آهنگ بوی گُل سوسن یا سمن آید
ولادت امام حسین (ع)
✍️ شاعر علیرضا علوی زنجانی ✍️
بو جشنه بیز گلموشوق حسینه خاطر
اوخویانلار اوخیور دلبره خاطر
شعر یازور چوخ لاری شهرته خاطر
بانی توتور جشنینی مهدیه خاطر
ای شه کرب وبلا جان سنه قربان
ای گل باغ ولا ای گل رضوان
گلدی جهانه بو گُون سرور خوبان
بلبل اوخور نغمه شادی عزیزان
گویده ملکلر دوتوب جشن تولد
گلدی بو گُون عالمه منبع ایمان
ای شه کرب وبلا جان سنه قربان
ای گل باغ ولا ای گل رضوان
بند دل فاطمه بُرج ولایت
آچدی جهاندا بو گُون اول گُل خلقت
حجت حق عصمتین اِی اُوچومونجو
مهدیه خاطر بیزه ایله عنایت
ای شه کرب وبلا جان سنه قربان
ای گل باغ ولا ای گل رضوان
سوم ماه شعبان اولدی عزیزان
گلدی جهانه بو گون سرور دوران
شهر مدینه دونوب باغ جنانه
آچدی گوزین عالمه اول گُل خندان
ای شه کرب وبلا جان سنه قربان
ای گل باغ ولا ای گل رضوان
گلشن دینین بو گُون سروری گلدی
حیدریلر عشق ایدون حیدری گلدی
شاد ایلیوب عالمی بُو گُل زهرا
شیعه نین اون سو یمجی رهبری گلدی
ای شه کرب وبلا جان سنه قربان
ای گل باغ ولا ای گل رضوان
گلدی جهانه بو گُون مهر سعادت
کرب وبلا شاهیدی تاپدی ولادت
گلدی جهانه اولا حامی اُمت
جدینین احکامینه ایلیه دعوت
ای شه کرب وبلا جان سنه قربان
ای گل باغ ولا ای گل رضوان
ای شه کرب و بلا من به فدایت
ذکریم اولوب روز شب مدح و ثنایت
قلب اَحبا شده صَحن و سَرایت
باغ بهشت آستانیندا گدایت
ای شه کرب وبلا جان سنه قربان
ای گل باغ ولا ای گل رضوان
گل چیچَک آچدی گنه گلشن طاها
گلدی بهاران اولوب غنچه زیبا
آلدی قوجاقه اپوب گل اوزین علی
اوپدی یوزین سسلدی ای گُل زهرا
ای شه کرب وبلا جان سنه قربان
ای گل باغ ولا ای گل رضوان
سن سن آقا دنیادا مَظهر اَحمد
ایله کرم شیعیه ای گُل سَرمد
خار اولاجاق دشمنین ای گُل اَمجد
عرض سلام ای گل باغ محمد
ای شه کرب وبلا جان سنه قربان
ای گل باغ ولا ای گل رضوان
اهل ولانین سنن روح و روانی
شیعه لرین جسمیده روحیله جانی
نورین ایدیبدی ایشیق ارض و سمانی
سن پدر مُصلح کُل جهانی
ای شه کرب وبلا جان سنه قربان
ای گل باغ ولا ای گل رضوان
شاد خرامان اولوب ناجی انسان
عرض ایدروک گل آقا ای گل رضوان
شیعه ده قالمیب داخی طاقت هجران
اولوق همیشه سنون هجریوه نالان
ای شه کرب وبلا جان سنه قربان
ای گل باغ ولا ای گل رضوان
✍️ شاعر علیرضا علوی زنجانی ✍️
بیا تا گویمت وصف سه شمع روشن محفل
یکی قائد، یکی عابد، یکی حلّال هر مشکل
یکی درُّ و یکی گهر یکی جــانباز نام آور
یکی دارد به دل منزل یکی دریا یکی ساحل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه مولود جهان آرا سه مسعود قمر سیما
یکی سرور یکی سقا یکی سجاد حق واصل
یکی پروردة زهرا یکی پروردة مولا
یکی شهزاده و گردید واز دامان گل حاصل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه دردانه سه فرزانه سه پروانه به یک خانه
یکی مجذوب یکی محبوب یکی منصوب جان ودل
یکی بوده سلامش حق یکی بوده مرامش حق
یکی باشد پیامش حق دعایش کی شود زائل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه آزاده سه دلداده سه نوشیده به یک باده
یکی ساقی یکی ساغر یکی سیمین بر کامل
یکی بر دوش پیغمبر یکی بر زانوی حیدر
یکی در سجدة داور به لطف حق شده نائل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه حیدر کر سه جعفر فر سه اژدر درسه حق باور
یکی فتاح یکی فاتح یکی مفتاح رسد عاجل
یکی از عرش آغازش یکی از فرش پروازش
یکی را عرش همرازش وجودش را بود شامل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه روح هستی خلقت سه نوح کشتی وحدت
یکی رهبر یکی سرور یکی شمشیر بر با طل
یکی در دین عماد آمد یکی زین العباد آمد
یکی باب المراد آمد شهنشاهان بر او سائل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه تن سرمایة عزت سه تن در جامة عترت
یکی مولا یکی آقا یکی با اذن حق داخل
یکی از نور پیدا شد یکی نورالسجایا شد
یکی را نور سیما شد ازل را تا ابد راحل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه تن تابنده بر عالم سه تن زیبنده برآدم
یکی مهرو یکی عطرو یکی بر خلق آب و گل
یکی حبل المتین باشد یکی عین الیقین باشد
یکی هم آن واین باشد به فتوا قاضی العادل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه تن در روز عاشورا سه تن دلدادة زهرا
یکی عاشق یکی صادق یکی قاصد به دین عامل
یکی در قتلگه قربان یکی در علقمه عطشان
یکی در خیمه گه گریان سه تن در دست یک قاتل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه تن مظلوم سه تن معصوم سه تن مشهور آزادی
یکی بیسر یکی بی دست یکی بیدل به یک منزل
یکی یحیی دشت زر یکی طیار چون جعفر
یکی سجاد دین پرور به تقدیر از ازل مایل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه تن همراه با زینب سه روز و شب به تاب و تب
یکی بر نی یکی چون وی یکی در پی سیه محــــمل
یکی در حشر قائم شد یکی شافع به نادم شـــــــد
یکی لطفش مداوم شد به ( مشمولی) ناقــابل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
دهید مژده عاشقان که شب اسیر نور شد
اختر و ماه ومهر را طلیعة ظـــــــهور شد
شراب شادی و شعف به ساغر سرورشد
ساقی حق پرست ما مست می طهور شد
دیدة شیعه روشن و دیدة خصم کور شد
ز جلوة جمال حق مدینه رشک طور شد
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی ص
گفت به ختم الانبیا حـامل وحی ذوالمَنَن
که داده حق به فاطمه زنســل پاک بوالحسن
زینت دامنی بتو محرم وهمــــدمی به من
جذبة دیگری به جان نشـات تازه ای به تن
به خلق حجتی دگر بعد عـــلی بت شکن
فطرس پر شکسته هم مژده دهد به مرد و زن
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی (ص)
قدم به ســـــاحت جهان زدند بهر حفظ دین
سه هم قسم، سه هم قدم، سه هم سخن، سه هم نشین
سه همسفر، سه هم هدف، سه هم نظر، سه بی قــرین
سه دلربا، سه جان به کف، سه هم نــدا، سه نازنین
یکی پدر ، یکی پسر ، یکی عــــموی نازنین
حسینیان عشق را بگو به صــــوت دلنشین
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی (ص)
به پاس نهضت آمده به امر حـی داوری
سه سید و سه سرور وسه سینه چاک دلبری
سه عاشق و سه حافظ سه حامی برابـری
سه عامل وسه فاضل وسه دشمن ستــمگری
شمس یکی ، قمر یکی ، یکی به زهد مشتری
مدینه گشته مامن حور وفرشته و پــری
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی (ص)
سه جان ثار راه حق شــاد و مصمم آمدند
حسین با برادر و پسر به عالـم آمدند
مژده بده به شیعیان که هر سه با هم آمدند
به پیشواز نهضت ماه محـرم آمدند
نوح نبی و موسی و عیــسی و آدم و خلیل
برای عرض تهنیت در بر خــاتم آمدند
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی (ص)
آمده اند این سه تن که یاری خدا کنند
خدای را زخوردن جام بلا رضـا کنند
فطرس پر شکسته را بال پــری عطا کنند
مشت یزید سفله را به نام عـــشق وا کنند
جان گران بها ی خود به راه حق فدا کنند
زجلوة قیام خود قیامتی بپا کنند
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی (ص
امشب شب عیــد است عید اشرف النــاس
عیــد ادب عیــد شرافت عیــد عبّــا س
امشب مـدینـه غــرق شادی وسـرور است
بیت الـولای مـرتضی چون کوه طــور است
امشب دل شــاه ولایت شــادمـــان است
زیـرا که میـــلاد ابالفضــل جــوان است
پیچیـده امشب در فضـا بــوی گــل یاس
روئیـده یــاس هاشمــی در باغ احساس
از دامــن ام البنـین مـاهــی درخشیــد
این مــاه را شیــر خدا عبّــاس نــامیـد
ای شیعیـان امّ البنـین مـــادر شد امشب
یک دستـه گل تقــدیم بر حیدر شد امشب
این دستــه گــل بـوی عطــر یـاس دارد
بُـرّنــدگی افـزونــتر از المـــــاس دارد
روشن زنــور طلـعـتش بیت الــــولا شد
باغ ولا بــا عطـــر این گــل باصفــا شد
باشد بـراین کــــودک علـی را چشم امّید
آز آن سبب دستــان این مــولــود بوسید
اورابغــل بنمــود وزد بــــوسه بدستـش
هم بوسه زد بردست وهم برچشـم مستـش
این بوسه ها معنا ومفهـومــی دگــر داشت
هم بوسه میزدمرتضــی هم چشم تـرداشت
مـی گفت عبّاسم علـــی را نـــور عینـی
ای نــور عینـــم تــــو علمدار حسینـی
عبّــاس یعنــی آنکـه مــــاه آل هاشـم
هـــم یار وهـــم پشت وپنــاه آل هاشم
عبّــاس یعنـــی راد مــــردی وفتــوّت
عبـــاس یعنـی عــدل واحسان ومــروّت
عبـــاس یعنـی بذل وبخشش مهــر وایثار
عبّـــاس یعنـی با وفــــا یعنـی فـدا کـار
عبـــّاس یعنـی صـبر یعنـــی استقــامت
عبـــّاس یعنــی روح مــردی0 وشهــامت
عبــّـاس یعنـــی جلـــوه انـــوار سرمد
عبّــــاس یعنــی غــــیرت آل محـمّد
بـر عالمی درس ادب آمـــوخت عبّــــاس
درپای شمع آل عصمت سـوخت عبــــّاس
عبّاس یعنـی بـی قـرین نیکـــو شمــایل
هـم باب حــاجـات است هـم باب الفضائل
عبــّاس یعنـی عاشقـی تـا بــی نهــایت
عبـّــاس یعنــی ذوب در ُهــــرم ولایت
عبّـــاس پـــرچمـدار توحیــد است آری
در کـــربلا او نـــــور امّیــد است آری
عبّـــاس یعنــی رمــز عشق و راز هستی
عبّــاس یعنــی اســوه در یکتا پــرستی
عبّــاس یعنـی تا ابد بـــی مثل ومــانند
عبد حسین وبنـده ی خـــوب خـداونــد
عبّــاس یعـنـی روشنـی بخش محـــافل
دلـــداده آل عبـــا سلـطـان هــر دل
عبــــّّاس یاس حیــدر وامّ البنـین است
خـوش قـامت وزیبا جمال ومه جبین است
خـدمتگـذار و خـادم دربار عشق است
حامـی عصمت میر وپرچمدار عشق است
امشب شب عبّـاس مـــاه مشرقین است
عبّـــاس فخـر خلقت اندر عالمین است
باب الحـــوائج هست این فـرزند حیـدر
این منصـبش کــرده عطـا خلّاق اکــبر
امشب شب وجــد وسـرور آل طـاهاست
هنگام عیدی خواستن ازدست مـولا ست
باب الحــوائــج هست این مـاه دل آرا
عبّـــاس بـر مـی آورد حـاجـات مـارا
مـا میهمــان سفــره وخـان امیــریم
بایـد که امشب عیدی خـود را بگــیریم
عیـــدی ما اوّل ظــهــور یـار بـاشد
دیــدار وپـابـوسـی آ ن دلـدار بـاشد
آقـا بیــاید عقــده دل وانمـــائیــم
هــر درد دل داریـم با مـولا نمـــائیم
ای دردمند امشب بخــواه از پیشگـاهش
تا شامل حـال تـو گــرددیک نگـاهش
بـا یک نگـاهش درد هـا درمان پذیـرد
هم بــی سرو سامانیت سامان پذیــرد
عبّــــاس دارد آبـرو نـزد خـداونــد
دل را بـزن بــر دامن عبـّـاس پیــوند
بیدست شد تـا دست افتـــاده بگــیرد
بر سفره اش بنشین که مهمـان می پذیرد
مـا جملگی مهمـان عبّــاسیــم امشب
مهمـــان خـوان اشرف النـّاسیم امشب
باب الفضائل میــــزبان مامیهمـــانیم
مـا میهمــان خـوان آن آرام جـانیـــم
حـاشا اگــر عبـّاس مــارا واگــــذارد
مارا به وقت درد وغــــم تنهـا گــذارد
مشکل گشا مشکل گشائــی مـی نمایـد
عشاق خـــود را رهنمائــی مـی نمـاید
ای« محسنی» عبّاس دائم دست گیـر است
در بـذل واحسان ومحبّت بی نظیــر است
صبا شبنم به سیمای سه اختر می زند امشب
به درب شادی دلها فلق در می زند امشب
سحر مُهر اناالمستی به دفتر می زند امشب
ستاره با شفق حرف سه دلبر می زند امشب
کبوترهای دل یارب کجا پر می زند امشب
دم از عشق سه نوزاد و سه مادر می زند امشب
سه مادر بهر ما دلداده ها سه دلبر آورده
یکی مینا یکی جام و یکی هم ساغر آورده
بگو امشب چه رخ داده بگو ایدل کجا بودی
چرا تنها سفر کردی چرا از ما جدا بودی
مدینه بودی ایدل یا نجف یا کربلا بودی
کنار علقمه یادر بقیع با صفا بودی
تو هم قنداقه بوس دسته گلهای ولا بودی
خوشا بر حال تو ایدل که امشب هر کجا بودی
بگو ایدل کدامین مادر امشب گوهر آورده
که در سینه دل هر عاشقی سوی مدینه پر درآورده
تو را دیدم که دور مهد سه نوزاد می گشتی
چو پروانه به دور سه گل شمشاد می گشتی
عجب آزاد ای دل در علی آباد می گشتی
بنازم من بتو ایدل که تو آزاد می گشتی
گهی خندان گهی گریان وگاهی شاد می گشتی
به دور مهد عباس و حسین و حضرت سجاد می گشتی
بگرد ایدل که سه مادر بدنیااختر آورده
سه شب سه دسته گل بهر علی سه مادر آورده
هوای شهر ما امشب صفای دیگری دارد
دل دلبر پرست ما هوای دیگری دارد
به سینه قلب ما امشب صدای دیگری دارد
متاع عشق ما امشب بهای دیگری دارد
نوای شعر ما امشب نوای دیگری دارد
دل دلخستگان امشب دوای دیگری دارد
به هر دل بنگری شور ونوایی خوش برآورده
زده کف بر کف از شادی که کوثر کوثر آورده
علی با دسته گلهایش، گلستان کرده شعبان را
سه مادر با سه دسته گل ، گل افشان کرده شعبان را
سه مادر با سه اختر، نور بار ان کرده شعبان را
نوای گرم سه بلبل ، بهاران کرده شعبان را
سه یوسف طلعت گلچهره ، کنعان کرده شعبان را
سه تا ماه و سه مهپاره ، چراغان کرده شعبان را
سه تا مادر سه تا مولودِ از گل بهتر آورده
یکی یاس و یکی سوسن ، یکی نیلوفر آورده
یکی را می کند نازش علی بر دامن مادر
یکی چون شهد می نوشد لب شیرین پیغمبر
یکی مینای لبهایش شده پیمانة کوثر
یکی را در بغل زینب یکی را ساقی کوثر
یکی را شهربانو می زند بوسه به دست وسر
یکی دلداده آورده یکی آورده یک دلبر
یکی پیغمبر آورده یکی یک حیدر آورده
یکی را حضرت ام البنین و آن یکی را کوثر آورده
چرا زینب دل از بوسیدن دست برادر بر نمی دارد
چرا لب از لبِ عباس ، خــــــواهر بر نمی دارد
دل از بوسیدن عبـــــــــاس حیدر بر نمی دارد
به رخسارش نهاده چهره مـــــــادر بر نمی دارد
برادر دل زدیـــــدار برادر بر نمی دارد
خــــــدایا از چه رو جبریل شهپر بر نمی دارد
مگر امشب برای هدیه عباس بال و شهپر آورده
برای دیدن عباس حوران بهشتی را بهمره یکسر آورده
خوشا بر حال نوزادی که دارای دو مادر شد
به روی قلب دو مادر دو جبهه مهر پرور شد
به دامان دو مادر چهرة او سایه گستر شد
دو تا دستش همیشه بوسه گاه دو برادر شد
همیشه دلنواز او دو تا دست دو خواهر شد
خوشا بر حال نوزادی که با قنداقه محور شد
خدایا این چه مولودیست که اشک علی راهم در آورده
به طفلی همرهش ای(قطره) گویا که دوتا چشم تر آورده
اسفندیار:
#الله_اکبر_این_پسر_الله_اکبر
#امام_سجاد_ولادت
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
اللهُ اکـــبر ایـــن پســر اللهُ اکـــبر
شمس است یاقرص قمرالله اکبر
خورشید آورده عروس پاک زهرا
یـــا از دل دریــا گــهر الله اکــبر
از دامن اُم الفضائل سبز گشته
ریـحانه ی خـیرالبشـر الله اکــبر
کرده عروس فاطمه نسل عجم را
تـا بـه قیــامت مفـتخـر الله اکـــبر
وقتی حسین شدسروروسالارعالم
فــرزنـد او شــد تـاج سـر الله اکــبر
ای شهربانونخل طوبی یت ثمرداد
بــاشـد حسین او را پـــدر الله اکــبر
امشب زمین لبریزازعطربهشت است
امشب خداتقدیرزیبایی نوشت است
امشب گل لبخند پیغمبر شکوفاست
امشب شب شادیِ مرتضی وزهراست
گلها همه درگوش هم تبریک گویند
«سجاد»رابا شوقِ بی وصفی ببویند
سجادچون می آید ازسوی خداوند
سرتا به پایش میدهد بوی خداوند
آن کودک زیباکه دردست حسین است
هم دلخوشیِ مادروهست حسین است
باچشم دل بین جِلوه ی حق الیقین را
نــور دل اربــاب، «زیـن العابـدین» را
ای دل نشان ده شوق وذوق منجلی را
عشـق علـی بـن حسـین بـن علی را
چون جان شیرین دربَرَش بگرفته اکبر
شد بـوسه بـاران ایـن بـرادر از بـرادر
دربین معصومین علیِ ثانی است او
شد افتخاری مادرش ایرانی است او
تو شهربانو مادر چندین امامی
از خلق وخالق بر تو ای بانو سلامی
خوشبختی ات ای مام ایرانی مبارک
چـون زاده ای فــرزنـد نـورانی مبـارک
رو به خدا آورده ای ای شهربانو
روح دعـا آورده ای ای شهـربـانو
تا درمناجات ودعا لب می گشاید
باحضرت حق عشقبازی می نماید
سجادبس که رَبَّنایش دلربا بود
محو مناجات و دعای او خدا بود
موسیقیِ لبهای او راز و نیازاست
شیرین ترین ذکرمناجاتش نمازاست
سجادهمچون جان شیرین حسین است
پیغامبر فـریاد خونین حسین است
در بند دشمن در غُل و زنجیر ظالم
پیروزمیدان است وظالم سوزوحاکم
در کــام خـود دارد زبــان حیدری را
دربند هـم داده نمایش سروری را
درخانه ی دشمن شده دشمن اسیرش
حَقّا که باید گفت او را بچه شیرش
هرکس که اسم اوعلی باشدهمین است
هرکس که با آل علی افتاد بشکست
بــا عمـه زینب کــربـلا را کــرده تکـثیر
سنگربه سنگرآل سفیان شدزمینگیر
در اوج بیماری شفا داداست دین را
وا کــرده بـند از پـای قــرآن مبیـن را
درقلب دشمن خوانده خطبه آنچنانی
شـد نهضت کــرب وبـلا دیگـر جهانی
مـا بـاید از مـولایمان الگـو بگـیریم
از دشمنان دیـن وقـرآن رو بگیریم
یک یـاعلی گـوییم وبـرخیـزیم ازجا
باجان ودل فرمان بَریم امر«ولی»را
آن روز اگر اُمت هوادار«ولی» بود
کی کُشته اینگونه حسین بن علی بود
آن روز اگر اُمت حسین را یارمی شد
ناموس حق کی راهیِ بازار می شد
امروزهم آنانکه چون بی دین ودردند
بــار دگــر قـرآن بـه روی نیزه کردند
ایـنان همـانند یـزیدی هـای پستند
تَه مانده ی نشخوار قوم کینه هستند
هرجا که امت با«ولایت»بودیکدست
پشت سپاه فتنه رابی وقفه بشکست
امروزبراین کشورما که «ولی»هست
یک رهبرآگاه چون«سیدعلی» هست
ای مسلمین برمادگرحجت تمام است
«خامنه ای جای«ولی»جای امام است
هـرجـا اگـرحرف«ولایت»بر زمین ماند
دشمن جَری گشت وبرای مارَجَز خواند
تـاپای جان«مداح»درخـط«ولـی»بـاش
دلبسته ی عشق«حسین بن علی» باش
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
کانال اشعارآیینی درتمام مناسبتهاوختم خوانی درتلگرام وسروش ایتا
⚘گمنام⚘:
#ولادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#مدح✅
#حاج_محمدرضا_بذری
#گلچین_مولودی_یازینب_س
🌺🍃🍃🌺
عشق گاهی میان شب بو هاست
گاه در سینه ی پرستو هاست
عشق گاهی کنار برکه ی آب
عشق گاهی نوازش قو هاست
عشق گاهی شقایق سرخ است
گاه در چشم مستِ آهو هاست
عشق چتری برای باران است
گاه گاهی اسیر گیسو هاست
🌺🍃🍃🌺
عشق هرجا که هست قبله نماست
ردّی از خانه ای که آن سو هاست
عشق آری نشانه ی یار است
رو به محراب طاق اَبرو هاست
دل ما شهر عشق آباد است
عشق هم خانه زاد سجاد است
🌺🍃🍃🌺
ما که هستیم از موالی تان
از ابوحمزه ی ثمالی تان
یاکریمیم روی این بامیم
لانه داریم در حوالی تان
خوش بحالِ حصیرِ خانه ی تو
کاش بودیم جایِ قالیِ تان
جان ما و جواب ینصرنی
پاسخِ جمله ی سوالی تان
پنج نوبت نماز می خوانیم
به سویِ گنبدِ خیالی تان
کاش می شد بهشت هم باشیم
باز همسایه ی شمالی تان
پُر شدیم از شرابتان داریم
مِنَتِ کوزه ی سفالی تان
همتی که فقیر عباسیم
تا تو را از صحیفه بشناسیم
🌺🍃🍃🌺
پَرِ قنداقه ات مسیحا شد
یارِ گهواره ی تو موسیٰ شد
خوش به حالت که بر جمالِ حسین
اولین بار چشمِ تو وا شد
عطرِ گیسوت تا بهشت آمد
یوسف عاشق شد و زلیخا شد
جبرئیل از حضورِ تو سرمست
با اذانِ علیِ اعلا شد
لبت عباس با ادب بوسید
وَ حسن غرقِ در تماشا شد
گره ی کور داشتیم اما
با دعایِ صحیفه ات وا شد
🌺🍃🍃🌺
علیِ دیگرِ حسینی تو
دومین حیدرِ حسینی تو
با تو همسایه ی خدا هستیم
سرِ سجاده ی دعا هستیم
بچه های محله ی عشقیم
ما همه اهلِ روستا هستیم
روستای شما بهشت است و
ما به بال فرشته ها هستیم
مادرِ توست مادرِ این خاک
همه ذریه ی شما هستیم
شکر در سرزمینِ مادری ات
سال ها زائرِ رضا هستیم
شکر ارباب از همین ایل ایم
حضرت عشق ، با تو فامیلیم
🌺🍃🍃🌺
خاک ایران به سجده اُفتادش
که حسین است تازه دامادش
بُرد زهرا عروسی از این خاک
تا شد ایران حسین آبادش
آمدی و تمامِ ایران را
کرد زهرا به نامِ سجادَش
پس از این هم به گردنِ من و توست
در بقیع تا بسازیم آزادش
حرمی پنج بار بزرگتر از
صحن هایِ رضا و اجدادش
صحنی آنجا به نام مادرِ تو
آسمانی تر از گوهرشادَش
ما به پَرهای چادرش گیریم
ما برایِ حسین می میریم
🌺🍃🍃🌺
مانده ای تا بخون خضاب کنی
تا گلایه از آفتاب کنی
مانده ای تا به عقمه بروی
آب را باز هم جواب کُنی
مانده ای تا که راوی اش باشی
سینه ها را پُر التهاب کُنی
مانده ای تا که نیزه ها بروند
گریه بر محمل رُباب کُنی
خطبه خواندی کنارِ عمه ی خود
خطبه خواندی که انقلاب کُنی
کلماتت شبیه آتش بود
خواستی شام را عذاب کُنی
آبرویِ یزید را بِبَری
کاخ را بَر سرش خراب کنی
عمه ات همرهت قدم برداشت
از روی خاکها علم برداشت
🌺🍃🍃🌺🍃🍃🌺
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
eftekhare-mehrab.mp3
3.89M
مولودی حسین طاهری - میلاد امام سجاد علیه السلام - شور- اعتبار آداب زین العابدین-
#گلچین_مولودی_یازینب_س
🌺🌺🌺🌺🌺
افتخار محراب زین العابدین
اعتبار آداب زین العابدین
جانشین ارباب زین العابدین
این گدارو دریاب زین العابدین
قامت ببند تا فرشته اقتدا کنه
شیرین بخند تا خدا بهشتو وا کنه
اوج ملکوت سجاده ی تو
ارباب دعا دلداده ی تو
شاهزاده ای و منم تو غلام زاده
ی العابدین....
رونق مناجات زین العابدین
مرشد خرابات زین العابدین
صاحب کرامات زین العابدین
سر میدم پیش پات زین العابدین
آقای ما دلش دوباره شاد شاد میشه
با دومین پسر اسم علی
هم میشه نام علی هم زاده علی
انگار شده باز میلاد علی
ای والله دارن. علی و اولاد علی
یا زین العابدین....
ذکر پنج شعبان زین العابدین
عبد حی سبحان زین العابدین
شاه زهد و عرفان زین العابدین
آبروی ایران زین العابدین
یا زین العابدین.....
هیچ کس نمیرسه به رتبه ی رفیع تو
ایرانیا میسازند آخرش بقیع تو
چشمای جای همه تو
حاجت همه تو دعای. تو
کربلا میرم فقط با یک امضای تو
یا زین العابدین.....
هم نام علی هم زاده علی
انگار شده باز میلاد علی
ای والله دارن علی و اولاد علی
کربلایی رضاابوالحسنی
🌺🌺🌺🌺
#گلچین_مولودی_حضرت_زینب_س
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات