هدایت شده از 🌏 دنیای عجایب 🌏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راکی بیون اهل سئول کره جنوبی سلطان تعادل است !
این مرد عجیب تمام اشیا را به طرز حیرت انگیزی در بد ترین شرایط معلق نگه میدارد.😮👌
🌍 @Ajibehaa 🌍
هدایت شده از 🌏 دنیای عجایب 🌏
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقلب در مواد غذایی و راههای شناخت بخشی از مواد غذایی سالم از ناسالم را یاد بگیرید!
این رازهای مخوف صنایع غذایی را تا یاد نگرفته اید، چیزی نخورید!
🌍 @Ajibehaa 🌍
هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
🔴 باهم فکر کنیم!
#فرهنگ_چیست؟!
ابتدا از منظر #سطح_بندی به 2 سطح👇
اندیشه (زیربنایی): مانند باور، اعتقاد و روش اندیشیدن
رفتار(روبنایی): مانند رفتار انسان ها از جمله #حجاب
از منظر لایه بندی:👇
مرکزی(اندیشه): مانند فطرت و باطن
درونی(اندیشه): مانند عقلیت، اندیشیدن، مفروضات و ذهنیت
بیرونی(رفتار) : مانند شعائر، نماد، نشانه، رفتار، شخصیت، مصنوعات، آداب، سنت، زبان و...
لذا با احتساب موارد بالا تعریف فرهنگ میشود👇
«هدایت خالق، عقلانیت بشری، آئین محقق برای حیات دوجهانی»
نکته1: به دلیل اینکه قلمرو فرهنگ، بشر است. بدون فهم حقیقی از انسان، رسیدن به تعریف امکان پذیر نیست. لذا از ترکیب این 2گزاره👇
1. انسان مخلوق است.
2. انسان کمال طلب و مختار است.
لذا به این فهم از انسان میرسیم 👇
🔸 انسان، مخلوق مختار کمال طلب است.
لذا قادر است فرهنگ خالق را بپذیرد یا نپذیرد.
باید در نظر داشت کهه «فرهنگ رکن حاکمیت است.»
نکته2: فرهنگ، انسان مختار رو در معرض دوراهی پذیرش یا عدم پذیرش آئین خالق یا سایر آئین ها قرار میده تا انتخاب کنه.
🔴پس مطابق همه موارد بالا
#جنس(جوهره) فرهنگ از نوع «هدایت، عقل ورزی و آئین» هست.
#مبدأ ایجادش، خالق و اراده انسان هست.
#مقصد حیات بشری و حاکمیت دوجهانی
#قلمرو بشر است
که دارای ویژگیهای «هدایت مستمر از درون و برون انسان»، «قدرت مطلق خالق»، «عقل ورزی یا درک و ممیزی فطرت پایه»، «انسان مختار»، «آیین منتخب در جهت تکامل حاکمیت» و «حیات طیبه هم افزا در دنیا و آخرت» است.
مهم.
این تعریف در تقابل با #نمادگرایی است که توسط صهیونیسم فرهنگ رو به عنوان نماد تعریف کردند.
✅این تعریف فلسفی فرهنگ بود، حالا سوال:
تعریف عامیانه فرهنگ چیست؟!
#آقای_الف
✅ با #بدون_سانسور متفاوت بیاندیشید 👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
امام خمینی و نظریه طاغوت (۱)
در بهمن سال 1357، مبارزات ملت مسلمان ایران به اوج خود رسیده و به پیروزی انجامید، این مبارزات هر چند «رژیم پهلوی» را هدف قرار داده بود ولی از مدتها پیش، مبارزه بر علیه «طاغوت»، در فرهنگ مردم، رایج شده بود.
این اصطلاح، كاملاً ریشه مذهبی و دینی داشت و از «متن قرآن» اقتباس شده بود، البته مفهوم «طاغوت» عام و فراگیر بود و شامل هر قدرت ستمگری می شد، ولی آن روزها مردم بیش از درگیرشدن با بحث های مفهومی، به دنبال ساقط كردن «یك مصداق روشن» بودند. در بیانات حضرت امام خمینی، این تفاوت مفهوم و مصداق، قابل دریافت بود ایشان از سرنگون كردن طاغوت كه «در كشور ما»، رژیم پهلوی است، سخن می گفت.[1]
حضرت امام در سال 1347 در بحث های حكومت اسلامی در حوزه نجف، درباره ملاك طاغوتی بودن حكومت بحث كرده بودند، و اینك در كوران مبارزه علیه رژیم، به شكل عینی آن ملاك ها را بر رژیم پهلوی تطبیق می كردند.
در این بیانات، رهبری انقلاب اسلامی، مردم را به طاغوت بودن رژیم پهلوی، از راه ارائه ملاك¬های طاغوتی بودن آشنا می كرد و سپس وظیفه در برابر طاغوت را گوشزد می نمود.
حضرت امام، وقتی می خواست سران ارتش شاه را از اطاعت از فرمانده كل خود نهی كند، چنین استدلال می كرد كه: «اطاعت شاه، اطاعت طاغوت است».[2]
و البته این صغرای استدلال بود، و كبری نیاز به بیان نداشت كه اطاعت از طاغوت حرام است. و گاه به این كبری اشاره می كردند: «با هر وسیله ممكن به سقوط این دستگاه جبار قیام كنید، اطاعت این دستگاه، اطاعت طاغوت و حرام است»[3]
با سقوط رژیم شاهنشاهی و استقرار جمهوری اسلامی، باز هم حضرت امام بارها در خصلت های طاغوت و رژیم طاغوتی صحبت كردند. زیرا معتقد بودند، همچنان مشكل طاغوت برای نظام جدید و نوپا می تواند خطر جدی تلقی شود.
طرح سؤال
طاغوتی دانستن قدرت رژیم پهلوی، دیدگاه خاص و نظریه ویژه امام خمینی نبود. بلكه عموم متفكران اسلامی، بر این حكم، اتفاق نظر داشتند. ولی سؤال مهم و اساسی این است كه حضرت امام در این باره «چه مبنائی» داشتند و چرا به طاغوتی بودن آن رژیم، حكم می كردند؟ و چون این بحث «جنبه مبنائی» دارد و در واقع پاسخی به «نظریه قدرت» شمرده می¬شود، لذا این سؤال را به شكل كامل تر و كلی تر می توان مطرح كرد كه با چه ملاك و یا ملاك هایی، «قدرت سیاسی»، قدرت طاغوتی می گردد؟
جواب
اگر طاغوت به «حاكم غیر مشروع» تفسیر شود، قهراً بر مبنای ولایت فقیه، هر دولتی كه حق فقهاء را در كشورداری نادیده انگارد، «طاغوت» است و حضرت امام خمینی در بحث¬های ولایت فقیه خود، این مسأله را به اجمال مطرح فرمودند و طاغوت را به «قدرت های سیاسی ناروایی كه در سراسر وطن اسلامی برقراراند» تفسیر نمودند.[4] و تعبیر گویاتر ایشان این بود كه:
«طاغوت،حكومت های جور و قدرت های ناروایی است كه در مقابل حكومت الهی طغیان كرده و سلطنت و حكومت را برپا داشته اند»[5]
و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این موضوع به صراحت بیان گردید كه حتی رئیس جمهوری كه به اتكای رأی مردم، قدرت اجرائی كشور را به دست می گیرد، اگر از پشتوانه نصب فقیه برخوردار نباشد، غیرمشروع بوده و «طاغوت» است:
«اگر چنانچه ولایت فقیه در كار نباشد، طاغوت است، یا خداست یا ..[6]
در عین حال، در دوران مبارزه علیه رژیم ستم شاهی، حضرت امام، با ملاك های دیگری، رژیم حاكم را « طاغوتی» می خواندند و حداقل در بیانیه ها و سخنرانی های خود، این حكم را به مستندات دیگری، پیوند می زدند، مثلاً می فرمودند:
«شاه و دولت او كه قیام مسلحانه بر «ضد ملت»حق طلب، و بر«ضد قانون»اساسی، و بالاتر بر«ضد احكام»آزادی بخش اسلام، نموده اند، قهراً خائنند و اطاعت از آنان، «اطاعت از طاغوت» است. به آنان مجال ندهید».[7]
ارائه ملاك های متعدد و تفسیرهای متفاوت از دولت طاغوتی، نه به معنای آن است كه در مبنای حضرت امام «ابهام» وجود دارد، و نه به معنای «تعارض دیدگاههای» ایشان است. چه اینكه به معنای «تجدیدنظر» در آراء گذشته و عدول از آنها نیست. بلكه با توجه به چند اصل كه در كلمات ایشان دیده می شود، می¬توان به دریافت دیدگاه جامع و همه جانبه امام خمینی درباره «حكومت طاغوتی» دست یافت.
ادامه دارد. ....
منابع
1 . صحیفه امام، ج 3، ص 323.
2. همان، ج 4، ص 310.
3. همان، ج 5، ص 93 و 350 ، و ج 6، ص 2.
4 . ولایت فقیه، ص 149.
5. همان، ص 89.
6 . صحیفه امام، ج 1،ص 221.
7 . همان، ج 4، ص 310.