به گفته معاون دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر، برپایی دو دوره نمایشگاه «یاریگران زندگی» برای نمایش اقدامات دستگاههای پیشگیری از اعتیاد از سوی بخشهای دولتی و غیردولتی، بسیار امیدوارکننده بود.
جمالو گفت: تمامی دستگاهها با نمونه کوچک شده خدمات و اقداماتشان به نمایشگاه آمدند و این شکل بهترین شکل پیشگیری بود که به نمایش گذاشته شد.
وی ادامه داد: در هر آلودگی باید سه رکن مهم «محیط آلوده، عامل آلودگی و میزبان آسیبپذیر» را در نظر بگیریم، در سالهای اخیر، هر سه رکن دچار تغییرات بسیاری شدهاند و چالشهای جدیدی را پیش روی خانوادهها و مسئولان این حوزه قرار داده است.
معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای ستاد مبارزه با موادمخدر تصریح کرد: از منظر «محیط آلوده»؛ تا دیروز شاید بچههای ما محیط زندگیشان در خانواده و خویشاوندان بود ولی امروز فرزندان با وجود بستر فضای مجازی، به همه ابعاد جغرافیایی دسترسی دارند.
جمالو ادامه داد: از منظر «عامل آلودگی» نیز، ما در گذشته با چند نوع محدود از عامل آلودگی روبرو بودیم ولی امروز با ۱۴۷۰ نوع ماده مخدر در دنیا روبرو هستیم که هر روز هم به اسامی آن اضافه میشود.
وی افزود: از منظر «میزبان آسیبپذیر»؛ در گذشته بچهها با خودساختگی و قدرت تصمیمگیری بالاتری بزرگ میشدند اما امروز فرصت تابآوری در فرزندان کمتر شده است و با کوچکترین مشکل کم میآورند؛ لذا باید بتوانیم فرزندانمان را بهعنوان میزبان در برابر آسیب مواد مخدر واکسینه کنیم، چرا که محیط آلوده و عامل آلودگی تحت کنترل ما نیست.
به گزارش روابط عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر؛ این مقام مسئول در ستاد مبارزه با مواد مخدر در ادامه؛ هدف از برگزاری این نمایشگاه را ایجاد فضایی پیشگیرانه نسبت به آسیبهای اجتماعی به ویژه اعتیاد عنوان کرد و گفت: این رویداد بهمنظور زنده نگاه داشتن فضای پیشگیری و نمایش دستاوردهای دستگاههای دولتی و غیردولتی در مسیر پیشگیری از آسیبها است که قرار است آبان هر سال برگزار شود؛ چرا که برای موفقیت بیشتر باید تمامی دستگاهها و سازمانهای مردمنهاد در کنار یکدیگر قرار گیرند.
اگر یک انسان دستش را بدهد تا صورتش را جراحی کند؛ آیا شما صورت او را تحسین خواهید کرد؟
قطعا خیر
اگر کسی چشمش را بدهد تا قدش را بلند کند آیا شما قد او را تحسین خواهید کرد؟
قطعا خیر
اگر کسی روانش را نابود کند تا موهایش را زیبا کند آیا شما موهای زیبایش را تحسین میکنید؟
قطعا خیر
پس موقع بررسی یک دستاورد باید هزینه آن را حساب کنیم و اگر هزینه غیرمنطقی بود قطعا آن دستاورد را "دستاورد" نمینامیم حتی اگر در ظاهر آوردهای داشته باشد.
ممکن است کشوری تمام ارزشها را نابود کند تا بازارش رونق پیدا کند. (کشورهای غربی)
ممکن است کشوری فرهنگش را نابود کند تا اقتصاد گردشگریاش رونق پیدا کند. (امارات)
ممکن است کشوری آبرویش را نابود کند تا نفت ارزان داعش را بخرد. (ترکیه)
ممکن است کشوری استقلالش را نابود کند تا صادراتش رونق پیدا کند. (کره و ژاپن)
ممکن است کشوری رای و نظر و مشارکت مردم را نابود کند تا اقتصاد نفتیاش رونق پیدا کند.
(دیکتاتوری سعودی)
ممکن است کشوری ظلم کند، استثمار کند، استعمار کند و... تا قدری ثروت کسب کند. (آمریکا و انگلیس و فرانسه و...)
ممکن است کشوری سلاح بفروشد برای کشتن کودکان تا GDPاش بالا رود. (آمریکا)
کشوری که بتواند بدون حراج استقلال و عزت و فرهنگ و آبرو و انسانیت و... به دستاوردهای اقتصادی برسد کجاست بهجز ایران؟
هر کس هنگام مقایسه اقتصاد ایران با سایر کشورها هزینههایی که آن کشورها دادهاند را در نظر نگیرد خواسته یا ناخواسته در حال فریب دادن شماست.
سفید پوستها از معاهدات صلح با سرخپوستها شدیداً استقبال میکردند، شرط پذیرش معاهدات صلح جا به جایی و مهاجرت سرخپوستها بود. البته سفیدپوستها در برابر امضای این معاهدات به سرخپوستها سیب زمینی و لحاف هدیه میدادند. این سیب زمینیها و روکشها در درمانگاههای اروپایی به میکروب انواع بیماریها از جمله وبا، طاعون، دیفتیری، حصبه، سل و کولیرا آغشته شده بودند تا سرخپوستها را بدون اندک زحمتی از بین ببرند، یک جنگ بیولوژیکی تمام عیار. فرمانده انگلیسی «جفری امهرست» در گفتوگو با «هنری بواکیه» خواست تا پتوهای آلوده به آبله را برای سرخپوستها بفرستد، او هم در پاسخ گفت: تلاش میکنم تا روکشهای آلوده را به آنها هدیه بدهم، خودم هم احتیاط میکنم تا مبتلا نشوم. این گونه بود که شیطان به اروپاییها دیکته کرد تا کوتاهترین روش و خبیثاتهترین راه را برای از بین بردن سرخپوستها در پیش بگیرند. ترور بیولوژیک سازمان یافته ۸۰ درصد سرخپوستها را در چند دهه از بین برد. سپس نوبت به کشتار رسید، استعمارگران برای هر کسی که سرخپوست میکشت و سر او را میآورد جوایزی در نظر گرفته بود، سر مرد ۱۰۰ پوند، سر زن ۵۰ پوند و طولی نکشید که شکارچیان سر در سراسر قاره منتشر شدند و سر انسانهای زیادی را از تن جدا و آنها را روی ارّابههای چوبی تلنبار کردند، و پوست سر آنها را میکندند. بسیاری از استعمارگران افتخارشان این بود که لباسها و کفش هایشان از پوست سرخپوستها تهیه شده است