هدایت شده از Dr z.m
🤲مناجاتی زیبا از خواجه عبدالله انصاری:
✨بارالها؛
از كوی تو بيرون نشود پای خيالم
نكند فرق به حالم
که برانی
چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاكم بكشانی
نه من آنم كه برنجم
نه تو آنی كه برانی...🌿
نه من آنم كه ز فيض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی كه گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد، نروم باز به جايی⚡️
پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهی
كس به غير از تو نخواهم
چه بخواهی چه نخواهی
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهی...
آمین🌱
هدایت شده از Dr z.m
34.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌این کلیپ رزق ویژه امروز شماست🌿
از کنار این رزق راحت نگذرید...
زندگیهاتون لبریز از برکات مادی و معنوی🦋💐
#صلوات یادتون نره🌹
هدایت شده از Dr z.m
آرامش یعنی
میان صدها مشکل
خیالت نباشد
لبخند بزنی ....🌺🌺
چون می دانی
خدایی داری که
هوایت را دارد
که با بودنش همه چیز
حل می شود ...🌺🌺
🖤 نبودنتان،
انگار خاکستر مرگ روی ثانیهها پاشیده!
شهر،
در آتش یأس میسوزد.🔥
امّا قاصدکهای امید،
زیر گوش دلم،
مژده آمدنتان را زمزمه میکنند؛
میدانم که میآیید...
@women92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «یه آدم امام زمانی»
👤 استاد #رائفی_پور
🔅 یه مؤمن عفیف، شهوتش رو از راه درست پاسخ میده...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با هر کسی با زبان مقتضی خودش صحبت کنید.
▫️بیانات در دیدار با جمعی از مسئولین سازمان تبلیغات اسلامی ۱۴۰۱٫۱۰٫۲۸
@women92
17.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هزار منهای یک ۱-۱۰۰۰
کلیپی که اشک مجری برنامه زنده رو هم درآورد😭
🔴 تماشای این فیلم کوتاه طاقت میخواد😢
شاید شما بتونید هزار منهای یک رو عملی کنید❤️
و همان «۱»، سرباز #امام_زمان (ع) باشید
فردا، روز عروسی ام هست ولی خواهر و برادرم نیستند که در انجام مراسمات کمک و همراهی ام کنند یا در شب عروسی برایم کِل بکشند و آرزوی خـوشبختی کنند...
یادم هست کمی قبل تر برای خواستگاری هم خواهرم نبود که با او درباره دختر مورد علاقه ام صحبت کنم و او آن دختر را برایم زیر نظر بگیرد...
کمی قبل تر دانشگاه هم که قبول شدم باز هم خواهر و برادرم در خانه نبودند که خوشحالی ام را با آنان شریک شوم و یک سور حسابی مهمانشان کنم...
حقیقتش بیشتر روز و شب هایم در تنهایی سپری شد و من هیچگاه خواهر و برادری نداشتم که با هم بازی کنیم، خوراکی هایمان را باهم تقسیم کنیم؛ با هم سر جای خواب یا اینکه کدام شبکه تلویریون رو ببینیم بحث کنیم و...
و همیشه در حسرت خنده های بچه های همسایه طبقه بالاییمان بودم!
صداهایشان در گوشم هست...
مادرشان صدا می کرد: حسنا و حلما و محمد؛ غذا حاضره بیاین کمک کنید سفره بندازیم یا زمان هایی که پدرشان به خانه می آمد و با آن ها بازی میکرد و صدای خنده و شادیشان کل ساختمان را بر میداشت...
و اما من با سگی مشغول بودم که به عنوان خواهر در جشن تولد ٣ سالگی ام توسط مادر و پدرم بهم هدیه داده شد...
سرگرمی موقتی خوبی بود مثل همه اسباب بازی ها...ولی کدام اسباب بازی جای خواهر یا برادر را پر می کند؟
اگر مادر و پدرم عاشقم بودند این انتخاب را برایم نمی کردند و مرا اینگونه تنها نمی گذاشتند!
فردا روز عروسی ام هست! ای کاش خواهری داشتم که قربان صدقه قد و بالای برادرش در کت و شلوار دامادی می رفت و...
و این قدر تنها نبودم💔
#مؤسسه_مردم_نهاد_نفس_سمنان