16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خبر_در_وسطی_کلا
#برپایی نمادین مسابقه فوتبال تیم نونهالان وسطی کلا در روز افتتاحیه سالن ورزشی شهدای وسطی کلا
📹هادی اکبری وسطی کلایی
✅کانال وسطی کلای قائمشهر
@vostakola_Ghaemshar
#پیام_تشکر
#بدینوسیله از طریق این رسانه خبری از همه عزیزانی که تلاش و زحمت کشیدند تا مجموعه سالن ورزشی ساخته و به افتتاح برسد کمال قدر دانی و سپاس را بعمل میاوریم در ابتدا از خانواده و وارثین فرزندان مرحوم حاج علی محمد احمدی بابت اهدای این مجموعه زحمت کشیدند سپاسگزاری میکنیم از اعضای شورا دوره های قبل که از سال ۸۸ شروع کردند جهت ساخت این مجموعه زحمت کشیدند اقایان علی مهدیپور محمد احمدیان شیرزاد صفری حاج عیسی داداشی کربلایی فرامرز دانا سعید جعفری و ابراهیم صفریان صادق ابراهیمی محمود اکبری کمال قدر دانی و سپاس را بعمل میاوریم از اعضای شورای ورزشی گذشته و خیرین بزرگوار جناب آقایان حاج بیژن احمدی حاج زمان دهزاد حاج فرامرز بزرگی مرحوم کل ابراهیم رخشان کیا معینی غلام سلیم زاده صادق ابراهیمی مرحوم میر معصوم زمانی حاج حسین طالبی که تلاش فراوان داشتند جهت ساخت سالن ورزشی کمال قدر دانی و سپاس را بعمل میاوریم و همچنین از اعضای کنونی شورای ورزشی جناب آقایان محمود اکبری رئیس شورای ورزشی سعید جعفری حاج حسین طالبی حاج بیژن احمدی کیا معینی فتح الله یاوری محمد رضا احمدیان فرهاد میری و خانم سلیمی که همیشه پیگیر ساخت این مجموعه بودند قدردانی میکنیم امیدواریم همه دوستانی که شبانه روز زحمت کشیدند همواره زیر سایه اهلبیت در کمال صحت و سلامت روزگارشان را سپری نمایند
#با_تشکر
#هیئت امنا وسطی کلا
#دهیاری وسطی کلا
#شورای وسطی کلا
#شورای ورزشی وسطی کلا
#پایگاهای وسطی کلا
#مردم فهیم وسطی کلا
#اعضای کانال وسطی کلا
#مدیریت کانال وسطی کلا
✅کانال وسطی کلای قائمشهر
@vostakola_Ghaemshar
#داستان_شب
قنبر سیاه !!
در قدیم در بیرون میدان شوش فعلی که خندق بود مردی در گودالهای آن زندگی میکرد که قنبر سیاه نام داشت و اموراتش از راه دزدی مصالح ساختمانی میگذشت . به این صورت که شبها با الاغ خود گچ و آهک و آجر و مثل اینها را از سر کوره ها دزدیده و پشت دکانهای مصالح فروشی دم دروازه ها ریخته و صبح پولشان را میگرفت .
قنبر سیاه بسیار زشت و سیاه چرده و با موهائی ژولیده درهم تنیده بود با قدی متوسط که تابستانها مصالح دزدی میکرد و زمستان ها از روستاهای اطراف گندم دزدی و جو دزدی مینمود .
در یکی از شبهای پائیزی که در جاده تقی آباد ورامین جوال الاغ خود را پر کرده و بطرف شهر می آمد در تاریکی بیابان صدای ناله زنی بگوشش میرسد . و چون به رد صدا میرود زن جوانی را مینگرد که بر روی زمین پیچ و تاب میخورد و خدا خدا می کند .
چون کبریت کشیده به تفحص بر می آید معلوم میشود که زن حامله پا به ماهی است که نزدیک وضع حملش رسیده و شوهرش هفته گذشته فوت کرده و مادر شوهرش وی را از خانه بیرون انداخته ناچار روانه شاه عبدالعظیم گردیده که میان راه درد امانش را بریده و از پا درش انداخته .
قنبر چون داستان را میشنود جوال گندم را از روی الاغش خالی کرده و زن را سوارش نموده در شهر ری به عنوان خواهر به خانه ای سپرده و وسائل زایمانش را فراهم می کند .
بعد الاغش را فروخته لوازم زندگی و مایحتاجش را مهیا کرده و تا زنده است مخارج زن و پسری را که به دنیا آورده متحمل میشود .
بعد از سالها عمرش سپری شده و دار فانی را وداع می کند اما داستان در اینجا خاتمه نیافته و به بعد از مرگش هم منتقل میشود .
در این هنگام قنبر سیاه را برای غسل و کفنش به مرده شور خانه میبرند و هم زمان حاج محمود نامی از محله صابون پز خانه فوت می کند و جسد او را هم به مرده شوی خانه میاورند .
این حاج محمود مرد ثروتمندی بوده که ده ها خانه و دکان داشته و مقبره مجللی در حرم شاه عبدالعظیم برای خود بنا کرده بود . علت مرگش هم این بود که مستاجر یکی از خانه هایش دو ماه کرایه را پس انداخته و امروز و فردا می کرد , حاج محمود هم که طاتقش طاق شده بود رفته و اثاثیه اش را وسط کوچه ریخته و در را برویش قفل می کند و چون در این گیر و دار تقلای زیاد کرده و حرص و جوش می خورد عرق کرده و سینه پهلو نموده و تخته بند میشود و سحر همان شب به آن دنیا مسافر میشود .
بگذریم قنبر سیاه را شسته کفن کرده و حاج محمود را هم غسل و کفن می کنند . جنازه هر یک را نزدیکان تحویل گرفته و روانه میشوند , آن موقع ها بیرون خندق میدان شوش قبرستانی بوده به نام 14معصوم و همچنین آب انباری به نام آب انبار حاج قاسم که اطراف آن هم قبرستان کهنه ای بوده . قنبر را به قبرستان کهنه بیرون دروازه شوش که به درواز ه عبدالعظیم معروف بود برده و حاج محمود را به حرم شهر ری .
هنگامی که تلقین خوان حاج محمود در حرم شاه عبدالعظیم روی میت را کنار میزند سیاه کریه و بدهیبتی را می نگرد که زشت تر از آن ندیده بود اطرافیان هم آن را نتیجه کردار حاج محمود تصور کرده و لب فرو بسته و قبر را از خاک پر می کنند و می روند .
از آن طرف تلقین خوان در قبرستان کهنه ۱۴ معصوم هم روی قنبر سیاه را باز کرده و چهره ای سفید و سر تراشیده و ریش خضاب گرفته و به قیافه حاج محمود می بینند . اندک اندک مطالب سر زبانها افتاده و معلوم میشود که اشتباها جنازه ها جا به جا شده و اما دیگر کار از کار گذشته و نبش قبر حرام و حاج محمود در قبر قنبر سیاه و قنبرسیاه در مقبره اختصاصی حاج محمود میخوابد .....
✅کانال وسطی کلای قائمشهر
@vostakola_Ghaemshar
خواهرم ۴ روز داشت زیست میخوند😂😂
امروز امتحان داشت
خواب موند 😂😂😂😂
✅کانال وسطی کلای قائمشهر
@vostakola_Ghaemshar
ما تو خونمون اصلا به آلارم گوشی اعتقاد نداریم،
مامانم که در کابینتا رو محکم کوبید به هم میفهمیم صبح شده.🤣🤣
✅کانال وسطی کلای قائمشهر
@vostakola_Ghaemshar
🔺️ساعاتی قبل، جواد اوجی وزیر نفت در حاشیه جلسه دولت دچار حمله شدید قلبی شده و به بیمارستان منتقل شد
✅کانال وسطی کلای قائمشهر
@vostakola_Ghaemshar
#خبر_در_وسطی_کلا
#برپای دعای پر فیض کمیل در آستان امام زاده موسی وسطی کلا هیئت حضرت رقیه
#هم اکنون
✅کانال وسطی کلای قائمشهر
@vostakola_Ghaemshar