*مختصات شخصيتي مقام معظم رهبری*
عبدالحسین خسروپناه/روزنامه وطن امروز
⚡... نکته مهمی را درباره شخصیت مقام معظم رهبری نباید هیچ وقت فراموش کرد و آن هم اینکه ایشان به حیطههایی از علم و دانش پا نهادند که معمولا حوزویها و روحانیت به این وادیها وارد نمیشوند. *آیتالله خامنهای جزو نوادر دوران ما در فهم آثار هنری هستند.* ایشان هم خوب هنر را میفهمند، هم خوب زوایای گوناگون آن را درک و نقادی میکنند و هم خود هنرمند و یک شاعر حاذق هستند. این از آن وادیهایی است که کمتر کسی در فضای روحانیت به آن وارد میشود و این از خصیصههای ممتاز حضرت آیتالله خامنهای است.
⚡ *به این ترتیب ما با رهبری مواجهیم که فقط سیاستمدار نیستند، فقط یک دانشمند صرف نیستند، بلکه با یک نظریهپرداز و تئوریسین مواجهیم که حوزه وسیعی از دانش علمی و تجربه عملی را با هم ادغام کردهاند. این یک موهبت استثنایی بوده که شامل حال ایرانزمین شده است.* به همین خاطر است که وقتی شما سراغ بیانات ایشان میروید، با مجموعه پراکندهای از توصیهها و سخنها روبهرو نمیشوید، بلکه با یک نظام فکری مواجه میشوید. مقام معظم رهبری صاحب یک منظومه فکری هستند و هر ۳ رکن نظام بینشی، منشی و کنشی در مجموعه بیانات ایشان به وضوح به چشم میخورد.
⚡ *اگر بخواهم نگاهی بسیار گذرا و اجمالی به منظومه فکری ایشان داشته باشم، باید بگویم توحید ، محور و هسته نظامات فکری حضرت آیتالله خامنهای است.* سپس این اندیشه توحیدی، در شاخههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نظام فکری ایشان تسری پیدا میکند.
⚡وقتی آیتالله خامنهای در سیاست خارجی موضعی میگیرند، این یک موضع مقطعی نیست، بلکه بر اساس یک نظام فکری توحیدمحور بیان شده است. اتفاقا عدم فهم همین موضوع است که موجب میشود دیدگاه ایشان در برابر قدرتهای خارجی بدرستی برای برخی جریانات سیاسی قابل درک نباشد. ایشان وقتی در سیاست میاندیشند و سخن میگویند بر اساس روح توحیدی حرف میزنند، نه بر اساس یک تحلیل و موضع صرفا سیاسی.
🤲در قدم بعدی باید گفت نظام فکری توحیدمحور ایشان، یک نگاه تمدنی نیز هست. یعنی همان روح توحیدی در تفکر ایشان چنان پیش میرود که زمینهساز تشکیل یک تمدن توحیدمحور میشود. این هم از ویژگیهای فکری ایشان است، یعنی نگاهشان و فکرشان محدود نیست، بلکه یک فرآیند مرحلهای به سمت یک قله وسیع و بلند است. همین نگاه است که روح حاکم بر بیانیه گام دوم انقلاب است و عناصر خودسازی، دولتسازی و جامعهسازی را برای تحقق زمینههای تمدن اسلامی دربر میگیرد.
⚡نکته دیگری که درباره رهبر معظم انقلاب مایل هستم به آن اشاره کنم، *نقش ویژه ایشان در زمینه پیشرفتهای گوناگون علمی ایران است.* شما فکر نکنید نقش آیتالله خامنهای، صرفا یک توصیه به پیشرفت علمی بوده است، خیر! اینگونه نبوده است، *ایشان شخصا راهبری و پیشروی حرکت علمی کشور را به دست گرفتند و وضعیت علمی کشور را به نقطه کنونی رساندند.*
⚡ *ما امروز تنها کشور تولیدکننده صنعتی بیوایمپلنت، رتبه هشتم در جهان در صنعت هستهای، رتبه ششم در تولید زیردریایی، رتبه دهم در فناوری لیزر، رتبه هشتم در چرخه کامل فناوری فضایی، رتبه چهارم در علوم باروری و ناباروری، دومین کشور دارای فناوری ساخت پهپاد رادارگریز، دومین ارتش سایبری دنیا، رتبه اول در فناوری نانو و دومین کشور دارای دانش طراحی و ساخت هواپیمای استراتژیک خورشیدی هستیم؛ تمام این پیشرفتها، در تکتک این زمینهها، نه صرفا با توصیه مقام معظم رهبری، دقت بفرمایید! نه صرفا توصیه بلکه با راهبری و مدیریت شخص ایشان در ابعاد کلان موضوع به ثمر رسیده است.* ایشان شخصا در پژوهشگاه رویان حاضر میشدند و از نزدیک پیشرفت دانشمندان ما را در زمینه سلولهای بنیادین رصد میکردند و مدیریت و راهبری کلان اینگونه پروژهها را در دست داشتند.
⚡تازه همه اینها نتیجه تلاش ایشان برای پیشرفت کشور در علوم تجربی و مهندسی است، در حالی که زحمات بینظیر ایشان در رشد علوم انسانی در کشور نیز موضوع جداگانهای برای دقت و تأمل است. مفاهیمی که ایشان در علوم انسانی ابداع و تولید کردند، نهضتهایی را که در زمینههای مختلف علوم انسانی و اسلامیسازی علوم راهاندازی کردند، تیزبینیهایی که در تحلیل وقایع سیاسی از دریچه علوم انسانی داشتند، مانند مفهوم بیداری اسلامی یا پیچ تاریخی که همگی بر پایه یک نظام فکری منسجم بوده است، همه اینها در کنار هم از شخصیت عظیم علمی و نظریهپرداز ایشان پردهبرداری میکند.
⚡من به ضرس قاطع میگویم اگر رهبر معظم انقلاب نبودند، بسیاری از پیشرفتهای کنونی ما رقم نمیخورد و هر جا پسرفتی داشتیم به خاطر بیتوجهی به نظام فکری ایشان بوده است. *حضرت آیتالله خامنهای در عرصه مدیریت امنیت منطقهای، حاجقاسم سلیمانی را داشتند و در عرصه مدیریت پیشرفت هستهای، حاجمحسن فخریزاده را؛ ۲ شهید بزرگواری که هم نظام فکری ر
هبری را بخوبی میفهمیدند و هم بخوبی آن را به ثمر مینشاندند.* اگر در عرصه اقتصاد و سلامت و سایر عرصهها هم، حاجقاسمها و حاجمحسنها داشتند، وضعیت کشور بسیار بهتر و متعالیتر از وضعیت کنونی بود و آسیبهایی که الان در حال دستوپنجه نرم کردن با آنها هستیم، وجود نداشت.
💧💧من یک گلایهای بکنم و آن هم اینکه واقعا اندیشههای حضرت آیتالله خامنهای در کشور ما بخوبی شناخته نشده و نهادهای متولی، کار خود را در این زمینه آنچنان که باید و شاید انجام ندادهاند. من یک برنامه در صداوسیما ندیدهام که منظومه فکری رهبر معظم انقلاب را بدرستی و کامل و جامع به مردم معرفی کند. من وقتی کتاب منظومه فکری امام خمینی را نوشتم، سپس نوشتن کتاب منظومه فکری آیتالله خامنهای را آغاز کردم، کسی که این ۲ کتاب را بخواند به وضوح میبیند اندیشه آیتالله خامنهای امتداد اندیشه امام است. خب! وقتی این نظام و انقلاب بر مبنای اندیشه امام، تأسیس شده است، چطور است که امتداد این اندیشهها را نمیآموزیم و معرفی نمیکنیم؟ چرا نمایندگان مجلس که میخواهند قانونگذاری کنند، موظف نمیشوند یک دوره مبانی نظری و منظومه فکری امام و رهبری را بخوانند؟ چرا در آموزشوپرورش ما به صرف درج یک عکس و یک جمله از حضرت امام و مقام معظم رهبری در ابتدای کتابهای درسی اکتفا میشود اما جایگاه حضرت آیتالله خامنهای به عنوان یک متفکر ایدهپرداز و یک تئوریسین به دانشآموزان و نسل جوان ما معرفی نمیشود؟ اینها همه کمکاریهایی است که در ترویج اندیشههای این متفکر بزرگ انجام شده و هر چه سریعتر برای رفع این کاستیها باید اقدام کنیم.
*سلامتی مقام عظمای ولایت صلوات، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*
🔰🔰🔰🔰🔰🔰
خط اغفال به خصوص خواص و نخبگان از تاثیر دشمن ، یکی از خطوط القائی و تبلیغاتی دشمن است.امام خامنه ایی دامت برکاه
🕛در لحظه باخبر شوید
✍🏻 با قلم و بیانی متفاوت
جنگ نرم ودشمن شناسی
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
9.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم از طرف ح.آزادی
14.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔ *روش جدید کلاهبرداری دراینستاگرام*
دوستانی که دراینستاگرام فعالیت دارند مواظب این روش کلاهبرداری باشند..
⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕
اگردراینستاگرام بهترین دوست شمابه شماپیام دادوتقاضای پول قرضی نمودقبل ازواریز وجه حتماباایشان تماس بگیریدممکن است پیجش هک شده باشدواصلا خودش درجریان نباشد. ممکن است در سایر شبکه های اجتماعی هم چنین وضعیای پیش بیاید بنا براین قبل از انتقال وجه با پیام دهنده تماس گرفته شود وقتی مطمئن شدید اقدام نمایید⛔
هدایت شده از صراطُ علیٍ مستقیم
پاسخ این چرند قبلها داده شده =
۱. در اخبار زندگی امرؤالقیس، هیچ موضوعی یافت نمیشود که بتوان بر آن اعتماد کرد. در اشعارش هیچ بیتی نیست که بتوان قاطعانه بر صحت آن، به همان شکل نقل شده اطمینان یافت. در عصر حاضر، بحث درباره صحت یا ساختگی بودن شعر جاهلی از جمله اشعار امرؤالقیس به شدت بالا گرفته است. انبوه گزارشهایی که دربارۀ امرؤالقیس آمده، شامل چندین مجلد است(که نویسندۀ شبهۀ بالا انچه به نفعش بوده است را آورده است!)، اما در آنها همه چیز در هالهای از ابهام فرو رفته و رنگ افسانه بر همه آنها غالب است.
۲. کلمۀ امرؤالقیس، خود اندکی مبهم است. آیا مراد ازآن «خدمتگذار بتقیس» است یا «امیر قبیله قیس»؟ ادیبان عرب برآنند که این لفظ باید نوعی لقب باشد، به همین سبب به دنبال نام واقعی او میگردند و این نامها را مطرح میکنند: «حُندُج، عَدیّ و مُلَیکه».
۳. در میان دانشمندان عرب، دکتر طه حسین نخستین بار خطّ بطلان بر همۀ اشعار جاهلی کشید. وی در کتاب «فی الشعر الجاهلی» بخش نسبتاً مفصلی را به امرؤالقیس اختصاص داده، در صحت و اصالت ماجراها و اشعار او از نظر زبان، روایت تاریخی، راوی، سبک شعر و خلاصه خود شاعر تردید کرده است. او بر این باور است که زندگی امرؤالقیس در حقیقت چیزی نیست جز ماجرای عبدالرحمان ابن اشعث، نوادة اشعث بن قیس کندی (از اقوام امرؤالقیس) که بر ضد حجاج قیام کرد و کشته شد.(لذا آشکار است که کسی که این شعرها را بدو منصوب میدانند خود در زمان امویان میزیسته که سالها بعد از رحلت پیامبر(ص) حکومت میکردند) به عقیده طه حسین، کندیان خواستهاند با جعل داستانهای امرؤالقیس خاطرۀ عبدالرحمان ابن اشعث را جاودان سازند. طه حسین، مشهورترین شعر او، یعنی «معلقه» را نیز آکنده از جعلیات میداند. او آویختن معلقات به دیوار کعبه را افسانه میداند، زیرا این افسانه در زمانهای متأخر (قرن چهارم) پدیدار شده است.(اینجا آشکار میشود که معلقات همگی بعد از اسلام آنهم با فاصلۀ تاریخی چهار قرن ساخته شده اند) باید گفت درون این قصیده «معلقه» ترتیب ابیات سخت بیسامان است، به همین سبب، خاورشناسان این شعر را فاقد وحدت موضوعی میدانند.(گویا شاعرانی که شعر را میساختند برای تهمت به قرآن عجله داشته اند!) به عقیده طه حسین، قصیده «معلقه» و سایر قصائد امرؤالقیس بیترید مربوط به دوران اسلامیاند و تحت تأثیر اشعار عمر بن ابی ربیعه ساخته شدهاند.
۴. طه حسین بر این عقیده است که اشعار منسوب به امرؤالقیس، به سبب جعلی بودن روایات، خود به خود جعلی مینماید، به خصوص که قدما به این نقص پیبرده بودند، چنان که ابوالفرج قصیدۀ او را در مدح «سموأل» را جعلی میداند. این شعر و نیز ستایش بزرگیهای «سموأل» را یکی از نوادگان او به نام «دارِم» ساخته است، وی سپس ادامه میدهد که اصولاً «بر اساس عقیده کسانی که امرؤالقیس را شخصیتی واقعی میپندارند» امرؤالقیس یمنی بوده، در حالی که زبان شعری که از اون نقل میکنند، بیشتر قریشی است و این دو زبان با هم تفاوت فاحش داشتهاند، حتى اگر بپذیریم که زبان قریش، در قرن ششم میلادی سیادت داشته و فراگیر بوده است، چگونه امرؤالقیس میتوانسته به زبانی شعر بسراید که هنوز رسمیت یا رواج کافی نیافته است؟! به علاوه در زمان امرؤالقیس (پیش از اسلام) حوادث عظیم و گستردهای رخ داده است. جنگ «بسوس» حدود چهل سال ادامه یافته، دایی شاعر به نام «کُلَیب» در همان جنگ کشته شده است. همچنین بدبختیها و گرفتاریهای دایی دیگرش «مهلهل» بسیار شهرت دارد، اما او به هیچ یک از این پدیدهها در اشعار خود، اشاره نکرده است.(توجه دارید که همان اسنادی که از وجود چنین انسانی حرف میزنند از این دو دایی سخن گفته اند ولی شاعر در غم انها شعری نسروده و این خود بر ضد مرام شعراست.)
۵. امرؤالقیس دیگری در تاریخ مطرح است که به نام «امرؤالقیس بن اصبغ» شناخته شده، برخی او را به نام «امرؤالقیس بن عدی» ذکر کردهاند. گروهی این دو نام را مربوط به دو شخص به حساب آورده و گویند: امرؤالقیس فرزند عدی، جد حضرت سکینه دختر امام حسین(ع) است. علامه مرتضى عسکری، هر دو تن را مجعول میداند.(یعنی جعلی بودن خود را در کتابش اثبات میکند) اخبار مربوط به ابن اصبغ نیز، در قرن چهارم پدیدار میگردد که طی زمان، وسعت میگیرند، در حالی که روایت در اصل بسیار کوتاه بوده که آن را هم سیف بن عمر، جعل کرده است. با توجه به تحقیقات مستند میتوان گفت: اشعاری که منسوب به «امرؤالقیس» است مربوط به دوران پس از اسلام است و کسانی که این اشعار را سروده و به امرؤالقیس نسبت دادهاند، متأثر از فرهنگ و کلمات و جملات قرآن بودهاند و اشعار وی برگرفته از قرآن است، نه اینکه برخی آیات نشأت گرفته از شعر او باشد، چنانکه طه حسین به صورت قطعی اشعار وی را مربوط به دورۀ بعد از اسلام میداند. همچنین روشن شد که دیدگاه عبدالرؤف المناوی، در کتاب «قیض القدیر» که در پرسش ب
هدایت شده از صراطُ علیٍ مستقیم
ه آن اشاره شده، پایه و اساسی ندارد. برای آگاهی از اعجاز قرآن و جنبههای گوناگون آن به کتابهای پیام قرآن، ج ۸، از آیت الله مکارم شیرازی؛ شناخت قرآن، از استاد علی کمالی دزفولی، مراجعه نمایید
۶. پاسخ دیگری که جالب مینماید پاسخ شهید مطهری است:
یکی از این شعرها شعری بود شاعر شبهه افکن ادعا کرده که سورۀ قمر بر اساس آن سروده شده است! اگر بگوییم اینها شعر بوده است باید شعری باشد که در مدح یک «پسر» سروده شده است زیرا ضمائر مذکرند، اما میدانیم که اولین شعر عربی که در مدح یک «پسر» سروده شده است، مروبط به زمان هارون الرشید خلیفۀ عباسی میباشد!! لذا این شعر نمیتوانسته پیش از هارون سروده شده باشد!!
۷. جای سؤال است که اگر به فرض محال، این شاعر پیش از وجود داشته و این شعرها را میسروده و به کعبه آویزان میکرده است، چگونه ممکن بوده از بین مردم فقط محمّد(ص) این شعرها را شنیده باشد؟ مسلم است که خیلی از مردم یا شاید بتوان گفت بیشتر مردم این اشعار را شنیده بودند چراکه همه هرساله جهت حج و تجارت به مکه میامدند. حال جای سؤال است که چگونه کسانی که این اشعار را قبلا شنیده بودند، و حالا میدیدند در قرآن از آنها استفاده شده است باور میکردند که این قرآن، سخن خداست؟؟
۸. باز جای سؤال است که اگر به فرض محال محمّد(ص) قرآن را بر اساس اشعار جاهلی سروده است و از خدا دریافت نکرده است، معجزات علمی قرآن را از کجا آورده است؟ چگونه توانسته شکست ایران از روم را پیشگویی کند؟ چگونه فهمیده که در اعماق آب طیفهای نور سفید یکی پس از دیگری خاموش میشوند تا به تاریکی میرسند؟ از کجا فهمیده که اشیاء خارجی نمیتوانند وارد جو شوند؟ و هزار معجزۀ علمی دیگر.
۹. و نیز جای سؤال است که اگر محمّد(ص) قرآن را از نزد و آنهم بر اساس اشعار عرب اورده است چگونه اعراب را به مسابقه طلبیده و گفته است اگر میتوانید یک آیه مثل قرآن بیاورید؟
6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 روایتی دردناک از جانبازی که ۱۵۲ هزار ساعت درد کشید و اگر اتوی ملافهاش بهم میخورد بدنش زخم میشد
Join 🔜 @secretcam 🏃♀