eitaa logo
دانشگاه مجازی
525 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
در این دانشگاه مدرکی نیست، ان شاء الله علمی باشد. ارتباط با ادمین: @shirvani_shiri
مشاهده در ایتا
دانلود
تکذیب ادعای خروج ۷۰ میلیارد دلار از کشور ‌در ۱.۵ سال گذشته ۴ دی ۱۴۰۱، ۲۰:۱۱  4011004131۰ نظر، ۵ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار سخنگوی بانک مرکزی گفت: ادعا و دروغ منتشر شده مبنی بر خروج ۷۰ میلیارد دلار از کشور به کانادا در ۱.۵ سال گذشته به هیچ وجه با آمار اقتصادی و منطق عقلانی سازگاری ندارد.  به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، مصطفی قمری‌وفا، سخنگوی بانک مرکزی، امشب در صفحه شخصی خود نوشت: ‌ادعا و دروغ منتشر شده در ‎روزنامه اطلاعات مبنی بر خروج ۷۰ میلیارد دلار از کشور به کانادا در 1.5 سال گذشته به هیچ وجه با آمار اقتصادی و منطق عقلانی سازگاری ندارد.  به گفته قمری وفا، بررسی آمارهای سرمایه‌گذاری خارجی مستقیم وارده به کانادا نیز نشان می‌دهد این ادعا، پوچ است. وی با بیان اینکه ‏انتشار این ادعاهای گمراه‌کننلار از کشورده و نادرست در برخی روزنامه‌ها جای تامل دارد، اضافه کرد: ‌گزارش تکذیب این ادعای فاقد منطق عقلانی و ناسازگار با واقعیات اقتصادی، روز آینده‌ منتشر می‌شود.
عشق من پاییز آمد مثل پار باز هم ما بازماندیم از بهار کانال عصر ایران در تلگرام احتراق لاله را دیدیم ما گل دمید و خون نجوشیدیم ما باید از فقدان گل خونجوش بود در فراق یاس مشكی‌پوش بود یاس بوی مهربانی می‌دهد عطر دوران جوانی می‌دهد یاس‌ها یادآور پروانه‌اند یاس‌ها پیغمبران خانه‌اند یاس در هر جا نوید آشتی‌ست یاس دامان سپید آشتی‌ست در شبان ما كه شد خورشید؟ یاس بر لبان ما كه می‌خندید؟ یاس یاس یك شب را گل ایوان ماست یاس تنها یك سحر مهمان ماست بعد روی صبح پرپر می‌شود راهی شب‌های دیگر می‌شود یاس مثل عطر پاك نیت است یاس استنشاق معصومیت است یاس را آیینه‌ها رو كرده‌اند یاس را پیغمبران بو كرده‌اند یاس بوی حوض كوثر می‌دهد عطر اخلاق پیمبر می‌دهد حضرت زهرا دلش از یاس بود دانه‌های اشكش از الماس بود داغ عطر یاس زهرا زیر ماه می‌چكانید اشك حیدر را به راه عشق معصوم علی یاس است و بس چشم او یك چشمه الماس است و بس اشك می‌ریزد علی مانند رود بر تن زهرا گل یاس كبود گریه آری گریه چون ابر چمن بر كبود یاس و سرخ نسترن گریه كن حیدر كه مقصد مشكل است این جدایی از محمد مشكل است گریه كن زیرا كه دخت آفتاب بی‌خبر باید بخوابد در تراب این دل یاس است و روح یاسمین این امانت را امین باش ای زمین نیمه‌شب دزدانه باید در مغاك ریخت بر روی گل خورشید خاك یاس خوشبوی محمد داغ دید صد فدك زخم از گل این باغ دید مدفن این ناله غیر از چاه نیست جز دو كس از قبر او آگاه نیست گریه بر فرق عدالت كن كه فاق می‌شود از زهر شمشیر نفاق گریه بر طشت حسن كن تا سحر كه پر است از لخته خون جگر گریه كن چون ابر بارانی به چاه بر حسین تشنه‌لب در قتلگاه خاندانت را به غارت می‌برند دخترانت را اسارت می‌برند گریه بر بی‌دستی احساس كن گریه بر طفلان بی‌عباس كن باز كن حیدر تو شط اشك را تا نگیرد با خجالت مشك را گریه كن بر آن یتیمانی كه شام با تو می‌خوردند در اشك مدام گریه كن چون گریه ابر بهار گریه كن بر روی گل‌های مزار مثل نوزادان كه مادر‌مرده‌اند مثل طفلانی كه آتش خورده‌اند گریه كن در زیر تابوت روان گریه كن بر نسترن‌های جوان گریه كن زیرا كه گل‌ها دیده‌اند یاس‌های مهربان كوچیده‌اند گریه كن زیرا كه شبنم فانی است هر گلی در معرض ویرانی است ما سر خود را اسیری می‌بریم ما جوانی را به پیری می‌بریم زیر گورستانی از برگ رزان من بهاری مرده دارم ای خزان زخم آن گل در تن من چاك شد آن بهار مرده در من خاك شد ای بهار گریه‌ بار نا امید ای گل مأیوس من یاس سپید
كتاب «ده روز با داعش» اثر تحقيقي يورگن تودنهوفر روزنامه‌نگار آلماني است كه لايه‌هاي عميق‌تري از داعش را نشان مي‌دهد. اين كتاب نتيجۀ تحقيقات ميداني و اينترنتي تودنهوفر در يك دورۀ تقريبا هفت‌ساله (از 2007 تا 2014) است. علی عبداللهی و زهرا معین‌الدینی کتاب را ترجمه کرده‌اند و ناشر آن انتشارات کوله‌پشتی است. کانال عصر ایران در تلگرام تودنهوفر براي شناخت بنيادگرايان مسلمان به عراق رفته بود كه كم‌كم گروه داعش متولد شد و او مطالعاتش را روي داعش متمركز كرد. نگارش اين كتاب در زماني به پايان رسيد كه داعش هنوز در سوريه فعال بود. تودنهوفر بابت اين كتاب و نيز بابت گزارش‌ها و تحليل‌هايش از شرايط عراق و سوريه، در چشم سياستمداران آلماني و كلاً در جهان غرب روزنامه‌نگار چندان محبوبی نيست ولي او به نظر خودش كوشيده است تا ريشه‌هاd تروريسم در جهان اسلام را منصفانه براي افكار عمومی جهان غرب ترسيم كند. یورگن تودنهوفر آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند برخي از سياستمداران آلماني به‌ او لقب «دوست بشار اسد» را اعطا كرده‌اند ولي تودنهوفر خودش را روزنامه‌نگاري می‌داند كه در طريق كشف حقيقت است و در اين راه به نداي وجدانش گوش داده است. او هر جنگي را غير منصفانه مي‌داند و در هيچ جنگي، يكي از طرفين را كاملا بري از خطا و ديگري را كاملا خطاكار نمي‌داند. تولد داعش تودنهوفر صريحا مي‌گويد «داعش فرزند جنگ عراق در سال 2003 ميلادي است.» وي در فصل اول كتابش، با گزارشي موجز و روشن، نشان مي‌دهد كه داعش چگونه به وجود آمد. نخستين ديدار تودنهوفر با يكي از جنگجويان داعش در اوت 2007 رقم مي‌خورد: رامي، دانشجوي 27 ساله رشتۀ تاريخ، به اين دليل كه نيروهاي آمريكايي مادرش را در برابر چشمان او به ضرب گلوله كشته بودند، به تروريست‌های داعش پيوسته بود. رامي از تودنهوفر مي‌پرسد «شما اگر جاي من بوديد چه مي‌كرديد؟» و تودنهوفر به خوانندۀ كتابش مي‌گويد: «اتخاذ مواضع شرافتمدانه دربارۀ مقاومت و تروريسم، وقتي آدم خودش در رفاه و صلح كل زندگي مي‌كند، كار ساده‌اي است. آيا به قدر كافي در اين مسئله تامل كرده‌ايم كه در درون كسي كه كمربند انفجاري به خودش مي‌بندد و به هوا مي‌رود، پيش از اين اقدام چه اتفاقي افتاده است؟» آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند رامي به تودنهوفر مي‌گويد: اگر شماها بساط حمله و تحقيرتان را برچينيد و بس كنيد، اگر شما از سرزمين‌هاي ما بيرون برويد، آن وقت القاعده هم خودبه‌خود گورش را گم مي‌كند.» اما پيدايش داعش، مطابق گزارش تودنهوفر، چگونه رخ داد؟ از سال 2003 ابومصعب الزرقاوي، اردني 37 سالۀ سني‌مذهب، شخص اول القاعده در عراق مي‌شود. زرقاوي تا پيش از حملۀ آمريكا به عراق، با حزب «توحيد و جهاد»ش قصد داشت شاه اردن را از تخت به زير كشد اما وقتي كه ديد حكومت عراق سرنگون شده و دولت آمريكا صد دام نهاده‌‌ست پي كشتن صدام، به عراق آمد و دوهزار جنگجوي عراقي را دور خود جمع كرد و از درِ كشتار تروريستي شيعيان و پليس‌هاي عراقي درآمد. در پاييز 2004، گروه ترور او «شعبۀ القاعده در عراق» نام گرفت و به اين ترتيب، زرقاوي شخص اول القاعده در عراق شد. البته در كنار القاعده، نيروهاي اجتماعي ديگري هم عليه آمريكايي‌ها مبارزه مي‌كردند ولي واشنگتن نياز داشت از زرقاوي شيطاني پليد بسازد تا ادامۀ حضورش در عراق براي افكار عمومي ايالات متحده موجه باشد. بنابراين از او تروريستي ساختند كه همه‌جا حضور دارد. قساوت زرقاوي در كشتار مردم غيرنظامي به حدي بود كه سرانجام ايمن الظواهري، نمايندۀ بن‌لادن، با ارسال نامه‌اي به زرقاوي، اظهار ناراحتي كرد كه در حملات انتحاري افراد وي، غير نظاميان بيش از حد لازم به قتل مي‌رسند. بيشتر قربانيان نيز شيعه بودند نه آمريكايي. اگرچه در ژوئن 2006، آمريكايي‌ها با دو بمب پانصد پوندي زرقاوي را در بعقوبه راهي ديار عدم كردند ولي نبرد نيروهاي القاعده ادامه پيدا كرد. پس از اين واقعه، گروه «القاعده در عراق» به گروه «دولت اسلامي در عراق» تغيير نام داد. ابومصعب زرقاوی
با ادامه‌يافتن حملات تروريستي، نيروهاي آمريكايي به تدريج دچار خستگي شدند و از كشف سلاح‌هاي كشتار جمعي هم خبري نبود. در نتيجه آمريكا استراتژي‌اش را عوض كرد و با پرداخت‌هاي سرسام‌آور، با قبايل سني ازهم‌پاشيده يك قرارداد نظامي بست و آن‌ها را مسلح كرد تا نيروهاي بدنام «دولت اسلامي در عراق» را عقب برانند. در سال 2011 كه نيروهاي آمريكا به مراكز پشتيباني خود عقب‌نشيني كردند و حضورشان در عراق كمتر شد، گروه‌هاي شبه نظامي سني، كه تا پيش از آن از حمايت مالي آمريكا در مواجهه با «دولت اسلامي» برخوردار بودند، به حال خود رها شدند. دولت عراق هم كار چنداني براي بهبود معيشت آنها انجام نمي‌داد. اعضاي سابق حزب بعث هم در شرايط سياسي و معيشتي بدي به سر مي‌بردند. پس از اينكه دولت اسلامي عراق (نيروهاي زرقاوي) تضعيف شد، ديگر آمريكايي‌ها به نظاميان سني پولي پرداخت نمي‌كردند. دوباره شمار زيادي از جوانان سني بيكار و بي‌پول شده بودند. در آوريل 2010، سركردگان دولت اسلامي عراق، ابوايوب المصري و ابوعبدالله الرشيد البغدادي در حملات هوايي آمريكا كشته شدند. تكامل داعش با قاچاق اسلحه در مه ‌2010 دكتر ابوبكر البغدادي 38 ساله، رهبري باقي‌مانده نيروهاي اين گروه را بر عهده گرفت. در اين زمان، دولت اسلامي عراق هنوز زيرمجموعۀ القاعده بود. در سال 2011، برخي از فرماندهان ارتش صدام به گروه دولت اسلامي عراق ملحق شدند و اين گروه شديدا تقويت شد. پس از اينكه جنگ مسلحانه عليه بشار اسد آغاز شد و موفقيت‌هايي هم به دست آورد، ابوبكر بغدادي سازمان جبهه‌النصره را با رهبري ابومحمد الجولاني در پايان سال 2011 در سوريه تاسيس كرد. اما چون القاعده و شعبه عراقي دولت اسلامي، در سوريه محبوبيت چنداني نداشتند رابطه جبهه‌‌النصره و گروه ابوبكر بغدادي مخفي ماند. عربستان و قطر و آمريكا و فرانسه و انگليس كه در تلاش بودند حكومت بشار اسد را سرنگون كنند، پول و سلاح فراواني به سوريه ارسال كردند؛ سلاح‌هايي كه به نظر نويسندۀ كتاب، باعث شدند از دل يك رشته‌تظاهرات مسالمت‌آميز، يك جنگ داخلي بيرحمانه و ويرانگر سر بر آورد. به هر حال سلاح‌ها با موافقت دولت آمريكا، در كانتينرها و محموله‌هاي عظيم، با كشتي و هوايپما راهي تركيه و از آن‌جا هم به سوريه صادر شدند. مسيرهاي كوچك‌تر قاچاق اسلحه بعدها از لبنان و سپس از عراق شكل گرفت. سلاح‌ها تحويل اپوزيسيون مسلح بشار اسد داده مي‌شد ولي تودنهوفر مي‌گويد كشورهاي غربي و عربي اين را خوب مي‌دانستند كه بعدها همين سلاح‌ها به دست نيروهاي تروريستي خواهد افتاد. آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند در نتيجۀ اين وضع، در سوريه بازار پررونق و سودآور تجارت اسلحه شكل گرفت و اغلب سلاح‌هاي ارسال شده براي اپوزيسيون ميانه‌روي حكومت اسد، به سازمان‌هاي نزديك به القاعده فروخته شد. "خیرینِ فردی" هم از كويت و عربستان مبالغ هنگفتي پول، ميليون‌ها اسلحه و انبوهي از جنگجويان را روانه سوريه كردند. طبيعتا بخش اعظم اين پول و سلاح به دست گروه‌هاي افراطي افتاد. تا سال 2013، جبهةالنصره آن قدر در سوريه قدرت گرفت كه ابوبكر بغدادي لازم دانست به طور علني توضيح دهد كه جبهة‌النصره چيزي غير از دولت اسلامیِ عراق در سوريه نيست. سپس او از ابومحمد جولاني درخواست بيعت كرد ولي جولاني از اين كار سر باز زد و ترجيح داد با رهبر القاعده، ايمن الظواهري، بيعت كند تا تشكيلاتش در سوريه شعبه‌اي بزرگ از يك مركز باشد نه شعبه‌اي از يك شعبه. ظواهري از بغدادي خواست النصره و دولت اسلامي عراق كماكان از هم جدا باشند تا هر يك از اين دو سازمان بتواند بر مناطق تحت كنترل خود تمركز كند. بغدادي اين درخواست را نپذيرفت و اعلام كرد از اين به بعد النصره بخشي از داعش يا همان دولت اسلامي عراق است. ظواهري و جولاني از او تبعيت نكردند، بغدادي رسما از القاعده گسست و جولاني را جزو خوارج و مرتد اعلام كرد. اين فتواي بغدادي باعث شد نيمي از جنگجويان النصره جولاني را ترك كنند و به سوي بغدادي در عراق بروند و با او بيعت كنند. رقه و شمال شرقي سوريه تحت‌كنترل بغدادي قرار گرفت و او نام گروه خود را از «دولت اسلامي عراق» به «دولت اسلامي در عراق و شام» تغيير داد. البته بعدها اين نام را كوتاه كرد و فقط «دولت اسلامي» را باقي گذاشت؛ چراكه معتقد بود داعش محدودۀ جغرافيايي ندارد و جهاني است. تودنهوفر مي‌نويسد وقتي كه بغدادي رسما خليفۀ دولت اسلامي شد، 6 ميليون نفر در حوزۀ دولت اسلامي زندگي مي‌كردند. بازگشت به تصوير كلاسيك مسلمان بنيادگرا تا پيش از حادثۀ يازده سپتامبر، تلقي اكثر متخصصان بنيادگرايي اسلامي در جهان غرب اين بود كه بنيادگرايان مسلمان غالبا آدم‌هاي فقير و نافرهيختۀ جوامع اسلامي‌اند كه در افغانستان و الجزاير و ساير كشورهاي اسلامي (و گاه غيراسلامي) مشغول مبارزه مسلحانه‌اند.
پس از حادثۀ يازده سپتامبر فاطمه مرنيسي، محقق جهان عرب، با بسياري از زندانيان آن واقعه مصاحبه كرد و نتايج گفت‌وگوهاي او با بنيادگرايان مسلمان در آغاز قرن بيست‌ويكم، تصوير مسلمان بنيادگرا را به كلي متفاوت از قرن بيستم ترسيم كرد. بنيادگرايان تروريستي كه مرنيسي با آن‌ها مصاحبه كرده بود، غالبا از خاستگاه اجتماعي و پايگاه طبقاتي متوسطي برخوردار بودند و سطح تحصيلات و همچنين ميزان رفاه خانواده‌شان بالاتر از آن چيزي بود كه پيشاپيش تصور مي‌شد. بنابراين محققان "بنيادگرايي" در جهان غرب به اين نتيجه رسيدند كه بنيادگرايان و تروريست‌هاي جهان اسلام را نه در طبقات فرودست و محروم جهان اسلام يا جهان غرب، بلكه بايد در اقشار گوناگون طبقۀ متوسط كشورهاي غربي و اسلامي پيدا كنند. اما تصويري كه يورگن تودنهوفر از تروريست‌هاي وهابي و شبه‌وهابي، چه پيش از پيدايش داعش و چه پس از پيدايش آن، در كتابش ترسيم مي‌كند، كم‌وبيش همان تصوير كلاسيك بنيادگراي مسلمان را براي خواننده تداعي مي‌كند. تودنهوفر در فصل نخست كتاب بر اين نكته تاكيد دارد كه جوانان مسلمان سني‌مذهب قبايل گوناگون عراق، در اثر فقر مالي به همكاري با آمريكا براي نابود كردن نطفۀ داعش در عراق روي آوردند ولي وقتي كه ديگر از پرداخت‌هاي مالي آمريكايي‌ها خبري نشد، در اثر فقر و بيكاري به تدريج به داعش پيوستند. آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند فصل سوم كتاب «ده روز با داعش» حاوي چت‌هاي اينترنتي تودنهوفر با مبارزان اروپايي داعش است كه اكثر آن‌ها هم آلماني هستند. اين گفت‌وگوها در مجموع نشان مي‌دهد كه اعضاي اروپايي داعش، از حيث خاستگاه اجتماعي و موقعيت طبقاتي و سطح فرهنگي، وضعيت مطلوبي در جوامع اروپايي ندارند و در مجموع به لحاظ طبقاتي و فرهنگي جزو اقشار فرودست و مستضعف‌اند. اينكه چرا چنين امري مجددا در بافت اجتماعي گروه‌هاي افراطي و تروريست جهان اسلام حادث شده، البته سؤالي است كه پاسخ‌دادن به آن چندان آسان نيست ولي شايد كاسته‌شدن از شمار شهروندان عربستانيِ تروريست‌هاي سني‌مذهب جهان اسلام در دهۀ اخير، يكي از علل اين امر باشد. بسياري از زندانيان حادثۀ يازدهم سپتامبر، شهروندان عربستان يا كشورهاي اسلامي مرفه‌تر قارۀ آفريقا بودند اما داعشي‌ها، جوانان دوران فلاكت اقتصادي عراق و سوريه يا مسلمانانِ اروپايي‌ِ حاشيه‌نشيني بودند كه تمام دردشان توهين جهان غرب به اعتقادات اسلامي نبود بلكه طعم نابرابریِ اقتصادي در جوامع سرمايه‌داري را نيز كاملا چشيده‌اند و از اين موضوع عميقا رنج برده‌اند. علاوه بر اين، بايد به اين نكتۀ مهم نيز توجه داشت كه زندانيان سياسي پس از حادثۀ يازده سپتامبر، كه فاطمه مرنيسي با جمعي از آن‌ها گفت‌وگو كرده بود، در قياس با لشكر انبوه داعش و جبهةالنصره، جمع قليل و كم‌شماري بودند و طبيعتا وضعيت اقتصادي و فرهنگي آن‌ها نمي‌تواند تصوير كاملي از بافت اجتماعي افراطيون تروريست جهان اسلام ترسيم كند. با اين حال، نكتۀ جالب اين است كه بسياري از اين افراد به هيچ‌وجه قبول ندارند كه تروريست اند.
🔘 مگه سیستم آموزش و پرورش ژاپن خیلی خفن نبود!؟ 🔹️ پس چرا چهارمین مصرف کننده فیلم پورن معرفی شدن!؟ ⚠️عاقبت سند ۲۰۳۰ همینه عزیزان ـــــــــــــــــــــــ پایگاه خبری صابرین نیوز↙️ 🆘@sabreenS1_official