یکم پرت شدم الان

اگر اسمش را نشنیده اید لابد اعلانات مدرسه را دیده اید . اعلانات این مدرسه در هزار مجله چاپ می شود و همیشه عکس جوانک زبلی است که سوار بر اسب دارد از روی مانع می پرد. انگار شاگرد ها در مدرسه پنسی غیر از چوگان بازی کار دیگری ندارند من که دوربرو این مدرسه حتی یک اسب هم ندیدهم. همیشه هم زیر عکس جوانک اسب سوار نوشته : ما از سال ۱۸۸۸ تاکنون پسران را به قالب جوانانی برومند و روش اندیش ریخته ایم، خیلی هنر کرده اید. والله در پنسی شاگرد ها را چندان بهتر از مدرسه های دیگر قالب گیری نمی‌کنند و من هیچکس را در آنجا ندیدم که برومند و روشن اندیش و از این جور چیزها باشد. شاید دو نفری بودند. آن هم شاید. آنها هم لابد از همان اول که به پنسی آمدند همینطور بودند

https://daigo.ir/secret/41944695868 ناشناس و جایی که میتونید با اسنیپ حرف بزنید که بهش میرسونم پیام هاتونو

انگیزه دادن هم یادتون نره

یادآوری

بچها من هیچ دفاعی برای این ندارم خب؟

فقط میتونم به اون ویس ها شمارو ارجاع بدم

یا تو ناشناس بگید واسه اسنیپ ایمیل میکنم اگه جوابی داد براتون میذارم

https://eitaa.com/whywhite/1357 ☁️: خیر شما الان اگه مظلوم بازی چند نفرشونو دیدی، من سال ۹۴ ام رو یادم میاد که توی مدرسه‌ی دولتی توی قم که پر از مذهبی و آخوند بود که براشون مهم نبود من و امثال من با اون پدر سختگیر بد اخلاق چطور سخت درس میخونن و به زیر ابرو گیر میدادن، وقتی دبیر عربی مون خطاب به همه و با لحن خیلی خوب و محترمانه راجع به جشن زنگ پیش گفت بچه ها وقتی میرید کشور یکی دیگه سرود ملی اش پخش میشه شما هم خوبه به رسم احترام و ادب بلند بشین دو تا از عزیزان اون جایی سر کلاس فوری با زبون دراز گفتن میدونیم منظورت ما هستیم، خوب کاری کردیم و از قصد نخواندیم شما آب ندارم سیستانتون ما از آب کشورمون (ارواح جد طالبانشون) بهتون آب میرسونیم ژلبکارید و زدن زیر گریه و اشک تمساح ننه من غریبم...دبیر بدبختمون این قدر ترسید گفت غلط کردم و همه رو قسم داد بحثو کش ندن و در کل کسی جرات نکرد و نداشت بهشون چیزی بگه درود بر شما

گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری