هدایت شده از [ ♡قـنـوت♡ ]
014-Namahang-Marham-Jalili-Bayatei-www.Ziaossalehin.ir-t.mp3
3.46M
من دلتنگم :)
به خدا که ندیدن تو برای من دشواره ....
این دلتنگی 💔
واسه غربت جمعه که بوی بارون داره ....
من می ترسم🙂
که نمبینمت آخر و عمرم بگذره با مهجوری...🚶🏿♂
دردم اینجاست
که تحمل هر غمی آسونه اما وای از دوری.....🥀😭
#الهمعجـللولیڪالفـرج 💔
♡🌱
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اخرین لحظات شهید عماربهمنی
یادش گرامی وراهش پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
درلحظهیشهادت
لبخندزیباییبرلبانشبود
بعدهاپیغامدادوگفت:
اینبالاترینافتخاربودڪہمن
درآغوشامامزمان(عج)جاندادم
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده❤️
هدایت شده از [ ♡قـنـوت♡ ]
💔
#هوالعشق
سربههوارا
سربهزیرمےکند
عشقعجیباستعجیب...
#حرمدافعانحرم
#اسطورهبچههاۍجنوبشهر ♥️
♡🌱
وقتی وارد سوریه شدیم برای عرض ادب به بارگاه حضرت زینب و حضرت رقیه رفتیم...🕌..
.وقتی حسابی دلمان ابری و دیدگانمان بارانی شد ..🌦.عهد کردیم که تا جان دربدن داریم نگذاریم حریم آل الله ذره ای غبار شرک داعشی بگیرد .
💠.بعد از اون رفتیم و در گردان و دسته خود مستقر شدیم .فرداصبح برای شناسایی محیط پیرامون حرکت کردیم 🚶
هنوز چندقدمی نرفته بودیم که دیدم محمود پوتین هایش را از پا درآورد و باپای برهنه به راه افتاد ..
. محمود بدون پوتین و ما با پوتین و مدام میپرسیدیم چرا اینکارو میکنی آقامحمود...🤔
هنوز چند متری بیشتر نرفته بودیم که دیدیم محمودنشست و شروع به گریه کرد 👤😭
..هرچی اصرار میکردیم بلندنمیشد چندنفری زیر بغلش و گرفتیم و بلندش کردیم ..بلندبلند گریه میکرد😭😭😭 و میگفت؛:
خدایا حضرت زینب چطور این مسیر سنگلاخی رو با پای پیاده با بچه های کوچک راه رفته😭😭😭 اونوقت من چندمتر بیشتر نمیتونم راه برم😔😔 ...اونجا به ما گفت: #رفقا بیایین تا اونجاکه میتونیم سنگها رو از جلوی پای شیعیان برداریم ...👌
همانطور که اباعبدالله شب عاشورا خارهای اطراف خیمه ها رو برمیداشت که توپای بچه ها و اهل حرم نرود...🏳
🌹خاطره ی یکی ازهمرزمان #شهید_مدافع حرم محمود مراداسکندری🌹
🆔
🍂🌾🍂🌾🍂🌾
🔸 بزرگ_مرد_ڪوچک
بچــــــــه بود
اونقدر برای اومدن
به جبهه التماس ڪرد
ڪہ کلافه شــــــدم
کارش شده بود گریه و التماس..😭
آخــر سر
فرستادمش مخـابرات
تا بےسیم چی بشہ
رفت آموزش دید و برگشت
اتفاقا شد بےسیم چی خودم...🍀
یه شب توے عملیات
آتیش دشمن زیاد شد
همہ پناه گرفتنــد
همہ خوابیدند روی زمین
یه لحظه این بچه رو دیدم،
بےسیم روی دوشش نبود
فڪر ڪردم از تـرس
پرتش ڪرده روی زمین
زدم توی سرش و گفتم :
بےسیــم ڪو بچـہ ؟!💦
عصبانے بودم کہ با دست
بہ زیر بدنش اشـاره کرد
دیدم بےسیم رو گذاشته زمین
و روش خوابیــــده
نگاهم ڪرد و گفت :
اگه من ترڪش بخورم
یکے دیگـــــــه
بےسیم رو بر میداره
ولی اگه بےسیم ترکش بخوره
از ڪار میفتــه ،
عملیات لنگ مےمونـــه...🌸
مخــــم تاب برداشت
زبونم بند اومده بود از فکر بلندش ...💎
🌾🍂🌾🍂🌿🍂
اللّٰهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِى فِيهِ مَشْكُوراً، وَذَنْبِى فِيهِ مَغْفُوراً، وَعَمَلِى فِيهِ مَقْبُولاً، وَعَيْبِى فِيهِ مَسْتُوراً، يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ
روز بیست وششم مهمانی♥️
خدایا من تلاش کردم توی این ماه شبیه آدم خوبا باشم،بخشیدن گناهم به دستِ خودتِ،فقط تویی که کم من رو زیاد میبینی وعیبم رو خوبی جلوه میدی فقط تو انقدر دوستم داری که باهر گناهی بازم پای درد دلم میشینی..ای بهترین شنوا با شنیدنت دلگرمم کن
دست ما خالیست بی چون وچرا ما را ببخش
🌱 📿
رفیقی خوبه ؛
که بویِ دنیا نده ...
رفیقِ شفیق ما باشید
چه در دنیا و چه در عقبی
#دو_رفیق_دو_شهید
#شهید_ابراهیم_احمدینژاد
#شهید_علیرضا_حیدرینژاد
سلام، صبح و عاقبتمون مثال شهدا
دعا كنيد شهیــــــد "باشيم"
نه اينكه فقط شهیــد "بشويم".🌹
اصلا تا شهیــد نباشيم،
شهیـــد نمي شويم.
تا حالا فكر كرده ايد،
پشت بعضي دعاهاي شهادت، 🌹
يك جور فرار از كار و تكليف است.
سريع شهیـــد شويم تا راحت شويم! اما ...
دعا كنيد قبل از اينكه شهیــــد بشويم، يك عمر شهیـــد باشيم.
مثل حاج قاسم سلیمانی که رهبر به او می گویند تو خودت شهیـــــد زنده ای برای ما.🌹
مثلاً هشتاد سال
شهیـــــد باشیم ...!!!!
مثل سردار همدانی که قبل ازانقلاب علیه طاغوت مبارزه کرد ..در جنگهای کردستان جندین بار تا پایِ شهادت رفت
در هشت سال دفاع مقدس تقریبا در تمام عملیاتها حضور داشت وچندین بار مجروح شد..پس از ان وارد فضای سازندگی شد .جوانان زیادی را تربیت و اماده جهاد کرد.. در سرکوب فتنه 88 علمداربود.
بااین همه باز عطشش خاموش نشد
دنبالِ شهادت می دوید تا پس ازسه سال در سوریه به ارزوی خودش رسید
از دید حقیر سردار همدانی واقعا عشق کرد خوشا به حالشان
شهیــــد كه "باشيم"، خودش مقدمه
مي شود تا شهیـــد هم "بشويم".
ان شاءالله🍀
اللهم الرزقنی توفیق الشهادة
مردان خدایی که جبهه را به پشت میزنشینی ترجیح دادند
🔹همـسـر شـهیـد سید احمد رحیمی میگوید: پیکرش بهطور کامل سوخته و اسـتخوانهایش درهم شـکسـته بود، بعد از دیدن پیکرش دیگر آرام و قرار نداشتم. در خواب به سراغم آمد و دلسـوزانه گفت؛ چرا این قدر ناراحتی؟ من از اینکه تو با دیدن جنازه ام اذیت شـدی ناراحتم! بعد با حالتی خاصی گفت، باور کن قبل از شـهادت تعداد زیادی تانک عراقی را منهدم کردم و لحظه شـهادت هیچ چیز نفهمیدم. چرا که حضرت اباالفضل(ع) در کنارم بود و آقا امام زمان (عجل الله) در بالای سـرم نشستـه بودند.
🔹به دلیل کفایت و مديريت خوب سید احمد رحیمی، چندين بار پيشنهاد استانداري خراسان به او داده شد ولي هر بار پيشنهاد را رد میکرد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری که اشک رهبر انقلاب و شهید سردار سلیمانی را درآورد
مرز ما عشق است، هر جا اوست، آن جا خاک ماست
سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی میکند
هرکه را صبح شهادت نیست، شام مرگ هست
بی شهادت، مرگ با خسران چه فرقی میکند.
..