🔮🎷به نظر شما جهان به صحنهی نمایش یا خیمه شب بازی خودمان شباهتی دارد؟
خیام 🌻در آن رباعی مشهورش که فلک را به یک عروسکگردان خیمه شب بازی(لعبت باز) تشبیه می کند چنین اعتقادی دارد: انسان ها در دست هستی، مثل عروسک خیمه شب بازی اند در دست عروسک گردانِ هستی. به همین اعتبار، جهان نیز از نظر خیام، صحنهی بزرگ یک خیمه شب بازی است:👇👇👇👇
ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم یک یک باز
شاعران و هنرمندان غربی نیز کم و بیش به این تشبیه دست زده اند، از جمله ساموئل بکت ایرلندی و شکسپیر. شکسپیر در چند جا از جمله در دو تراژدی مکبث و شاه لیر چنین تشبیهاتی را ارائه می دهد. در مکبث می گوید: زندگی چیزی جز سایه ای لرزان نیست، بازیگری بینوا/ که ساعتی از عمرش را بر صحنه جولان می دهد و می خروشد/ و سپس چیزی شنیده نمی شود(مکبث، صحنه۵، پرده ۵). در شاه لیر هم باز با این تشبیه روبروییم: ما گریان به این جهان آمدیم.../هنگام تولّد، از آن گریانیم که به این صحنهی بزرگ دلقکها گام نهادهایم(شاه لیر، صحنه۶، پرده ۴).
به نظر شما آیا جهان عرصهی یک نمایش بزرگ است؟
برچسبها: خیام, رباعی, مکبث, شاه لیر, شکسپیر
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷"ده بعد و آزمایش"
هنگامی که تحت هیجان و آشوب ناشی از تولد هر تئوری بزرگ قرار می گیریم، به نحوی فراموش می کنیم که سرانجام تمام تئوری ها باید به بوته آزمایش سپرده شوند. صرفنظر از اینکه یک تئوری چقدر زیبا و باوقار به نظر می رسد، در صورت ناهمخوانی با واقعیت موجود، محکوم به فنا است.
موارد زیادی از تئوری های قدیمی نادرست موجود است که تنها به خاطر وجهه بانفوذ و در عین حال مسخره چند دانشمند، سالها با سرسختی دوام آوردند. حتی در برخی مواقع، مخالفت با قدرت دانشمندان برجسته و فسیل شده، از نظر سیاسی مخاطره آمیز می شد. بسیاری از این تئوری ها تنها زمانی از میان رفتند که آزمایش هایی قطعی، نادرستی آنها را نشان دادند.
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷ادامه از "ده بعد و آزمایش"
به عنوان مثال، به خاطر شهرت و نفوذ قابل ملاحظه هلمهولتز در آلمان قرن نوزدهم، تئوری الکترومغناطیس وی نزد دانشمندان بسیار محبوب تر از تئوری نسبتاً مبهم ماکسول بود. اما شهرت هلمهولتز اهمیتی نداشت زیرا آزمایش در نهایت تئوری ماکسول را تایید کرده و تئوری هلمهولتز را به فراموشی سپرد. به همین صورت هنگامی که انیشتین تئوری نسبیت خود را ارائه کرد، خیلی از دانشمندان آلمان نازی که از نظر سیاسی قدرتمند بودند، همواره باعث آزار وی می شدند، تا اینکه انیشتین در سال ۱۹۳۳ از برلین بیرون رانده شد. بنابراین در هر علمی و بخصوص در فیزیک، خدمت صادقانه بوسیله آزمایش کنندگانی انجام می شود که باید تئوری پردازان را اعتبار ببخشند.
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷ادامه از "ده بعد و آزمایش"
زمانی ویکتور وایسکوف، فیزیکدانی نظری از دانشگاه MIT، رابطه بین علم تجربی و نظری را به اجمال بیان کرده و اظهار داشت سه نوع فیزیکدان وجود دارند:
- سازندگان ماشین (که دستگاه های اتم شکن را ساخته و انجام آزمایش را امکان پذیر می کنند)
- آزمایشگران (که آزمایش را برنامه ریزی و اجرا می کنند)
- نظریه پردازان (که تئوری لازم را برای توضیح آزمایش ارائه می کنند)
سپس او این سه گروه را با سفر دریایی "کریستف کلمب" به آمریکا مقایسه کرد:
"سازندگان ماشین مانند ناخداها و کشتی سازانی هستند که درواقع توانستند مهارت های فنی را در آن زمان توسعه دهند. آزمایشگران افراد روی کشتی اند که به سوی دیگر دنیا حرکت کردند و آنگاه روی جزایر جدید پیاده شده و فقط از آنچه دیدند یادداشت برداشتند. فیزیکدانان نظری افرادی هستند که در همان مادرید باقی مانده و به کریستف کلمب گفتند که او به سرزمین هندوستان می رود."
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷ادامه از "ده بعد و آزمایش"
به هرحال اگر قوانین فیزیک تنها با صرف انرژی هایی بسیار فراتر از آنچه که فناوری امروزی در دستمان قرار می دهد می تواند در ده بعد با هم متحد شوند، در این صورت آینده فیزیک نظری در خطر خواهد بود. در گذشته، هر نسل جدیدی از اتم شکن ها نسل جدیدی از تئوری ها را در پی داشته است. این دوران ممکن است به انتها رسیده باشد. اگرچه همه انتظار داشتند در صورت عملی شدن پروژه SSC تا حدود سال ۲۰۰۰، نتایجی شگفت آور حاصل شود، بعضی ها شرط می بستند که این اتم شکن ها تنها درستی مدل استاندارد موجود را دوباره تایید خواهد کرد. به احتمال زیاد آزمایش تعیین کننده ای که درستی تئوری ده بعدی را اثبات یا رد کند، نمی تواند در آینده نزدیک انجام شود.
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷بخش پایانی "ده بعد و آزمایش"
منشاَ رابطه بهم خورده بین تئوری و آزمایش، ناشی از این واقعیت است که تئوری بعد دهم، بیانگر "فیزیک قرن بیست و یکم است که تصادفاً به قرن بیستم سقوط کرده است." از آنجاییکه دیالکتیک طبیعی بین تئوری و آزمایش به خاطر کشف اتفاقی تئوری ریسمان در سال ۱۹۶۸ دچار سردرگمی شد، شاید مجبور شویم تا قرن بیست و یکم صبر کنیم، زمانی که انتظار داریم فناوری های جدیدی از راه برسند که امید است نسل جدیدی از اتم شکن ها، شمارشگرهای پرتو کیهانی و فضاپیماهای بدون سرنشین با بردهای زیاد را با خود به همراه بیاورند. شاید این بهایی است که باید برای یک پیش نمایش خصوصی و ممنوع از فیزیک قرن آینده بپردازیم. شاید تا آن زمان این امکان پیش آید که بصورت تجربی، کورسوی بعد دهم را در آزمایشگاه هایمان ببینیم.
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷حس شهودی
همهی ما حسی درونی از آگاهی داریم که همان به دل برات شدن است. تابه حال شده با فردی روبرو شوی و یک حس خوش آمدن و یا بد آمدن از او در تو ایجاد شود؟ آیا تا به حال پیش آمده چیزی به دلت برات شده باشد ولی به آن محل نگذاشته و بعد پشیمان شده باشی؟
دفعهی بعد که چنین حسی به تو دست داد، درنگ کن و از خودت بپرس:«حال و هوای من در مورد این تصمیم چگونه است؟ حس مثبت دارم یا منفی؟ و چرا؟»
با دنبال کردن حس شهودیات، به سوی تصمیمگیری بهتر هدایت میشوی.
📗(شم و شهود خودت را تقویت کن ص۲۳، جان هالند)
#جان_هالند
#شم_و_شهود_خودت_را_تقویت_کن
علمی عرفانی👇
@wittj2
عشق را جا و جهت
نیست ولیکن به ظهور
شش جهت مینگرم
جمله جهات عشق است
شاه نعمت الله ولی🌻
@wittj2
تا تو هوس خدای از سر ننهی
در هر دو جهان نباشدت روی بهی
ور زانکه به بندگی فرود آری سر
ز اندیشهٔ این و آن بکلی برهی
ابوسعیدابوالخیر🌻
@wittj2
#مقالات_فیه_ما_فیه
#فصل_بیست_وششم_بخش_دویست_وپنجاه_ودو
🔮👇شرط دریافت اسرار قرآن
قرآن همچو عروسی است:
با آنکه چادر را کشی، او روی به تو ننماید.
آنکه آن را بحث می کنی و تو را خوشی و کشفی نمی شود آن است که چادر کشیدن تو را رد کرد و با تو مکر کرد و خود را به تو زشت نمود، یعنی "من آن شاهد نیستم."
او قادر است به هر صورت که خواهد بنماید.
اما اگر چادر نکشی و رضای او طلبی، بروی کشت او را آب دهی، از دور خدمتهای او کنی، در آنچه رضای اوست کوشی بی آنکه چادر کشی، به تو روی بنماید.
اهل حق را طلبی که فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي (به حلقه بندگان من پیوند، و آنگاه به بهشت من در آی – فجر – 29 و 30).
حق تعالی به هرکس سخن نگوید – همچنانکه پادشاهان دنیا به هر جولاهه (پارچه باف) سخن نگویند.
وزیری و نایبی نصب کرده اند، ره به پادشاه از او برند.
حق تعالی هم بندۀ را گزید تا هر که حق را طلب کند در او باشد و همه انبیا برای این آمده اند که ره جز ایشان نیستند.
شرح (استاد قمشه ای)🌻
- قرآن همچو عروسی است...: مولانا از عاشقان قرآن است و هر کجا ذکری از این کلام آسمانی است، چنان با شیفتگی سخن می گوید که گویی یاد معشوق است. گاه به پیروی از سنائی گفت عروس حضرت قرآن نقاب آنگه بر اندازد
که دارالملک معنا را مجرد بیند از غوغا
آن را عروس می خواند؛ و گاه به درخت پرباری تشبیه می کند که چون سدره" درختی در بهشت که رمزی از معرفت است" از آسمان در گذشته و هر شاخ و برگ آن به زبان شیرین مردم شور بخت را فرا می خواند و دریغ می خورد که چرا مردمان در کویر تشنۀ عالم در آرزوی سایه جان می بازند و این درخت آسمانی را نمی بینند که:
بیخ آن ز شاخ خندان روی تر
عقل از اشکال آن زیر و زبر.
کاروانها بی نوا وین میوه ها
پخته می ریزد، چه سحر است، ای خدا؟
سیب پوسیده همی چیدند خلق
درهم افتاده به یغما خشگ خلق.
گفت هر برگ و شکوفۀ آن غصون
دم به دم "یالیت قومی یعلمون"
گر کسی می گفتشان کاین سو روید
تا از این اشجار مستسعد شوید،
جمله می گفتند کین مجنون مست
از قضاء الله دیوانه شده است.
غصون (شاخه ها) - یالیت قومی یعلمون ( ای کاش قوم من می دانستند) – مستسعد (سعادتمند)
و گاه از آن به عصای موسی تعبیر می کند که:
هست قرآن مر تو را همچون عصا
کفر ها را بر درد چون اژدها.
و جای دیگر از زبان قرآن با منکران سخن می گوید که:
مر مرا افسانه می پنداشتید!
تخم طعن و کافری می کاشتید!
خود بدیدید، ای خسان طعنه زن،
که شما بودید افسانه نه من!
نور خورشیدم فتاده بر شما؛
لیک از خورشید ناگشته جدا.
و گاه با اشاره به کلام الهی که فرمود:
به حلقه بندگان من پیوند و آنگاه به بهشت من در آی.(فجر 29 و 30)
گوید که اگر خواهی به جرگه عاشقان حق پیوندی از صف جولاهگان و سوداگران به محفل قرآن درآی زیرا:
چون تو در قرآن حق بگریختی،
با روان انبیا آمیختی.
هست قرآن حالهای انبیا،
ماهیان بحر پاک کبریا.
اما شرط وصال این شاهد غیبی صفای دل است که فرمود: " جز دست پاکان بدان نرسد" (واقعه – 79) و نیز فرمود: " که این کتاب بی هیچ۵ شک و ریب راهنمای پرهیزکاران است" (بقره – 2).
و هرکه به دنبال اغراض نفسانی چادر این عروس قدسی را که رمزی از حجاب کلمات و نقاب صورت است بر کشد، آن شاهد خود را بد و زشت نماید – چنانکه قرآن را سراسر سخنان پریشان و تناقصات ناگشوده بیند و آن را اساطیر و سحر و افسون خواند و سر طعنه منکران بر این سدرۀ معرفت و شاخه های آن چون مثنوی و غزلیات حافظ و سعدی همین ججاب اغراض است که دیده بینش آدمی را فرو می پوشد و اورا از قرآن و کلام اولیا جز حرفی نصیب نمی آید.
مولانا در میان قصۀ مسجد مهمان کش از طعنۀ کوته نظران که می گفتند مثنوی سخنان بلندی نیست و یکسر پریشان و درهم است یاد می کند و بی آنکه خود برنجد، برای بیان حقیقت و دفع شبهات اهل گمان که موجب گمراهی ساده دلان تواند بود، گوید:
من نمی رنجم ولیکن این لگد
خاطر ساده دلی را پی کند.
خوش بیان کرد آن حکیم غزنوی
بهر محجوبان مثال
که ز قرآن گر نبیند غیر قال،
این عجب نبود ز اصحاب ضلال.
خربطی ناگاه از خر خانه ای
سر برون آورد چون طعانه ای
کاین سخن پست است ، یعنی مثنوی
قصه پیغمبر است و میروی
نیست ذکر و بحث و اسرار بلند
که دوانند عارفان آن سو سمند
جمله سرتاسر فسانه است و فسون
کودکان قصه ؛ بیرون و درون
چون کلام الله بیامد هم برآن
اینچنین طعنه زدند آن کافران
که اساطیر است و افسانه ی نژند
نیست تعمیقی و تحقیقی بلند
کودکان خرد فهمش می کنند
نیست جز امر پسند و ناپسند
گفت گر آسان نماید این به تو
اینچنین آسان یکی سوره بگو
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷خاصِفُ النَّعْلِ کیست⁉️
کفش و نعلین پیامبر را وصله و پینه میکرد.
👌✨ رسول خداصلی الله علیه وآله در چند مورد این عنوان را برای امیرمؤمنانعلیه السلام به کار برده است.
ابوسعید خدری گوید: رسولخداصلی الله علیه وآله فرمود:
«از بین شما کسی است که بر تأویل قرآن خواهد جنگید؛ چنانکه من بر تنزیل آن جنگیدم. هر کدام از ابوبکر و عمر گفتند: آیا من هستم؟ فرمود: نه، بلکه او خاصف النعل است».
ابو بصیر میگوید: دقت کردیم دیدیم او علیعلیه السلام است که کفش رسول خداصلی الله علیه وآله را وصله و پینه میکرد.
👌✨در حدیث دیگر، رسول خداصلی الله علیه وآله آیه «تو فقط بیم دهندهای! و برای هر گروهی هدایت کنندهای است»، را قرائت کرد و فرمود:
«من منذر هستم، آیا هادی را میشناسید؟ گفتیم: نه، ای رسول خدا، فرمود: او همان خاصف النعل است».
پس همه گردنها به سمت در گردانیده شد، ناگاه علی بن ابیطالبعلیه السلام از حجرهای خارج شد؛ درحالیکه نعلین رسول خداصلی الله علیه وآله دردستش بود و آن را میدوخت.
👌✨در زیارت آن حضرت نیز آمده:
«سلام برتو ای برطرف کننده سختیها، وصله زننده نعلین پیامبر و ای آقای اهل بیت!».
📗 بحارالانوار، ج 97، ص 332
اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام
اَللَّهُمَّ العَنِ الجِبتَ وَ الطّاغوت وَ النَّعثَل وَ عَذّبهُم عَذاباً شَدیداً
علمی عرفانی👇
@wittj2