4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯
حسین جان
افق تا افق
پیش چشمٺ ڪویر
زمین تا زمان
بر ضریحٺ اســـیر
جہان زنده شـد تا ڪه گفتم ز دل:
"امیرے حسـینٌ و نعم الامیر"
#سلام_ارباب_خوبم 😍✋
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯
تاقیامتسرِسربندتوبیبیجاندعواست
معنیاینسخنمرا #شهدا میفهمند!! :)
🌷سلام صبحتون شهدایی🌷
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯
نهج البلاغه
حکمت 48 - راه پیروزی
وَ قَالَ عليهالسلام اَلظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ اَلْحَزْمُ بِإِجَالَةِ اَلرَّأْيِ وَ اَلرَّأْيُ بِتَحْصِينِ اَلْأَسْرَارِ🌹🍂
و درود خدا بر او، فرمود: پيروزى در دورانديشى، و دور انديشى در به كار گيرى صحيح انديشه، و انديشه صحيح به راز دارى است
🍂🌼🍂🌼🍂🍂🌼🍂🌼🍂🍂
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹?🌹🍀🌹
آفتاب، سنگين و داغ به زمين مي ريخت. بچه ها در گرمايي طاقت سوز، عاشقانه به دنبال بقاياي پيكر شهدا بودند. از صبح علي الطلوع كار را شروع كرده بودند.
نزديكي هاي غروب بود كه بچه ها خواستند قدري استراحت كنند. راننده ي بيل مكانيكي كه سرباز زحمت كشي بود بنام «بهزاد گيج لو» چنگك بيل را به زمين زد و از دستگاه پياده شد. بچه ها روي خاكريزي نشسته و مشغول استراحت و نوشيدن آب شدند.
در گرماي شديد كه استخوان هاي آدم را به ستوه مي آورد، ناگهان متوجه شديم كه كبوتر سپيد و زيبا، بال و پر زنان آمد و روي چنگك بيل نشست و شروع كرد به نوك زدن به بيل!!
بچه ها ابتدا مسأله را جدي نگرفتند، ولي چون كبوتر هي به بيل نوك مي زد و ما را نگاه مي كرد، اين صحنه براي بچه ها قابل تأمل شد. يكي از رفقا كلمن را پر از آب كرد و در كنار خودمان روي خاكريز قرار داد. اندكي بعد كبوتر از روي بيل بلند شد و خود را به كنار ظرف آب رساند. لحظاتي به درون كلمن آب نگاه كرد و دوباره به ما خيره شد. بدون اين كه ترسي داشته باشد، مجدداً پريد و روي چنگك بيل نشست و باز شروع به نوك زدن كرد...!
دقايقي بعد از روي بيل پر كشيد و در امتداد غروب آفتاب گم شد! منظره ي عجيبي بود. همه مات و مبهوت شده بودند. هركس چيزي مي گفت در اين ميان «آقا مرتضي» رو به بچه ها كرد و گفت: «بابا، به خدا حكمتي در كار اين كبوتر بود...!»
ساير بچه ها هم همين نظر را دادند و در حالي كه هم چنان در مورد اين كبوتر حرف هاي تازه اي بين بچه ها رد و بدل مي شد، شروع به كار كرديم. جست وجو را در همان نقطه اي كه كبوتر نوك مي زد ادامه داديم. با اولين بيلي كه به زمين خورد، سر يك شهيد با يك كلاه آهني بيرون آمد.
در حالي كه موهاي سر شهيد به روي جمجمه باقي بود و سربند «يا زيارت يا شهادت» نيز روي پيشاني شهيد به چشم مي خورد! ما با بيل دستي بقيه ي خاك ها را كنار زديم. پيكر تكيده ي شهيد در حالي كه از كتف به پايين سالم به نظر مي رسيد از زير خاك نمايان شد. بچه ها با كشف پيكر گلگون اين شهيد غريب، پرده از راز حكمت آميز آن كبوتر سفيد برداشتند.
راوي : شهيد حاج علي محمودوند
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•『🌌』•
.
.
↫ زائر خدا
-ملاقاتی خصوصی
🪐فضیلت نماز شب را خدا میداند
آیت الله العظمی #جوادی_آملی
『در دل شب دیداری با حضرت عشق
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯
"وصیتنامه دلانگیز شهید #مهدی_محمد_حسین_یاغی ، از شهدای مدافع حرم اهل لبنان و از رزمندگان حزبالله"
🔹«مادرم! مرا ببخش. رضایت تو مدخل بهشت است. دوست داشتم تو را در آغوش بگیرم و ببوسم اما هر بار خجالت میکشیدم و دور میشدم. حرارت دستانت شوق را در من بر میانگیزد. فرزندم! ای فرشتهام؛ ای بزرگترین دارایی که خداوند به من بخشید؛ ای شادی عمرم؛ ای گنج گرانبهایم تو را با قلب و روحم در آغوش میکشم و شوقم را به تو منتقل میکنم، آن زمان که احساس دلتنگی کردی، رفتم و وصیتم را برای تو گذاشتم. تو را میبینم و صدایت را میشنوم و لبخندت مرا تسلی میدهد...»
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯
یک بار داخل ماشین امیر نشسته بودیم و غذا میخوردیم که کودک فال فروشی به شیشه زد. امیر شیشه را پایین داد و پرسید:«که غذا خورده ای؟
و کودک فال فروش جواب داد :« نه
امیر غذای خود را نصفه گذاشت و رفت تا برای کودک فال فروش از همان رستوران غذا بخرد. کودک فال فروش وقتی همراه امیر از رستوران برمیگشت میخندید و حسابی خوشحال بود.
#شهید_امیر_سیاوشی
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯
شبها همیشه قبل خواب گوشی رو میگرفت دستش تا پیامهاش رو چک کنه.
هر وقتی لطیفه جالبی میخوند اول خودش ریز میخندید بعد هم برای من تعریف میکرد و اینبار با صدای بلندتر باهم میخندیدیم. میگفت:
دلم نمیاد تنها بخندم... اینجوری حالش بیشتره.
خیلی اهل شوخی بود. همیشه تمام سعیش رو میکرد که اطرافیانش رو بخندونه و شاد کنه.
هر وقت میدیدمش روحیه میگرفتم...
#شهید_آرمان_علی_وردی
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯
°
من از تکرار خوشم نمیآید
دلم نمیخواهد چیزی را
مدام برای کسی تعریف کنم...
.
اما میدانی چیست؟
دلم میخواهد
از تو ببینم
از تو بشنوم
از تو بگویم... بارها و بارها
.
من زیاده روی و اسراف
در دوست داشتنت را دوست دارم!...
.
.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
عاقبتتون_شهدایی🌷
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯
📷 سه جانباز دفاع مقدس در دو قاب - پس از چهل سال
▫️ از راست: جانباز حاج خداوردی ابراهیمی - حاج محمد باقری - حاج حسین ابراهیمی
ایستادگان دیروز، راست قامتان امروز
🔹 غيرت عباس
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯
اگر قبرستان جاییست که مردگان را در آن قرار می دهند ما قبرستان نشینان عادات و روزمرگی را آیا به معنای زندگی راهیست؟ اگر مقصد پرواز است لانه ویران بهتر. پرستویی که مقصد را در اوج می یابد از ویرانی لانه اش نمی هراسد.
#شهید_مرتضی_آوینی
ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
بهکانالشهیدابراهیمهادیبپیوندید👇🏻🌺
╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮
❣️ @wwwwwwabrahim
❣️ @wwwwwwabrahim
╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯