بازسازیمو به روشطبیعیچگونه؟
مغزهاییبه مانند گردو و بادام زمینی به
شدت دارایاسیدهایچربِ امگا 3
هستند و زینک موجود در آنها از ریزش
مو جلوگیریمیکنه"مصرف مرتب آنها"
برایمو و کفِ سر مفید است 🥜
@vlog_ir
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چالش #خواستگار
به کدوم خواستگار جواب + میدی؟👩❤️👨
نظرتو بفرست پیویم حتما، منم نظرمو گفتم برات، دوست داشتی بخون☺️🤚
من خودم با نفر اول موافقم میدونی چرا؟
چون کسی که به خدا امید داره خدا ناامیدش نمیکنه، درسته وضعیت اقتصادی این روزا خیلی بده ولی من یقین دارم اعتقادات خیلی چیزا رو میسازه حتی عشق و واقعا با این وضعیت یکم باید به پسرا حق بدین و یکم منطقی فکر کنید
منم هر چیزی بلدم بهتون آموزش میدم تا انتخابتون درست باشه و ان شاالله خوشبخت ترین باشین ❤️🍃
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
اینکه پوشیدنرنگسفید بیشترتابستون
رایجهست یک حقیقته تو دنیایمد
ولیپوشیدنِاستایلیکه سفید توشباشه
توی"هوایسرد نیز خالی از لطف نیست"
رنگِ سفید "کلاً جوان ترت میکنه"😀
@vlog_ir
13.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧂مصرف نمک به میزان بیش از اندازه طبیعی، صورتی پف کرده و به دور از شادابی برای شما خواهد ساخت. غذاهای کنسرو شده،ترشی ها و از این قبیل به دلیل دارا بودن نمک و سرکه برای زیبایی پوست مشکل ساز خواهند بود.😀
@vlog_ir
10.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فرزند_پروری
این کار رو نکنید
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
آب برنجحاویموادمغذیاستکه میتونه
برایپوست و مو مفید باشه. برنج
دارای ویتامین E - B - C و مواد معدنی
است "که باعث افزایش سلامت میشه"
و به زیبایی پوست کمک میکنه👫
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ازدواج
نظر شما چیه؟؟؟
این سوالات برای شناخت بیشتر طرف مقابل هست که تعیین کننده ی خط فکری و اهداف فرد برای آینده اس تا ببینید به شما میخوره یا نه؟
البته که مشاوره های پیش از ازدواج خیلی مهم و تعیین کننده است بخصوص که پیش فرد کار بلدی مشاوره و بررسی بشید✨️
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
زمانیکه برای خرید کیف میروید، دقت
کنید به ارتباط بینقدِ خود و کیف
اگر شما دارایقد بلند نیستیاصلاً سمتِ
کیفهایبزرگ نرو. "و اگه، قدتون بلنده"
کیف کوچیک خریدارینکنید اصلاً👜👜
@vlog_ir
عاشقانه ای برای زندگی
سری به نشانه منفی تکان داد و از #وحشت چشمانم به شوهرم شک کرده بود که دوباره پی سعد را گرفت :«الان هم
اشکم تمام نمیشد و با نفسهایی که از گریه بند آمده بود، ناله زدم :«سعد شش ماه تو خونه زندانیم کرده بود! امشب گفت میخواد بره #ترکیه، هرچی التماسش کردم بذاره برگردم #ایران، قبول نکرد! منو گذاشت پیش ابوجعده و خودش رفت ترکیه!»
حرفم به آخر نرسیده، انگار دوباره #خنجر سعد در قلبش نشست که بیاختیار فریاد کشید :«شما رو داد دست این مرتیکه؟» و سد #صبرش شکسته بود که پاسخ اشکهایم را با داد و بیداد میداد :«این #تکفیری با چندتا قاچاقچی اسلحه از مرز #عراق وارد #سوریه شده! الان چند ماهه هر غلطی دلش میخواد میکنه و #داریا رو کرده انبار باروت!»
نجاست نگاه نحس ابوجعده مقابل چشمانم بود و خجالت میکشیدم به این مرد #نامحرم بگویم برایم چه خوابی دیده بود که از چشمانم به جای اشک، #خون میبارید و مصطفی ندیده از اشکهایم فهمیده بود امشب در خانه آن نانجیب چه دیدهام که گلویش را با تیغ #غیرت بریدند و صدایش زخمی شد :«اون مجبورتون کرد امشب بیاید #حرم؟»
با کف هر دو دستم جای پای اشک را از صورتم پاک کردم، دیگر توانی به تنم نمانده بود تا کلامی بگویم و تنها با نگاهم التماسش میکردم که تمنای دلم را شنید و #مردانه امانم داد :«دیگه نترس خواهرم! از همین لحظه تا هر وقت بخواید رو چشم ما جا دارید!»
کلامش عین عسل کام تلخم را شیرین کرد؛ شش ماه پیش سعد از دست او فرار کرده و با پای خودش به داریا آمده بود و حالا باورم نمیشد او هم اهل داریا باشد تا لحظهای که در #آرامش منزل زیبا و دلبازشان وارد شدم.
دور تا دور حیاط گلکاری شده و با چند پله کوتاه به ایوان خانه متصل میشد. هنوز طراوت آب به تن گلدانها مانده و عطر شببوها در هوا میرقصید که مصطفی با اشاره دست تعارفم کرد و صدا رساند :«مامان مهمون داریم!»
تمام سطح حیاط و ایوان با لامپهای مهتابی روشن بود، از درون خانه بوی غذا میآمد و پس از چند لحظه زنی میانسال در چهارچوب در خانه پیدا شد و با دیدن من، خشکش زد. مصطفی قدمی جلو رفت و میخواست صحنهسازی کند که با خنده سوال کرد :«هنوز شام نخوردی مامان؟»
زن چشمش به من مانده و من دوباره از نگاه این #غریبه ترسیده بودم مبادا امشب قبولم نکند که چشمم به زیر افتاد و اشکم بیصدا چکید. با این سر و وضع از هم پاشیده، صورت زخمی و چشمی که از گریه رنگ خون شده بود، حرفی برای گفتن نمانده و مصطفی لرزش دلم را حس میکرد که با آرامش شروع کرد :«مامان این خانم #شیعه هستن، امشب #وهابیها به حرم #سیده_سکینه (علیهاالسلام) حمله کردن و ایشون صدمه دیدن، فعلاً مهمون ما هستن تا برگردن پیش خانوادهشون!»
جرأت نمیکردم سرم را بلند کنم، میترسیدم رؤیای آرامشم در این خانه همینجا تمام شود و دوباره آواره #غربت این شهر شوم که باران گریه از روی صورتم تا زمین جاری شد. درد پهلو توانم را بریده و دیگر نمیتوانستم سر پا بایستم که دستی چانهام را گرفت و صورتم را بالا آورد.
مصطفی کمی عقبتر پای ایوان ایستاده و ساکت سر به زیر انداخته بود تا مادرش برایم #مادری کند که نگاهش صورتم را نوازش کرد و با محبتی بیمنت پرسید :«اهل کجایی دخترم؟»
در برابر نگاه مهربانش زبانم بند آمد و دو سالی میشد مادرم را ندیده بودم که لبم لرزید و مصطفی دست دلم را گرفت :«ایشون از #ایران اومده!»
نام ایران حیرت نگاه زن را بیشتر کرد و بیغیرتی سعد مصطفی را آتش زده بود که خاکستر خشم روی صدایش پاشید :«همسرشون اهل سوریهاس، ولی فعلاً پیش ما میمونن!»
بهقدری قاطعانه صحبت کرد که حرفی برای گفتن نماند و تنها یک آغوش #مادرانه کم داشتم که آن هم مادرش برایم سنگ تمام گذاشت. با هر دو دستش شانههایم را در بر کشید و لباس خاکی و خیسم را طوری به خودش چسباند که از خجالت نفسم رفت.
او بیدریغ نوازشم میکرد و من بین دستانش هنوز از ترس و گریه میلرزیدم که چند ساعت پیش سعد مرا در سیاهچال ابوجعده رها کرد، خیال میکردم به آخر دنیا رسیده و حالا در آرامش این #بهشت مست محبت این زن شده بودم.
به پشت شانههایم دست میکشید و شبیه صدای مادرم زیر گوشم زمزمه کرد :«اسمت چیه دخترم؟» و دیگر دست خودم نبود که نذر #زینبیه در دلم شکست و زبانم پیشدستی کرد :«زینب!»
از اعجاز امشب پس از سالها نذر مادرم باورم شده و نیتی با #حضرت_زینب (سلاماللهعلیها) داشتم که اگر از بند سعد رها شوم، زینب شوم و همینجا باید به #نذرم وفا میکردم که در برابر چشمان #نجیب مصطفی و آغوش پاک مادرش سراپا زینب شدم...
https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
آب انبه دوست مو
1️⃣ضخامت مو
2️⃣موخوره
3️⃣کمک به رشد مو
4️⃣ترمیم ریشه های آسیب دیده مو
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعا #ذکر #ازدواج
روزخواستگاری این نمازبخون😉💖💍
♡
این نمازبرای طلب خیرکردنه چ بهترروزخواستگاری این نمازبخونیم وازخدا بخوایم فارغ ازهرنتیجه ای برامون خیر بخواد☺️💖💍
♡
نماز استخاره در دو رکعت خوانده می شود. به این ترتیب که بعد از فاتحه در رکعت اول سوره کافرون خوانده شود و در رکعت دوم سوره اخلاص بعد از رکعت خوانده شود.🥰✨️
و پس از اتمام کامل نماز، دستها را با دعا و استغاثه به عظمت خدا و حمد و حمد و ثنای او و برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دعا کنید👇🏻✨️
اللَّهُمَّ إنِّي أَسْتَخِيرُكَ بِعِلْمِكَ، وَأَسْتَقْدِرُكَ بِقُدْرَتِكَ، وَأَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ الْعَظِيمِ فَإِنَّكَ تَقْدِرُ وَلا أَقْدِرُ، وَتَعْلَمُ وَلا أَعْلَمُ، وَأَنْتَ عَلامُ الْغُيُوبِ.. اللَّهُمَّ إنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الأَمْرَ (حاجت خود را ذکر کنید) خَيْرٌ لِي فِي دِينِي وَمَعَاشِي وَعَاقِبَةِ أَمْرِي; فَاقْدُرْهُ لِي وَيَسِّرْهُ لِي ثُمَّ بَارِكْ لِي فِيهِ.. اللَّهُمَّ وَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الأَمْرَ (حاجت خود را ذکر کنید) شَرٌّ لِي فِي دِينِي وَمَعَاشِي وَعَاقِبَةِ أَمْرِي فَاصْرِفْهُ عَنِّي وَاصْرِفْنِي عَنْهُ وَاقْدُرْ لِي الْخَيْرَ حَيْثُ كَانَ ثُمَّ ارْضِنِي بِهِ🫶🏻💍💖
♡
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir