5_6224429320199208991.mp3
4.91M
#ماجرای_شفاعت_حضرت_زهراس_در
#حق_زن_فاحشه_وبدکاره_ای_که
#مشهور_بود
🔴ماجرای زیبای #توبه زن بدکاره
🔷️ به جوان میگیم چرا نمیری مجلس امام حسین(ع) ؟
چرا نمیری کربلا ؟
میگه من خیلی گناهگارم ،خجالت میکشم
خیلی ها بدتر از تو بودن مثل همین زن بدکاره....
Moghadam-13961006[01].mp3
5.08M
تو حرمت خدایی دل آرومه
کربلایی جواد مقدم
حضرت معصومه سلام الله علیها
4_5819181924412819040.mp3
5.97M
#روضه_بسیار_سوزناک
🎼 روی قبرم بنویسید که خواهر ...
🎤 #سیدمجید_بنی_فاطمه
🌙 #وفات_حضرت_معصومه
#دعایم کنید لایق باشم دعاتون میکنم
5c15d79fe65fd0d0763cd046_-6400075745733577013.mp3
10.04M
🔊 روضه احساسی حضرت معصومه سلام الله علیها
#هیئت_حضرت_ام_المصائب 🔻
🎶 [تو آمدی و همه آمدند دیدنِ تو]
🎤 حاج حيدر خمسه
5c15d79fe65fd0d0763cd046_4444432108846903089.mp3
10.54M
🔊 درد و دل باحضرت زهرا (س) و دلتنگی حرم
🔘 هیئت عشاق الحیدر علیه السلام
#روضه_مادر 🔻
🎤 حاج حيدر خمسه
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝« داستان عجیب یکی از شخصیت های کربلا » ❣
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
می گفت: هیچ اعتباری نیست که من وارد دانشگاه بشم و با این عقیده از دانشگاه خارج بشم...!
🌷شهید حسین معز غلامی🌷
💠 @ramzeamaliyat
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
📸 استوری #همسر شهید رضایینژاد درباره تهدید نماینده هتاک به استعفا!
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
🌸🌺🌸🌺🍂🍂🌺🌸🌺🌸
🌾رفته بود شمال غرب، مأموریت فرستاده بودندش.
🌾 بعد از یک ماه که برگشته بود اهواز، دیده بود دخترش ، لیلا مریض شده، افتاده روی دست مادرش.
🌾 یک زن تنها با یک بچه ی مریض.
🌾باز هم نمی توانست بماند و کاری کند.
🌾 باید برمی گشت.
🌾 رفت توی اتاق. در را بست.
🌾 نشست و یک شکم سیر گریه کرد.
#شهید_مهدی_زین_الدین🌷
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از 📌نبرد آخر(حوادث آخرالزّمان )
»
📜 #حــدیثامـــروز
❤️قال امام ڪاظــم علیه السلام:
#حـــــق را بگو اگـر چه نابودی تو
در آن باشد زیرا ڪه #نجات تو در
آن است.
📚تحـــف العقــول ص ۴۰۸
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
هدایت شده از 📌نبرد آخر(حوادث آخرالزّمان )
📜 #حڪایت_آمــوزنده
ﭘﯿﺮﻣﺮدی ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮش در ﻓﻘﺮ زﯾﺎد زﻧﺪﮔﯽ
ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ ﻫﻨﮕﺎم ﺧـــﻮاب ، ﻫﻤﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮد
از او ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ #ﺷﺎﻧﻪای ﺑﺮای او ﺑﺨﺮد
ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﺳــﺮو ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ ﺑﺪﻫﺪ.
ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺣـــﺰن آﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش
ﮐﺮد و ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻧﻤـــــﯿﺘﻮاﻧﻢ ﺑﺨﺮم ﺣﺘﯽ
ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﭘﺎرﻩ ﺷﺪﻩ و در ﺗﻮاﻧﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺗﺎ ﺑﻨﺪ ﺟــﺪﯾﺪی ﺑﺮاﯾﺶ ﺑﮕـــﯿﺮم.. ﭘﯿﺮزن
ﻟﺒﺨﻨﺪی زد و ﺳﮑﻮت ﮐﺮد.
🔻ﭘـﯿﺮﻣﺮد ﻓــﺮدای آﻧــﺮوز ﺑﻌﺪ از ﺗﻤﺎم
ﺷــﺪن ﮐﺎرش ﺑﻪ ﺑﺎزار رﻓﺖ و #ﺳـﺎﻋﺖ
ﺧﻮد را ﻓﺮوﺧﺖ و ﺷﺎﻧﻪ ﺑﺮای ﻫﻤﺴﺮش
ﺧﺮﯾﺪ وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎزﮔـﺸﺖ ﺷﺎﻧﻪ در
دﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻌــــﺠﺐ دﯾﺪ ﮐﻪ #ﻫﻤـــﺴﺮش
ﻣـــﻮﻫﺎﯾﺶ را ﮐــﻮﺗﺎﻩ ﮐﺮدﻩ اﺳﺖ و ﺑﻨﺪ
ﺳﺎﻋﺖ ﻧﻮ ﺑﺮای او ﮔـــﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ!!
ﻣﺎت و ﻣﺒـــﻬﻮت اﺷﮑﺮﯾﺰان ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را
ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ اﺷﮑـــــﻬﺎﯾﺸﺎن ﺑﺮای اﯾﻦ
ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮐـــﺎرﺷﺎن ﻫــــﺪر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ
ﺑﺮای اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﻤـــﺪﯾﮕﺮ را ﺑﻪ ﻫﻤﺎن
#اﻧـــــﺪازﻩ دوﺳﺖ داﺷﺘﻨﺪ و ﻫﺮ ﮐﺪام
ﺑﺪﻧﺒﺎل #ﺧﺸـــﻨﻮدی دﯾﮕﺮی ﺑﻮدﻧﺪ.
👌ﺑﻪ ﯾﺎد داﺷـــﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ اﮔﺮ ﮐﺴﯽ را
دوﺳﺖ داری ﯾﺎ ﺷـﺨﺼﯽ ﺗﻮ را دوﺳﺖ
داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮای ﺧﺸـــﻨﻮد ﮐﺮدن
او ﺳﻌﯽ و ﺗــــﻼش زﯾﺎدی اﻧﺠﺎم دﻫﯽ.
ﻋﺸـــﻖ و ﻣﺤـــﺒﺖ ﺑﻪ ﺣــﺮف ﻧﯿــﺴﺖ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ آن #ﻋﻤـــــﻞ ڪرد.
↷↷
http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0