✅ دیدار با امام رضا علیه السلام در عالم رؤیا
🔹علامه حسن زاده خود در این رابطه مى فرمایند: در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در مسجد جامع آمل سرگرم بصرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و تهجّد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و بزیارت جمال دلآراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج على بن موسى الرضا -علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثنا- نائل شدم.
🔸در آن لیله مبارکه قبل از آنکه بحضور باهر النور امام- علیه السلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
🔹سپس به پیشگاه والاى امام هشتم سلطان دین رضا -روحى لتربته الفداء، و خاک درش تاج سرم- رسیدم و عرض ادب نمودم بدون اینکه سخنى بگویم امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى دانست فرمود نزدیک بیا، نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم دیدم با دهانش آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و بمن اشارت فرمود که بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع که خواستم لبهاى امام را بخورم، از کوثر دهانش آن آب حیات را نوشیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیر المؤمنین على -علیه السلام- فرمود: پیغمبر اکرم(ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آنرا بخوردم که هزار در علم و از هر درى هزار در دیگرى به روى من گشوده شد.
🔸پس از آن امام- علیه السلام- طى الارض را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیدارى من بهتر بود بدر آمدم، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم که روزى بگفتار حافظ شیرین سخن بترنّم آیم که:.
▪️دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
▪️واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
▪️چه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى
▪️ آن شب قدر که این تازه براتم دادند
▪️من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
▪️مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
#علامه_حسن_زاده_آملی
پیاده روی #اربعین از نجف تا کربلا، تو جاده ی سبز بین باغهای کوفه، نم بارون رو صورت خیس اشکتون نریخته که بفهمید عشق چیه عاشقی چیه دلدادگی چیه...
شبا از فرط پا دردِ مسیر، رو زمین و فرش زمخت و هوای غبارالود و کوله ای که جای بالش زیر سرتونه و هزارو یک جور خوشمزگی دیگه...
نخوابیدید که بفهمید جنون چیه....!
تنها جایی که مبتلایی، و از خدا میخوای مبتلاترت کنه، تو مسیر پیاده روی اربعینه...
مزه درداش و خستگیاشم با الباقی دردا فرق میکنه...، شیرینِ شیرینِ مثل نون و حلوای موکب امام رضا، توی مسیر...
امسال بیاید دعا کنیم برا اونایی که اربعین امسال قرار بود برای اولین بار مشرف بشن و نشد!
خدا صبرتون بده...
🖤 *فکیف اصبرعلی فراقک یاحسین*🖤
🏴مراسم عزاداری و سوگواری جاماندگان قافله عشق در شب اربعین حسینی مسجدجوادالائمه(ع)🏴
زمان: امروز ( یکشنبه) ۱۴۰۰/۷/۴ساعت۲۱
سخنران: *حجت الاسلام سید محمد حسینی*
🏴 *منتظر حضور سبزتان هستیم* 🏴
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه امام خامنهای در زمان جنگ ایران و عراق در منطقه جنگی با خبرنگار جنگ. تقدیم به شما
202030_1551376873.mp3
4.93M
شور احساسی اربعین
اگه بیراهه بزاره از حسین نفس میگیرم
گریه میکنم دوباره حال خوب پس میگیرم
حاج_حسین_سیب_سرخی
AUD-20210915-WA0040.mp3
5.66M
واحد احساسی اربعین
کی فکرش میکرد منم زائر اربعین بشم
کربلایی_مجتبی_رمضانی
AUD-20210913-WA0003.mp3
3.28M
یاد غمای تو میبارم ...یارم ...یارم🍂
بی غم تو بیمارم ...یارم ...یارم🥀
#امام_حسین(ع)
#نریمانی
e82fb41e2abcc16d8a9a9e7cf485dbcd36440125-144p_۲۰۲۱_۰۹_۱۹_۲۲_۴۷_۰۶_۱۷۶_۲۰۲۱_۰۹_۲۰_۱۰_۲۷_۵۹_۸۶۷.mp3
3.84M
°•🌱
یا امام حسین...
روسیاهیمو نگا نکن...
با هم اومدیم سوا نکن...
دست خالیمو رها نکن.....رها نکن💔
#امام_حسین(ع)
🖤🍃
اَلسَّلامُعَلَيْكَ
يامَوْلايَياصاحِبَالزَّمانِ...🌱
يَابْنَالاَْئِمَّةِالْحُجَجِالْمَعْصُومينَ،
وَالاِْمامِعَلَيالْخَلْقِاَجْمَعينَ/•°
سلام بر شما مولاے من
اے صاحبالزّمان، اے فرزندِ امامان،
آن حجّتهاے معصوم،
اے پيشواے همه خلايق...🍃
فرازےازدعاےاستغاثهبه
امامزمانعجلاللهتعاليفرجه
#سـلامامامزمانم
#اللّھمَّعَجِّـلْلِوَلِیِّڪَالفَـرَج
🖤 ✨
🌺🥀🌹😭
⚫️فرارسیدن اربعین حسینی علیه السلام تسلیت باد.
اگر چه با اسارت، كوچ از اين دشت بلا كردم
نه تنها شهر كوفه شام را هم كربلا كردم
صفايم كربلا و مروه شام، اسم تو لبّيكم
شروع سعي از گودال تا طشت طلا كردم
چهل منزل زيارت كردهام ماه جمالت را
چهل منزل در نماز شب تو را هر شب دعا كردم
به اجراي وصيّتهاي تو تنها كمر بستم
جفا بعد از جفا ديدم به عهد خود وفا كردم
جدا شد بند بندم در كنار قتلگاه از هم
دمي كه دخترت را از روي نعشت جدا كردم
دلم در قتلگه بودو دم دروازه ي كوفه
جمالت را زيارت بر فراز نيزهها كردم
تو از بالاي ني با چشم خود با من سخن گفتي
من از محمل تو را با فرق خونينم صدا كردم
تو با آواي قرآن معجز ختم رسل كردي
من از يك خطبه اعجاز عليِ مرتضي كردم
امام من تو بودي تا سر بشكسته ات ديدم
به محمل سر شكستم بر امامم اقتدا كردم
نمي دانم چگونه بي تو رفتم بي تو برگشتم
نمي پرسي چهها ديدم چه گفتم چهها كردم؟
نماز شب نشسته خواندم امّا روز، استادم
به شمشير بيانم نهضتي ديگر به پا كردم
به دست بسته در بزم يزيد بي حيا رفتم
ولي از دست زين العابدين زنجير وا كردم
غريبيِّ عليّ و فاطمه بر من مجسّم شد
شبي كه دخترت را دفن در ويران سرا كردم
كنارطشت زر ديدم كه زهرا بر تو ميگريد
گريبان چاك دادم با صاحب عزا كردم
اگر چه قامتم خم شد قيامت كرد هر گامم
به جان مادرم حقّع قيامت را ادا كردم
مرا در مجلس نامحرمان ديدي زطشت زر
نگاهم كردي و از گريه ي چشمت حيا كردم
سفير كوچكت در شام ماند و از براي او
سفارت خانه اي با وسعت عالم بنا كردم
شرار نالهام از نخل «ميثم» سر زند آري
به نظم او شرار شعلههاي دل رها كردم
🌺🥀🌹😭
*┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄*
*👆🏻اربعین قسمت خوبان شد*
*و من جا موندم💔*
*رفیقام یکی یکی رفتن*
*و تنها موندم 😭*
*🎤با نوای حاج مجتبی رمضانی*
*✅پیشنهاد دانلود.....*
*🏴🌹تقدیم به شما دوستان عزیزم...*