روانشناسی زرد چگونه جیبتان را خالی میکند؟
سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۱۰کد مطلب: 794153
اواخر دهه ۸۰ بود که آوازه کتاب «راز» سروصدا به پا کرد، «باشد که معجزه شکرگزاری درهای دنیای نوینی را بر تو بگشاید و برای تمامی سالهای زندگیات شادمانی به ارمغان آورد، این خواسته قلبی من برای تو و تمامی جهان است.» همین چند جمله ابتدایی کتاب کافی بود تا مخاطب خود را در برابر یک راه و معجزه جدید ببیند، راهی که قرار بود او را به تمامی آرزوهایش برساند، مشکلاتش را حل کند و در جهانی پر از عشق، موفقیت و ثروت را به رویش بگشاید و رسالت کتاب راز، در اختیار گذاشتن کلید این «در» است.
روانشناسی زرد چگونه جیبتان را خالی میکند؟
به گزارش جهان نيوز به نقل از فرهیختگان، کلید این در نه سختکوشی، نه درس خواندن و نه هر چیز سخت دیگری که همه ما از بچگی در گوشهایمان خوانده بودند، نبود، بلکه در یک عمل بسیار ساده خلاصه میشد: تمرکز بر داشتهها و آرزوهایت، «افکارت را تغییر بده تا دنیایت تغییر کند.»
که همان قانون جذب است. با قانون جذب شما همیشه حالتان خوب است، اتفاقهای خوب برایتان میافتد، سیلی از آدمهای خوب، موقعیتها و ثروت بهسمت شما روانه میشود.
فقط کافی است طرز تفکر خود را تغییر دهید. باور نمیکنید؟ خب در اشتباهید، امتحان کنید...، کتاب راز و راه پیشنهادیاش توانست چندسالی مخاطبان ایرانی را با خود درگیر کند، البته در حد یک تئوری و در قالب کتاب باقی نماند؛ به سمینارها و دورههایی با نام شادزیستی، موفقیت و... راه پیدا کرد و توانست موجی در جامعه راه بیندازد که کمتر کسی از آن در امان بود.
از آن تب تند و موج خروشان که بگذریم، در این چندسال اخیر دوباره محتواهایی ناظر به همان قانون جذب با ادبیاتی جدید وارد فضای جامعه شده. اینبار با استفاده از بستری که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در اختیار آن گذاشته است، موفق شده درصد جالبتوجهی از جامعه را درگیر کند.
افراد مختلف توانستند با استفاده از پیجها، گروهها و راههای ارتباطی فضای مجازی دورههایی به نامهای توسعه فردی، شکرگزاری، فنگشویی و... برگزار کنند، در ادامه به بررسی این دورهها میپردازیم.
تمام خوبهای عالم برای شما
نقطه اشتراک تمام گرایشهای اینچنینی یک چیز است: مسئولیت اصلی انسان در زندگی را خوشحال بودن و شاد بودن میدانند و از مخاطب میخواهند ابرقهرمانهایی باشند که فقط شادی را در زندگی میبینند و به آن توجه میکنند. کتابها و دورهها و حتی جلسات مشاورهای که گفتمانهایی نظیر «شکستناپذیر بودن»، «اگر خوشحال نباشم، ناچیزم»، «اگر موفق نباشم، ناتوانم»، «وضعیت کنونی من نتیجه ذهن و تفکرات من است» و... را ترویج میکنند.
گسترش تکنولوژی و ایجاد بستر ارتباط مجازی و شبکهای این اجازه را به این گرایشها داد تا بتوانند بدون نظارت جدی، دورهها و کلاسهای خود را تبلیغ و برگزار کنند.
محورهای اصلی این دورهها تولید ثروت، موفقیت، NLP، حال خوب شخصی و فنگشویی است.
اجازه بدهید دقیقتر بررسی کنیم: منظور از هرکدام از اینها دقیقا چه چیزی است؟ یا با سرچی در سایتها و درگاههای مربوط به همان دورهها تعاریفی را که آنان ارائه دادهاند، عینا منتقل میکنیم:
NLP: «دورهای است که طی آن با برنامهریزی عصبی و کلامی روی ناخودآگاه فرد هر آنچه بر ناخودآگاه آن حک شده است، تغییر میدهد. مخاطبان با شرکت در این دورهها میتوانند مشکلاتی را که در کودکی برایشان به وجود آمده است، حل کنند.»
شکرگزاری: «با شرکت در این دورهها افراد با تمرکز روی نعمتها و مسائل مثبت زندگی و طی تمرینات مخصوص و دورهای مثل بیدار شدن در ساعت ۵ صبح و همسو شدن و... بهدنبال ایجاد آرامش و دریافت خوشبختی هستند.
یکی از تمرینهای جذبساز در دورههای اصول ذهن ناخودآگاه نوشتن جذبها بهصورت سپاسگزاری است.
سپاسگزاری خود معجزهآورترین تکنیکی است که خدا در اختیار همگان قرار داده است و خود باعث افزایش برکات میشود؛ زیرا متعالیترین و نزدیکترین ارتعاش به خداست.
اگر ما تمام برکات زندگی خود را ببینیم و بابت آنها شکرگزار باشیم قطعا خود باعث جاری شدن برکات خواهد شد.
حال آنکه مدام این ارتعاش را مرور کنیم و همین را به ذهن ناخودآگاه امانتدارمان بسپاریم تا برکات بیشتری را جذب زندگی ما کند.»
توسعه فردی: «در این بخش شما یاد میگیرید که با استفاده از ضمیر خودآگاه و ناخودآگاهتان به موفقیت برسید.
در این دوره ۴۰ روز شما روی خودآگاه و ناخودآگاهتان تمرکز میکنید و میتوانید به بهترین نتیجه برسید.
اینکه ناخودآگاه خودتان را بشناسید خیلی کمک زیادی به شما خواهد کرد.
در این بخش دو روش کاملا متفاوت به شما ارائه میدهیم تا با استفاده از آن به ناخودآگاهتان دست یابید.
سرفصلهای دیگری هم که در دورههایی با این اسم ارائه میشود: خودهیپنوتیزم: هیپنوتیزم یکی از روشهای رسیدن به موفقیت است که با آن میتوانید بهراحتی به آرزوهایتان برسید.
خود هیپنوتیزم مهارتی است که رسیدن به آن راحت اما مستلزم تمرین است.
تلقیندرمانی: تلقین یعنی ذهن شما موردی را باور کند، که آن را در این دوره یاد میگیرد و خواستههای خود را باور میکنید.
اهرم رنج و لذت: این اهرم به شما انگیزه و اشتیاق رسیدن به خواستهها را میدهد.
مدیتیشن و تنفس دیافراگمی: مدیتیشن آرامسازی ذهن است که شما میآموزید ۴۰ روز ذهنتان را آرام کنید.
باورهای محدودکننده: باورها و افکاری هستند که نمیگذارند به اهدافتان برسید. اگر آنها را بشناسید، موفق خواهید شد.
کوچینگ: مدیریت خودتان است. یکسری سوال خواهید دانست که فقط کوچینگها میدانند.
مدیریت زمان۱: برنامهریزی و مدیریت را در دوره ۴۰روزه بیاموزید.»
فنگشویی: «معماری انرژیتیک یک فلسفه و فن باستانی در چین است و برای پیدا کردن دکوراسیون مناسب و چیدمان درست اشیا در ساختمانهای مسکونی، تجاری، باغ و... استفاده میشود تا بهترین اثر را بر سلامتی، شادی، موفقیت، هماهنگی داشته و بهطورکلی انرژی مثبت داشته باشد. مهمترین چیزهایی که باید رعایت کرد، پرهیز از بینظمی و هرگونه انباشتگی، استفاده از رنگهای مناسب، خطوط منحنی و درنظر گرفتن جهتهای مناسب است.
ما در این دوره به شما یاد خواهیم داد با فنگشویی تغییراتی را نهتنها در خانه خود بلکه زندگیتان به وجود آورید و با استفاده از قانون جذب انرژی خود را بالا ببرید.»
۲۵ میلیون + یک مدرک فوقدیپلم از شما، مجوز موسسات توسعه فردی از ما
چگونه میشود مجوز موسسه توسعه فردی را گرفت؟ کار سختی نیست! ما سراغ یکی از مراکز مشاوره اخذ مجوز آموزشگاه کوچینگ و توسعه فردی رفتیم و درباره مراحل و شرایط آن پرسوجو کردیم.
مشاور مرکز در اینباره به «فرهیختگان» گفت: «برای اخذ مجوز از طریق ما شما به سه چیز نیازمندید: ۱- مدرک فوقدیپلم به بالا هر رشتهای، ۲- ۲۵ میلیون پول برای اخذ مجوز ۳- محل ۷۰ متری، صفر تا صد همه کارهای اداری با ماست و مجوز را از نهادهای مختلفی نظیر ارشاد یا فنیوحرفهای طی ۲۰ روز برایتان میگیریم.»
همچنین با تنها آکادمی معتبر و بینالمللی انالپی درخصوص تربیت مربی تماس گرفتیم. طبق اطلاعات بهدستآمده برای اینکه فردی بتواند به سطح مدرسی برسد و مدرک داخلی و بینالمللی را بگیرد باید دورههای ۵ سطحی را که نهایت ۲ سال زمان میبرد، بگذراند: سطح ۱- مقدماتی یک میلیون و ۹۵۰هزارتومان، سطح۲- پیشرفته ۶میلیون و ۲۰۰ هزارتومان، سطح ۳- مستری ۸میلیون تومان، سطح ۴- مدرس ۱۵۰۰ یورو و سطح ۵- mp کل هزینه ۴ دوره قبل.
در سطح ۴ این دوره که مدرسی یا ترم ترینر است، افراد بعد از گذراندن دوره و ارزیابی توسط موسسه، مدرک انالپی سطح ۴ را میگیرند که مورد پذیرش رشته روانشناسی در گرایش انالپی دانشگاه برلین بوده و جزء واحدهای درسی آن پذیرفته میشود.
در سطح ۵ یا مستر پراینر، سه وضعیت برای این لول موجود است:
۱- مسترترینر باتجربه که حداقل ۷ دوره انالپی استاندارد ۱۸روزه گذرانده باشد.
حق عضویت سالانه این افراد ۲۵۰ یورو برای انجمنهای بینالمللی است.
این موسسات تحت نظارت پرزیدنت کشور خود میتوانند برای تدریس و اعطای مدرک به دانشپژوهان خود طبق استاندارد اقدام کنند.
۲- مسترترینر با گذراندن دوره حداقل کوچینگ مقدماتی و سوپروایزری و مشارکت با یک مسترترینر و موسسه باتجربه صورت گرفته و مدارک تحتنظر موسسه باتجربه صادر شده.
هزینه حق عضویت این افراد در انجمن بینالمللی ۱۰۰ یورو است.
۳- این افراد میتوانند بعد از گذراندن حداقل دوره مقدماتی کوچینگ و سوپروایزری مستقیم مسترترینر شوند اما حداقل ۳۰ درصد تدریس آنها توسط موسسه باتجربه صورت بپذیرد و با مشارکت موسسه درآمدزایی کنند.
فرق مستر ترینیر و سطح مدرسی در این است که مستر ترینر علاوهبر برگزاری کارگاه و تدریس میتواند مدرک نیز صادر کند.
نکته جالب این است که برای گذراندن این دورهها و رسیدن به سطح ۵ و گرفتن مدرک داخلی و بینالمللی رسمی (و رسیدن به سطح مربیگری) نیازی به داشتن مدرک تحصیلی و آکادمیک خاصی نیست، صرفا برای گرفتن نمایندگی موسسه نیاز به مدرک لیسانس (تمامی رشتهها) است.
با مدرک داخلی میتوان عضو انجمن انالپی ایران و آسیا شد و مدرک خارجی عضو انجمنهای بینالمللی و اروپایی شد.
انالپی در دستان وزارت علوم
اتفاق جالب دیگری که در عرصه انالپی و موسسه مذکور رخ داده همراهی وزارت علوم است. این وزارتخانه برای دانشپژوهان این موسسه شرایط اخذ سه مدرک را فراهم کرده است: مدرک MBA، BBA، POSTBBA. برای گرفتن هرکدام از اینها گذراندن ۴۰۰ ساعت دوره لازم است.
این مدرک دارای ترجمه دادگستری، آلمانی و انگلیسی است.
همچنین وزارت علوم به دانشپژوهان این موسسه کارت دانشجویی با بارکد و هولوگرام قابلپیگیری به نام ASAC میدهد.
چقدر میگیری حالم را خوب کنی؟
گردش مالی این موسسات قابلتوجه است. این موسسات غالبا خدمات خود را آنلاین، آفلاین (درقالب پکها) و در بستر فضای مجازی ارائه میدهند، لذا با توجه به نوع ارائه خدماتشان و عدم شفافیت در اطلاعات، ارزیابی درآمدشان سخت است.
اما میتوان با اطلاعاتی که گاهی خودشان منتشر میکنند به یک تصویر کلی از آن برسیم، برای مثال یکی از معروفترین این دورهها در پنل مدرس خود تعداد دانشجویانش را از سال ۹۹ تا بهمن ۱۴۰۰، ۱۴۴۸۶۵ نفر اعلام کرده، از طرفی میانگین قیمت دورههای این موسسه دومیلیون و ۵۰۰هزار تومان است که با ضرب این دو عدد به رقم ۳۶۲ میلیارد و ۱۶۲میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میرسیم.
این رقم درآمد احتمالی این موسسه در دوسال اخیر است! همچنین با بررسی فقط یکی از دورههای یک موسسه معروف دیگر به رقم قابلتوجهی رسیدیم، طبق ادعای خود موسسه، در سال ماهی دوبار و با ۱۶۰نفر در هر برگزاری دوره مذکور برپا میشود و هزینه دوره دومیلیون تومان است، درمجموع درآمد این موسسه صرفا از این دوره در سال ۱۴۰۰، هفتمیلیارد و ۶۸۰میلیون تومان است، البته اعداد بهدستآمده با توجه به سبک زندگی لوکس این دوستان چندان دور از ذهن نیست.
مشاورههای خصوصی: جلسهای دومیلیون ناقابل!
این موسسات علاوهبر برگزاری دورهها و ارائه پکیجها، مشاورههای خصوصی نیز به افراد میدهند.
برای یک جلسه مشاوره خصوصی موسسه «ک. و» یک تا دومیلیون تومان باید پرداخت شود، همچنین تعرفه مشاوره تلفنی موسسه «ع. ذ» نیز ۵۰۰ هزارتومان است.
این درحالی است که فارغالتحصیلان روانشناسی و مشاوره برای ارائه خدمات و شروع فعالیت در حوزه تخصصی خود باید پروانه نظام روانشناسی داشته باشند.
از مهمترین شرایط لازم برای دریافت پروانه، داشتن دو مدرک تحصیلی در دو مقطع پیوسته در رشته روانشناسی یا مشاوره است، همچنین افراد متقاضی بعد از مصاحبه حضوری در سازمان نظام روانشناسی و داشتن شرایط دیگر پروانه برای آنها صادر میشود و اجازه فعالیت خواهند داشت.
طبق مصوبه دولت نرخ جلسات مشاوره در سال ۱۴۰۰برای مشاوران کارشناسیارشد ۱۳۰ هزار تومان و برای مشاوران مقطع دکتری ۱۸۷ هزار تومان است.
غیرقانونی است! هرگونه مداخله روانشناختی بدون پروانه نظام روانشناسی غیرقانونی است!
هم نتیجه ضرب و تقسیم عدد نجومی است و هم ربط و ارتباط مدرک تحصیلی مدرسان این دورهها با علم روان درمانگری فاصلهای شبیه کره زمین تا مریخ دارد.
درباره گردش مالی و پولهای جابهجاشده با توجه به ارائه آنلاینی و آفلاینی این محتواها، مهمترین سوال این است که آیا این گردش مالی زیرنظر ساختارهای رسمی اقتصادی کشور است؟ آیا از این موسسات متناسب با درآمدشان مالیات گرفته میشود؟
اما قضاوت درباره مدرک تحصیلی و محتواهای ارائهشده در آن جای تامل دارد.
موسساتی که بهراحتی با اسم توسعه فردی، هر نوع مشاورهای را از موفقیت، کوچینگ، درمان افسردگی، لاغری و حتی مداخله در مشکلات جنسی و خیانت زوجین پوشش میدهند.
برای مداخلات روانشناختی، شفافترین و قابلاعتمادترین مسیر، مراجعه به کلینیکهای روانشناسی است اما درکنار این مسیر فضای بهوجودآمده که تا اینجای گزارش سعی در بهتصویر کشیدن قسمتی از آن را داشتیم، هم از نظر صلاحیت تخصصی و هم از لحاظ گردش مالی جای سوال دارد.
در این زمینه با امین رفیعزاده، معاون آموزشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران گفتوگو کردهایم.
او در اینباره توضیح داد: «طبق قانون مجلس شورای اسلامی که به تایید شورای نگهبان هم رسیده است، ارائه خدمات مشاوره و روانشناختی باید حتما از سازمان مشاوره و روانشناسی پروانه کار و همچنین حداقل کارشناسیارشد در رشتههای مشاوره و روانشناسی را داشته باشد.
هر چیزی که به غیر از این عنوان رخ دهد، خلاف قانون و دخالت بیجا در روند درمان است که ابعاد حقوقی داشته و قابلپیگیری قانونی است.»
همچنین وی صدور هرگونه مجوز از هر نهاد دیگری را خلاف نص قانون و غیرمجاز میداند.
رفیعزاده با تاکید بر غیرقانونی بودن هرگونه فعالیت روانشناختی بدون پروانه سازمان نظام مشاوره و روانشناختی، دخالت در حیطه رواندرمانی را اینگونه تعریف کرد: «هر آن چیزی که مستقیما با ذهن و روان آدمی در ارتباط باشد، در حیطه مداخلات روانشناختی است و درصد قابلتوجهی از این دورهها قطعا مداخلات غیرقانونی در حیطه روانشناختی است و امکان پیگیری قانونی وجود دارد.
برای رفع خلأ قانونی و سروسامان گرفتن این فضا باید نهادهای دولتی، نیروی انتظامی، قوه قضائیه، نظام روانشناسی، تعزیرات حکومتی، سازمانهای مربوط به درمان مخصوصا سازمان بهداشت و درمان باید طی جلسات و هماندیشی به بررسی این خلأ بپردازند.
تبعات این خلأهای قانونی نهتنها درزمینه تهدید روند درمانی افراد است، بلکه مشکلات عدیده درازمدت روانشناختی و اجتماعی را به بار میآورد، اساسا این گرایشها که بهعنوان روانشناسی زرد از آنها یاد میشود با تقویت حس خودشیفتگی و نارسیستی افراد و با گزارههایی شبیه موفق شوید، نیروهای خود را آزاد کنید و... بهعلت عدم روند درمان صحیح، افراد در اوج احساسات رها شده و متعاقبا با مشکلات روانی مثل افسردگی، اضطراب، عدم اعتمادبهنفس، مشکلات رفتاری و شناختی و... مواجه میشوند.
بنابراین نهتنها مشکلی از آنها حل نشده، بلکه مشکلات جدیدی نیز به آنها اضافه شده است.»
قدرت برآمده از ثروت نیروی محرکه روانشناسی زرد
با جستوجویی ساده در پیج و صفحات دورههای توسعه فردی میتوان شناختی کلی از مخاطبان این دورهها بهدست آورد.
غالبا مخاطبان آنها جوانان هستند. علت رغبت بالای مخاطبان به این دورهها را رفیعزاده اینچنین توضیح میدهد: «وقتی افراد دارای بحرانهای روانی و مشکلات رفتاری هستند برای رفع مشکلاتشان به هر راهحلی متوسل میشوند.
این گرایشها با استفاده از این فرصت و با دادن امیدهای واهی و بیاساس، وعدههای دروغین برای حل مشکلات در کوتاهترین زمان، مخاطبانی را برای خود جذب میکنند.
از آنجا که درمان واقعی هم رخ نداده معمولا اثرات این دورهها دوام ندارد و اساسا رواندرمانی امری پیچیده و علمی است اما روانشناسی زرد با توجه به پول و قدرتی که در دست دارد، راه ناصحیحی را پیش گرفته است.»
نکته قابلتوجه دیگر همین قدرت برآمده از ثروت این گرایشهاست.
وجود شبکه ارتباطی بین مدرسان این دورهها و افراد مشهور و سلبریتیها جای تامل دارد.
آنچه به ذهن متبادر میشود وجود ارتباط خاص و پیچیده این مجموعهها با بدنه قدرت و ثروت در جامعه است. کافی است دنبالکنندههای این پیجها را بررسی کنید، درصد قابلتوجهی از آنان افراد مشهور و ثروتمندند که اسم آنها در پیجهای مشابه قابلرویت است.
یقینا در وهله اول تکرار اسامی خاص با جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالا موضوع خاصی نیست اما با رصد ارتباط آنان با هم سوالی مهم در ذهن شکل میگیرد.
آیا بین این افراد با گردش مالی عجیب این دورهها ارتباطی وجود دارد و سوال مهمتر اینکه سهم همین ارتباط در تقویت روانشناسیهای زرد چه مقدار است؟
اثرات جانبی این دورهها
الیزابت اسکات درباره کتاب «راز» مینویسد: «گرچه این کتاب میتواند خوشبینی و امکان تغییر را در افراد زنده کند، ولی مثلا این ادعا که «ما خودمان مشکلات را برای خودمان میسازیم» نمیتواند توضیح دهد که وقتی کسی در فقر شدید متولد میشود، چگونه او خود خالق این شرایط برای خویش بوده است؟ او همچنین بیان میدارد که قانون جذب از نظر علمی ثابت نشده است.
همچنین ادعاهای علمی این کتاب بهویژه درباره فیزیک کوانتم توسط دانشمندان مختلف مانند کریستوفر چابریس و دانیل سایمونز و نیز فیزیکدان دانشگاه هاروارد لیسا رندل رد شده است.
ماری کارمیشل و بن رادفورد هم بیان داشتهاند که «راز» فاقد هرگونه پایه علمی است.
در آن کتاب آمده است: فکر و ذهن انسان دنیای اطراف او را شکل میدهد و نقش مقتدرانه و بهسزایی در آفرینش دنیا دارد.
[خلق یا خلقت (create) شکلدهی زندگی] و در دیگر جای از کتابچنین آرده که هر طور احساس(fed) کنید، همان را دریافت و نصیب خود میکنید، نه آنچه را که دربارهاش فکر میکنید و این تناقض حاکی از ضعف در تبیین مساله است.»
اساسا انسانها در خلأ و بدون هیچربط و نسبتی با دیگران و جامعه زندگی نمیکنند.
انسانها درونشبکهای از روابط هستند؛ روابط خانوادگی و اجتماعی که تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در آن غیرقابلاجتناب است.
هر فردی با توجه به شرایط زیسته، بستر خانوادگی و فرهنگی خود باید بهدنبال رواندرمانگر باشد.
چشمپوشی از واقعیت زندگی و ساختار روانی فرد و تاکید بیاندازه برخوشحال و شاد بودن در زندگی از واقعیت زیسته به دور است، انسان متعادل انسانی است که تمام احساسها را تجربه کند، گفتمان درست از شما نمیخواهد ابرقهرمان در احساسات و زندگی باشید، شما انسان هستید و در دنیایی واقعی با تزاحم منافع زیست میکنید، بنابراین تجربه احساسهای منفی نیز جزئی از زیستن سالم است.
ظهور و بروز این دورهها فارغ از ابعاد مالی و تشکیک در مبانی علمی آن در بستر فضای مجازی همراه است با تبلیغ سبکی از زندگی لاکچری. ۵ دقیقه دیدن تیزرهای انگیزشی دورهها مملو از تصاویر فوقالعاده و آبورنگدارشان کافی است تا با خودمان بگوییم بیخیال، ۸۰۰ هزار تومان که دیگر پولی نیست به امتحانش میارزد! مخاطب ناخودآگاه خود را بهجای دختر غرق در آرامشی میگذارد که رو به طلوع آفتاب درحال مراقبه است یا خود را بهجای مربی میگذارد از خانهای ۷۰ متری طی پنجسال به خانهای ۷۰۰ متری رسیده است.
خانم و آقا! لطفا با هم بسازید
سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۱۸کد مطلب: 794145
یک رابطه را زمانی میتوان سالم دانست که ارتباطی خوب در آن جریان داشته باشد. زوجین وقتی ارتباط خوب را متوقف میکنند، در نهایت ممکن است به قطع رابطه منجر شود. در واقع تا زمانی که ارتباط حسنه کم و بیش وجود دارد میتوانید مشکلاتی را که با آنها روبهرو هستید حل کنید. واقعیت این است بسیاری از ما زمان کافی را صرف فکر کردن در مورد آنچه واقعاً در یک رابطه برای ما مهم است، نمیکنیم. پس دقایقی وقت بگذارید و این مطلب را بخوانید.
خانم و آقا! لطفا با هم بسازید
به گزارش جهان نيوز به نقل از جوان، روابط سالم بر اساس سازش شکل گرفته و ساخته میشود.
با این حال برای اطمینان، آنچه برای شریک زندگی شما مهم است را تشخیص دهید.
دانستن اینکه چه چیزی واقعاً برای شریک زندگی شما مهم است میتواند راه درازی را به سمت ایجاد حسن نیت و جو سازش پیش ببرد.
از طرف دیگر، برای شریک زندگی شما نیز مهم است که خواستههای شما را تشخیص دهد و شما آنها را به وضوح بیان کنید.
در زندگی مشترک برنده شدن به نفع خودتان را هدف قرار ندهید.
اگر با این نگرش به طرف مقابل خود نزدیک شوید که همه چیز باید مطابق با میل شما باشد، در این صورت، رسیدن به سازش دشوار خواهد بود.
احترام به دیدگاه طرف مقابل
گاهی اوقات این نگرش ناشی از برآورده نشدن نیازهای شما در دوران جوانی است، یا ممکن است سالها رنجش انباشته شده در رابطه به نقطه جوش رسیده باشد.
خوب است در مورد چیزی اعتقاد قوی داشته باشید، اما شریک زندگی شما نیز سزاوار شنیده شدن است.
پس به طرف مقابل و دیدگاه او احترام بگذارید و یاد بگیرید چگونه تعارض را با احترام حل کنید، چراکه تعارض در هر رابطهای اجتنابناپذیر است، اما برای قوی نگه داشتن یک رابطه، هر دو نفر باید احساس کنند که شنیده شدهاند.
هدف برنده شدن نیست، بلکه حفظ و تقویت رابطه است. مطمئن شوید که منصفانه مبارزه میکنید.
تمرکز خود را روی موضوع مورد نظر نگه دارید و به طرف مقابل احترام بگذارید. بحث را بر سر چیزهایی که قابل تغییر نیستند، شروع نکنید.
استفاده از جملات مؤدبانه
همیشه و در همه حال به یاد داشته باشید که به شریک زندگی خود حمله کلامی نکنید، بلکه از جملات مؤدبانه برای بیان احساسات خود استفاده کنید.
به عنوان مثال به جای گفتن جمله «عزیزم! تو باعث میشوی احساس بدی به من دست دهد»، بهتر است بگویید: «همسرم! وقتی این کار را میکنی احساس خوبی ندارم.» به جای نگاه کردن به درگیریها یا کینههای گذشته و سرزنش کردن، روی کارهایی تمرکز کنید که اکنون میتوانید برای حل مشکل انجام دهید.
تمایل به بخشش داشته باشید. اگر مایل نباشید یا نتوانید دیگران را ببخشید، حل تعارض غیر ممکن است.
اگر مزاجتان شعلهور شد، استراحت کنید. قبل از گفتن یا انجام کاری که پشیمانتان میکند، بهتر است چند دقیقهای را به کاهش استرس اختصاص دهید تا آرام شوید.
آمادگی برای فراز و نشیبهای زندگی
همیشه به یاد داشته باشید که دارید با کسی که دوستش دارید بحث میکنید.
بدانید چه زمانی باید چیزی را رها کنید. اگر نمیتوانید به توافق برسید، مخالفت کنید! اگر تعارض به جایی نمیرسد، میتوانید انتخاب کنید که درگیر شوید و ادامه دهید.
برای فراز و نشیبهای زندگی آماده باشید. مهم است که بدانیم در هر رابطهای فراز و نشیبهایی وجود دارد.
شما همیشه در یک صفحه مسطح و صاف نخواهید بود.
گاهی اوقات ممکن است یکی از شرکای زندگی مشترک با مشکلی دست و پنجه نرم کند که او را تحت فشار قرار میدهد مانند مرگ یکی از اعضای نزدیک خانواده یا رویدادهای دیگری مانند از دست دادن شغل یا مشکلات شدید سلامتی و... این قطعاً میتواند بر هر دو نفر رابطه به عنوان دو شریک زندگی تأثیر بگذارد و ارتباط با یکدیگر را دشوار کند.
مشکلات را سر شریک زندگیتان آوار نکنید
ممکن است ایدههای متفاوتی در مورد مدیریت امور مالی یا تربیت فرزندان داشته باشید.
افراد مختلف به طور متفاوتی با استرس کنار میآیند و سوء تفاهمها میتواند به سرعت به ناامیدی و عصبانیت تبدیل شود.
بخوانید: زنده ماندن در دوران سخت با ایجاد انعطافپذیری! مشکلات خود را سر شریک زندگیتان آوار نکنید.
استرسهای زندگی میتواند ما را زود رنج کند.
دعوای اینچنینی ممکن است ابتدا احساس رهایی داشته باشد، اما به آرامی رابطه شما را مسموم میکند.
راههای سالمتری برای مدیریت استرس، عصبانیت و ناامیدی خود بیابید.
برای تغییر آمادگی داشته باشید
گاهی شرایط برعکس میشود و تلاش برای یافتن راهحل میتواند مشکلات بیشتری را ایجاد کند.
هر فردی با مشکلات و مسائل به روش خود کنار میآید.
به یاد داشته باشید که شما یک تیم هستید.
ادامه حرکت رو به جلو با هم میتواند شما را از نقاط سخت عبور دهد.
هر از چند گاهی به مراحل اولیه رابطه خود نگاه کنید.
لحظاتی که شما دو نفر را به هم نزدیک کرد به اشتراک بگذارید.
نقطهای را بررسی کنید که در آن شروع به دور شدن کردید و سپس تصمیم بگیرید که چگونه میتوانید با هم کار کنید تا آن تجربه عاشق شدن را دوباره زنده کنید.
برای تغییر آماده باشید.
تغییر در زندگی اجتنابناپذیر است و چه با آن همراه شوید و چه با آن بجنگید، اتفاق خواهد افتاد.
انعطافپذیری برای انطباق با تغییراتی که همیشه در هر رابطهای رخ میدهد ضروری است و به شما امکان میدهد در زمانهای خوب و بد با هم رشد کنید.
اگر برای رابطه خود به کمک دیگری نیاز دارید، سعی کنید هر از چند گاهی با فرد معتمد و مطمئن تماس بگیرید و گفتگو کنید.
گاهی اوقات مشکلات در یک رابطه برای شما به عنوان یک زوج بسیار پیچیده یا طاقت فرسا به نظر میرسد.
زوج درمانی یا صحبت با یک دوست قابل اعتماد، با یک شخص صمیمی یا حتی با یک مشاور خوب قطعاً میتواند کمک کننده باشد.
به باور این کارشناس، دلایل دیگری هم وجود دارد.
یکی از آنها «تجربه غذایی» است.
به این معنا که ممکن است گاهی یک ماده غذایی را در یک زمان نامناسب به فرزندانمان پیشنهاد بدهیم و باعث شویم آنها تجربه و حال خوبی نسبت به آن ماده غذایی پیدا نکنند.
البته گاهی هم در ترکیب غذای پیشنهادشده به کودکان دچار اشتباه میشویم! به این معنا که اگر از روز اول فرزندانمان را به سمت فستفود و تنقلاتی مثل چیپس ببریم ناخودآگاه ذائقه آنها را سوق دادهایم به اینجور غذاها.
شیوع چاقی، شتاب سرطان
اقلیم و جغرافیا هم در الگوی غذایی هر جامعهای تاثیر دارد هرچند یک اقلیم، ذائقه غذایی را بهصورت قطعی به ما تحمیل نمیکند اما یک مولفه مهم است.
به این معنا که اگرچه صددرصد بر الگوی غذایی ما حاکمیت ندارد اما میتواند تاثیرگذار باشد.
این مولفه میزان دسترسی ما به غذا را تعیین میکند و به همین دلیل موثر است اما اساسا چقدر باید نگران این تغییر ذائقه باشیم؟ فارغ از بحثهای هویت فرهنگی مگر چه اتفاقی میافتد ما بهجای آبگوشت، پیتزا بخوریم؟
کوروش جعفریان میگوید: «رفتارهای غذایی ما یکی از منشأهای بیماری در ایران است. نگاه کنید به رشد بیماری قلبی در ایران که هشداردهنده است.
شیوع چاقی و شتاب سرطان نشانههای مهم این اتفاق است. بین ۶۰ تا ۶۵درصد از مرگهایی که در دنیا به دلیل بیماریها اتفاق میافتد به غذا مربوط است! این در حالی است که هنوز در کشورمان چیزی به نام هدف تغذیهای وجود ندارد.
در کشورهای دیگر ممکن است این هدف اینگونه صورتبندی شود که بهعنوانمثال قرار است تا پنج سال دیگر میزان کلسترول مردم جامعه ۲درصد پایین بیاید و سیاستهای معطوف به تغذیه براساس این هدف تعیین میشود اما در ایران اساسا چنین چیزی وجود ندارد.»
_copy_to_clipboard
نقراض آبگوشت
سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۲۰کد مطلب: 794227
چشم چشم که کنید در راسته یک خیابان معمولی میتوانید بیشمار اغذیه فروشی های رنگارنگ را مشاهده کنید، مغازههایی که در کمتر از ۱۰ دقیقه روی میز شما یک غذای فست فودی میگذارند.آیا ذائقه غذایی ما تغییر کرده؟ آیا باید منتظر انقراض غذاهای سنتی باشیم؟
انقراض آبگوشت
به گزارش جهان نيوز به نقل از جام جم، حتی اگر اعتمادی هم به رشد چشمگیر فستفودیها نداشته باشید این افزایش حضور مغازهها را میتوانید در آمار و اعداد رسمی ارائهشده هم ببینید.
تنها یک فقره آماری مربوط به دو سال پیش نشان میدهد فقط در شهر مشهد در هر ۱۸ متر بهصورت میانگین یک واحد فست فود ایجاد شده است.
این قصه تنها محدود به این شهر نیست که نتایج آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوار هم با جمعیت آماری قابلتوجه (حدود ۶۰ هزار خانوار) نشان میدهد بیش از ۴۸ درصد افراد در یک ماه از فستفود و همچنین ۴۱درصد آنها از غذای بیرون استفاده کردهاند.
فارغ از همه معایب غذاهای فست فودی در سلامت جسمی ما سوال این است که آیا باید منتظر رختبستن غذاهای سنتی از سفره جامعه ایرانی باشیم؟ آیا در ذائقه غذایی متولدان نسلهای اخیر جایی برای غذای آبگوشت باقی مانده است یا باید آبگوشت را غذای در حال انقراض بنامیم؟ اصلا چه چیزی ذائقه غذایی ما را شکل میدهد و غذا چقدر گره خورده به هویت ایرانی ما؟
آبگوشت همچون تختجمشید
فستفودها در حال تصاحب سفرههای جهانند! چیزی که به آن یکسانسازی سلیقه هم میگویند. حذف غذاهای سنتی از سبد غذایی محدود به ایران هم نیست که کل دنیا به نوعی با این خطر روبهروست.
دکتر کوروش جعفریان، متخصص تغذیه و رژیمغذایی و استاد دانشگاه علومپزشکی تهران معتقد است هرچند در این میان از تغییر فرهنگ گریزی نداریم و یکی از شاخههای مهم فرهنگی هم مربوط به فرهنگ غذایی است اما «هر کشوری که قدرت بیشتری دارد توان غلبه فرهنگ غذاییاش به کشورهای دیگر بیشتر است.
متاسفانه حالا کشورهای غربی در این حوزه قدرت بیشتری دارند و باعث شده الگوی غذایی خصوصا نسل تازه در ایران را تغییر دهد.»
اما اساسا باید غذا را بخشی از هویت خودمان بدانیم؟ جعفریان میگوید: «این درست که نباید خیلی تعصبی به این مسائل نگاه کرد اما غذا بخشی از هویت ماست.
همانطور که میراث معنوی یا سازههای تاریخی ما بخشی از هویت فرهنگی ما را تشکیل میدهند غذاها هم شکلدهنده بخشی از این هویت ایرانی ما هستند.
به همین دلیل درست مثل همان مولفههای هویت فرهنگی باید در حفظ غذاهای سنتی هم تلاش کنیم.
در بسیاری از کشورهای دیگر هم این اتفاق میافتد و غذاهای سنتی همپای غذاهای وارداتی در منوی غذایی شهروندان قرار دارد.»
بردههای صنعت غذا
پشت ترغیب ما به غذاهای آماده و فستفودی یک بازار عجیب مالی نهفته است و این در حالی است که اگر بخواهیم براساس سلامت بسنجیم غذاهای سنتی ایرانی عمدتا غذاهای سالمی هستند.
درحالحاضر تکنولوژی کمک میکند که ارزش غذایی ما بالاتر برود و در ارتقای سلامت کمککننده است اما کوروش جعفریان معتقد است همانقدر که تکنولوژی میتواند غذای ما را به سمتی ببرد که ارزش آن از چیزی که هست بیشتر شود، میتواند به سمتوسویی هم ببرد که از چیزی که هست بسیار بدتر شود!
او به جامجم میگوید: «متاسفانه اغلب مواد غذایی که به شکل فستفود میبینیم ارزش غذایی پایین و انرژی بالایی دارد که این بهواسطه فوتوفن صنعتی است که قصد دارد به نوعی ما را برده این غذاها کند.
وقتی مواد غذایی را مملو از شیرینی یا شوری یا حتی رنگ میکنند انگیزه همین است. وقتی یک قطعه چیپس زیر دندان شما خرد میشود و صدا میدهد از نگاه این صنعت حسابشده است.
یا رنگ پفک رنگی است که روی آن سالها کار روانشناسی شده برای جذابیت بیشتر مشتری.»
ذائقه غذایی چطور شکل میگیرد؟
آمارها میگوید اقبال به غذاهای فستفودی نسبت به گذشته در ایران افزایش داشته است.
آمار اتحادیه اغذیهفروشیها هم این موضوع را تایید میکند. با این رویه اما شاید تا چند سال دیگر از غذاهای سنتی ایرانی تنها یک نام باقی بماند و بس اما سوال دیگر این است که چه چیزی ما را به سمت فستفودها سوق داده و چه چیزی ذائقه غذایی ما را تشکیل میدهد؟ استاد دانشگاه علومپزشکی تهران معتقد است مولفههای بسیاری در شکلگیری ذائقه ما دخالت دارد.
او به جامجم میگوید: «یکی از مهمترین آنها الگوی غذایی مادر در دوران بارداری است که فوقالعاده در تمایلات غذایی فرزندان تعیینکننده است.
حتی مطالعاتی صورت گرفته که نشان میدهد الگوهای غذایی مادربزرگ هم در این حوزه موثر است.
درواقع بر پایه علم اپیژنتیک این گزاره درست به نظر میرسد.
به این معنا که ما هر چه تجربه میکنیم در دل ژنهای ما نهادینه میشود و بهنوعی به خاطره ژنهای ما سپرده و باعث میشود ما در آینده به آن سمت حرکت کنیم.»
همافزایی یک هیأت و مسجد با صاحبخانه کردن 7 خانواده +عکس
طلبه 31 ساله دزفولی با همافزایی توان مسجد شهدای کربلا و هیأت روضةالزهرا(س) توانسته در قالب اقدامات جهادی، گرههای بزرگی از مشکلات مردم باز کند.
همافزایی یک هیأت و مسجد با صاحبخانه کردن 7 خانواده +عکس
خبرگزاری فارس ـ حوزه مسجد و هیأت ـ امیرحسین کسائی: مناطق جنوبی کشور به خصوص استان خوزستان به دلیل مشکلات ناشی از دوران دفاع مقدس، دچار محرومیتها و کمبودهای بسیاری است. اتفاقاتی که در برخی از مناطق بیش از باقی جاهاست. این روزها گروههای مردمی بسیاری در قالب هیأتها، مساجد و گروههای جهادی برای کمکرسانی به مردم و محرومیتزدایی فعال شدهاند.
تصویری از عزاداری ماه محرم هیأت روضةالزهرا(س) شهرستان دزفول
هیأت خانگی که مشکلگشای مردم شد
یکی از این گروهها، هیأت روضةالزهرا(س) شهرستان دزفول است که از سال ۹۰ با مجالس خانگی سیار متولد شد. این هیأت در مناسبتهای مختلف ولادت و شهادت مجلس برپا میکرد؛ تا اینکه در سال ۹۳ یک حسینیه در این شهرستان به آنها پیشنهاد داد تا جلسات خود را یکی کنند و از این به بعد با هم مجلس برپا کردند. اینطور شد که این هیأت به حسینیه شهدای کربلا رفت. حجتالاسلام مصطفی محجوبزاده، امام جماعت مسجد شهدای کربلا و مسئول هیأت روضةالزهرا دزفول در این خصوص میگوید: «حسینیه کربلا در مجموع ۳۶ متر مساحت داشت و در محرم آن سال فضای کنار حسینیه را هم سقف زدیم و مجلس گرفتیم. به لطف اهل بیت(ع) هر شب بالغ بر هزار نفر جمعیت داشتیم. با این استقبال مردم تصمیم گرفتیم فضای کناری حسینیه را هم به محیط اصلی بیفزاییم و فضا را به مسجد تبدیل کنیم.»
حجتالاسلام محجوبزاده در همایش سراسری «نشر خوبیها» امام جماعت نمونه کشوری انتخاب شد
فضای مسجد به ۱۰۰۰ مترمربع ارتقا یافت
این تصمیم با استقبال مردم و خیرین مواجه شد؛ به طوری که تاکنون ۵ منزل کناری دیگر این مسجد نوپا هم خریداری شده است و در مجموع، مسجدی دو طبقه با زیربنای ۱۰۰۰ مترمربع احداث شده است. محجوبزاده که متولد سال ۶۹ است و با دورههای گذرانده شده خود در زمینه کار تشکیلاتی تبحر خاصی دارد، در این فضای مسجد توانسته طلاب دیگر را جذب کند و با هرکدام یک کار تربیتی را به پیش ببرد. او میگوید: «در حال حاضر ۵ طلبه در فضای مسجد مشغول به کار هستند که هرکدام یک کار را پیش میبرند. یکی از طلاب ۱۳ـ۱۴ حلقه تربیتی را زیرنظر دارد که در زمینههای حفظ قرآن، تجوید و مهارتآموزی در برهههای زمانی مختلف فعالیت میکنند. در این حلقهها به دختران آشپزی و کیکپزی و به پسران، مهارتهای شغلی آموزش داده میشود که بتوانند در سالهای بعدی کاری برای خود دست و پا کنند. به پدران و مادران و زوجها نیز آموزشهای تربیتی و مشاورهای ارائه میشود.»
گروه جهادی هیأت روضةالزهرا(س) در زمان سیل جنوب کشور با استقرار در منطقه آهودشت کمکرسان مردم شد
برکت همافزایی مسجد و هیأت
تمام این برکات و خیرات ناشی از دست به دست هم دادن هیأتیها و مسجدیهاست. خلأیی که در دیگر شهرها هم وجود دارد و متاسفانه هیأتها از مساجد دور شدهاند و هرکدام پایگاه مستقلی برای تشکیل دادهاند که اگر کنار هم باشند، بازوان پرقدرتتری برای کارها خواهند شد.
بگذریم و به کارهای جهادی هیأت روضةالزهرا(س) بپردازیم. محجوبزاده میگوید: «گروه جهادی قدرتمندی ذیل مسجد و هیأت راهاندازی کردیم. گروهی که عملاً مانند یک قرارگاه فعالیت میکند. در زمان سیل جنوب کشور ما در منطقه آهودشت مستقر شدیم که منطقهای میان شوش و اهواز و اطراف رودخانه دز و کرخه است. این قرارگاه ما محل مراجعه هیأتها و مساجد و گروههای دیگر بود و تمام کمکها از طریق ما در منطقه توزیع میشد. در زمان زلزله کرمانشاه نیز گروه جهادی ما در این منطقه، حمام و سرویس بهداشتی میساخت. ما با ماشین شخصی به این منطقه میرفتیم و فرضاً در روستای «کوئیک عزیز» برای تمام مردم حمام و سرویس بهداشتی ساختیم.»
کارگاه تولید ماسک هیأت روضه الزهرادر ابتدای شیوع کرونا ۶۰ نفر را شاغل کرد
خدماترسانی این گروه جهادی در دوران کرونا به مردم
این گروه جهادی هماکنون نیز در منطقه دزفول، محل مراجعه گروههای جهادی مختلف است و از محل این گروه کمکهای خود را توزیع میکند. این طلبه ۳۱ ساله میگوید: «کمکهای خادمیاران رضوی، بنیاد برکت و ... را جهتدهی میکنیم تا به دست نیازمندان واقعی برسند. گروه جهادی ما درآمد خاصی ندارد، اما از اعتماد مردم و نهادهای کمکرسان برخورداریم و زمانی که فراخوانی میدهیم، کمکهای خوبی جمع میشود. در ابتدای شیوع ویروس کرونا، کارگاه تولید ماسک ایجاد کردیم که ۶۰ نفر در آن شاغل شدند و در برهه کوتاهی ۴ هزار ماسک تولید کردیم. در آن زمان در بیمارستان شهر دزفول که قطب درمانی خوزستان است، موکب خدمترسانی ایجاد کرده بودیم که دمنوش و آش فراسودمند و ... به دست بیماران میرساندیم.»
مهدی تدینی مداح این هیأت در حال فعالیت در گروه جهادی
۴۰۰ خانواده نیازمند زیر پوشش مسجد
۴۰۰ خانواده محروم و نیازمند شهر دزفول و حاشیهنشین آن، چندسالی است که کمتر دغدغه زندگی و معیشت خود را دارد؛ چون مسجد شهدای کربلا و هیأت روضةالزهرا(س) آنها را زیر پوشش قرار دادهاند و در مناسبتهای مختلف به آنان کمکهای فراوان دارند. محجوبزاده میگوید: «با کمک مردم و خیرین توانستیم این ۴۰۰ خانوار را زیر پوشش داشته باشیم و گرهگشای مشکلات آنان باشیم.»
طرح اطعام ضیافت علوی از ابتکارات هیأت روضةالزهرا(س)
طبخ و توزیع ۳۴ هزار پرس غذا در عید غدیر
یکی از ابتکارات این هیأت که در سطح کشور نیز گسترش یافت، برپایی ضیافت بزرگ غدیر است که از یک هفته قبل از عید غدیر برای جشن و پخت غذا در این ایام کار خود را آغاز میکنند. این طلبه میگوید: «سال گذشته به همت هیأت و برکت این همافزایی در شهرستان دزفول، در روز عید غدیر بیش از ۳۴ هزار پرس غذای نذری آماده و بین مردم محل و همچنین مردم محروم حاشیه شهر توزیع شد.»
ساخت خانه برای نیازمندان شهرستان دزفول
ساخت ۷ باب خانه برای نیازمندان
مهدی تدینی، مداح سرشناس خوزستانی، ذاکر اصلی و ثابت این هیأت است که در فعالیتهای جهادی نیز حضور و تلاش گستردهای دارد. حجتالاسلام محجوبزاده میگوید: «یکی از اقدامات مسجد و هیأت ما ساخت خانه برای محرومان و نیازمندان است و تاکنون توانستهایم ۷ خانه را برای مردم نیازمند شهرستان ساخته و تحویل دهیم. در حال حاضر نیز در حال ساخت یک واحد مسکونی در یکی از شهرکهای منطقه هستیم تا به یک خانواده نیازمند تحویل شود.»
توزیع ۴ مخزن ۱۰۰۰ لیتری آب در منطقه شهیون
یکی از عرصههای مهم خدمترسانی این مسجد، کمک به رفع مشکل بیآبی در این منطقه است. این امام محله میگوید: «در منطقه شهیون شهرستان دزفول که ۶۰ درصد جغرافیای منطقه را شامل میشود، به دلیل مشکل صعبالعبور بودن آب، برق و گاز دچار کمبود است. در ماههای اخیر با محوریت حجتالاسلام موسیزاده، امام جماعت مسجد این منطقه چهار مخزن ۱۰۰۰ لیتری آب در مجموع به ارزش ۸ میلیون تومان تهیه کردیم و توسط این روحانی که از قبل شناسایی کرده بود، میان خانوادههای نیازمند روستا توزیع کردیم. مشکل عمده این منطقه پراکنده بودن ساکنان است که رفع این کمبودها را با معضل همراه میکند.»
اینها همه برکاتی است که به واسطه دست به دست دادن ظرفیتهای هیأت و مسجد محقق شده است، موضوعی که اگر در نقاط دیگر کشور هم رخ دهد، قطعاً منشأ خیرات و برکات خواهد شد.