eitaa logo
گلچین مولودی یا زینب(سلام الله علیها)
7.1هزار دنبال‌کننده
687 عکس
590 ویدیو
144 فایل
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها نشر بدون نام کانال شرعاً مجاز نمی باشد.🚫 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است دولت سرای حضرت عبدالعظیم است صاحب لوای این حرم شاهی کریم است تنها پناه بی پناهان این حریم است با لطف این آقا گدا عبد خدا شد هرسائلی در این حرم حاجت روا شد بوی حسن دارد ضریح دل ربایش قربان رنگ سبز این گلدسته هایش اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش این سرزمین خیلی گران باشد بهایش این خاک را وعده به یک نامرد دادند داغ حسین را بر دل زهرا نهادند شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند
بسم‌الله الرحمن الرحیم ای حریمت رشک جنّات النّعیم ای دل اهل تولاّیت حریم نسل طاها زاده ی و المرسلات نجل بسم الله رحمان الرّحیم مشعل اِنّا هدیناه السّبیل طلعت مرآت اللهُ الحکیم زائر کوی تو عیسای مسیح آستانت طورِ موسای کلیم زینت عرش خداوند ودود از چه در شهر ری گشتی مقیم با تجلاّی تو از ظلمت چه باک در تولاّی تو از آتش چه بیم یاد تو یاد خداوند و رسول خطّ تو خطّ صراط المستقیم دور صحنین تو با صوت ملیح این ندا پیوسته خیزد از نسیم یا کریم ابن کریم ابن کریم یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم شهر ری که از تو گرفته احترام قبر تو کعبه، حرم بیت الحرام بر رواق قبر و خدّامت درود بر مزار و صحن و زوّارت سلام فیض جوشد از حریمت روز و شب نور خیزد از مزارت صبح و شام کاروان دل شده لبّیک گو دور صحنین تو می گردد مدام تا قیامت بر تمام اهل ری سایه ی گلدسته هایت مستدام هر که آید در کنار تربتت می رسد بوی بقیعش بر مشام هر چه خواندم در ثنایت نارسا هر چه گفتم در مدیحت نا تمام یا کریم ابن کریم ابن کریم یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم تا مکان در قلب ایران کرده ای شهر ری را کعبه ی جان کرده ای خاک پاک شهر ری را سر به سر با قدوم خود گلستان کرده ای گنبد و گلدسته های خویش را شمع جمع اهل ایمان کرده ای سالها از فتنه ی عبّاسیان رو به صحرا و بیابان کرده ای روز و شب بر غربت اجداد خویش خون دل جاری به دامان کرده ای نام خود را ای غریب شهر ری سال ها از خلق پنهان کرده ای با وجود فتنه ی اهل جحیم شهر ری را باغ رضوان کرده ای زخم دل ها را تو مرهم بوده ای درد جان ها را تو درمان کرده ای یا کریم ابن کریم ابن کریم یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم ای تماشایت تماشای حسن در تو پیدا روری زیبای حسن قامتت سرو دل آرای حسین طلعتت مرآت سیمای حسن باغ حسنت جنّت اهل بهشت سرو قدّت قدّ و بالای حسن هم تولاّیت تولاّی علی هم تجلاّیت تجلاّی حسن میوه ای از بوستان مصطفی پاره ای از کلّ اعضای حسن بهترینی در جمال و در کمال برترینی بین ابنای حسن اختری تابنده از برج ولا گوهر نابی زدریای حسن خوش بود تا خوانم این ترجیع را بین زوّارت به آوای حسن یا کریم ابن کریم ابن کریم یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم ای چراغ آسمان ها در زمین روشنی بخش دل اهل یقین لاله ی گلزار ختم الانبیا سرو بستان امیرالمؤمنین زائرت روز و شب فوج ملک پرده دارت حضرت روح الامین انس و جان آرد به تو روی نیاز دسته دسته از یسار و از یمین سوره های مصحف رخسار تو طا و ها و حا و میم و یاو سین پای خدّام تو بر چشم ملک فرش زوّار تو بال حور عین روز و شب بر زائرت آید ندا فادخلوها بسلامٍ آمنین ای سپهر معرفت در قلب خاک ای تو را دست حسن در آستین یا کریم ابن کریم ابن کریم یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم تو سپهر منزلت را اختری تو به دریای فضیلت گوهری شهریار ملک ری در شهر ری سیّد اولاد سبط اکبری گر ولی الله فرمودت ولیّ در مقام خود ولایت پروری گنبد زرّین تو گوید که تو خلق را از خاک ری روشنگری در کمال و زهد و تقوی و شرف شاهد شخصیّت پیغمبری هم ولیِّ اولیای کبریا هم شفیع دوستان در محشری هر چه می گویم به وصفت نارساست هر چه می خوانم از آن بالاتری بوستان سرخ عصمت را گلی نخل سرسبز ولایت را بری مادر گیتی نیارد مثل تو جز که آرد مجتبای دیگری یا کریم ابن کریم ابن کریم یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم دیدن ختم رسل دیدار توست شاهد حُسن حَسن رخسار توست خوبرویان گلستان بهشت نرگس بیمارشان بیمار توست جان کلافی روی دست مشتری دل اسیر برده ی بازار توست منطق و فقه و روایات و حدیث در حقیقت زنده از گفتار توست آفتاب رحمت پروردگار جلوه گر در سایه دیوار توست باغ جنّت با همه زیبائیش روز محشر عاشق زوّار توست دست تو دریای امواج کرم جام اهل معرفت سرشار توست باشد از دنیا و عقبی خوب تر اینکه «میثم» شاعر دربار توست یا کریم ابن کریم ابن کریم یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
بسم‌ الله الرحمن الرحیم گرچه شبیهِ وضعِ شهرِ خود وخیمیم ما همچنان پابندِ آن عهدِ قدیمیم تهران اگرچه مثلِ مشهد،مثلِ قم نیست ما هم کنارِ سفره ی شاهِ کریمیم شاهی که خود لقمه برای ما گرفته ما نیز در کارِ غلامانش سهیمیم عطرِ گلابش را گرفتیم...آنقَدَرکه در پیچ و تابِ زلفِ او همچون نسیمیم گفتند او باب الحوائج بوده و هست ما همچنان محتاجِ جنّاتُ النَعیمیم ضامن شده امشب براتِ کربلا را از چه دگر در غصّه...در امّید و بیمیم؟! ما را ازین پس کربلا رفته بدانید! ما زائرانِ حضرتِ عبدُالعظیمیم
بسم‌الله الرحمن الرحیم ناگهان قید قیل و قال زدم پرسه در عالم خیال زدم به کتاب غزل که فال زدم ... تا به اوج کرانه بال زدم سرخوشم از همین طرب هایم میخورم یک به یک رطب هایم ماه روی زمین هویدا شد خشکسالی بدل به دریا شد بارور نسل پاک زهرا شد مایه افتخار دنیا شد پسری ذوالنعیم آمده است شاه عبدالعظیم آمده است به حضورت سلام یا سید احترامی مدام یا سید حرف من یک کلام یا سید شاهی و من غلام یا سید سایه ات بر سر محبان است مثل ابری که غرق باران است آمدی شهرری گلستان شد پایگاهی برای قرآن شد حرمت کربلای ایران شد قبله مردمان تهران شد کاش قبرم در این حرم باشد ضامنم حضرت کرم باشد سیدی از تبار زهرایی ری شد از مقدمت مسیحایی تا تو هستی نمی روم جایی چون امیر قبیله مایی گفته در شانتان گل زهرا که تو هستی "وَلیُنا حَقٰا" با ورودت صفا به پا کردی حوزه علمیه بنا کردی تو مرا بنده خدا کردی شهرری را تو کربلا کردی شده ام از اهالی شهرت می برم فیض از یم بحرت جان عالم فدای رضوانت به فدای رواق و ایوانت علمای زمانه حیرانت طیب و حق شناس مهمانت در حریمت چه لذتی بردم از غذاهای حضرتی خوردم چه رواقی چه گنبدی داری خوش به حالت چه مرقدی داری خادمان زبانزدی داری سیل زوار بیحدی داری حرف صحن و سرا شده ای وای صحبت از مجتبی شده ای وای کاش قبر حسن بنایی داشت کاش هم صحن و هم سرایی داشت کاش یک گنبد طلایی داشت روضه خوانهای باصفایی داشت ری کجا و بقیع خاک آلود کاش هیئت مدینه مهمان بود
بسم‌الله الرحمن الرحیم تا که پایم به این حرم وا شد غصه از روی سینه ام پا شد درد بی دردی ام مداوا شد طبع خشکیده ام شکوفا شد فصل تنهایی ام دگر طی شد وطن مادری من ری شد پیش پای تو سر نمیخواهم جز دلی دربدر نمی خواهم به منی که جگر نمی خواهم میدهی هر قدر نمی خواهم جرأت پر زدن به من دادی بسکه عشق حسن به من دادی حسنی هستی و کرم داری خوشبحالت که تو حرم داری چه قدر عزت و حشم داری نکند از درت برم داری! میروم بی تو رو به حیرانی ملجأ مردمان تهرانی نامت عبدالعظیم آقا جان لقبت هم کریم آقا جان همگی از قدیم آقا جان با تو همسایه ایم آقا جان سایه ات مستدام همسایه شخص عالی مقام همسایه شب جمعه در ازدحام حرم شده ام خم به احترام حرم زندگی ام شده به نام حرم پرچم سبز روی بام حرم آبروی تمام “ایران” است نفس تازه ای به هر جان است داده ام در هوای تو پر را میدهم پای تو تن و سر را میزنم حرف های آخر را ناله های غریب مادر را ما شنیدیم از دل صحنت جان به قربان سفره ی پهنت بانی روضه های مسلمیه گریه های عزای مسلمیه اشک جاری به پای مسلمیه سوز و ساز صدای مسلمیه حرمت پاتوق حسینی هاست حرمت مثل کربلا زیباست حرف کرببلاست یاالله روضه هایی به پاست یا الله این سری که جداست یاالله سر ارباب ماست یاالله بر سر نیزه هاست هجده سر قد زینب شده است کوته تر تا که او را نشانه میکردند سنگ ها را روانه میکردند گریه اش را بهانه میکردند قسمتش تازیانه میکردند تازیانه ، به روی یک خواهر تازیانه... مدینه... یک مادر
بسم‌الله الرحمن الرحیم ای اهل نظر کعبه ی اهل نظر این جاست زیرا حرم زاده ی خیرالبشر این جاست خورشید ولایت گهر بحر هدایت طوبای بهشت علوی را ثمر این جاست آیید به شهر ری و خوانید خدا را زیرا که به حاجات همه خلق در این جاست این جا حرم عبدالعظیم است عظیم است بحر عظمت را به حقیقت گهر این جاست این تربت فرزند کریم دو جهان است ارباب کرم را به سر خاک سر این جاست با چشم دل خویش در این بقعه ببینید کافواج ملک تابه فلک جلوه گراین جاست از ری همه بر دیده دل نور بگیرید زیرا که سپهر نبوی را قمر این جاست آید به مشام همه بوی حسن از خاک هان پا به ادب نه که حَسن را پسر این جاست زوّار حریمش همه زوّار حسینند بر اهل ولا کرب و بلای دگر این جاست اینجا حرم عبدالعظیم است عظیم است این قبر کریم ابن کریم ابن کریم است
فرازی از یک ای حریمت رشک جنّات النّعیم خطّ تو خطّ صراط‌المستقیم نسل طاها، زادۀ والمرسلات نجل بسم الله رحمان الرّحیم مشعل اِنّا هدیناه السّبیل طلعت مرآت اللهُ الحکیم... با تجلاّی تو از ظلمت چه باک در تولاّی تو از آتش چه بیم دور صحنین تو با صوت ملیح این ندا پیوسته خیزد از نسیم: یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم شهر ری که از تو گرفته احترام قبر تو کعبه، حرم بیت‌الحرام بر رواق و قبر و خدّامت درود بر مزار و صحن و زوّارت سلام فیض جوشد از حریمت روز و شب نور خیزد از مزارت صبح و شام کاروان دل شده لبّیک‌گو دور صحنین تو می‌گردد مدام تا قیامت بر تمام اهل ری سایۀ گلدسته‌هایت مستدام هر که آید در کنار تربتت می‌رسد بوی بقیعش بر مشام هر چه خواندم در ثنایت نارسا هر چه گفتم در مدیحت ناتمام یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم ای چراغ آسمان‌ها در زمین روشنی‌بخش دل اهل یقین لالۀ گلزار ختم‌الانبیا سرو بستان امیرالمؤمنین زائرانت روز و شب فوج ملک پرده‌دارت حضرت روح‌الامین انس و جان آرد به تو روی نیاز دسته‌دسته از یسار و از یمین سوره‌های مصحف رخسار تو طا و ها و حا و میم‌ و یا و سین... روز و شب بر زائرت آید ندا فَادخُلُوها بسلامٍ آمنین... یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم ✍
نام گرامی‌اش اگر عبدالعظیم بود عبد خدای بود و مقامش عظیم بود گر از کرامتش همه کس فیض می‌برد از نسل خاندان امامی کریم بود عطر حدیث آل رسول از لبش چکید در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود تنها نبود پیک خوش‌الحان باغ عشق پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود آموخت درس بندگی از اهل‌بیت نور محبوب پیشگاه خدای علیم بود غیر از خدا نداشت نیازی به هیچ‌کس در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب دست نوازشی به سر هر یتیم بود گل‌سیرتان عشق به مدحش سروده‌اند اخلاق او لطیف‌تر از هر نسیم بود پیوسته او به منزل مقصود می‌رسید زیرا صراط زندگی‌اش مستقیم بود هفتاد و نُه بهار ز عمرش گذشت و باز در سایۀ امید و ولایت مقیم بود پروانۀ بهشت به دستش دهد خدا هر کس که زائر حرم این کریم بود هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت این بوستان عشق، بهشتی‌شمیم بود عبد حقیرِ اوست «وفایی» اگر چه باز دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود ✍
کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفته‌ست صراط را ز همین راه مستقیم گرفته‌ست تو از عشیرهٔ عشقی، تو از قبیلهٔ قبله که عطر، مرقدت از جنّة ‌النعیم گرفته‌ست گدای کوی تو امروزه نیستم من و، دانی سرم به خاک درت، اُنس از قدیم گرفته‌ست همیشه سفرهٔ دل باز کرده‌ام به حضورت که فیض باز شدن غنچه از نسیم گرفته‌ست همیشه عبد حقیر است در برابر معبود به جز تو کی سِمَت عبد، با عظیم گرفته‌ست بر این بهشت مجسّم قَسَم که زائر صحنت به کف براتِ نجاتِ خود از جحیم گرفته‌ست مَلَک غبار، ز قبر تو تا نَرُفته نرَفته در این مقام، فلک خویش را مقیم گرفته‌ست چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم؟ که هر کبوتر تو ذکر «یا کریم» گرفته‌ست کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر که رنگ و بو حرم تو، از آن حریم گرفته‌ست ✍
ای آفتاب فاطمه، در شهر ری مقیم ری طور اهل دل، تو در آن موسِیِ کلیم صحنت مطاف جان، حرمت جنّة النّعیم عبد عظیم خالق بخشندۀ عظیم... صَلّی عَلی جَلالِکَ یا سَیّدُ الکریم ای مهرت آفتاب درخشان هر دلی فرزند فاطمه، خلف مرتضی علی مرآت جان به نور جمال تو منجلی... تو کیستی که گفته ولی اللّهت، ولی ای رتبه‌ات به نزد ولیّ خدا عظیم ای از زمین ری جلواتت بر آسمان نام تو چون ائمّۀ اطهار جاودان... آورده سر فرود به خاک تو آسمان هر بامداد و شامگهان بر مشام جان بوی بهشت آورد از تربتت نسیم تو سیّد الکریم و کرامت تبار تو... دامان سبز ری شده باغ و بهار تو بار علوم ریخته از شاخسار تو باشد بهشت قرب الهی مزار تو با مهر تو ز آتش دوزخ مرا چه بیم! بوی حسین می‌دمد از خاک این مزار یا کربلا به دامن ری گشته آشکار... قبر تو کعبۀ دل خوبانِ روزگار جدّ مطهّر تو قسیم بهشت و نار مهر تو نیز جنّت و قهرت بود جحیم... صحن مطهّرت به زمین عرش دیگر است... همسایۀ تو زادۀ موسی بن جعفر است جاری ز چشمه‌های علوم تو کوثر است تا قبّۀ طلات به ری سایه‌گستر است بر ری سزد که رشک برد جنّةُ النّعیم... ...در شهر ری غریبی و با خلق آشنا از ما همه تضّرع و عجز، از تو اعتنا زیبد امام عصرِ تو گوید تو را ثنا با جملۀ مبارک «اَنتَ ولُّینا» خطّ تو خطّ نور و صراط تو مستقیم... ✍
آمده در این جهان عبدالعظیم آن که باشد همچو اجدادش کریم در شب میلاد این یار امام محفل ما گشته جناة النعیم 💞 هدیه ای از حی سبحان آمده حامی اسلام و قرآن آمده آمده از لطف حق عبدالعظیم در جهان یار امامان آمده 💞 عطر جنات نعیم آمده است حق کرم کرده کریم آمده است یار دین، حامی اسلام رسول حضرت عبدالعظیم آمده است 💞 هدیه ز یزدان آمد امشب حامی قرآن آمد امشب عبدالعظیم از لطف سرمد یار امامان آمد امشب
$عبدالعظیم ی(13).mp3
147.5K
بار دیگر به مدینه شده غوغا جشن شادی و شعف گردیده برپا یار کریم آمد امشب عبدالعظیم آمد امشب گل گلشن ولا رسیده امشب یاور دین خدا رسیده امشب یار کریم آمد امشب عبدالعظیم آمد امشب هدیه‌ای از سوی خلاق مبین است بر امامان یاور و یار و معین است یار کریم آمد امشب عبدالعظیم آمد امشب یادگار هادی و ابن الرضا اوست همنشین با علی موسی الرضا اوست یار کریم آمد امشب عبدالعظیم آمد امشب آمده در این جهان یار امامان روح تقوا بود و منشأ ایمان یار کریم آمد امشب عبدالعظیم آمد امشب
$عبدالعظیم ی(12).mp3
183.2K
یار کریم آمد امشب عبدالعظیم آمد امشب عشق ولایت دوباره در دل مقیم آمد امشب هدیه‌ای از سوی حی سرمد بود او هواخواه آل محمد بود شیعیان شیعیان آمد عبدالعظیم۲ مدینه گشته چه غوغا جشن شعف گشته برپا عبدالعظیم از سوی حق امشب رسیده به دنیا این پسر یاور دین و قرآن بود برای امام حسن روح و ریحان بود شیعیان شیعیان آمد عبدالعظیم۲ هدیه ز یزدان رسیده حامی قرآن رسیده گل ز گلستان دین و یار امامان رسیده بین اصحاب خاص او یگانه بود لطف او بر همه بی‌کرانه بود شیعیان شیعیان آمد عبدالعظیم۲
. |⇦•شور عاشقی ... ویژهٔ ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌محمدصادق زواره •✾• ●━━━━━━─────── شور عاشقی روی لب نسیمه ملائک جار میزنن شب کریمه ریسه بندون شده شهرری چو امشب شام میلاد آقام عبدالعظیمه حسنی زاده ای و کرم داری نام زیبا و محترم داری روی عرش خدا علم داری قبله ای کعبه ای،حرم داری «سید الکریم یامولا یامولا» نور عین فاطمه ومرتضایی جلوه ای از کرم ولطف خدایی شهرری شده منور ازوجودت آخه ازنسل امام مجتبایی من به نام مقدست مانوس روی دستم گرفته ام‌ فانوس ازهمه جز خودت شدم مایوس میرسم محضر شما پابوس «سیدالکریم یامولا یامولا» ــــــــــــــــــ علیه_السلام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4_shoor zavareh 990830.MP3
11.34M
|⇦•شور عاشقی ویژهٔ ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمد صادق زواره
. (علیه السلام) بوی کربلارو، میشه حس کنی تو، این حریمِ زیبا سیدالکریمی، رحمتِ عظیمی، سیدی وَ مولا نَواده ی حسن منم گدای تو به عشقِ مجتبی جونم فدای تو فیضِ مدینه رو داره سرای تو خورشیدِ تهرانه گنبد طلای تو یابن الحسن مدد(۴) حیدری شمایل، فاطمی مرامی، ای شاگردِ هادی با دم مسيحات، شهر ری رو آقا، تو صفایی دادی سلام من به تو ای شاهِ مَه لقا زیارتت داده دلهامون و جلا دلهارو می بری از تو حرم آقا تا صحنِ بقيع و.. تا صحنِ کربلا یابن الحسن مدد(۴) خیلی خوبه داریم، تو ایران صفایِ، امامزاده هارو تو قم معصومه و، تو ری عبدالعظیم، مشهدالرضارو ایران منوّر از امام رضا شده با شاهچراغ دلا چه باصفا شده تویِ حریم قم دلْ پر بها شده ایران با ری ولی چو کربلا شده یابن الحسن مدد(۴) دلبرم حسینه، سرورم حسینه، شاهه کربلایی نَبضِ قلب حيدر،نورِ چشم زهرا، عشقمه خدایی تا که نفس دارم فداییِ آقام سرم نثار این اربابِ بامرام شبای جمعه تو خیالِ کربلام همینه خواهشم منم حرم بیام ارباب حسین مدد(۴) 👇
177.3K
🌹 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی ✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان
🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی ✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان از لطف کبریا عبدالعظیم آمد بر ائمه امشب یار کریم آمد هدیه از یزدان است یار امامان است ای شیعیان تبریک۲ عبدالعظیم امشب آمده در دنیا از یمن مقدمش مدینه شد زیبا هدیه از یزدان است یار امامان است ای شیعیان تبریک۲ هدیه ای از سوی حی مبین آمد بر امامان ما یار و معین آمد هدیه از یزدان است یار امامان است ای شیعیان تبریک۲ عبدالعظیم امشب از ره رسیده است حامی دین چون او کسی ندیده است هدیه از یزدان است یار امامان است ای شیعیان تبریک۲ یادگار هادی به دنیا آمده بر امامان یار با وفا آمده هدیه از یزدان است یار امامان است ای شیعیان تبریک۲ صحن و سرای او به چه صفا دارد حریم او عطر کرب و بلا دارد هدیه از یزدان است یار امامان است ای شیعیان تبریک۲.
🌹 🌹 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی ✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان بار دیگر به مدینه شده غوغا جشن شادی و شعف گردیده برپا یار کریم آمد امشب عبدالعظیم آمد امشب گل گلشن ولا رسیده امشب یاور دین خدا رسیده امشب یار کریم آمد امشب عبدالعظیم آمد امشب هدیه‌ای از سوی خلاق مبین است بر امامان یاور و یار و معین است یار کریم آمد امشب عبدالعظیم آمد امشب یادگار هادی و ابن الرضا اوست همنشین با علی موسی الرضا اوست یار کریم آمد امشب عبدالعظیم آمد امشب آمده در این جهان یار امامان روح تقوا بود و منشأ ایمان یار کریم آمد امشب عبدالعظیم آمد امشب.
۱۸ (حضرت معصومه س) تویی معصومه جان،نور چشم همه همچو زینبی تو،تالی فاطمه گل زهرا اخت الرضایی تو همچو مادر مشکل گشایی تو تسلیت مولی۴ او برای رضا،همچنان زینب است از غم هجر او،جان او بر لب است تا ببیند معصومه روی او از مدینه آمد به سوی او تسلیت مولی۴ با تمام وجود،شد خریدار عشق بین ره یاد او،شده بیمار عشق خواهر مولی راهی قم شد مورد استقبال مردم شد تسلیت مولی۴ آن که چون زینبین،بوده عرشی مقام از غم هجر یار،شده عمرش تمام آن که سر تا پا بوده در محنت چون برادر جان داده در غربت تسلیت مولی۴ گلبن باغ دین،رفته از این جهان رفته اخت الرضا،سوی باغ جنان شیعه از این غم می زند بر سر در جنان سوزد موسی جعفر تسلیت مولی۴ شهر قم زین عزا،شده ماتمسرا شورشی شد به پا،همچنان کربلا شد به پا امشب ماتم عظمی ذکر عالم شد آه و واویلا تسلیت مولی۴ شعله بر جان زند،غم اخت الرضا دیده گریان شده،شیعه در این عزا زین مصیبت سوزد همه عالم اهل قم گریند زین غم و ماتم تسلیت مولی۴
۲۶ (حضرت معصومه س) گلی از تبار یاسینی هدیه از خالق مبینی در کرامت تویی چون زهرا واویلا واویلا واویلا۳ دختر موسی جعفری گل گلشن پیغمبری بحر دین را تو در یکتا واویلا واویلا واویلا۳ مرقد تو در قم بهشتم مهر و حب تو در سرشتم دین شده با تو بانو احیا واویلا واویلا واویلا۳ دیده گریان ز سوز هجران آمدی تو سوی خراسان شدی تو به غم ها مبتلا واویلا واویلا واویلا۳ برای دیدن برادر آمدی تو غمدیده خواهر شدی بیمار عشق رضا واویلا واویلا واویلا۳ بانو از کرامات و احسان شدی بر مردم قم مهمان غرق گل گشتی اخت الرضا واویلا واویلا واویلا۳ در همین شهر قم جان دادی جان خود را به جانان دادی بزم غم بهر تو شد برپا واویلا واویلا واویلا۳ پیکرت روی دوش یاران اهل قم نمودند گلباران همه عالم بود در عزا واویلا واویلا واویلا۳ فتادم من به یاد زینب که در شام غم شد جان بر لب شد غریبی زینب معنا واویلا واویلا واویلا۳ خون دل او نموده در شام می زدند سنگ کین از هر بام خونجگر گشته اند از اعدا واویلا واویلا واویلا۳