eitaa logo
یا اباصالح المهدی ادرکنی عجل الله
166 دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
15.2هزار ویدیو
183 فایل
🌷﷽🌷 🍃🌺امــام جعفر صادق(علیه السلام)↓ { اگر مهدے را درڪ میڪردم تمام عمر به او خدمت میڪـردم.} ─┅═ೋ❅🌺❅ೋ═
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۷_۱۲_۲۱_۴۲_۱۵_۳۷۰.mp3
33.5M
زیارت عاشورا 🎙 «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏 🎙 ═══❖══════❖═══
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️سه ساعتی از روز عاشورا که هیچ کسی طاقت دیدن آن را ندارد 😭😭😭 سخنرانی حجت‌الاسلام عالی در حضور رهبر انقلاب کانال استاد پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸یک راه برای به یاد امام زمان بودن در طول روز 🔹استاد عالی کانال استاد پناهیان
امام حسین علیه‌السلام: ◾️والله تا ظهور مهدی علیه‌السلام، خون من از جوش و خروش نمی‌افتد. 📚مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۸۵.
⭕️ شهدا عاشق این فراز زیارت عاشورا بودند: "الذین بذلوا مهجهم دون الحسین(ع) " آنان که بی‌دریغ جان خود را در راه حسین(ع) دادند....🔺❤️ https://eitaa.com/women92
😭 هـرگز نگذاشت تا ابد شب باشد که سجاده به او دل می بست تـدبیر خـدا بود که در باشد .. https://eitaa.com/women92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚حکایت بسیار زیبا و آموزنده؛ عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی علامه طهراني در كتاب نورملكوت قرآن مي فرمايد: يكروز در طهران، براى خريد كتاب به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله،یارم.... فهميدم از صاحب دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته،گفتم: آقاجان! درويش جان! انتظار دعاى شما را دارم.چه جوری به این مقام رسیدی؟ ناگهان ساکت شد،گریه بسیاری کرد،سپس شاد و شاداب شد و خندید. گفت: سید! شرح مفصلی دارد. من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود. خودم خدمتش را مینمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته ‏هاى او در حضورش بودم. او بسيار تند و بداخلاق بود. ناسزا و فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم. بهمين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود ... بهمین خاطر به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم. گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه ‏اى روشن می‏شد؛ و حال بسیارخوشی دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود. تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته ‏باشد. در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم، ناگهان او در ميان شب تاريك آب خواست. فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته، و به او دادم و گفتم: بگير، مادر جان! او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ‏ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد. فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم! كه ناگهان نفهميدم چه شد... إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه ‏ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، بانظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد. 📒نور ملكوت قرآن(ج‏1) ، ص: 141 با اندكي تلخيص
هر کسی میخای باش، حر را هم از بند شیطان آزاد کرد . تو که آب به روی اهل و عیال امام زمانت نبستی . پس نا امید نشو ، دوباره تلاش کن برای بهتر شدن💪
أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ سلام بر اعضای قطعه قطعه شده…!! 💔🖤