eitaa logo
مطالعات اسلامی زنان
23.7هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
24.9هزار ویدیو
467 فایل
𝐈𝐬𝐥𝐚𝐦𝐢𝐜 𝐰𝐨𝐦𝐞𝐧 𝐬𝐭𝐮𝐝𝐢𝐞𝐬 📍فرصتی‌ویژه‌برای‌ارتقاوتعالی‌اندیشه‌وباورها 📍درحوزه تخصصی الگوی سوم ،خانواده وسبک زندگی با مدیریت «دکترمیرجعفری» عضو هیئت علمی و مدیر موسسه زنان پیشرو 🖇استفاده ازمطالب کانال با ذکرلینک تبلیغات @ZAhmadi85
مشاهده در ایتا
دانلود
اقدام در راهپیمایی ۱۳ آبان تکثیر شد مردم تهران، از حرکت «مهدی ترابی»، بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس بعد از به ثمر رساندن یکی از گل‌هایش حمایت کردند. https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73
🔺روایت شهاب مرادی از اظهار نظر رهبر انقلاب درباره «چند همسری» در یکی از دیدارهای اخیر 🔹 آقا فرمودند: «من روی این موضوع ملاحظاتی دارم و با توصیه به آن موافق نیستم». 🔸در لینک زیر بخوانید:👇 http://akharinkhabar.ir/politics/5782259
4.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مبلغ حجاب و عفاف: شهروند آمریکایی به من گفت آزادی ما به نفع زن نبوده، به نفع بی بند و باری‌های مرد بوده ماجرای اعتراض بانوی بدحجاب نسبت به زنان بدحجاب‌تر دیگری که در معرض دید شوهرش قرار گرفتند! @women92
💕کاش به جای این همه باشگاه زیبایے اندام یک باشگاه زیبایے افکار هم داشتیم مشکل امروز ما اندام ها نیستن ، افکارها هستن ! 🍃🍃🍃 @women92
❤️ محبت هر چه بیشتر بهتر! ‌ 🌹 رهبرانقلاب: هم دختران و هم پسران توجه داشته باشند که افزایش و عمیق کردن آن، به دست خود آن‌هاست. 😊 با اخلاق خوب، با عقل، با تدبیر، با و حَسَن میتوان این محبت را روز به روز زیادتر کرد. ۸۱/۱۰/۱۲ 💞آنجایی که هرچه زیاد شود، ایرادی ندارد، محبت زن و شوهر است. هرچه به هم محبت کنید، خوب است و خود محبت هم می‌آورد. ۷۷/۱/۱۹ 🆔 @women92
بسیار زیبا و آموزنده: پیرمردی در دامنه کوه‌های دمشق هیزم جمع می‌کرد ودر بازار می‌فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند یک روز حضرت سلیمان (ع) پیرمرد را درحالت جمع‌آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد؛ یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا زندگی‌اش بهبود یابد پیرمرد ازحضرت سلیمان(ع) تشکر کرد و بسوی خانه‌اش روان شد نگین قیمتی را به همسرش نشان داد، همسرش بسیار خوشحال شد ونگین را در نمکدانی گذاشت؛ یکساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته، از قضا زن همسایه نمک نیاز داشت به خانه‌ی آنها آمد و زن نمکدان را به او داد... زن همسایه وقتی نگین را در نمک‌ها دید، تصمیم گرفت نگین را پیش خودش نگه دارد، لذا آن را مخفی کرد... پیرمرد بسیار مأیوس شد و از دست همسرش نیز بسیار ناراحت و عصبانی بود و زن پیرمرد هم گریه می‌کرد که چرا نگین را گم کردم... چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت در آنجا باز با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین را به حضرت سلیمان (ع) گفت حضرت سلیمان (ع) نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را هم گم نکنی... پیرمرد ازحضرت سلیمان(ع) تشکر کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر راه نگین را ازجیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد، درهمین موقع ناگهان پرنده‌ای نگین را برداشت وپرید پیرمرد هرچه که دوید وهیاهو کرد فایده نداشت پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه می‌نشینی پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت و مشغول جمع‌آوری هیزم شد، ناگهان دید که حضرت سلیمان(ع) ایستاده است و با حیرت او را می‌نگرد... پیر مرد باز قصه‌ی نگین را تعریف کرد... حضرت سلیمان(ع) گفت میدانم که تو به من دروغ نمی‌گویی این نگین را که از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که دیگر این را گم نکنی و حتماً بفروش که در حالت زندگی‌ات تغییری ایجاد شود... پیرمرد قول داد که به قیمت خوب می‌فروشد، پشتاره خود را گرفت و بسوی خانه حرکت کرد... خانه‌ی پیر مرد کنار دریا بود هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد هرچه شنا و کوشش کرد چیزی بدستش نیامد . با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از شرم حضرت سلیمان (ع) به کوه نمی‌رفت همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه را برایش بگو، من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید پیرمرد با ترس و شرم به طرف کوه رفت هیزم را جمع‌آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دوید و گریخت . حضرت سلیمان (ع) می‌خواست مانعش شود که فرستاده‌ی خدا جبریل امین آمد که ای سلیمان خداوند می‌فرماید که تو کی هستی که می‌خواهی حالت بنده‌ی مرا تغییر بدهی؟ فراموش کرده‌ای که روزی بندگان در دست من است؟! سلیمان (ع) باسرعت به سجده رفت واز اشتباه خود مغفرت خواست خداوند بواسطه‌ی جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو نتوانستی حال بنده‌ی مرا تغییر دهی، حال خوب ببین که خودم چطور تغییر میدهم... پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهیگیری روبرو شد ماهیگیر به او گفت ای پیرمرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم پیرمرد ماهی‌ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت همسرش شکم ماهی‌ها را پاره کرد و در شکم یکی از ماهی‌ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد شوهرش با خوشحالی به او گفت تو ماهی را نمک بزن من به جنگل میروم برای پخت آن چوب خشک بیاورم، هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذرخواهی کرد گفت نگینت را بگیر من خطا کردم خواهش می‌کنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخصی پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد. پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه‌ی خشک را قطع کند که چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد . نگین را برداشت و به خانه آمد... فردا پیرمرد به بازار رفت و هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت و اوضاع زندگیش بکلی تغییر کرد... حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت تا خدا نخواهد هیچ بنده‌ای حالت بنده‌ی دیگری را نمیتواند تغییر دهد و هیچ بنده ای نمیتواند روزی بنده دیگری را ببُرد یا بخورد ... به خداوند یقین و باور داشته باشیم مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ و هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافیست؛ در حقیقت خدا کارش را به انجام می‌رساند... (سوره شریفه طلاق آیه ۳) حق غنّی است، برو پیش غنی نزد مخلوق، گدایی بس کن...
🚩 شیرخواره ۹ ماهه تازه‌ترین نماد مظلومیت ملت یمن انتشار تصویر یک نوزاد ۹ ماهه که مادرش را در تجاوزات هوایی رژیم سعودی از دست داده، واکنش گسترده فعالان فضای مجازی و آزادگان جهان را به دنبال داشته است. https://tn.ai/2132221 @women92
سیاستهای همسرداری ، مخصوص بانوان هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام می‌دهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت می‌کند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوهء خود ابراز محبت می‌کند. او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج‌تان‌، هدیه‌ای به او می‌دهید سعی کنید از قبل در مورد هدیهء مورد علاقه‌اش اطلاعاتی به دست آورید. از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرح‌ها و ایده‌ها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید. اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او می‌شود. برای همسر خود نقش یک زن حساس و شکننده را بازی نکنید. زیر این حالت شما باعث می‌شود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجش‌تان می‌شود.❤😉 https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73
📚 اِستِر می‌پرسد: چرا مردم غمگينند؟ پيرمرد جواب می‌دهد: "ساده است. مردم اسيرِ سرگذشتِ شخصيشان‌اند. همه اعتقاد دارند هدفِ اين زندگی، پيروی از يك برنامه است. كسی از خودش نمی‌پرسد كه آيا اين برنامه‌ی خودِاوست يا شخصِ ديگری آن را برايش ريخته. تجربه كسب می‌كنند، خاطره می‌اندوزند، مال جمع می‌كنند و نظراتِ ديگران را بر دوش می‌كشند، كه سنگين‌تر از حدِ توانِ آنهاست. بنابراين روياهای خودشان را از ياد می‌برند." 📕 زهیر ✍🏽 «منشا بسیاری از افسردگی‌ها این است که بسیاری از مردم هدف خود را پیدا نکرده‌اند، بلکه فقط به دنبال آن چیزی رفته‌اند که جامعه در ذهن‌شان گذاشته است.» ➖➖➖➖➖ پ ن: چقدر جملات بالا به نظرم درست و واقعی اومد. فکر می‌کنم همه‌ی ما گاهی اوقات تحت تاثیر جامعه و دیگران قرار می‌گیریم و به جای زندگی کردنِ زندگیِ خودمون و دنبال کردن اهدافمون زیر مجموعه‌ی برنامه‌ها و اهداف دیگران میشیم. و چقدر دور شدن از مسیر مارو دچار اضطراب و تنش میکنه، چون ما خلق شدیم که خودمون باشیم و زمانی توانایی‌هامون شکوفا میشن که توی مسیرِ درست‌ِ خودمون باشیم.اینطور نیست؟؟؟ @women92