می خواستم دلم را گره بزنم و دخیل کنم به شبکه های ضریحت...
همان ضریح خیالی درون ذهنم که امید دارم روزی ساخته خواهد شد...
اما قبل از آن دست دلم را به تاری از زلفت گره میزنم، چرا که هر تار زلفت حبلی است تا خود درخت سدرة المنتهی...
واعتصموا بحبل الله...
#میلاد_امام_حسن_مجتبی
#ماه_رمضان
هدایت شده از [ ♡قـنـوت♡ ]
.یا حسن جان💚
قلبم را
دانه دانه کردہ ام
ریخته ام بر مزارت
فردا
همه ی کبوترها آن حوالی
عاشقت میشوند...
#میلادکریم_اهل_بیت
♡🌱
هدایت شده از [ ♡قـنـوت♡ ]
💠دعاى روز پانزدهم ماه مبارک رمضان💠
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِكَ یا أمانَ الخائِفین.
خدایا روزى كن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان و بگشا سینهام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت اى امان ترسناكان
#التماس_دعا 🙏
ای کاش یک ماسک هم به ما میدادید،
که نفسمان بدجور، گیر است!
دنیای ما،
آلودۀ انواع سلاحِ شرافتکُش گشته؛
که آخر هم نه شهیدمان میکند،
نه مفقودالأثر،
نه جانباز!
فقط با نفسهایی تنگ از گناه،
ذرهذره آبمان میکند،
از خجالت و شرم..
#ماه_رمضان
#شهدا_شرمنده_ایم
خاطره ای از زندگی شهید حسینعلی اکبری:
بوی عطر عجیبی داشت😍
نام عطر رو که میپرسیدیم جواب سربالا می داد..
شهید که شد توی وصیت نامه اش نوشته بود:
به خدا قسم هیچ وقت به خودم عطر نزدم
هروقت میخواستم معطر بشم از ته دل میگفتم: السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
❣شهیدسرافراز حجت فتوره چی❣
✴️فرمانده محور عملیاتی لشکر 31 عاشورا مدتها در کردستان با ضد انقلاب مبارزه میکرد.
♻️یکی از همرزمانش درباره این شهید بزرگوار میگوید:
شهید فتوره چی بارها میگفت: خدا نکند حجت با گلوله کلاش و ترکش شهید بشود.
حجت باید با گلوله توپ کشته شود. و الا آبرویم میرود.
🔅همرزمانش این جملات را مزاح و شوخی تلقی میکردند.
🔱در مرحله دوم عملیات والفجر 4 بود که راهی منطقه عملیاتی که حجت در آنجا بود، شدیم.
سراغ وی را از حمید باکری گرفتم و حمید آقا با دست به محلی که پر درخت بود اشاره کرد و گفت شاید آنجا باشد.
✳️چون بیسیم اش قطع شده بود.
بعد با شهید صالح الهیارلو به جستجوی منطقهای دیگر کردیم تا اینکه سر بی بدن او را پیدا کردیم.
بدنش متلاشی شده بود و قابل جمع کردن نبود😭
☺️ لبخند بزن رزمنده 😂😂
👇👇
💥 گـاومـــان_زاییــــده✨
💖 بیسیم چی سنگرمان زخمی شده بود.
بدون مقدمه مرا گذاشتند پای بیسیم.
از ڪد رمز و جزییات آن هیچ چیز نمی دانستم.
شنیده بودم ڪه در اصطلاح مخابراتی وقتی می گویند گاو؛ منظور قبضه صد و بیست میلیمتری است. 😕
صدای بیسیم بلند شد.
از دیده بانی بودند، اعلام ڪردند گاوتان را آماده دوشیدن ڪنید، منظورشان این بود ڪه قبضه را در موقعیت شلیڪ قرار دهید و من منظور او را نفهمیدم 🙃 داشتم فڪر میڪردم ، چه کنم چه نکنم. 😁
هر چه به مغزم فشار آوردم ، فایده ای نداشت. 😢
گفتم: گاومان زاییده لگد می زند.
😂😂😂😐
از آن طرف خط دیده بان با اوقات تلخی بلند گفت: مرد حسابی حالا چه وقت شوخی است، گاومان زاییده دیگر چه صیغه ای است؟ 🙄
درست حرف بزن. 💖
.
✅به یاد عزیزانی ڪه در آن شرایط جنگ، خنده بر لبان رزمندگان می نشاندند.🌺
🍃🌸
هدایت شده از [ ♡قـنـوت♡ ]
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 یا کریمُ نَجِّنا و أَوصِلْنا
رشته های ایمان کم کم دارند گسسته می شود، مگر اینکه کریمی فریادرس باشد
▪️السلام علیک یا ابامحمد الحسن🍃
♡🌱
ماجرای گردانی که امام زمان را دیدند!
«نامه شهید سیدمحمود بنی هاشمی، پنج روز قبل از شهادت:
این نامه را در صبح عاشورا مینویسم. دیشب معجزهای روی داد که باید در تاریخ ثبت شود. دیشب سه گردان از برادران رزمنده مراسم عزاداری و سینه زنی انجام می دادند؛ البته هر کدام در محوطهای جداگانه که امام زمان(عج) آمد. فرمانده کل قوا آمد و در آن میان دست پیرمردی را گرفت و با خود روی تپهای برد. دو گردانی که با هم بودند همه شاهد این قضیه بودند و به دنبال نور رفتند، ولی او از آن تپه به روی تپهای دیگر می رفت. در آخرین لحظه یک برادر پاسدار با تلاش زیاد خود را به امام زمان(عج) رساند و دستش را بوسید. امام زمان(عج) فرمود: «به خدا سوگند شما پیروزید.»
آری این گفته امام زمان(عج) ما و فرمانده کل قواست و بعد، از دیده ها پنهان شد. این در تاریخ بی سابقه است که ششصد نفر یک دفعه امام زمان(عج) را ببینند...
پنج شنبه ۶١/٨/۶ سیدجمال بنی هاشمی.
منبع: کتاب #گلهای_سپید ص ٣١٠
هدایت شده از [ ♡قـنـوت♡ ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما بی سلیقه ایم، تو حاجات ما بخواه ..
به وقت سردار
♡🌱