأمین کنند یا در بعد ایجاد اشتغال و بیمه نیز به نوعی عمل کنند که در کنار فقدان بیکاری، شرکتهای بیمه نیز مشکلی برای پرداخت هزینه درمان و بازنشستگی نداشته باشند.
رمضانعلی سنگدوینی، عضو کمیسیون انرژی مجلس در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با فارس با اشاره به قطعیها و خاموشیهای اخیر برق گفت: در سیستم نظام توزیع برق کشور باید یک برنامهریزی صحیح به کار گرفته شود تا هنگامی که هوا ۵ یا ۱۰درجه گرمتر شد و گرما زودتر از موعد همیشگی آمد از قطع شدن برق مردم آنهم بدون نظم و بدون برنامه جلوگیری شود. مسئله در سطح کلان نیز به مشکلات طرف عرضه و تقاضا بازمیگردد.
وی ادامه داد: نیروگاه اتمی بوشهر به تازگی و در هفته گذشته در مدار آمده است، با وجود اینکه در حال حاضر نتوانستیم به برنامه توسعه ششم برسیم. از طرفی کشور ما حدود ۳۰۰ روز آفتابی در سال دارد و ما از این انرژی خدادادی بهرهای نبردهایم و نتوانستهایم تاکنون آنچنان که نیاز است از آن استفاده کنیم و از برنامه توسعه ششم برای افزایش ظرفیت مازاد برق عقب هستیم. مسئله بعدی این است که بخش خصوصی را رها کردیم و تقویت نکردیم. بخش خصوصی حدود ۲۶هزار میلیارد تومان از وزارت نیرو طلبکار است و با این روند دیگر انگیزهای برای بخش خصوصی باقی نمیماند.
دنیا به سمت حمایت از بخش خصوصی و استفاده از انرژیهای پاک رفته است
سنگدوینی افزود: در حال حاضر دنیا به سمت حمایت از بخش خصوصی و استفاده از انرژیهای پاک رفته است، ولی ما از سرمایهگذار کمتر حمایت کردیم و نگذاشتیم وسط میدان بیاید. البته مشکلات ساختاری صنعت برق نیز بسیار تأثیرگذار است. وی افزود: استان گلستان حدود هزار و ۲۵۰ تا هزار و ۳۰۰ مگاوات میزان مصرف برق دارد، ولی در حال حاضر به این استان ۵۵۰مگاوات برق میدهند. در جلسهای که با وزیر داشتم هم به او گفتم استان گلستان صنعتی نیست، کشاورزی است و این قطعیهای مداوم برق به کشاورزی استان ضربه خواهد زد.
روحانی وعده داد در سال ۱۴۰۰ قطعی برق نداشته باشیم
این نماینده مجلس ادامه داد: در شهریور ماه ۹۹ آقای روحانی در پروژههایی که هر هفته وزارت نیرو تحت عنوان پویش «الف، ب ایران» به بهرهبرداری میرساند، گفتند که دیگر با این بهرهبرداری سال آینده قطعی برق نخواهیم داشت. چه میشود که سال گذشته اینگونه پیشبینی میشود، ولی در حال حاضر قطعی برق داریم. مردم نمیپذیرند که به عنوان یک ایرانی و بعد از گذشت ۴۲ سال از انقلاب، برق یکسره و بدون برنامه قطع شود.
وی افزود: در بودجه ۱۴۰۰ مجلس مصوب شد که برق مشترکان کممصرف از محل گران شدن تعرفه برق مشترکان پرمصرف رایگان شود. باید برای بخش خانگی نظام تعرفهگذاری را به نفع مردم تغییر داد. متأسفانه مشترکین پرمصرف بسیار بیشتر از مردم عادی یارانه دریافت میکنند و در حال حاضر عدالت در توزیع یارانههای انرژی رعایت نمیشود. تعرفهگذاری فعلی به گونهای نیست که مشترک پرمصرف تعرفه تمام شده را بپردازد و کمتر از آن را پرداخت میکند. عملاً با این تعرفهها، افراد پرمصرف به هیچ وجه به سمت صرفهجویی نخواهند رفت. با مدیریت صحیح عرضه و تقاضا میتوانیم از قطعیهای آینده جلوگیری کنیم. در برخورد با مشترکینی که پرمصرف هستند و مصرف غیرمتعارف دارند باید بالاترین قیمت و آن چیزی را که به عنوان قیمت تمام شده است از آنان بگیرند.
عضو کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به تولید برق توسط صنایع گفت: برخی از صنایع به راحتی میتوانند از طریق سیاچپی و تولید برقهای کوچک، برق مصرفی خود را تأمین کنند.
منبع: روزنامه جوان
پشتپرده کووید۱۹ چیست؟
پشتپرده کوید۱۹ چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با کشتار کرونا
محمدتقی تقیپور پژوهشگر تاریخ صهیونیسم، پشتپرده شیوع ویروس کرونا را از طراحیهای گروه بیلدربرگ میداند که در نقشههایش نابودی یا انحراف انقلاب اسلامی ایران نیز به چشم میخورد.
به گزارش مشرق، محمدتقی تقیپور، پژوهشگر تاریخ صهیونیسم که تالیفات زیادی در اینزمینه منتشر کرده، بهتازگی یادداشتی درباره بیماری کرونا و ریشهیابی شیوع آن نوشته است.
در اینیادداشت که «خطرناک تر و مرگ بارتر از کرونا» عنوان دارد، واقعیت کشتار روزافزون مردم در جهان، نه یک رویداد تلخ و ضدانسانی، بلکه یک فرصت و موقعیت مطلوب و مغتنم برای حذف غیریهودیان از صفحه زمین و یک دوره تاریخی «موعود»، برای بنیاسرائیل است.
تقیپور میگوید مدتزمان زیادی از شیوع کرونا در ایران نگذشته بود که محافل اسرائیلی آن را به فال نیک گرفته و از آن به عنوان یک فرصت تاریخی خوب برای قوم خود یاد کردند. او در مقاله خود به اینمساله اشاره کرده که همانزمان روزنامه اسرائیلی «معاریو» طی مقالهای با ابراز شادمانی و خوشحالی نوشت: «ایران دیگر آن دولت قدرتمند نیست؛ زیرساختها و توانمندیهای پزشکی در این کشور دچار مشکل شده و این، بر همگان آشکار شده است. این امر میتواند بسیار خوب باشد. فرق نمیکند که ایران از چه ناحیهای ضربه بخورد…»
با تقیپور پیشتر در میزگرد بررسی دایرهالمعارف «تا فراموش نکنیم» درباره اسرائیل و توطئههای نفوذش در ایران و جهان گفتگو کردیم که مشروح اینگفتگو در سهپیوند «هزینه و سختی کار فرهنگی علیه اسرائیل از اروپا تا ایران»، «یهودستیزی واژهای جعلی است / هیتلر جنگ جهانی دوم را شروع نکرد» و «تجهیز حزب نازی با صهیونیستها بود / ردپای اسرائیل درقتلهای زنجیرهای» قابل دسترسی و مطالعه است.
در ادامه مشروح مقاله جدید اینپژوهشگر را درباره بیماری کرونا میخوانیم:
مقدمه
«کووید ۱۹» (Covid ۱۹=)، یا همان کرونا ویروس و بیماری بسیار خطرناک ومرگبار دوران اخیر است. این ویروس طی یک سال و نیم اخیر، همواره درمرکز خبرها و رویدادهای جهانی قرار داشته و همه رخدادها و حوادث کوچک و بزرگ دنیای امروز را تحت شعاع خود قرار داده است.
کمتر نقطهای در جغرافیای جهان وجود دارد که از تهدید و خطر مهلک این ویروس درامان مانده باشد. دانشمندان، زیست شناسان، پزشکان، داروشناسان وداروسازان، کارشناسان ومتخصصان ذیربط بسیاری از کشورهای جهان، در تلاشند تا با یافتنِ راه پیشگیری، مهار و درمان کرونا، بشر گرفتار را از چنگال و کمند این بلای منحوس رهایی ببخشند.
در یک کلام، کرونا جنگ ناخواسته و نابرابری را علیه جهان بشری آغاز کرده و هم چنان به پیش میتازد و در حال پیش روی است. لحظه و ثانیهای نیست که یک انسان بی دفاع در چنگال اختاپوسی آن اسیر و قربانی نشود. این مهاجم قاتل نه چشم بینا دارد و نه گوش شنوا؛ از قاعده و منطق خاصی نیز پیروی نمیکند؛ از اخلاق و انسانیت هم سر در نمیآورد؛ طبیعتِ آن کشتار و قتل عام است. به قولی: «نیش عقرب نه از ره کینه است / اقتضای طبیعتش این است»
***
اما ۱۲ نکته قابل یادآوری:
نکته اول: پروسه یا پروژه: به موازات تلاش وتکاپوی گسترده جهانی در عرصه تولید علم، فنآوریهای نوین صنعتی، درمانی و دارویی و میلیاردها هزینه بررسیها و آزمایشهای گوناگون، درمسیر تشخیص ماهیت و عناصر سازنده کرونا، تا پیشگیری، تولید واکسن، مهار و درمان آن، متأسفانه درباره منشأ، علل و عوامل پیدایی یا زایش آن کمتر بحث، بررسی و پژوهش انجام گرفته است.
این سؤالها برای بسیاری از مردم هم چنان خودنمایی میکند که: الف) آیا کرونا بر اثر شرایط خاص جغرافیایی و اقلیمی، عوامل و عناصر زیست محیطی، تغییرات آب و هوایی، شرایط خاص جوی، افزایش گازهای گلخانهای، نازک شدن لایه اوزون مصرف نوع خاصی از اغذیه و یا انتقال از طریق بعضی جانوران و …، بهطور اتفاقی و ناگهانی بروز، ظهور و شیوع یافته است؟ ب) یا نه، مطابق برنامه، نقشه واهدافی خاص، ساخته و پرداخته شده و گسترش داده شده است؟
نکته دوم: طراحان پروژه: به عقیده بعضی کارشناسان و آگاهان، چنان چه سوال، دیدگاه و گزینه دوم مورد نظر و مبنا قرار گیرد، ناگزیر یک سری پرسشهای اساسی و جدّی، حول این موضوع مطرح خواهدبود: الف) سازندگان و اشاعه دهندگان کرونا از چه ماهیت وهویتی برخوردارند؟ ب) برمبنای کدام آئین، مرام و مبانی فکری دست به چنین خطر بزرگ و وحشتناکی زده و این چنین نبرد یک سویه سهمگینی را علیه بشریت آغاز و ساماندهی کردهاند؟ پ) اهداف و مقاصد غایی آنها چیست؟
نکته سوم: اندیشه، ابزار و استراتژی طراحان: آنچه قطعی و تردید ناپذیر است:
۱- این جماعت قاعدتاً باید از نفوذ، حضور و قدرت تشکیلاتی گستردهای در سطح جهان برخوردار باشند؛ بهعلاوه باید متخصصان و مراکز آزمایشگاهی بسیار مجهز و نوینی تحت اختیار و مدیریت خ
ود داشته باشند. شواهد و مستندات فراوانی در این باره وجود دارد که چگونه بعضی از این سازمانها، از طریق برخی داروها و واکسنها، در مسیر کشتار، کاهش و کنترل افزایش جمعیت در جهان اقدام کردهاند زیرا اشخاص، گروهها ودستههای تروریستی و ضد بشری محدود و محصور در ناحیه یا نقطهای خاص از این کره خاکی، قادر به چنین حرکت و اقدامی نیستند.
۲- براساس این نگاه، جماعت یاد شده جمعیّت موجود جهان را تهدید و خطری در برابر برنامهها، اهداف، منافع و موقعیت دنیای خود ارزیابی کرده و به این جمع بندی رسیده اند که رشد و افزایش جمعیّت از یک سو و عدم کنترل و کاهش آن به شکل کنونی، از سویی دیگر، با استراتژی جهانی آنها درتقابل و تعارض است.
۳- مهمتر از موارد یاد شده، مطابق جهان بینی، مرام و منطق جماعت یاد شده، حق خدادادی حیاتِ موجوداتِ انسانی بر روی اینکره خاکی، بایدبراساس موجودیت، منافع و مقاصد آنها ارزیابی شود وتابعی از آن باشد و منطبق با آن رقم بخورد.
پشتپرده کوید۱۹ چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با کشتار کرونا
نکته چهارم: ایده کاهش جمعیّت: در مسیر برنامه و طرح کنترل و کاهش جمعیت جهان، سازمانها و مراکز متعددی طی دهههای گذشته، نقش و مأموریت داشتهاند که سازمان بهداشت جهانی وابسته به سازمان ملل متحد، صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی، کمیسیون سهجانبه، شورای روابط خارجی آمریکا، اینستیتو سلطنتی امور بینالمللی انگلیس، مؤسسه بروکینگز، اینستیتو روابط انسانی تاویستاک، کمیته سیصد، بنیاد فورد، بنیاد کارنگی، بنیاد راکفلر، بنیاد روچیلد و …، هرکدام تاکنون نقش و مأموریت خود را در نقاط مختلف جهان، بهویژه آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین اجرا کردهاند.
شواهد و مستندات فراوانی در این باره وجود دارد که چگونه بعضی از این سازمانها، از طریق برخی داروها و واکسنها، در مسیر کشتار، کاهش و کنترل افزایش جمعیت در جهان اقدام کردهاند.
شواهد موجود حاکی است که برمبنای شرح وظایف وتقسیم کار سازمانی این کانونها و بنیادهای هم سو در دهههای اخیر، گروه موسوم به «بیلدربرگ» در اینحوزه نقش محوری برعهده داشته است.
نکته پنجم: اسنادِ کاهشِ جمعیّت: بعضیخبرها، اطلاعات، دادهها و افشاگریهای برخی پژوهشگران و نویسندگان مستقل در اینباره، به طور جدّ قابل تأمل و خواندنی است. (۱) با این حال به دلیل پرهیز از تطویل مقال تنها به یادآوری نمونههایی از آن اکتفا میشود.
مطابق مندرجات یکی از طرحهای توطئه آمیز: «تا سال ۲۰۵۰ میلادی، حداقل ۴ میلیارد نفر از جمعیت جهان از طریق جنگها و نبردهای محلی و منطقهای، بیماریهای واگیردار و زودکشنده، قحطی و گرسنگی باید از میان برداشته شوند. [حتی] جمعیت ایالات متحده آمریکا، اروپای غربی وکانادا باید زودتر از دیگر قارهها تحلیل رفته وکاهش یابد. این تحلیل وکاهش تا زمانی که جمعیت جهان به یک میلیارد نفر برسد، باید ادامه پیدا کند.» (۲)
مطابق مندرجات یکی از طرحهای توطئه آمیز تا سال ۲۰۵۰ میلادی، حداقل ۴ میلیارد نفر از جمعیت جهان از طریق جنگها و نبردهای محلی و منطقهای، بیماریهای واگیردار و زودکشنده، قحطی و گرسنگی باید از میان برداشته شوند به تصریح یک نویسنده مستقل غربی: «در دهم دسامبر ۱۹۷۴ میلادی [آذر ۱۳۵۳ شمسی] شورای امنیت ملی آمریکا تحت ریاست هنری کسینجر [پادوی یهودی مافیای فاسد قدرت پنهان جهانی]، نسخهای از یک طرح و برنامه طبقهبندیشده بهکُلّی سرّی را تحت عنوان «گزارش دویست پژوهش درخصوص امنیت ملی» درباره پی آمدهای رشد جمعیت جهان برای امنیت ایالات متحده [ارائه داد]. در اینطرح پژوهشی با اینادعا که رشد جمعیت در کشورهای به اصطلاح کم توسعه یافته، تهدید بزرگی برای امنیت ایالات متحده است، برنامه مخفیانهای را برای کاهش رشد جمعیت در آن کشورها، از طریق کنترل موالید، جنگ، قحطی [و شیوع بیماریهای مهلک و واکسنهای مرگبار] استدلال و توصیه میکند.» (۳)
نویسنده یاد شده، تأکید و تصریح کرده «سال ۱۹۸۰ میلادی [۱۳۵۹ شمسی] پدیده جهانی خصوصی سازی به طوری چشمگیری گسترش مییابد. روچیلدها [خانواده پول سالار یهودی جهان غرب] از همانابتدا پشت اینماجرا بودند که کنترل تمام دارایی دولتی در جهان را به دست بگیرند.» یادمان جورجیا گاید استونز (Georgia Guide stones) در بخش اِلبرت (Elbert) ایالت جورجیا، نصب میشود. بر روی اینیادمان سنگی، ده نکته [توصیه] نوشته شده بود که اولین مورد، این عبارت است: « جمعیت بشر را از لحاظ توازن دائمی با طبیعت، زیر ۵۰۰ میلیون نفر حفظ کنید.» با توجه به این که جمعیت جهان در این زمان شش میلیارد نفر بوده است، پیروی از این دستورالعمل به معنای کاهش نهدهم از جمعیت کل جهان است.
جالب اینجاست که در ۲۴ ژوئیه (همین سال) گزارش جهانی ۲۰۰۰، توسط «سایروس ونس» (Cyrus. R. vance) وزیر پیشین امور خارجه آمریکا به جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده ارائه میشود. این گزا
دولتمداران این کشور و بعضی از اقمار آنها درمناطق دیگر جهان و حتی مسائل کلیدی و حیاتی دنیا، تصمیم سازی کند. در نشست سالانه بیلدربرگ، تعیین میشود که چه کسانی میتوانند و صلاحیت آن را دارند که نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شوند رهبران حزب دموکرات و جمهوری خواه چه افرادی باشند، نخست وزیری انگلیس به کدام فرد مورد نظر سپرده شود. مدارک افشا شده درباره نقش بیلدربرگ حاکی است که بیل کلینتون، یک سال قبل از انتخاب بهعنوان رئیس جمهور ایالات متحده در سال ۱۹۹۲، در نشست سالانه ۱۹۹۱ بیلدربرگ برای این سمت تعیین شده بود. (۵) یک نمونه دیگر، تصمیم سازی بیلدربرگ برای تهاجم نظامی و لشکرکشی وحشیانه و جنایت بار جرج بوش به عراق است که حتی تاریخ و روز و ساعت آن را تعیین و دستورش را صادر میکند.
به گواهی اسناد موجود، پس از تعیین زمان تهاجم نظامی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۲ م در دوران ریاست جمهوری بوش پسر، پنتاگون یعنی وزارت جنگ ایالات متحده، عدم آمادگی نظامی خود را در تاریخ یاد شده اعلام کرد. اما بیلدربرگ دستور نهایی را صادر کرده و مُصّر بود که تهاجم نظامی باید در روز و موعد مقرر عملیاتی شود .(۶) مسأله بسیار قابل توجه و حائز اهمیت این است که روز لشکرکشی مرگبار آمریکا به عراق، یعنی ۱۹ مارس ۲۰۰۲ م (آخر اسفند ۱۳۸۰ شمسی) درست مصادف با عید یا جشن «پوریم» (۷) یعنی بزرگترین عید تعطیل ناپذیر قوم یهود در تقویم یهودی بود. (۸)
ناگفته نماند که پس از تجاوز صدام به کویت و اشغال آن کشور، آمریکا و انگلیس از اواسط ژانویه ۱۹۹۱، عملیات بمباران هوایی برضد اهداف مختلف در خاک عراق را آغاز و به دنبال آن در ۲۴ فوریه لشکرکشی زمینی خود را شروع کردند که تا ۲۸ فوریه به طول انجامید و به عقبنشینی نیروهای نظامی حزب بعث عراق از کویت منتهی شد. نیروهای عراقی در حال فرار و عقب نشینی به سمت بصره بودند که جرج هربرت واکر بوش (پدر) رئیس جمهور یهودی تبار وقت آمریکا دستور داد که با هماهنگی نیروهای هوایی و زمینی ایالات متحده، حدود ۰۰۰/۱۵۰ سرباز و درجهدار عراقی در حال فرار و عقب نشینی، با استفاده از بمبهای آتش زا (Bomb Air Fuel) قتل عام و اجساد آنان درکانالی بزرگ و در گورهای دسته جمعی در بیابان و بدون نام ونشان زیر خروارها خاک مدفون شوند.
در این جنگ چهارهزار نفر از نیروهای نظامی ایالات متحده به هلاکت رسیدند و چهارصد هزار نفر نیز به امراض گوناگون مبتلا شدند که به «سندروم جنگ خلیج فارس» معروف شده است. غرض از یادآوری رویداد یاد شده این بود که این قتل عام وحشیانه نیز همزمان با عید «پوریم» یهود اتفاق افتاده بود. (۹)
منشأ و ریشه همه این رویدادهای وحشتناک و جنایتها و قتلعامهای تکاندهنده را باید در اندیشه، اصول ومبانی و راهبرد تمامیت خواهی و برتریطلبی پولسالاران یهودیِ برنامهریز و تصمیمساز در نیویورک، واشنگتن، وال استریت و تل آویو و اجلاس گروه بیلدربرگ جست و جو کرد. آنچنان که «ویکتور استروفسکی» افسر بریده و جدا شده موساد در کتاب خود افشا و اعتراف کرده است. استروفسکی مأمور اطلاعاتی موساد در کتاب خود، موساد و اسرائیل را زمینه ساز اصلی لشکرکشی صدام بعثی به کویت و به دنبال آن تهاجم نظامی آمریکا به عراق اعلام کرده است. طبق افشاگری او، اسرائیل بیم آن داشت که ارتش غول پیکر عراق که از سوی آمریکا و اروپا و با حمایت مالی کشورهای عربی منطقه مثل عربستان پشتیبانی و تأمین مالی و نظامی شده بود، پس از پایان جنگ صدام علیه ایران اسلامی، به دست رهبری غیر از صدام بعثی بیفتد و تهدید و خطری بالقوه برای اسرائیل باشد. به این ترتیب موساد از طریق نفوذ لابی یهود درکاخ سفید، کنگره، سنا، CIA و پنتاگون در ایالات متحده و نیز اتحادیه اروپا از یک سو و نیز مراکز برنامه ریزی و سیاست گذاری پنهان و مخفی در نظام سلطه جهانی، از جمله بیلدربرگ، همه را متقاعد کرد که ارتش غول پیکری که خود آنها در ایجاد و قدرت آن نقش کلیدی داشتند باید در هم شکسته و نابود شود. (۱۰)
استروفسکی مأمور اطلاعاتی موساد در کتاب خود، موساد و اسرائیل را زمینهساز اصلی لشکرکشی صدام بعثی به کویت و به دنبال آن تهاجم نظامی آمریکا به عراق اعلام کرده است. طبق افشاگری او، اسرائیل بیم آن داشت که ارتش غول پیکر عراق که از سوی آمریکا و اروپا و با حمایت مالی کشورهای عربی منطقه مثل عربستان پشتیبانی و تأمین مالی و نظامی شده بود، پس از پایان جنگ صدام علیه ایران اسلامی، به دست رهبری غیر از صدام بعثی بیفتد و تهدید و خطری بالقوه برای اسرائیل باشد گفتنی است؛ در خلال تهاجم نظامی آمریکا به عراق واشغال آن سرزمین، صدهاهزار کودک، مرد و زن عراقی قتل عام و یا آواره شدند. به اعتراف مقامات رسمی دولت آمریکا، از جمله خانم مادلین آلبرایت یهودی وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده، بیش از ۵۰۰ هزار کودک عراقی در پی این فاجعه، قربانی گردیدند. طبق اسناد منتشر شده، ۶ تا ۷ هزار و بهق
رش نشان میدهد با توجه به افزایش چشم گیر ومورد انتظار جمعیت جهان، منابع سیاره زمین برای تأمین این جمعیت ناکافی است. از این رو خواستار کاهش صد میلیون نفر از جمعیت ایالات متحده تا سال ۲۰۵۰ میلادی (جز مناطق دیگر جهان) میشود.» (۴)
نکته ششم: نقش بیلدربرگ: طبق پژوهشها و بررسیهای مُجّدانه بعضی نویسندگان و پژوهشگران مستقل، در رأس توطئه جهانی کاهش جمعیت جهان در چند دهه اخیر، گروه «بیلدربرگ» قرار داشته است. از نظر اعضای بیلدربرگ، جنگ، قحطی، واکسنهای ضد بارداری، برخی داروهای مرگبار و حتی بعضی امراض قابل انتقال و مسری، مثل آنفولانزا، تیفوس، ایدز، سارس و…، آنگونه که باید برای کاهش جمعیت جهان مؤثر نبوده و تأثیر مورد انتظار را نداشته است.
یکی از برنامههای اساسی و استراتژیک بیلدربرگ، طی چند دهه اخیر، پیگیری نقشه ایجاد ابردولت یا امپراتوری واحد جهانی است. از دیدگاه بیلدربرگ، برای سهولت اداره جهان توسط یک ابر دولت جهانی، ایالات متحده آمریکا یک ابر دولت در حوزه استحفاظی خود، اتحادیه اروپا یک ابر دولت دیگر در مقیاس جغرافیایی و سیاسی خود است. بیلدربرگ متشکل از صاحبان بزرگترین بانکها و کمپانیهای بینالمللی، اَبر سرمایهداران و پول سالاران مالک مراکز بزرگ پولی و تراستها و کارتلها است. همانها که بخش قابل توجهی از ثروت جهان، بهخصوص ایالات متحده و اروپا را تحت قبضه خود دارند و دو خانواده قدیمی راکفلر و روچیلد یهودی، در رأس همه آنان هستند. ایناشخاص، یا نُخبگان پادو و نمایندگان رسمی وابسته به اردوگاه نظام سلطه جهانی اعضای گروه بیلدربرگ را تشکیل میدهند.
نام بیلدربرگ برگرفته از محل برگزاری اولیننشست اینگروه در ماه مه ۱۹۵۴ میلادی / اردیبهشت ۱۳۳۳ شمسی، یعنی هتل «بیلدربرگ» شهر استربرگ هلند است. آنها هر سال، اواسط بهار، نشست سهروزه سالانهای در یکی از مناطق گمنام یا نیمه مخفی جهان برگزار و درباره مهمترین مسائل دنیا گفتگو، برنامهریزی، سیاستگذاری و تصمیمسازی میکنند. نشست سالانه بیلدربرگ کاملاً سرّی و تحت تدابیر شدید کمیتههای امنیتی و در حلقه حصارهای حفاظتی بسیار سخت گارد نظامی ویژه برقرار میشود.
یکی از برنامههای اساسی و استراتژیک بیلدربرگ، طی چند دهه اخیر، پیگیری نقشه ایجاد ابردولت یا امپراتوری واحد جهانی است. از دیدگاه بیلدربرگ، برای سهولت اداره جهان توسط یک ابر دولت جهانی، ایالات متحده آمریکا یک ابر دولت در حوزه استحفاظی خود، اتحادیه اروپا یک ابر دولت دیگر در مقیاس جغرافیایی و سیاسی خود است.
«آسیا و اقیانوس آرام» ابر دولت سوم، در محدوده تاریخی و جغرافیایی دیگری است که هر سه باید تحت رهبری «ابر دولت جهانی» اصلی قرار گیرد. این ابر دولت جهانی، توسط صاحبان کمپانیها، تراستها، کارتلهای بزرگ بینالمللی، مالکان و سهامداران بانکها و مراکز عظیم پولی جهان و نیز برخی نخبگان عرصه قدرت و سیاست که عموماً حقوق بگیر و گماشته آنها هستند، رهبری و مدیریت میشود.
پشتپرده کوید۱۹ چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با کشتار کرونا
طرح اخذ مالیات از تمام مردم در همه کشورها تحت عنوان «شهروندان جهان» یکی از سازوکارهایی است که بیلدربرگ طی سنوات اخیر بهشدت آن را پیگیری کرده است. آنها از طریق بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، FATF و …، بهعنوان بازوهای اقتصادی و اجرایی خود، بهطور جدّ در مسیر عملیاتی و اجرایی کردن این طرح تحت ریاست سازمان ملل گام بر میدارند. به عقیده بیلدربرگ، این طرح نه فقط برخی اغراض سیاسی واقتصادی آنها را تأمین میکند. بلکه زمینهها و بسترهای مقدماتی درمسیر برپایی ابردولت جهانی را نیز فراهم میسازد.
گفته میشود طرح و برنامه کنترل ثروت کره زمین و ساکنان آن، تحت نظر سازمان ملل، یکی از برنامههای جدّی و اسرارآمیز چند دهه اخیر بیلدربرگ بوده است. بیلدربرگ، حدود ده سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، یعنی دقیقاً زمانی پایه گذاری شد که دولت جعلی «اسرائیل» در سرزمین اسلامی فلسطین اعلام موجودیت کرده و تأسیس شده بود. از دیدگاه رهبران شبکههای جهانی صهیونیسم، در آن زمان، قدرت مرکزی پول سالاران یهودی و صهیونیسم مسیحی در آمریکا کاملاً استقرار یافته و تثبیت شده بود. بنابراین، از این پس، لازم بود، سازمان یا تشکیلاتی سرّی و مخفی، نه فقط براساس ارزیابیهای خود درباره موقعیت «اسرائیل»، بلکه برای نقش و جایگاه ایالات متحده درجهان و نیز تعیین رهبران و دولتمداران این کشور و بعضی از اقمار آنها درمناطق دیگر جهان و حتی مسائل کلیدی و حیاتی دنیا، تصمیم سازی کند. در نشست سالانه بیلدربرگ، تعیین میشود که چه کسانی میتوانند و صلاحیت آن را دارند که نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شوند. از این پس، لازم بود، سازمان یا تشکیلاتی سرّی و مخفی، نه فقط براساس ارزیابیهای خود درباره موقعیت «اسرائیل»، بلکه برای نقش و جایگاه ایالات متحده درجهان و نیز تعیین رهبران و