فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خانواده #خانوم_خونه #ازدواج
دختر شناسنامه خانواده است،زن غیرت یک کشور است...❤
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلاس_مجردها
قشنگ نگاه کنید حرف های جالبی میزنن
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
#به_وقت_عاشقی
-جَبَر الله فؤادَ المُتعَبین
خدایا آرام کن دلهایِ خسته را..🤍
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
-میگفت..
خیلی از جوانها مرتب دنبال گرفتن
ذکر از این و آن هستند
حضرت علی علیه السلام میفرماید:
"بهترین ذکر قرآن است"
که با آن شرح صدر پیدا میکنند و باطن
افراد نورانی میشود..🌱
@vlog_ir
عاشقانه ای برای زندگی
خم شدم عمیق نگاهش کردم بسختی خودمو کنترل کردم و با لبخند و مهربونی گفتم _:نه اینجا قشنگتر از شهره
با صحنه ای که دیدم بند ،بند وجودم انگار ازهم جدا شد ..صورتم ازشدت ناراحتی سرخ شده بود و گونه هام داغ کرد ..مات و مبهوت فقط خیره بودم بهشون ..زنه دست ریحان منو گرفت و اروم اومد سمتم ..چهره مهربونی داشت یه زن لاغر اندام و کمی کوتاه قد ..کمی سن و سالش بیشتر از من بنظر میرسید ..
_:خانوم با کی کار داشتین ؟،
تا اومدم حرف بزنم ..بهنام از پشت سرم گفت. .
_:اومدیم باغ سیب رو ببینیم ما مشتری هستم ..
زنه لبخندی زد ..
_:بفرمایید باغ از اون سمته ..
با دستش به گوشه ای از حیاط اشاره کرد
کم کم ریحان. از پشت زن کنار رفت انگار که احساس امنیت کرد ..
بهنام حق داشت. من اگه الان زل میزدم تو چشمهای ریحان و میگفتم من مادرتم چه حالی پیدا میکرد .پس باید صبر میکردم. .لبخندی زدم و اروم گفتم ..دخترم چرا از من ترسیدی ؟؟من که کاریت نداشتم ..
بعد کیفمو بازکردم و یه شکلات بیرون آوردم و گرفتم سمت ریحان
ریحان نگاهی به زنه کرد
زنه با اشاره سرش گفت که بیاد شکلات رو ازم بگیره
ریحان آروم اومد سمتم ..تا خواست شکلات رو ازم بگیره .. روی سرشو تو یک چشم به هم زدن بوسیدم ..حس کردم تمام بی قراری هام آروم گرفت ..ریحان زود شکلات رو ازم گرفت و دوباره دوید سمت زنی که به جای من بهش میگفت مادر !
بهنام صدام زد بیا بریم باغ سیب رو بیبنم ..
_:شما برو ببین هرچی تو صلاح میدونی..من اینجا پیش این دختر خانوم میمونم .بعد با خنده بهش گفتم ..
میدونی چرا ازت خوشم اومده اخه من عاشق دختر بچه هام ولی خودم یه پسر دارم ..
ریحان لبخند زد با ذوق اومد سمتم .
_: چه خوب. ولی ما تو خونمون پسر نداریم
بعد دلخور به مادرش گفت
_:چقدر به مامانم میگم من داداش میخوام ولی برام بچه هیچی نمیاره همه خواهر برادر دارن من ولی تنهام !
زنه با حرف ریحان ترش کرد
_:اییی ...معصومه نگفتم جلوی غریبه ها از این حرفها نزن ؟؟ زشته؟
معصومهه ...اسم ریحان منو گذاشتن معصومه ....دوباره حالم منقلب شد ..حس درد عحیبی تو قفسه سینم کردم ..دردی که نفسمو بند آورد
https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
"با پای شکسته خود به راهت ادامه بده،
دستت را بر شانه کسی نگذار..!"
@vlog_ir
9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اونجا که قیصر امین پور میگه:
پر می زند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو ؟
@vlog_ir
9.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمانی که از محمود درویش درمورد رنگ چشمانِ محبوبش پرسیدند گفت:
"من نمیدانم!
هر بار که به چشمانش نگاه میکنم؛
حافظهام را از دست میدهم."
@vlog_ir
#سیاست_زنانه
هیچوقت در شان خودم نمیبینم به خاطر
رضایت خاطر کسی خودم رو آزار بدم!
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
یه جا نوشته:
"اعتماد کردن مثل یه برچسب میمونه
وقتی که از جاش کنده شد،
ممکنه دوباره بچسبه...
اما هرگز به محکمی اولین بار که
ازش استفاده کردی نمیشه..!"
دقیق تر از این نمیشد گفت...
@vlog_ir