ادامه مبحث آفرینش جهان در نهج البلاغه🔮🎷🎷🎷🎷🎷
فرفعه فى هواء منفتق ، و جوّ منفهق.« پس خداوند آن كف ها را در هواى وسيع و فضاى گشاده بالا برد.»
اين حباب ها از چه چيزى تشكيل يافته بودند ؟ و در درون آن ها چه اتفاقاتى رخ مى داد ؟
وقتى زمان كوتاهى از عمر اين حباب ها مى گذشت محتواى آن ها مايع بوده است . ولى با سپرى شدن زمان چون دما و فشار به علت انبساط كاسته شد اين حباب ها بتدريج محتواى گازى شكل به خودگرفتند.
ذّرات تشكيل دهنده مايع داخل حباب ها نيز عمدتاً از كوارك ها ، الكترون ها و فوتون ها بوده است. اما به علت شدت دما كوارك ها نمى توانستند براى تشكيل پروتون ها و نوترون ها هسته هاى اتم هاى سبك را بوجود بياورند. اما وقتى دما به اندازه كافى سقوط كرد اين مهم تحقق پيدا مى كند لذا پروتون ها و نوترون ها بوجود مى آيند. و ادامه سقوط دما به الكترون ها اجازه مى دهد تا در اطراف هسته ها كه از پروتون ها و نوترون ها تشكيل يافته بود به پرواز در بيايند و در نتيجه اتم هاى ئيدروژن و هليم شكل بگيرند زمانيكه سرنوشت حباب ها به اين مرحله مى رسد جهان را ابرهايى از گازهاى ئيدروژن و هليم فرا گرفته بود .در اين رابطه حضرت على(ع) در خطبه 90 به مرحله گازى شكل جهان اشاره كرده و فرموده است : « وخداوند چون آسمان دود (گاز) بود فرمان داد تا قطعات آن كه با هم فاصله بسيار داشتند به هم پيوسته و گرد آمدند.»
همچنين خداوند در قرآن كريم سوره اى فصلت آيه 11 مى فرمايد: « پس خداوند پرداخت به آسمان، در حالى كه دودى بود . پس به آسمان و زمين فرمود از روى ميل يا كراهت بياييد»
ادامه ى انبساط حباب ها باعث شد تا بيشتر آن ها با هم بر خورد كنند ودر محل برخورد نا هنجاريهايى از ماده بوجود آيد و تراكم ماده را در آن قسمت ها بيشتر كند نوع، زمان وميزان جرم حباب ها تعيين مى كرد كه اين ناهنجارييها چگونه باشند.
امّا اين برخوردها باعث نشد كه اين حباب ها به انبساط خود ادامه ندهند، بلكه نه تنها هر كدام به انبساط خود ادامه مى دادند بلكه در يك مجمو عه ى كلى به جلو پرتاب مى شدند. اين زمانى بود كه صدها هزار سال از عمر جهان مى گذشت ولى هنوز فرصت تشكيل ستارگان و كهكشان ها فراهم نشده بود و جهان هستى يكپارچه از گاز تشكيل يافته بود و مرزهاى هفت آسمان هنوز مشخص نشده بود.
8- شكل گيرى هفت آسمان.
فسوّى منه سبع سموات. « پس ( خداوند) از آن كف هفت آسمان را آفريد.»
امام على(ع) در خطبه ى 90 فرموده است: « و خداوند فرمان داد تا قطعات آن (دود) بود كه باهم فاصله ى بسيار داشتند به هم پيوسته گرد هم آيند.»
و همچنين در خطبه 202 مى فرمايد: « پس ( خداوند ) هفت آسمان را بعد از با هم بودن از هم جدا كرد.»
طبق چنين سخناني، جهان گازى شكل ابتدا بر اثر گرانش در هفت توده اى بزرگ گردهم آمد سپس در داخل اين توده ها، توده هاى بزرگ ديگر گرد هم آمدند كه مجمو عه هاى كهكشانى بودند . سپس كهكشان ها و ستاره و سيارات به ترتيب بوجود آمدند. تمام اين توده ها ضمن استقلال ظاهرى وابستگى شديد به هم داشتند. ودر نهايت سرنوشت همه آن ها به هم وابسته است با وجود همه ى اين مسائل جهان هنوز در قالب حباب ها همچنان در حال انبساط و گريز است. و همه تحولات با وجود اين دو خصيصه ى حباب ها صورت مى گيرد وبه يك سرنوشت محتوم در حال شتاب است. سر نوشتى كه واقعيت آن براى دانشمندان هنوز معلوم نيست.
از احاديثى كه در مورد بزرگى آسمان ها از معصومين آمده است نشان مى دهد، هنگامى كه نيروى گرانش توانست جهان يكپارچه گازى را در هفت توده بزرگ از هم جدا كند. هر كدام از اين تكه هاى بزرگ براى خود آسمان جداگانه اى را بوجود آوردند. تكّه اى كه اول از همه حساب خود را جدا كرد بزرگترين بوده است. و همينطور دومى كمى كوچكتر ، وآخرين آن ها كه از شش تاى ديگر كوچكتر بوده است آسمان اوّل ناميده مى شود كه ما در آن زندگى مى كنيم. ( بدين صورت هفت آسمان شكل مى گيرد.)👌
@wittj2
ادامه مبحث آفرینش جهان در نهج البلاغه🔮
9ـ موج بازدارنده چست؟
جعل سفلا هنّ موجا مكفو فاً .« زيرا آن آسمان موجى را قرار داد تا از سيلان و ريزش ممنوع باشد.»
همانطور كه برخى از مفسران نيز بيان داشته اند خداوند در زير آسمان ها موجى را قرار داده كه موجب مى شود اين مجموعه ماده كه در هيئت هفت آسمان در حال گسترش است روى هم ريزش نكنند. ظاهراً اگر اين موج بازدارنده نبود نيروى گرانش ماده را از هر سوى گرده آوردنده و در يك نقطه متمركز مى ساخت.
برخى تحقيقات در نجوم نيز نشان دهنده اين است كه ماده در جهان بقدر كافى زياد نيست تا سرعت انبساط را كم كرده و جهان را منقبض سازد براى همين امروزه اعتقاد به جهان باز، يعنى جهانى كه براى هميشه مى خواهد به انبساط خود ادامه دهد درنظر برخى از دانشمندان قريب به يقين است چون كمبود ماده در جهان نمى تواند نيرويى را توليد كند كه بتواند سرعت انبساط را كند كرده و متوقف سازد.
استنباط نويسنده از قرآن كريم و نهج البلاغه اين است كه ميزان ماده در جهان آنقدر زياد است كه بتواند جهان را منقبض سازد و احتمالاً بشر هنوز نتوانسته است بيش از 95درصد ماده جهان را رديابى كند و ظاهراً ما از داخل آسمان اوّل به اطراف خود مى نگريم. پس اگر ماده موجود در جهان اينقدر زياد است چرا جهان همچنان به انبساط خود ادامه مى دهد؟ در اين باره دو دليل از نهج البلاغه استنباط مى شود:
1ـ وجود نيروى گريز حباب ها به سبب بادى كه در نخست آفرينش به آن دريا وزيد وآن دريا را بر انگيخته ساخت.
2ـ وجود موج بازدارنده كه از محل خلقت در حال جولان است.
احتمالاً نيروى گرانش قادر بوده است بر نيروى گريز حباب ها غلبه كند چون ماده موجود در جهان بسيار زياد بوده است واين تجربه قبلًا در درياى جوشان اوليه به وقوع پيوسته بود و آب در حال فرار برگشته ودر يك جا جمع شده بود اما اين موج باز دارنده در پائين آسمان ها به صورت يك نيروى ضد گرانش عمل مى كند و گويا جهان با ماده ى بسيار زياد با خيال راحت به گسترش خود ادامه مى دهد .
اما ماهيت موج بازدارنده چيست؟در مطالب قبلى به زبان ديگر در مورد موج بازدارنده سخن گفته ايم در واقع اين موج باز دارنده همان امواجى هستند كه در آغاز شكافت فضاها بر خاستند و ضمن پايه ريزى فضا ذرات ماده را در سطح خود خلق نمودند و آب را در پشت خود به جلو مى بردند .اما افزايش خلقت ماده بصورت آب نيرويى را توليد كرد كه بر نيروى گريز آب غلبه نموده و آن را از هر سوى برگرداند ولى وزيدن باد عقيم اين تعادل را برهم زدواين دريا را مجبور ساخت كه دوباره به شكل حباب ها در پشت (سطح) امواج بزرگ به انبساط بپردازد. هم اكنون نيز تمام هستى در قالب اجرام آسمانى در پشت اين امواج بزرگ در حال حمل هستند وبه يك انبساط بنيادى كشيده مى شود و حتى فضا هم در حال انبساط است. البته نيروى گرانش بصورت موضعى ماده را منقبض كرده ستارگان و كهكشان ها را بوجود مى آورد.آياتى از قرآن مجيد دلالت بر انبساط بسيار طولانى جهان هستى دارد . براى مثال، دو آيه از سورهْ تكوير و انفطار بر چنين امرى دلالت دارند:
و اذالنجوم انتثرت.(انفطار،آيه 2) «و زمانى كه ستارگان پراكنده شوند.»
واذالنجوم انكدرت.(تكوير، آيه 2) «وزمانيكه ستارگان تاريك شوند.»
تاريك شدن و پراكنده شدن ستارگان نشان مى دهد كه جهان آنقدر طولانى به انبساط خود ادامه خواهد داد كه ستارگان از هستى ساقط شوند.
پس موج بازدانده امواجى هستند كه از محل شكافت فضا كه قبلاً توضيح آن گذشت به حركت در مى آيند و نه تنها ماده را در سطح خود خلق مى كنند بلكه آن ماده را هم اكنون بصورت اجرام آسمانى در پشت خود حمل مى كنند وجهان را به يك حركت اجبارى سوق مى دهند . چنين خاصيتى باعث ميشود كه نيروى گرانش عليرغم ماده بسيار زياد براى فروريزش قادر نباشد انبساط جهان را متوقف سازد.
و علياهنّ سقفاً محفوظاً ، سمكاً مرفوعاً.«بالاى آن آسمان ها را سقفى محفوظ و بلند قرار داد.»
اين جمله نشان مى دهد كه آسمان هاى بالاتر مثل چترى آسمان هاى ديگر را فرا گرفته اند و همچون سقف بالاى آسمان هاى پائين تر مى باشند.
بغير عمد يدعمها ، ولا دسار ينظمها.« بدون هيچ ستونى كه آسمان ها را نگه دارد و يا ميخى كه آن آسمان ها را نظم بخشد.»
تمام اجزاى آسمان ها بدون هيچ تكيه گاهى در فضادرحالت بى وزنى شناورندو نيروهاى طبيعت آرايش و نظم آن ها را تاْمين ميكند . گرانش نيرويى است كه ماده را در فواصل دور به هم ربط مى دهد و آن ها را به نظم در مى آورد و نقاط دور را به تعادل در مى آورد.و نيرو الكترومغناطيسى ، نيروى ضعيف و نيروى قوى در فواصل كم عمل كرده و اجزاى ماده را در داخل خود ماده ، به نظم در مى آورد.
10ـ شكل گيرى ستارگان.
ثمّ زينّها بزينة الكواكب، و ضياء الثّواقب.«سپس خداوند آسمان ها را به زينت ستاره ها و روشنى نور افكن ها آرايش داد.»
@wittj2
ادامه مبحث آفرینش جهان در نهج البلاغه🔮🎷
وقتی هفت آسمان از هم جدا شدند نیروی جاذبه بطور موضعی در داخل آسمان توده ای از گاز ها را گرد هم آورد با گذشت زمان فشردگی این گاز افزيش يافته و واكنش هاى هسته اى در مركز آن ها آغاز شد و توده هاى گاز شكل با ارسال امواج نورى بصورت ستاره متولد مى شدند و از دل تاركيهاى بيكران مى درخشيدند بدين صورت اين ستاره ها بتدريج جهان سراسرتاريكى را نجات مى دادند.تا موجوداتى درآينده نظاره گر زيبائى مسحور كننده آن ها باشد. تولد ستارگان نويدى براى تولد موجودات شگفت انگيزى مثل انسان ها بود.
11ـ شكل گيرى خوشيد و ماه.
و اجرى فيها سراجاً مستطيراً ، و قمراً منيراً . « ودر آن ها چراغ نور افشان ، خورشيد و ماه درخشان را به جريان انداخت.»
يكى از آن ستارگان كه پا به عرصهْ وجود نهاد خورشيد نام آشناى ما بوده است البته خورشيد خيلى ديرتر از ستارگان اوليه شكل گرفت چون بيشتر ستارگان نسل اول به علت جرم زيادشان منفجر شدند و عناصر سنگينى كه در دل آن ها ساخته شده بود به فضا پرتاب شدند تا مقدمه شكل گيرى ستارگانى را فراهم آورند . كه بزودى از بقاياى اين ستارگان متولد خواهد شد . خورشيد ما هم يكى از اين ستارگان بوده است ظاهراً كل منظومه شمسى ما يك تودهْ خيلى بزرگ از ذرّات . گازها و عناصر مختلف بوده است . كه با گذشت زمان بر اثر گرانش منقبض شده سپس خورشيد در مركز اين توده شكل گرفته است . با تولد خورشيد تحولات بعدى متاْثر از آن منظومه شمسى را طى ميلياردها سال به شكل كنونى در آورده است. كه زمين و ماه در بطن اين تحولات فيزيكى و شيميايى بوده اند.
12- سه نوع حركت براى خورشيد و ماه.
فى فلك دائر ، و سقف سائر ، و رقيم مائر.«در حاليكه ( هر يك از خورشيد و ماه ) در فلكى است دور زننده و سقفى سير كننده و لوحى متحرك.»
حضرت فرموده است كه خورشيد و ماه هر كدام در مدارى در حال دور زدن هستند و ما بخوبى مى دانيم كه ماه بدور زمين در حال گردش است و هر دو همزمان بدور خورشيد مى گردند. و خورشيد نيز در مدار خود بدور كهكشان راه شيرى در حال گردش است . همچنين حضرت فرموده است خورشيد و ماه در سقفى سير كننده قرار دارد از آنجائيكه سقفى كه در بالاى سر ما بنظر مى رسد مجموعه كهكشان راه شيرى است پس بايد به حركت كهكشان راه شيرى اشاره كرده باشد كه خورشيد و ماه و مجموعه همه اجرامى كه با چشم در آسمان بصورت سقف ديده مى شود در حال حركت سريع مى باشد و اين همان گردش كهكشان ما بدور كهكشان هاى گروه محلى است. اشاره حضرت به لوح متحرك احتمالاً حركت مجموعه تمام كهكشان ها را در جهان هستى نشان مى دهد. كه خورشيد و ماه جزء كوچكى از آن مجموعه عظيم مى باشند.
نتيجه گيري
از سخنان حضرت على(ع) درمورد خلقت جهان نتيجه گرفته مى شود كه ،دو انفجارگونه ى آغازين باعث شكل گيرى جهان شده است:
1ـ انفجارگونه ى اوّل: كه فضا، زمان وماده بوجود آورد. سپس ماده خلق شده به صورت آب انبساط پيدا كرد. امّا نيروى گرانش پس از مدتى آن آب را از هر سو گرد آورده و به صورت درياى جوشان در يك جا جمع كرد.
2ـ انفجار گونه ى دوم: كه بعداز گذشت زمان زيادى از انفجارگونه ى اوّل در ظرف فضا رخ داد باعث توليد باد شديدى شد كه به درياى جوشان وزيد و ماده ى آن دريا را تحريك كرده و متحول ساخت. اين تحول باعث پرتاب حباب ها از اين دريا شد. اين حباب ها ضمن حركت به جلو در فضا به انبساط پرداختند. وبعد از گذشت ميليون ها سال باعث بوجود آمدن هفت آسمان شدند.
منابع:
1ـ ترجمه و شرح نهج البلا غه ، حاج سيد على نقى فيض الاسلام، مؤ سسه انتشارات فقيه، 1378.
2ـ ترجمه نهج البلاغه ، محمد على انصارى قمي، انتشارات نوين 1345.
3ـ ترجمه نهج البلاغه ، دكترسيد جعفر شهيدي، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، 1368.
4ـ ترجمه نهج البلاغه ، عبد المحمدآيتى ، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، بنياد نهج البلاغه ،1377.
5ـ ترجمه و شرح نهج البلاغه ، مولى فتح اله كاشاني، انتشارات ميقات،1340.
6ـ تفسير عمومى نهج البلاغه ،استاد محمد تقى جعفرى ، دفتر نشر و فرهنگ اسلامي،1357.
7ـ كتاب آئينه حريم درتفسيرخطبه اول نهج البلاغه، آيت الله عباس ايزدي، مؤسسه فرهنگى هنرى ضريح،1373
8ـ شرح نهج البلاغه ، كمال الدين ميثم بن على بن ميثم، نشر مؤسسه النصر ، 1378.
9ـ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، دار الكتب العلميه ، بيروت 1418. هـ ق .
10ـ شرح نهج البلاغه، آية الله سيد محمد شيرازي، مؤسسه الفكر الاسلامى ،1410.هـ ق.
11ـ مفتاح االسعاده فى شرح نهج البلاغه ، محمد تقى التقوى قا ئنى خراساني، مكتبة المصطفي.
12ـ ميزان الحكمه، محمد محمدى رى شهري، نشر دار الحديث،1377،هـ ش
13ـ بحارالانوار، محمد باقر مجلسي، جاويدان، 1362.ج 54 ،56
14ـ مغز متفكر جهان شيعه امام محمد صادق (ع)، مركز مطالعه اسلامى استراسبورگ، مترجم ذبيح اله منصوري، انتشارات اهل بيت قم ،1370 .
@wittj2
15-نظری به فلسفه صدرالدين شيرازى، دكتر عبدالمحسن مشكوة الديني، انتشارات بنياد فرهنگ ايران ،1346.
16ـ حركت وتحول از ديدگاه قرآن ، استاد محمد تقى جعفرى ، انتشارات بنياد قرآن 1360.
17- تاریخچه زمان، استیون هاوکینگ، ترجمه ی حبیب اله داد فرما و زهره داد فرما، انتشارات بنياد قران 1360
18ـ انفجار بزرگ، ج گريبين و ديگران، مترجم محمد رضا خواجه پور ، انتشارات كيهان ،1369.
19ـ ستارگان و سيارات ، پاتريشيالوبر، مترجم جواد مددي، انتشارات مير، 1343.
20ـ سياهچاله ها ، آيزاك آسيموف، على نوري، نشردنياى نو، 1369.
21ـ جهان استيون هاوكينگ، جان بازلو، ترجمه حبيب اله داد فرما، انتشارات آموزش انقلاب اسلامي،1372.
22ـ فيزيك نوين، دكتر اريك ، اوبلاكر، مترجم بهروز بيضاوي، انتشارات آموزش انقلاب اسلامى ، 1372.
23ـ انبساط جهان ، استيون واينبرگر، محمدرضا خواجه پور انتشارات دنا ، 1362.
24ـ سرنوشت جهان ، ريچارد موريس، ترجمه ابو الفضل حقيرى ، انتشارات آسيا، 1364.
25ـ فلسفه فيزيك كوانتمي، سون ارتلى وژان پى ير، مترجم مهران مصطفوى ، نشر كلام 1372.
26ـ سرگذشت شگفت انگيزكوانتم ، نبش هوفمان ، مترجم بهرام معلمي، شركت علمى وفرهنگى آموزش عالي، 1369.
27ـ ماهنانه علمى و فرهنگى دانشمند، ويژه نامه دانشمند، ويژه نامه جهان فيزيك، 45- 46،سال بيست ونهم آبان 1370.
منبع: پایگاه تخصصی نهج البلاغه http://www.balaghah.net
پایان🎷
@wittj2
🔮🎷بحث خداشناسی درباره میدان مغناطیسی خورشید
✍رامین فخاری - دوشنبه، ٢۳ شهریور ۱۳٩٤
همانطور که می دانید،کره زمین دارای میدان مغناطیسی است،و میدان مغناطیسی کره زمین ما را از خطراتی که از جانب فضا و اشعه های مرگ بار خورشید می آید حفاظت می نماید.که در قرآن کریم نیز در باره این موضوع بحث شده است و قبلا نیز به این موضوع پرداخته ایم.
اما علاوه بر زمین بعضی از ستارگان بزرگ و ستارگان متوسط مانند خورشید ما نیز ین میدان مغناطیسی را دارند،و این میدان مغناطیسی در تعامل با محیط اطراف و میدان های مغناطیسی مجاور نقش یک ترمز یا باز دارندگی را دارد.[1]
بیشتر ستاره های غولپیکر دارای میدان مغناطیسی نیستند،ولی خورشید ما دارای یک میدان مغناطیسی است که در تعامل با میدان مغناطیسی زمین است.
حال اگر این میدان مغناطیسی خورشید وجود نداشت چه اتفاقی می افتاد؟پاسخ ساده است چند حالت محتمل پیش رو است:
زمین به دلیل عدم وجود تعامل گرانشی از مسیر و مدار خارج می شد و در نتیجه به طرف خورشید می رفت و ممکن بود به دلیل نزدیک شدن به آن یا چسبیدن به آن نابود شود.
زمین به دلیل عدم وجود تعامل گرانشی ناشی از میدان مغناطیسی از خورشید دور تر می شد در در فضا معلق میشد در نتیجه فاصله گرفتن زمین از خورشید که منجر به سرد شدن زمین می شد،زمین زیست پذیر نبود.
مدار چرخش زمین به دور خورشید از یک حالت ثابت خارج می شد در نتیجه شب و روز مشخص و سال مشخص وجود نداشت در نتیجه به هم خوردن اکوسیستم حیات از بین می رفت.
یعنی این مساله بسیار مشهود است که علاوه بر هزاران فاکتوری که برای حیات در زمین باید وجود داشته باشد صدها فاکتور آشکار و نهان دیگر نیز باید در ستاره میزبان وجود داشته باشد که میدان مغناطیسی یکی از این فاکتور هاست و اگر تنها این فاکتور وجود نداشت حیات تشکیل نمی شد.
حال تصور کنید که اگر طراحی منحصر به فردی توسط یک آفریدگار هوشمند وجود نداشت و جهان حاصل یک تصادف بود بدون تردید یکی از این فاکتورها دچار کاستی می شد در نتیجه ما امروز وجود نداشتیم!ولی ما وجود داریم...بدون تردید همه این المنت ها و فاکتورها که ممکن است درا کثر فضای لایتناهی وجود نداشته باشد توسط یک آفریدگار هوشمند در یک نقطه گرد آوری شده است.این مساله قابل تصور نیست که حتی در مورد خود انسانها تمام وسایل ساخت یک اتوموبیل بطور تصادفی یکجا جمع شوند و اتوموبیل بطور تصادفی ایجاد شود،در نتیجه امکان ندارد هزاران عامل زیست شناسی و زمین شناسی و کیهانی که باید به هم پیوسته باشند یکجا بطور تصادفی کنار هم جمع شده باشند.
[1]Mysterious, massive, magnetic stars
@wittj2
🔮🎷آزمایشی که میتواند آشتی مکانیک کوانتومی و گرانش را ثابت کند
✍توسط ناهید سادات ریاحی در ۲۱ اسفند ۱۳۹۶ تازه ترین اخبار کوانتومی فیزیک کوانتومی
یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی فیزیک امروز، آشتی مکانیک کوانتومی و گرانش است؛ دو نظریهای که در مقیاسهای متفاوت عمل کرده و به ظاهر، قرار نیست از در صلح با یکدیگر وارد شوند. اکنون دو گروه از دانشمندان و به طور مستقل از یکدیگر، آزمایشی طراحی کردهاند که آشتی مکانیک کوانتومی و گرانش را ممکن میکند. گروه اول حاصل همکاری دانشمندان از دانشگاههای آکسفورد و سنگاپور بوده و گروه دوم، حاصل یک همکاری بینالمللی است. این دو مقاله در مجلهی Physical Review Letters منتشر شدهاند.
دانشمندان هنوز نمیتوانند ماهیت گرانش را توضیح دهند، در واقع گرانش با اینکه به خوبی کار میکند، اما به خوبی درک نشده است. بهترین نظریهی حاضر برای توصیف گرانش، به نظریهی نسبیت عمومی اینشتین بازمیگردد، اما هنوز راهی برای آشتی دادن آن با مکانیک کوانتومی، پیدا نشده است. برخی فیزیکدانان معتقدند ذرهای به نام گراویتون وجود دارد، اما اثبات وجود چنین ذرهای، خستهکننده شده، زیرا این ذره، آنقدر ضعیف است که اندازهگیری نیروی آن، تقریبا غیرممکن است. محققان هیچیک از این دو تیم ادعا نکردهاند که آزمایش آنها میتواند گرانش و مکانیک کوانتومی را با یکدیگر آشتی دهد، بلکه در عوض، آنها معتقدند اگر آزمایشهای پیشنهادی آنها، موفقیتآمیز باشد، چنین آشتی و اتحادی، ممکن خواهد بود.
👈در آزمایش موردنظر، تلاش میشود دو ذره با استفاده از جاذبههای گرانشی درهمتنیده شوند که چنین حالتی، به معنی تایید گرانش کوانتومی خواهد بود. به طور دقیقتر، دو الماس کوچک که فاصلهی کمی با یکدیگر داشته و هر یک از آنها در یک برهم نهی دو جهت اسپینی قرار داده شدهاند را معلق میکنند. پس از آن، یک میدان مغناطیسی به هر مولفهی اسپینی اعمال میشود. اکنون باید دید هر یک از اجزا، به طور گرانشی، جذب یکدیگر شدهاند یا نه. محققان معتقدند اگر آنها واقعا جذب یکدیگر شده باشند، ثابت میکند گرانش، کوانتومی است. برای یک نتیجهگیری دقیق، باید این آزمایش را به دفعات زیاد انجام داد. اگرچه با نخستین نگاه، به نظر میرسد چنین آزمایشی، به زودی قابل اجراست، اما واقعا اینطور نیست. محققان معتقدند به دلیل الزام بهبود حساسیت، یک دهه برای انجام چنین آزمایشی، زمان لازم است.
@wittj2
دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بیرنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان منست
مولانای جان🌻
@wittj2
ملامتگویِ عاشق را
چه گوید مردم دانا
که حالِ غرفه در دریا
نداند خفته بر ساحل...
سعدی🌻روز بزرگداشت سعدی اول اردیبهشت مبارک🎊🎊
@wittj
در جلوه گاه هستی نورت سپیده دم زد
من در عدم تو حاضر شورت به صورتم زد
در آسمان عشقت شوری بپا شد هر دم
با دیدگان و سویت روحت به سینه پر زد
اسماء🌻اردیبهشت۹۷
@wittj2
🔮🎷 جرم چیست ؟ از یونان باستان تا میدانهای کوانتومی! (قسمت اول)
✍توسط سمیع صالحی در ۷ آذر ۱۳۹۶ تازه ترین اخبار کوانتومی
در اولین قسمت از بخش جدید دیپرلوک، به سراغ یکی از بنیادیترین مفاهیم دنیای فیزیک رفتهایم: جرم. به نظر شما جرم چیست ؟ شاید فکر کنید یک تعریف واحد برای سوال جرم چیست وجود دارد، اما در این مقاله و قسمتهای بعدی آن، خواهیم دید، اینطور نیست و 👌تعریف جرم رابطهی مستقیمی با میزان دانش ما در علم فیزیک دارد. یونانیان باستان، تعریف خود را برای جرم داشتند و با گذشت قرنها، حالا به جایی رسیدهایم که آن را با نظریه میدان کوانتومی تعریف میکنیم. میخواهید بدانید جرم چیست ؟
✍نوشتار « جرم چیست »، ترجمهی مقالهای با همین نام و نوشته جیم باگوت است که در سال ۲۰۱۷ توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شد و پس از آن در سایت معتبر ناتیلوس منتشر گردید.
متنی که در این لحظه در حال مطالعهی آن هستید، ممکن است نوشتهای کاغذی یا یک محتوای الکترونیکی در یک تبلت یا کامپیوتر باشد: به هر حال اصلا مهم نیست! هر آنچه که شما در حال مطالعهی آن هستید، قطعا از نوعی ماده ساخته شده است. این ماده میتواند کاغذ، کارت، پلاستیک یا فلزات کوچک روی صفحهای از مدارهای چاپی باشد. هر کدام از این موارد که باشد، ما آن را ماده یا خاصیت مادی مینامیم که دارای ویژگی خاصی است که به آن، جمود یا استحکام (Solidity) میگوییم. این ماده قطعا دارای جرم است.
اما، تعریف دقیق جرم چیست ؟ یک قالب مکعبی شکل یخ را در نظر بگیرید که کمی بیشتر از ۳ سانتی متر طول دارد. فرض کنید این قالب یخ را در کف دستان خود قرار دادهاید این قالب، سرد و کمی لغزنده بوده و اندازهگیری جرمش، کار سختی است، اما میدانیم که داری جرم است. اجازه دهید سوال را با دقت بیشتری بیان کنیم. این مکعب یخ از چه چیزی ساخته شده؟ و یک سوال باز هم مهمتر: جرم آن از کجا ناشی میشود؟
برای درک اینکه یک مکعب یخ از چه چیزی ساخته شده، باید از شیمیدانان کمک گرفت. آنها بر پایه یک سنت قدیمی که توسط کیمیاگران ایجاد شده، بین عناصر شیمیایی مختلف مانند هیدروژن، کربن و اکسیژن تفاوت قائل میشوند. تحقیق در مورد جرم نسبی این عناصر و ترکیب حجمی گازها، جان دالتون و لوئیس گی لوساک را به این نتیجه رساند که عناصر شیمیایی مختلف شامل اتمهایی با جرمهای مختلف هستند که مطابق مجموعهای از قوانین که شامل تعداد کل اتمها میشود، با یکدیگر ترکیب میشوند.
⭐️مسئلهی تولید آب از ترکیب حجمی گازهای اکسیژن و هیدروژن، زمانی به درستی درک شد که دانشمندان پی بردند اکسیژن و هیدروژن هر دو در طبیعت به صورت گازهای دو اتمی (مولکولی)، O2 و H2، وجود دارند. این موضوع تا حدودی به اولین سوال ما پاسخ میدهد. مکعب یخ ما از مولکولهای H2O تشکیل شده که در یک شبکهی بلوری منظم قرار گرفتهاند. همچنین میتوانیم به سوال دوم نیز تا حدودی، پاسخ دهیم: بر اساس قانون آووگادرو، یک مول ماده شیمیایی حاوی حدود ۱۰۲۳×۶ ذره از آن ماده خواهد بود. حال میتوانیم مقدار مول یک ماده را بر اساس جرم مولکولی آن بر اساس گرم بیان نماییم. جرم مولکولی یک مولکول هیدروژن، H2، برابر دو است که بیانگر آن است که هر اتم هیدروژن دارای جرم نسبی ۱ است. همین موضوع برای اکسیژن مولکولی با جرم ۳۲، صادق است و هر اتم اکسیژن جرم نسبی ۱۶ دارد. بنابراین جرم مولکولی یک مولکول آب برابر ۱۸ گرم است.
اگر جرم قطعه یخی که در اختیار داریم ۱۸گرم باشد، به این معناست که یک مول یخ در دست داریم. بر اساس قانون آووگادرو، ۱۰۲۳×۶ مولکول آب در این قطعه یخ وجود دارد و به نظر میرسد این پاسخی قطعی برای پرسش دوم ما باشد. تودهی مکعب یخ از جرمی به اندازه جرم اتمهای هیدروژن و اکسیژن موجود در ۱۰۲۳×۶ مولکول آب حاصل میشود.
🎷👈اما به این مسئله از دیدگاه دیگری نیز میتوان نگریست. ما از دانشمندانی همچون جی. جی. تامسون، ارنست رادرفورد، نیلز بور و بسیاری دیگر از فیزیکدانان اوایل قرن بیستم آموختهایم که تمام اتمها از یک هستهی سنگین مرکزی و الکترونهای سبک در حال چرخش به دور آن تشکیل شدهاند. این هسته سنگین متشکل از پروتونها و نوترونهاست. تعداد پروتونهای موجود در هر اتم (که از آن به عنوان عدد اتمی یاد میشود) بیانگر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی هر اتم است. هر اتم هیدروژن دارای یک پروتون و هر اتم اکسیژن دارای ۸ پروتون در ساختار هسته خود هستند. اگرچه جرم کلی هر اتم برابر با مجموع جرم پروتونها و نوترونهای تشکیل دهنده آن اتم است، اما هستهی اتم هیدروژن فاقد نوترون بوده و تنها از یک پروتون تشکیل شده است. فراوانترین ایزوتوپ اکسیژن نیز دارای ۸ پروتون و ۸ نوترون در ساختار هسته خود است. بدیهی است که این شمارش پروتون و نوترون، مانند جرم نسبی اتمی است که در بالا ذکر شد.
@wittj2