eitaa logo
یا ابالفضل العباس(ع) (ح.آزادی)
22 دنبال‌کننده
667 عکس
1.4هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
العجب کل العجب. اساتید دانشگاه بویژه علوم سیاسی و اجتماعی حتما ببینند
سوال و جواب استاد و دانشجو از زبان استاد: گفت: ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ، ﭼﺮﺍ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ؟ گفتم :ﻣﮕﺮ ﻧﺸﻨﯿﺪﯾﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﻛﻼ‌ﺳﺘﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ، ﭘﺲ ﻣﺎ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﻢ. دانشجو : ﻧﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ(ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ؟ ﮔﻔﺖ: ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ. ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﮐﻨﺎﺭﯾﺶ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ، ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﯾﮏ ﻧﻔﺮﯼ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻏﺎﺋﺐ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ؟ ﺁﯾﺎ ﺗﻮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﺮﯾﮏ ﺧﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭘﺲ ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ؟ گفت : ﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ. ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻥ ﺑﺤﺚ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ. ﻭﻟﯽ ﺳﻮﺍﻝ اولت ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻥ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻣﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ. ﭘﺲ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻥ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺑﻌﺪ گفتم سوال دومت ﻛﻪ ﮔﻔتی ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﮔﻔﺘﻢ تا بحال مشهد رفته ای. گفت : نه گفتم ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻣﺸﻬﺪ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ. گفت ما شنیده ایم که شما به حرم میروید و شفا میخواهید. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ؟ ﮔﻔﺖ نه: ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ. ﺭﻭ ﺑﻪ او ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺗﺎ ﺣﺎﻻ‌ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺍﺕ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺖ ﯾﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺏ ﺷﺪﻡ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻩ . ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﻔﺎﯾﺖ ﺩﺍﺩ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ، ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺗﻮ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩﯼ. ﺩﯾﺪﻡ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻄﻮﺭ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺷﻔﺎﯼ ﻣﺮﯾﺾ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﯾﮏ ﻗﺮﺹ ﮐﻮﭼﮏ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ، ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﻔﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ﻉ) ﺑﺪﻫﺪ؟ ﺑﯿﻦ ﺩﻭ ﺭﺍﻩ ﮔﯿﺮ ﻛﺮﺩ. ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ، ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯽ ﺷﺪ. ﻃﯿﻨﺖ ﭘﺎﮐﺶ ﺣﮑﻢ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﻨﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ﻉ) ﻗﺪﺭﺗﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺮﯾﺾ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺑﺪﻫﺪ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﯿﻦ ﺗﻮﺣﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﺮﮎ ﻧﯿﺴﺖ. ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍنشجویم ﺟﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ گفتم ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﻭ ﺁﯾﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﯾﺎﺕ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ. ﻭ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ: ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻠﮏ ﺍﻟﻤﻮﺕ(ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ) ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ. ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ‌ﺧﺮﻩ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ؟ ﮔﻔت : ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺧﺐ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮئیم ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺋﻤﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﯾﮑﺴﺮﯼ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻨﺪ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔت : ﻧﻪ.... ﺷﮑﺮﺧﺪﺍ،ﮐﻪ ﻧﺎﻡ " ﻋﻠــــﯽ " ﺩﺭ ﺍﺫﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﺍﯾﻢ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻋﻠﯽ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﺯ ﯾﺎ ﻋﻠـــﯽ، ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﻫﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﮐﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﺻﻼ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿـــــﻦ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﺎ ﺷﯿــــــــﻌﻪ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻫﺰﺍﺭﺷﮑﺮ ﺍﯾﻦ ﺷـــــﯿﻌﻪ ﺯﺍﺩﮔﯽ، ﺷﺮﻑ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ *اگر مسئله غدیر خوب تبلیغ می شد عاشورایی رخ نمی داد* *""""یا علی مدد""""*
🔸 حکایت شنیدنی علامه جعفری از جشن غدیر 🔹 مرحوم علامه محمد تقی جعفری نقل می کرد: 🔸یکی از نوه های مرحوم مورخ الدوله سپهر نویسنده کتاب ناسخ التواریخ به منزل ما آمد و اظهار داشت در شب عید غدیر در منزلی در شمال تهران، جشنی برقرار است و علاقه مندم شما هم در آن شرکت کنید. گفت: در این جشن تعداد زیادی از رجال لشکری و کشوری هستند. من تصور می کنم که اگر شما تشریف بیاورید و در آن محفل، مطالبی نیز بفرمایید مؤثر واقع شود. 🔹 محل برگزاری جشن،منزلی بزرگ و تقریبا جنگل مانند بود و بخش هایی از آن،به صورت آب نماهای بسیار بزرگ بود و به هرحال،باغی بود که کمتر نمونه آن را دیده بودم. وارد جلسه شدیم. دیدم سالنی بسیار بزرگ است که انواع و اقسام میوه ها و شیرینی ها جهت پذیرایی از حضار در آن چیده شده است. در ادامه برنامه برخی از اینها آمدند و در وصف امیرالمؤمنین (ع) اشعاری خواندند.برخی از شعرها خوب بود و برخی نیز سطحی نداشت... 🔸 من دیگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم که از در مجلس سیّدی با ظاهری بسیار ساده وارد شد و حتی کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آنجا این کار، خلاف عادت بود و پیدابود که صاحب مجلس و تعدادی دیگر ناراحت شده اند. 🔹عموم حضار به سید نگاهی تحقیر آمیز داشتند. کسی به او احترامی نگذاشت، ولی من در مقابلش به احترام برخاستم و او نیز سری تکان داد. سید،جوان بود و با یک طمأنینه و اطمینان خاصی بر روی زمین نشست و کسی هم تعارف نکرد که روی صندلی بنشیند. 🔸بالاخره نوبت به اشعرالشعرا رسید و از او دعوت کردند که بیاید و اشعارش را بخواند. این شاعر با یک طمطراقی آمد و شروع به قرائت اشعار نمود. 🔹 وقتی بیت اول را خواند هر چند بد نبود ولی سید یک اشکال جدی به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بیت دوم را خواند. دوباره سید ایراد گرفت. شاعر همچنان توجه نمی کرد. وقتی بیت سوم را خواند،سید گفت: این هم اشکال دارد. شاعر عصبانی شد و گفت: چرا؟ سید گفت: خوب،این را اول می پرسیدی. الان برایت توضیح می دهم. 🔸 سید بحثی از معانی بیان و صنایع ادبی را به صورت خیلی خلاصه بیان کرد... دیدم که دریایی است بیکران... چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سید را به بالای مجلس بردند. 🔹 در این هنگام یکی از حضار به سید گفت: اولا خوش آمدید، هر چند که نمیدانیم چطور آمدید. دوم این که آیا خودتان هم شعر می گویید؟ سید گفت: گاهی اوقات. گفتند: می شود یکی از سروده های خود را بخوانید؟ گفت: آری و حتی میتوانم همین الان شعر تازه بگویم. گفتند: پس بفرمایید. گفت: نه، چرا که ممکن است بگویید این اشعار را قبلا گفته ای. شما بگویید که چه بسرایم؟ 🔸 اینها با حالت اعجاب آمیز نگاهی به یکدیگر کردند و گفتند: غزلی بگویید در مدح امیرالمؤمنین که دو بیت اول عاشقانه باشد و بیت سوم این باشد که اگر علی به خاری نگاه کند،گلستان می شود و بیت چهارم این باشد که اگر معصیت کاران عالم حتی فرعون توسل به علی پیدا کنند بهره مند می شوند. خلاصه، محدوده را برای او خیلی تنگ کردند. 🔹 سید قبل از شروع نگاهی به حضار کرد که کسی اشعار او را ننویسد. من زیر عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را یادداشت کنم. فهمید اما اعتراضی به من نکرد. سید شعر را این گونه آغاز کرد: گر شمیمی ز سر طرّه جانان خیزد تا قیامت ز صبا رایحه جان خیزد واله‌ام من که چو ازخواب تو بیدار شوی زچه رو از سر چشمان تو مژگان خیزد؟ علی عالی اعلا که ز بیم نهلش روح از کالبد عالم امکان خیزد گر به خاری کند از قاعده لطف نظر از بن خار، دو صد روضه رضوان خیزد گر زند دست به دامان ولایش فرعون از لحد با دو کف موسی عمران خیزد داورا! دادگرا! جانب "جدّا" نظری کز پی مدح تو چون بحر به طوفان خیزد ... 🔸 معلوم شد که اسمش جدّا و قمی است. 🔹 پس از خواندن شعر، سید خطاب به حاضران گفت: آقایان! علی(ع) از این جلسات که دور هم بنشینید و انواع غذاها را بخورید و چند بیت هم شعر بخوانید راضی نیست. علی مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستید و مردانگی دارید بروید سراغ محرومان، دردمندان و فقرا. یعنی همان کسانی که مورد عنایت علی بودند. اینجا نشسته‌اید و غذاها، شیرینی‌ها و شربت‌های خوشمزه می‌خورید بعد می‌روید خانه و فکر می‌کنید که در مدح علی شعر گفته‌اید. صریح بگویم که باید وضعتان را عوض کنید و بروید سراغ محرومان جامعه. 🔸این را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بیرون رفت. پس از رفتن او تا مدتی همه بهت زده بودند... آن شب شاهد بودم که تعدادی از آنها بسیار گریه می‌کردند. آقای سپهر، بعدها می‌گفت: تعدادی از آنها زندگی‌شان را تغییر دادند و رفتند و به رسیدگی به محرومان پرداختند. ابن سینای زمان ص ۹۷-۱۰۲. به نقل از مرحوم سید علی اکبر پرورش./بزم قدسیان
🌷🌷🌷 《الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علی ابن ابیطالب والأئمة علیهم السلام》 مقام معظم رهبری《دام عزه》: غدیر کربلای عوام بود و کربلا غدیر خواص، در غدیر با آنکه بیعت گرفته شد، جفا شد، و در کربلا با اینکه بیعت برداشته شد، وفا شد. از عین علی عیون ما بینا شد/ وز لام علی لسان ما گویا شد/ در یاء علی نور خدا می بینم/ زان نور محمد و علی پیدا شد. عید سعید غدیر عید ولایت و امامت بر همه شیعیان خصوصا شما و خانواده محترم مبارک باد. اللهم اِنّی اسئلک بولیک علی ابن ابیطالب علیه السلام الذی ما أشرک بک طرفة عين ابداً أن تعجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان《عج》و أن تجعلنا و أهلنا و من وصّانا بالدعاء و جميع من له حق علينا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته و خلصائه.🌷🌷
🌀 یک قدم صبر آشکار برای ده قدم حمله نامتقارن 📝 تحلیل پیام امام خامنه‌ای در پی فاجعه انفجار بیروت سعید اخروی✍️ عضو هیات اندیشه ورزی فرماندهی کل سپاه 🔹 انفجار عظیم در بندر بیروت، شوک بزرگی برای منطقه بود؛ قطعا ردپای آمریکا، اسرائیل و نوکران خودفروخته سعودی آنها در این عملیات عیان است. اما بهترین و درست‌ترین واکنش چیست؟ اینکه مقاومت، با «حمله‌ آشکار» به اسرائیل و منافع آمریکا و ایادی آنها در منطقه، دست قدرت خود را نشان دهد که آنان جرأت نکنند دیگر چنین فجایعی را تکرار کنند یا و «حملات نامتقارن»؟ 🔹 در وهله اول اینطور به نظر می آید که بهترین راه، گزینه اول است؛ اما چرا امام امت و سکاندار انقلاب اسلامی، لبنان را به فرا می‌خواند؟ 1️⃣ ترامپ منطقه ما را به «هشت هفته هیجان انگیز که باورش سخت است» تهدید کرده بود، نتانیاهو چند ماه پیش با نشان دادن تصویری از «انبار خطرناک نیترات آمونیوم» بندر بیروت، خیال های خام خود را آشکار ساخته بود، و این یعنی نقشه‌ای از پیش تعیین‌شده برای برافروختن آتش جنگی تمام عیار در خاورمیانه! بیش از ۲۰۰ آتش‌سوزی عمدی در نقاط مختلف ایران، حمله به هواپيمای مسافربری خطوط ایران و لبنان و بالاخره انفجار مهیب بندر بیروت، همه و همه تکه‌های مختلف یک پازل از پیش‌طراحی شده است، برای شعله‌ور شدن آتش جنگ خاورمیانه. 2️⃣ «جنگ خاورمیانه» بهترین فرصت برای ترامپ است تا تابستان داغ آمریکا را به «جهنم خاورمیانه» بدل سازد؛ تا از رهاورد آن، تمام توجه رأی دهندگان آمریکایی را به این منطقه متمرکز کند و با دروغ «دشمن شاخدار» حواس مردم آمریکا را از «اعتراضات داخلی آمریکا» معطوف به ترس از خطر این منطقه متوجه کند؛ و اینگونه القاء کند که این خطر، بزرگترین تهدید برای امنیت و آرامش آمریکاست. 3️⃣ «جنگ خاورمیانه» بهترین فرصت برای تمام طرف های درگیر با جبهه مقاومت و حتی ایادی بن سلمان است تا حزب الله لبنان را عامل جنگ افروزی و تجاوز به اسرائیل معرفی کنند و با تمام قوا به تمام منافع جبهه مقاومت یورش بیاورند. در این صورت بن سلمان هم از این اضطراب و وحشت شبانه‌روزی شکست، احساس خلاصی می‌کند. 4️⃣ همزمان دستگاه تبلیغاتی و امپراطوری رسانه‌ای با بمباران افکار عمومی مردم منطقه، «بمب‌های خوشه‌ای جنگ‌هراسی» را بر سر مردم ایران و ملت های منطقه آوار می‌کنند. حتی به همین هم بسنده نکرده و برای اختلاف‌افکنی بین مردم لبنان و ایران، مترجم گوگل آمریکایی (Google Translate) عبارت «تسلیت لبنان» را «مبروک لبنان» ترجمه می‌کند تا اینگونه القاء کند که ایرانی‌ها از مصیبت وارده بر لبنان، ابراز شادمانی می کنند !! هشتگ‌سازان مرکز اعتدال و کیبورد بدستان تیرانا، فریاد «جانم فدای ایران» سر می‌دهند و مقصر تمام مشکلات و زیان‌ها و هزینه‌های حاصل از این نزاع تمام عیار منطقه‌ای را به پای ایران و پاسداران مقاومت خواهند نوشت و باز هم با نزاع «سایه جنگ» سعی در عملیات روانی گسترده در انتخابات آتی ریاست جمهوری ایران خواهند کرد. 5️⃣ مورد نظر رهبری در بیانیه تسلیت لبنان، وقتی معنا پیدا می‌کند که بازیگردان و بازیگران منطقه‌ای را بشناسیم و بدانیم که بازی‌کردن در بازی نتانیاهو و ترامپ با پول بن سلمان، بزرگترین خسارت برای لبنان و حتی آرمان مقاومت در کل منطقه است. ✅ استکبار با انفجار «انبار آمونیاک بيروت» می‌خواهد «انبار باروت خاورمیانه» را منفجر کند، اگر پیشه کنيم، «محو طاغوت» نزدیک است. گاهی لازم است یک قدم «صبر آشکار» کنیم، تا هم قدرت بازدارندگی خود در مقابله با دسیسه‌های دشمن با «حملات نامتقارن» را نشان دهیم و هم سر فرصت، ده قدم «پیشروی آشکار» داشته باشیم. اندکی صبر سحر نزدیک است ، برچیده شدن بساط طواقیت غربی ،عبری،عربی،در غرب آسیا کلید خورد،ان ربک لب المرصاد
*🔴کشوری داریم که برخی در آن از عجایب روزگارند:* *🏝از متنفرند اما برای تفریح می روند!!* *🎵🎶 نمیگیرند*🤚🏼 ولی دلشون برای -ربنای- شجریان تنگ میشه!! * الخالق به این موجووودات* *🕌 پرست اند اما را مانع پیشرفت میدانند!! *👫 در شهره اند اما نقشهای عاشقانه بازی میکنند!!* *💅👄 سه برابر تولید ناخالص ملی لوازم آرایشی استفاده میکنند و هزاران نفر به ترکیه میرن ولی هزینه کربلا و مکه و غذای روضه را اجحاف در حق ایتام می دانند!!* *💃 بودن شلوار زنها را کلاس میدانند اما حجاب زنان را اُمُّل بودن می دانند...* اَمان از این سگ بغل ها که یه جُو وفا رو از سگِشون یاد نگرفتند.
🔴 کارکرد تحریف! 💠سخنان رهبر معظم انقلاب درباره تحریف و آثار و پیامدهای آن همچنان در رسانه‌ها انعکاس دارد و بررسی آن از جوانب مختلف به‌ویژه نگاه تطبیقی به نقش و کارکردهای تحریف در صدر اسلام با مسائل امروزین انقلاب اسلامی، واجد نکات و درس‌های بی‌شمار و عبرت‌آموزی است. برخی از این نکات را می‌توان به شرح زیر احصاء کرد: 1️⃣ تحریف، تغییر و دگرگونی در واقعیات است، به‌گونه‌ای که فاصله عمیق و پرنشدنی با حقیقت واقعیت‌ها ایجاد می‌کند؛ بنابراین تحریف توان باطل جلوه دادن حق و حق تلقی شدن باطل را دارد و این اهمیت جایگاه آن در نبرد دو جبهه حق‌و‌باطل را نشان می‌دهد. اولین بار ابلیس دست به تحریف زد و امروز شیطان بزرگ در رأس و ایادی آن در خارج و داخل، از این طریق اهداف خود را پیش می‌برند. 2️⃣ عاشورا محصول تحریف است و زیربنای آن در تحریف پیام غدیر شکل گرفت. سمبل جدی‌ترین و خطرناک‌ترین تحریف، شکل‌گیری سقیفه بنی‌ساعده است که حق ولایت و امامت علی بن ابی‌طالب را که چند ماه قبل در حضور 120 هزار حاجی، در راه بازگشت از مکه، توسط پیامبر و به دستور الهی اعلان عمومی شد و تکلیف گردید که حاضران به غایبان و پدران به فرزندان خود تا قیام قیامت برسانند، از مجرای خودش منحرف کرد و اصول اساسی حکومت بعد از پیامبر تحریف شد. این تحریف خسارت‌بار 50 سال بعد نتیجه خودش را آشکار کرد و جامعه تحت آموزه‌های تحریف، امام جامعه خود را به مسلخ کربلا برد. 3️⃣ امروز هم دشمنان انقلاب در صددند مسائل انقلاب اسلامی را تحریف کنند و روایتی غیرواقع و به دور از حقیقت از اهداف و دستاوردهای عظیم آن ارائه کنند. قلب واقعیات انقلاب و وضعیت امروز نظام اسلامی که درخشش‌های آن در عرصه‌های مختلف چشم همگان را خیره کرده است؛ موقعیت علمی، نفوذ منطقه‌ای و جهانی، توانمندی نظامی و موشکی و قدرت مدیریت بحران آن در موقعیت‌های سختی چون سیل و بیماری همه‌گیری مانند کرونا که امروز بسیاری از کشورهای قدرتمند را به زانو درآورده، پاره‌ای از مصادیق تحریف وضعیت امروز کشور است تا تصویری آشفته و ناتوان از نظام مبتنی بر انقلاب بسازند. ❇️ امروز هدف غایی، تحریف و تهی‌سازی نظام جمهوری اسلامی از دستاوردهایش و انتساب ضعف‌ها و شکست‌ها به آن است. در حوزه عمل سیاسی نیز هدف، تغییر ذهنیت جامعه و محاسبات مسئولان برای کشاندن آن‌ها پای میز مذاکره مجدد با آمریکاست؛ حال این‌که دشمن، خود برجام و میز مذاکره را ترک کرد و مذاکره‌ای که توان تأمین حقوق ملت را نداشته باشد، پشیزی ارزش ندارد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌷اللهم عجل لولیک الفرج 🌷 ✳️مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم🇮🇷 لینک کانال: @basij_asatid_qom لینک ادمین کانال: @ostad_basiji .
هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
✨ 📜 حكايت آموزنده پسر جوان آن قدر عاشق دختر بود که گفت:تو نگران چی هستی؟ دختر جوان هم حرفش را زد: همون طور که خودت می‌دونی مادرت پیره و جز تو فرزندی نداره... باید شرط ضمن عقد بگذاریم که اگر زمین گیر شد، اونو به خونه ما نیاری و ببریش خانه سالمندان. پسر جوان آهی کشید و شرط دختر را پذیرفت... هنوز شش ماه از ازدواجشان نگذشته بود که زن جوان در یک تصادف اتومبیل قطع نخاع و ویلچر نشین شد. پسر جوان رو به مادرش گفت: بهتر نیست ببریمش آسایشگاه؟ مادر پیرش با عصبانیت گفت: مگه من مُردم که ببریش آسایشگاه؟ خودم تا موقعی که زمین‌گیر نشدم ازش مراقبت می‌کنم. پسر جوان اشک ریخت و به زنش نگاه کرد. زن جوان انگار با نگاهش به او می‌گفت: شرط ضمن عقد رو باطل کن!خيلى شرمنده ام! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
*مبارزه با فساد را از خود شروع کنیم* * خود را مشاهده کنیم * هنگامی که در رستوران یا هتل هستیم و شکر یا شیر چای خود را بیشتر از مقداری که در خانه مصرف می کردیم مصرف می کنیم بیانگر این است که ما زمینه فساد را داریم. وقتی که در رستوران یا اماکن عمومی هستیم و مقدار زیادی دستمال کاغذی، صابون یا عطر استفاده می کنیم، در حالی که در منزل خودمان این گونه نیستیم بدین معنا است که اگر شرایط اختلاس برای ما فراهم شود اختلاس می کنیم. اگر در جشن ها و بوفه های مفتوح زیاد می خوریم در حالی که می دانیم شخص دیگری آن را حساب می کند، بدین معناست که اگر فرصت خوردن مال دیگران را پیدا کنیم این کار را خواهیم انجام داد. اگر معمولا هنگامی که در صف ‌هستیم و حقوق در صف بودن را راعایت نمی کنیم، پس ما زمینه این را داریم که برای رسیدن به هدف خود از کتف دیگران هم بالا برویم. اگر بر این باور هستیم که هر چه را در خیابان پیدا کردیم حق ما است در حالی که مال دیگران بوده است، پس قابلیت دزدی در ما وجود دارد. اگر جزو کسانی هستیم که فامیلی دیگران بیشتر از اسم آن ها برای ما اهمیت دارد، یعنی این که در ما زمینه نژاد پرستی وجود دارد و احتمال دارد که تنها با توجه به اصل و نسب دیگران به آن ها کمک کنیم، هم چنین ایده و افکار دیگران برای ما مهم نیست بلکه تنها خود شخص برای ما اهمیت دارد. هنگامی که به قوانین راهنما و رانندگی توجهی نداریم و به آن اعتنایی نمی کنیم، بیانگر این است که ما زمینه تجاوز و سرکشی را داریم حتی اگر قرار باشد اشخاص بی گناهی هم در این بین صدمه ببینند. هنگامی که این پیام را خواندیم و از خود سوال کردیم که این مسایل ضروری نیستند، یعنی این که ما مصلحت خود را بر مصلحت جمع ترجیح می دهیم. *مبارزه با فساد را از خود شروع کنیم*
هدایت شده از 
نشریه الکترونیک نباء-50.pdf
8.2M
پنجاهمین شماره نشریه الکترونیکی نبأ مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم؛ منتشر شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌷اللهم عجل لولیک الفرج 🌷 ✳️مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم🇮🇷 لینک کانال: @basij_asatid_qom لینک ادمین کانال: @ostad_basiji .
از بزرگواری حکایت شده که:👇 پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و. نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است ..... اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره لطفا حسینی واقعی باشیم
سلام همسنگران بزرگوار صبح زیبای مهدوی شما بخیر وسعادت وسلامت انشاءالله . جملات زيبايي بود حيفم اومد نفرستم : 1..اگر به میهمانی گرگ میروی سگت را همراهت ببر .. 2..قله ای که چند بار فتح شود؛ بی شک روزی تفریحگاه عمومی میشود ! مواظب دلت باش.. 3..گاهی لب های خندان بیشتر از چشم های گریان”درد”می کشند .. 4..“پایِ “معرفت که میاد وسط “دستِ “خیلیا کوتاه میشه. . 5..وقتی حرف راست میزنید فقط انسان هایی از دستتان عصبانی می شوند که تمام زندگیشان بر دروغ استوار است .. 6..یادت باشه همیشه خودتو بنداز تا بگیرنت.. اگه خودتو بگیری میندازنت ! 7..مرد ترین آدمهایی که تو زندگیم دیدم اونایی بودن که بعد اشتباهشون گفتند : معذرت میخوام .. 8..مزرعه را موریانه خورد، ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم ،لعنت به این حماقت! 9..آنهایی که در زندگیت نقشی داشته اند را دوست بدار نه آنهایی که برایت نقش بازی کرده اند .. ز 10.“زمان” وفاداری آدما رو ثابت میکنه نه “زبان” .🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷