هدایت شده از 📌اخبار فوری و مهم
🔸لقــمان حڪیم گـــوید:
روزی در ڪنار ڪشتزاری از گــندم
ایستاده بودم خوشه هایی از گندم
ڪه از روی #تڪبر سر بر افراشته
و خــــوشه های دیگری ڪه از روی
#تــــواضع سر به زیـر آورده بودند
نظـــــرم را به خـود جلب نمودند و
هنگامی ڪه آنها را لمــــس ڪـردم
شگـفت زده شــدم!!
👌خـــوشه های سر برافـراشته را
#تـهی از دانه و خوشه های سر به
زیر را #پر از دانه های گندم یافتم
با خود گفتم:
📣در ڪشـتزار زندگـــــی نیز چـه
بسیارند سرهایی ڪه بالا رفته اند
اما در #حقیـــقت خالی اند.
🚫 #غــرور_و_تڪبر_ممـــنوع
⇩⇩⇩
http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
هدایت شده از دیدگاه نو/عباس مریدی✍🏻
#حدیث_شماره_۷۵
🌹امام رضا علیہ السلام ميفرمایند:
👌بہ ڪودڪ دستور ده ڪہ بـا دست خودش صدقہ بدهـد، اگر چہ بہ اندازه تڪّہ ناني یا یڪ مشت چیز اندڪ باشد؛
🍃🌺زیرا هر چیزی ڪہ در راه خدا داده ميشود، هر چند ڪم، اگر با نیّت پاڪ باشد زیـاد است.
📚 اصوڸ ڪافي، ج ۴، ص ۴
💠 @ramzeamaliyat
هدایت شده از دیدگاه نو/عباس مریدی✍🏻
بیسیمچی گردان حنظله، حاج همت رو خواست، حاجی اومد پای بیسیم و گوشی رو به دست گرفت صدای ضعیف و پر از خشخش رو از اون طرف خط شنیدم که میگه: "احمد رفت، حسین هم رفت، باطری بیسیم داره تموم میشه عراقیها عنقریب میان تا ما رو خلاص کنن من هم خداحافظی می کنم..."
حاج همت همانطور که به پهنای صورت اشک می ریخت، گفت: "بیسیم رو قطع نکن، حرف بزن هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت رو قطع نکن" صدای بیسیمچی رو شنیدم که میگفت: "سلام ما رو به امام برسونید از قول ما به امام بگید همانطور که فرموده بودید حسینوار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺟﻨﮕﻴﺪﻳﻢ."
و صدای بیسیم قطع شد...
🌷شهید حسینعلی یاری نسب🌷
💠 @ramzeamaliyat
هدایت شده از دیدگاه نو/عباس مریدی✍🏻
📎شرمنده ام از رویت ای شهید 🌷
به اندازه ی ثانیه های دیروزِ عُمرم
و ساعت های باقی مانده ی عُمرم...
#شھید_مدافع_حرم_حسین_احمدی
📎سالـــــروز شھـــــادت
ว໐iภ ↬ @ramzeamaliyat
⤵️⤵️
هدایت شده از دیدگاه نو/عباس مریدی✍🏻
روایتی از یڪ ایثار🍁🍃
مادرم یک سال قبل از شهادت حسین فوت کرد. بعد از فوت مادرم حسین کم کم حرف از رفتن به سوریه را زد و می گفت: باید به سوریه بروم ؛حضرت زینب من را طلبیده است. من خوابش را دیده ام. من گفتم نه برادر تو باید ازدواج کنی و تشکیل خانواده بدهی . گفت بعد از جنگ سوریه ازدواج می کنم. برای آموزش به تهران رفت و آموزش دید. آمد از ما خداحافظی کرد و من او را از زیر قران رد کردم پشت سرش آب ریختم به امید دیدار دوباره برایش دعای خیر کردم به او سفارش کردم که از طرف ما هم نایب زیاره باشد و سلام ما راهم به حضرت زینب(س) برساند.
وقتی به سوریه رسید، توی حرم بود که به ما زنگ زد. بعد از آن دیگر هیچ تماسی با هم نداشتیم. یک ماه در سوریه بود و ما از او بی خبر بودیم هروقت زنگ می زدیم موبایلش خاموش بود که خبر شهادتش را به ما دادند . از طرف فاطمیون به ما زنگ زدند.
گفتند که حسین زخمی شده است. و بعدا گفتند که شهید شده است و دو سه روز بعد پیکرش به تهران آوردند و داماد من رفت پیکر را شناسایی کرد. پیکرش را تشییع کردند ولی به ما نشان ندادند و گفتند که خمپاره خورده است. پیکر را در اشتهارد به خاک سپردیم.
حسین همه زندگیش، از همان کودکیش، جهاد کرده بود تا اینکه در راه حضرت زینب(س) به شهادت رسید . پنج سال نگهداری از مادر مریضم کم از جهاد در جبهه نبود او به خاطر پرستاری از مادرم ازدواج نکرد .
سرانجام حسین اینگونه بود که حضرت زینب (س) او را فرا خواند و او لبیک گویان به این راه برود. وقتی شهید شد خیلی غصه حسین را می خوردم که خیری از زندگی و جوانیش ندید و شهید شد. یک شب خواب او را دیدم که گفت: خواهر غصه من را نخور من زنده ام.
✍راوی ؛ خواهر شهید
🌷شهید حسین احمدی🌷
#سالـــــروز_شھـــــادت
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از دیدگاه نو/عباس مریدی✍🏻
🌷شهیـد مدافـع حـرم حسیـن محـرابـے را معمولا با دو لقب میشناسند:
بعضیها او را بخاطر ارادت زیادش به امام رضا(ع) و شهـادتش در روز شهـادت این امام معصوم، با لقب شهیـد امـام رضـایـے خطاب میکنند و بعضی دیگر به خاطر لبخنـدهای معروفش لقب شهیـد خنـده به او داده اند.
ว໐iภ ↬ @ramzeamaliyat
هدایت شده از دیدگاه نو/عباس مریدی✍🏻
🔴 ترس دشمنان از سردار اسلام
🔸نور #سيگارشان را ديده بود🚬 . چهار نفر را فرستاد تا ببينند قضيه چيست👀 . دو نفر #كومله بودند👥 ، يكي #فرار كرده بود🏃 و يكي را گرفته بودند . ازش پرسيد :" اينجا چكار مي كرديد" .طرف گفت :"شنيده بوديم قرار است #كاوه بيايد.
🔸گفته بودند هروقت رسيد #خبر بدهيد كه #مقر را خالي كنيم."🚨
🔸در مورد كاوه دستور براي كومله #عقب.نشيني بي درگيري بود . درگيري را مدتي #امتحان كرده بودند. ديده بودند فايده ندارد.
#شهید_محمود_کاوه🌷
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از دیدگاه نو/عباس مریدی✍🏻
#حدیث_شماره_۷۶
🌹امام علي علیہ السلام ميفرمایند:
💠مَڹ تَمَسَّڪَ بِنـا لَحِقَ ، مَڹ تَخَلَّفَ عَنّا غَرِقَ💠
💢هر ڪہ بہ مـا اهڸ بیت چنگ زند بہ ساحڸ نجات رسد
❌و هر ڪہ رهايمـاڹ ڪند غرق شود.⛔️
📚 أمالي طوسي صفحہ ۶۵۴
💠 @ramzeamaliyat
هدایت شده از دیدگاه نو/عباس مریدی✍🏻
🍃❤️🍃
#طنــــزجبهـــه
😂😍(( #رسم_خاص))😍😂
وقتی #شهید پیدا نمیشد یه #رسم_خاص داشتیم. یکی از بچه ها رو می گرفتیم و بزور می خوابوندیم تا با بیل مکانیکی🚜 رویش خاک بریزن اونم التماس کنه تا شهدا خودشون رو #نشون بدهند تا ولش کنیم ...
اون روز هر چه گشتیم #شهیدی پیدا نشد، کلافه شده بودیم، دویدیم و #عباس_صابری رو گرفتیم.
خوابوندیمش رو زمین و یکی از بچه ها دوید و بیل مکانیکی رو روشن کرد، تا ناخن های بیل رو به زمین زد که روی عباس خاک بریزه ، #استخوانی پیدا شد.
دقیقا همونجایی که می خواستیم خاکش رو روی #عباس بریزیم ...
بچه ها در حالیکه از شادی می خندیدند ، به عباس گفتند: بیچاره #شهید! تا دید می خوایم #تو رو کنارش خاک کنیم ، خودش رو نشون داد، گفت: دیگه #فکه جای من نیست، برم یه جا دیگه برا خودم پیدا کنم.😂😄
چون تو می خواستی کنارش خاک بشی خودش رو نشون داده ها!!!
و کلی خندیدیم ...😄😄😍
خاطره ای از زندگی #شهیدعباس_صابری
#راوی : شهید مجید پازوکی(شهداےتفحص)
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از دیدگاه نو/عباس مریدی✍🏻
#مادر شهید علیرضا شهبازی:
علیرضا می گفت: "آن قدر در سرزمین فکه به دنبال پیکرهای شهدا خواهم گشت تا خودم هم سعادت شهادت پیدا کنم."⚘
می گفت: "مادر نمی دانی خاک فکه چقدر مظلوم است.😔 به خاطر همین مظلومیت است که عاشق فکه و و شهدایش هستم."
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از دیدگاه نو/عباس مریدی✍🏻
📎 کلام شهید
ای عزیزان راه حق را ادامه دهید، پشتیبان ولایت فقیه باشید، وحدت کلمه را حفظ کرده و ادامه دهنده راه امام خمینی(ره) باشید.
🌷شهید مرتضی احمدی🌷
💠 @ramzeamaliyat
هدایت شده از دیدگاه نو/عباس مریدی✍🏻
#دلنوشته_همسر_شهید
مهردادم شب و روزم از حضورت خالیست اما تو خود را فدای خانه ای دیگر از جنس غیرت و مردانگی کردی،هنوز یکسال بعد از رفتنت نمیخواهم باور کنم که تو رفته ای و دیگر تو را نمیبینم چیزی عوض نشده فقط بین من و جسم خاکی تو فاصله افتاده, همین .
مهرداد جان دخترمان آنیسا هنوز صدایت میزند این روزها قاب عکست هم دیگر او را آرام نمیکند،دستهایش دستانت را میخواهند و دلش حضورت را،چشمانش به دنبال بودنت میگردد اما نیستی تا مرهمی بر بیقراریهایش شوی.
برایم سخت است که به او بگویم از این به بعد من نقش بابا را هم برایت بازی خواهم کرد...
🌷شهیدمدافع حرم مهردادقاجاری🌷
#سالـــــروز_شھـــــادت
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f