هدایت شده از - نیمیازمن .
امان از ذهنی که داستانی که بهشم فکر نمیکنی رو بسازه و ساعت ها درگیرت کنه.
ذهنی که بین اون همه فشار و فکر و اضطراب و حال بد ، یه داستان دیگه ای رو شروع میکنه تا بهت ثابت کنه میتونه تا لبه ی مرگ تو رو درگیر هرچیزی بکنه.
از اینکه ذهنم بتونه با هرچیزی یه داستانی بسازه و مجبورم کنه درگیرش بشم خسته شدم . خسته .
بعضی ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﮐﺮﺩﻥ ،
ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﻭ ،
ﺗﻌﺠﺐ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﺠﻢ ﻭﺳﻴﻊ ﺑﻰ ﻋﻘﻠﻰ ﻭ ، ﻧﻔﻬﻤﻰ ﭼﻄﻮﺭ ﺗﻮﻯ ﮐﻠﻪ ﺍﻯ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﮐﻮﭼﮑﻰ ﺟﺎ ﺷﺪﻩ ؟!
گاهی دوست داشتن به تنهایی نمیتونه اوج علاقه رو نشان بده
مثلا،من به جای اینکه بهت بگم دوستت دارم،بدون اینکه متوجه بشی؛و گاهی هم حتی بدون اینکه خودم بخوام،،تعداد قدم هات رو میشمرم،ثانیه ها به حرفهایی که چه به من میزنی چه به دیگران فکر میکنم،تحلیل و بررسیشون میکنم؛
وقتی داری صحبت میکنی،میخندی،دیوونه بازی در میاری،راه میری و میایستی
نگاهت میکنم بدون اینکه متوجهش بشی:)
دوست داشتن نمیتونه این باشه؟
-می
هدایت شده از سلاطین دهه هشتاد و نود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کره جنوبی بزودی...😁
........
یه کی پاپ معذرت😔😂