eitaa logo
مـ؏ـﺮاجی‌‌ها³¹³ 🇵🇸
667 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3هزار ویدیو
13 فایل
‌بسم‌ࢪب‌‌شهدا؛🇮🇷 عـٰاشقان‌راسرشوریده‍‌به‌پیڪرعجـب‌است، دادن‌سـرنہ‌عجب؛داشتـن‌سَرعجب‌است...!(: . . #بیسیمچی؛ https://daigo.ir/secret/22260033 🌱 کپیازکانال:فوربزن‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸
‹بِسْمِ‌رَبِّ‌شُھَدا..❁› ازهمان‌روز؎‌ڪہ‌پا؎تو‌بہ‌این‌دنیا‌رسید.. غصہ‌هایم‌یڪ‌بہ‌یڪ‌‌ازقلب‌وجانم‌پرڪشید🕊 روزمیلادِتودنیا‌یڪ‌صدا‌خندیده‌بود(: درآسمان‌برا؎توجشنۍ‌بہ‌پاشده اینجادلم‌برا؎توصدآسمان‌گرفت💔 ختم‌صلوات‌بہ‌مناسبت‌سالروز‌ولادت‌ شھیدمحمدحسین‌حدادیان..²³•‌‌‌‌‌‌‌‌‌¹⁰•¹³⁷⁴🌿 تعدادصلوات‌هارا‌درسایت‌زیرثبت‌بفرمائید↓ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ‌‌ حسن مجتبی
‹🍂🧡› ‌ •° حــاج قاسم میگفت من از خدا خواستم انقدر بہ من مشغله بده ڪھ حتۍ وقت فڪر بہ گناه رو هم نداشتہ باشم حتۍ فڪر بہ گناه هم دل را از دست میده💔 بہ‌چیز هاۍ خوب فڪر ڪن رفیق (:🌸 •° 🍂🧡¦⇢ جهت اطلاع 🍂🧡¦⇢ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
‹🎼🎍› ‌ •° اگر براے خدا جنگ مۍ ڪنید... احتیاج ندارد ڪه بـه من و دیگرے گزارش ڪنید! گزارش را نگہ دارید براے ...🙃🌙 🕸️اگر ڪار براے خداست گفتنش براے چیست؟! •° 🎼🎍¦⇢ خرازی 🎼🎍¦⇢ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
‹💙🌪› ‌ •° سه چیز از همدیگر جدا نیستند: کسی که زیاد دعا کند از اجابت محروم نمی‌شود کسی که زیاد استغفار کند از مغفرت و بخشش محروم نمی‌شود کسی که زیاد شکر کند از زیاد شدن نعمت ها محروم نمی‌شود •° 💙🌪¦⇢ 💙🌪¦⇢ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
. . حــاج قاسم میگفت من از خدا خواستم انقدر بہ من مشغله بده ڪھ حتۍ وقت فڪر بہ گناه رو هم نداشتہ باشم حتۍ فڪر بہ گناه هم دل را از دست میده💔 بہ‌چیز هاۍ خوب فڪر ڪن رفیق (:🌸
_ ___ بیشتر ِ وقت‌ها از قدرت لبخند ساده، نوازشۍ مُلایم، حرفی محبت‌آمیز، گوشی شِنوا، تمجیدۍ صادقانھ ِ و یا توجهی کوچڪ غافلیم. تَمامِ این‌ها ، ظرفیت تغییر وَ توسعه‌ی ِ زندگۍ ما را دارند . | لیو بوسکالیا ؛ نویسنده‌ی ِ شیرین . .
❲ 🤍' زندگۍ کَشفـِ خود نیستـ ، ساختنِ خود است . . !' ❳
▫️ ﷽ توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم خواندم سه عمودی یکی گفت : بلند بگو گفتم : یک کلمه سه حرفیه _ ازهمه چیز برتر است؟ داداش گفت: پول تازه عروس مجلس گفت: عشق شوهرش گفت: یار کودک دبستانی گفت: علم داداشم پشت سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه گفتم: عزیزم اینها نمیشه گفت: پس بنویس مال گفتم: بازم نمیشه گفت: جاه خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه مادر بزرگ گفت: مادرجان، "عمر" است. سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار ديگری خندید و گفت: وام یکی از آن وسط بلندگفت: وقت خنده تلخی کردم و گفتم: نه اما فهمیدم تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید ! هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش کشاورزبگوید: برف لال بگوید: حرف ناشنوا بگوید: صدا نابینا بگوید: نور و من هنوز در فکرم که چرا کسی نگفت: " 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ⇧⇧⇧⇧°°͎کوتاه و خواندنی͎°°⇧⇧⇧⇧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا