eitaa logo
عاشقانه ای برای زندگی
21.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
12.3هزار ویدیو
2 فایل
عاشقانه ای برای زندگی‌....... تو این‌کانال حرف های دم گوشی بانوان زده میشه آقایون لف بدن مجبور به ریمو نشم **یاد بگیریم شاد زندگی کنیم** ❤️❤️ 🦄🌱 از آشنایی هاتون برام بگین @M_dkhsh https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترینی چیزی امروز دیدم این بود👌 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
اگر از من بپرسی عشق چیست؟ «می‌گویم که عشق، صدای توست که صد درد قلب مرا تسکین میدهد.» @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جای پایش دل را می فشرد....! یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
خوردن آب سرد بعد از غذا یعنی خوش آمد گفتن به سرطان ! 🍃آب سرد مواد روغنی که در آن لحظه مصرف کرده اید را سفت و روند هضم غذا را کند میکند. 🍃آب سرد مسبب گرفتگی رگهای قلب و بالا رفتن خطر سکته است! @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما دیگه چه راه حلی بلدین؟🤩 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
🍃یکی از بدترین عادت‌ها، خوابیدن هنگام غروب آفتاب میباشد که در طب سنتی به خواب هلاکت معروفست؛خواب در هنگام غروب و بی‌نظمی در ساعات استراحت موجب اختلال در عملکرد هورمون‌ها می‌شود. @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب حالی شود...🥰🤍 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط به خاطر خدا صبوری کن:) یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر مجردی باید اینو ببینه یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از سکوت خانم‌ها بترسید مروری بر برخی از دلایلی سکوت خانم‌ها یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌" ‌سرگذشت عاشقانه و واقعی فلک "یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
عاشقانه ای برای زندگی
‌ تب لرز داشت اون شب حال اسما هم خوب نبود محمد بالاسر آقای تاجیک بود و منم کنار اسما جون نصفه ها
‌ نه نگاه خیره آقای تاجیک شوکه شدم خودمو گم کردم اصلا نمیدونستم کجا برم با تاپ دو بندی که یقه امو با سخاوت به نمایش گذاشته بود اون موقع ها تازه داشت رنگ برنزه مد میشد منم اولا همه بهم سیاه میگفتم اون موقع رنگ من تازه مد شده بود یادمه یبار ارزو با شور شوق اومده بود خونه گفت مرجان جون آرایشگر محله رو می‌گفت دستگاه سولار آورده این دختر مخترا قرتی میرن خودشونو برنز میکنن درست هم رنگ تو .... موهای فرم رو دوشم انداختم بودم و حالا با این لباس جلو آقا تاجیک مات ایستاده بودم سریع برگشتم اتاقم کمد باز کردم مانتو برداشتم با حرص خواستم تنم کنم که یهو در اتاق بسته شده برگشتم دیدم آقای تاجیک بهار بغل اومده تو اتاق ..... خواستم داد بزنم چرا اومدی خجالت کشیدم آقا تاجیک براندازم کرد ابروی بالا انداخت گفت ما محرم همیم لازم نیست خودتو بپوشونی لازم نیست حتی اگه قرار داد هم باشه دستور خداست، دستور خداست حلال خداست، سهیلا !!!!خودتو نپوشون.... تحت فشار بودم بغض کردم گفتم من به اسما خیانت نمیکنم ...... آقای تاجیک بهار گذاشت زمین گفت میری برا بابا یه لیوان آب بیاری بهار رفت آشپزخونه منم خواستم دنبالش برم همنطور که مانتو تنم میکردم و میخاستم فرار کنم گفتم بهار دستش نمیرسه که ...خواستم رد شم دستمو گرفت تبدار گفت اسما قبل بیماریش اصرار میکرد باهات ازدواج کنم و پدر بشم دستمو ول کرد گفت بیا شام اسما رو بده و رفت این اولین تماس منو آقای تاجیک بود شوکه شده انگار برق بهم وصل شده وسط اتاق چند لحظه موندم تا به خودم بیام قلبم عین دختر بچه های دبیرستانی می‌کوبید ...... بعد یه ساعت وقت قرص اسما بود رفتم بیدارش کردم قرصشو دادم چندلقمه غذا خورد قورت دادن هم براش سخت شده بود هر بار دل من بیشتر میسوخت قرار بود هم اتاق اسما بشم ولی هنوز تخت نیاورده بودن برگشتم خونه پاسی از شب گذشته بود بهار خواب بود خودمم خوابم نمی‌برد در خونه آروم چند تقه زده شد رفتم دیدم آقای تاجیک....... ‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff