eitaa logo
کانال وسطی کلای قائم شهر
3هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
9.8هزار ویدیو
16 فایل
روستای زیبای وسطی کلا ی قائم شهر را به دیگران معرفی کنیم ارتباط با مدیر کانال هادی اکبری وسطی کلایی مجری نویسنده و شاعر تبری سرای استان مازندران @Hadihkan ۰۹۳۳۲۲۳۸۷۹۹
مشاهده در ایتا
دانلود
❤مردمن همسربی همتای من❤ بایک دنیاعشق روزمردوروزپدررابه تومهربانترین وتنهاتکیه گاهم تبریک میگم وبدان که بی نهایت دوستت دارم عزیزدلم 🌹🌹❤❤😘😘 🌺ازطرف همسرت وفرزندانت🌺 ✅کانال وسطی کلای قائمشهر @vostakola_Ghaemshar
پدر عزیزم روزت در آسمانها مبارک همیشه یاد و خاطرت در قلبم میماند روز پدر است و جای تو خالی دلم پر از شوق دیدار خیالی روزت مبارک بابای من ✅کانال وسطی کلای قائمشهر @vostakola_Ghaemshar
پدر عزیزم تو مهربانترین پدر دنیا برای ما هستی از طرف فرزندان ✅کانال وسطی کلای قائمشهر @vostakola_Ghaemshar
پدر عزیزم تو مهربانترین پدر دنیا برای ما هستی بعد از مادر حالا تمام مهر و محبت مادری را در تو میبینیم از طرف فرزندان ✅کانال وسطی کلای قائمشهر @vostakola_Ghaemshar
پدر عزیزم روزت در آسمانها مبارک همیشه یاد و خاطرت در قلبم میماند مرحوم ذلفعلی خداشناس ✅کانال وسطی کلای قائمشهر @vostakola_Ghaemshar
این روز عزیز را تبریک میگم به زحمتکش ترین پدردنیا 🌹🌹❤️ جناب رجب بابایی روزت مبارک بابا جون ✅کانال وسطی کلای قائمشهر @vostakola_Ghaemshar
پدر عزیزم روزت در آسمانها مبارک همیشه یاد و خاطرت در قلبم میماند مرحومین محمد شمسی و ابراهیم شمسی ✅کانال وسطی کلای قائمشهر @vostakola_Ghaemshar
پدر عزیزم روزت در آسمانها مبارک همیشه یاد و خاطرت در قلبم میماند مرحوم جانباز سید جلال یاوری ✅کانال وسطی کلای قائمشهر @vostakola_Ghaemshar
پدر عزیزم تو مهربانترین پدر دنیا برای ما هستی از طرف دخترانت تبسم و ترنم ✅کانال وسطی کلای قائمشهر @vostakola_Ghaemshar
پدر عزیزم تو مهربانترین پدر دنیا برای ما هستی از طرف فرزندان ✅کانال وسطی کلای قائمشهر @vostakola_Ghaemshar
💫 🦋 شام غروب با پدر 🍃 پسری پدر پیرش را برای شام غروب به رستوران برد. پدر که بسیار پیر و ضعیف بود، هنگام غذا خوردن، غذا را روی پیراهن و شلوارش ریخت. سایر مهمانان با احساس انزجار او را تماشا کردند در حالی که پسرش آرام بود. پس از تمام شدن غذا، پسرش که اصلاً خجالت نمی‌کشید، بی سر و صدا او را به دستشویی برد، ذرات غذا را پاک کرد، لکه‌ها را پاک کرد، موهایش را شانه کرد و عینکش را محکم کرد. وقتی آن‌ها بیرون آمدند، تمام رستوران که آن‌ها را در سکوت کامل تماشا می‌کردند، نمی‌توانستند درک کنند که چگونه یک نفر می‌تواند خود را در ملاء عام این گونه خجالت زده کند. پسر قبض را تسویه کرد و با پدرش شروع به بیرون رفتن کرد. در این هنگام، پیرمردی در میان غذاخوری‌ها، پسر را صدا زد و از او پرسید: «فکر نمی‌کنی چیزی جا گذاشته‌ای؟» پسر پاسخ داد: نه قربان، چیزی جا مگذاشته‌ام. پیرمرد پاسخ داد: "بله، جا گذاشته‌اید! شما برای هر پسری یک درس و برای هر پدری امید گذاشتی.» رستوران ساکت شد. ------------------------------- مراقبت از کسانی که زمانی به ما اهمیت می‌دادند، یکی از بالاترین افتخارات است. همه ما می‌دانیم که چگونه پدر و مادرمان برای هر چیز کوچکی از ما مراقبت کرده‌اند. ❤️ صادقانه آن‌ها را دوست داشته باشید و از آن‌ها مراقبت کنید. ✅کانال وسطی کلای قائمشهر @vostakola_Ghaemshar