هدایت شده از روشنا
⭕️ آنچه این بیماری از بچههایمان دزدید
🔻 وقتی اولینبار خبر تعطیلی مدارس در زمستان سال گذشته اعلام شد، اکثر بچهها خوشحال بودند. اما نمیدانستند این «تعطیلی» با هر چیزی که پیش از این بهعنوان تعطیلی برایش شادی کرده بودند، فرق دارد. حالا بعد از ماهها خانهنشینی، پاندمی دیگر برای آنها یک اتفاق نیست، بلکه بخش ماندگاری از تجربۀ زندگیشان است. چیزی است که آنها را از لذتها و فرصتهای مهم کودکیشان محروم کرده؛ دوستانشان، بازیهایشان، جنبوجوش و سرزندگیشان را گرفته؛ و غمانگیز اینکه معلوم نیست تا کی قرار است ادامه داشته باشد.
🔻 مدرسه اغلب کلِ جهان بیرون است. محلی که ارتباطاتشان در آنجا به والدینشان وابسته نیست، جایی که میکوشند و شکست میخورند و بعد میکوشند و موفق میشوند. مدرسه جایی است که دوست میشوند، دشمن خونی میشوند و دوباره دوست میشوند. مدرسه جایی است که بچههایم دختر یا پسر من نیستند: خودشان هستند و هر روز به دنبال کشف خود میروند.
🔻 من روانشناس رشد نیستم؛ فقط یک مادرم. اما همیشه گمان کردهام رشد مستقیم، بیوقفه و پرشتاب حالتِ عادیِ کودکان در حال رشد است. همانطور که یک کوسه ماهیِ زنده باید شنا کند، کودک زنده هم مدام باید در حال جنبوجوش و حرکت باشد. وقتی حرکت رو به جلو متوقف میشود، حتماً یک جای کار میلنگد. بدون مدرسه، بخش عمدۀ این پیشرفت، یادگیری و چانهزنیهای زنگ تفریح -در واقع بخش مهمی از زندگی کودک در خارج از خانه- از بین میرود. و روز به روز تعداد بیشتری از ما درمییابیم که شاید بناست برای مدت زیادی بدون مدرسه باشیم.
🔻 تاکنون چیزهای زیادی را تسلیم کرونا کردهایم، معلوم است دنیای بیرون فرزندانمان هم در آن میان بوده است و بخشی از سلامت روانشان و بیشتر لذتهایشان. از تمام اینها دست کشیدهایم، بیآنکه اصلاً متوجه باشیم. حالا باید با این حقیقت کنار بیاییم تا زمانی که دوباره اوضاع بسامان شود. / ترجمان
#آموزش_مجازی
#تربیت
🌓 روشنا
🆔 https://eitaa.com/roshana_ir
🆔 https://rubika.ir/roshana_ir