eitaa logo
نشانه های ظهور و وظایف منتظران
2.2هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
12.9هزار ویدیو
169 فایل
‌³¹³ ‌﷽‌ ⬅️آیدی حاج آقا مهدی زاده و حاج آقا مُبلِّغ جهت جوابگویی به سوالات مهدوی. ⬇️ @mirsattarr @Moballegh14 ⬅️برای استخاره میتونید با این شماره تماس بگیرید. 09394229736 ( شیخ علی) ⬅️برای نکته، نظر، پیشنهاد، تبادل و.... ⬇️ @H_ranjbar_59
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ 🌱نه را یک اشاره ای 🌼نه مرا راه چاره‌ای😢 🌱چه دریغ از نظاره ای 🌼به چنین من 🌱تو چراغ دل♥️ منی 🌼گل باغ دل منی 🌱تو همه منی 🌼نشوی از چه یار من⁉️ 🌸🍃 @yaamahdi2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه‌ها! آماده باش داده؛ برای خودتو آماده کردی؟ 🎙 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 @yaamahdi2
ای کاش کسی برای تب داشت یا ذکر امام بر لب داشت قربان غریبی ات شوم جان ای کاش که صاحب الزمان داشت 💔 🌧أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌨 🌘 @yaamahdi2 🌗
بھش گفتم : +چند وقتہ نرفتۍ!؟ نگاهـم کرد سکوتش آزارم میداد ... سرش رو آورد جلو آروم لب زد ؛ ــ پیش مردم گلہ از یار همینـم موندھ . . . من همینجا سلام میدم یقین دارم ك جواب سلامم رو میدھ" پ.ن : السلامُ‌علےَ‌الحسَین وعلےٰ‌علےِ‌بن‌الحُسَین وعلےٰ‌اَولادِالحُسَین وعلےٰ‌اَصحابِ‌الحُسَین ... 🏴 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🏴 🕯  @yaamahdi2   🕯
🌹🕊🏴🥀🏴🕊🌹 سال ۱۳۶۴ بود که از جبهه مرخصی اومد قم. بهم گفت: بابا! خیلی وقته حرم نرفتم ، دلم خیلی برای تنگ شده. گفتم: حالا که اومدی مرخصی برو، گفت: نه، حضرت که نایب است ، فرموده : جوان ها جبهه ها را پر کنند. زیارت برام مستحبه اما اطاعت امر نایب لازم و واجبه. من باید برگردم جبهه؛ نمی توانم؛ ولو یک نفر، ولو یک روز و دو روز! امر زمین می مونه. گفتم: خوب برو جبهه؛ و او رفت. عملیات والفجر هشت با رمز یا فاطمة الزهرا (سلام الله علیها) شروع شد و توی عملیات به رسید. به ما خبر دادندکه پسرتون اومده معراج اهواز ولی قابل شناسایی نیست. خودتون بیایید و شناسایی کنید. رفتیم معراج و دو روز تمام گشتیم اما پیدا نشد.نشستم و شروع به کردن کردم که یکی زد روی شونه ام و گفت: حاج آقای ترابیان عذرخواهی می کنم، ببخشید؛ پیکر اشتباهی رفته دور ضریح طواف کرده و داره برمی گرده. گفتم: اشتباهی نرفته او عاشق بود. شادی روح و
اشکی چکید و باب صحبت با تو وا شد ناگاه دیدم صحن تو عـرشِ خدا شد آنقـدر وا کـردی گـِرِه از کـار مردم تا پنجــره فـولاد تو دارالشفــا شد اصلاً نمی دانم زِ کِـی بُردی دلم را اصلاً چگونه این دلم جای شما شد یک نیمه شب افتاد راهم در حریمت دیگر نمی دانم که با حالم چه ها شد من اولین باری که بوسیدم ضریحت  از داغــی آن بوسـه قـلـبـم مبتلا شد تا آمــدم لب وا کـنـم ، آقـــا آمـد نـدا برخیـز حـاجـاتت روا شد پای ضریحت عاشقی با گریه می گفت در این حــرم امضا برات شد : سلام حضرت سلطان، سلام حضرت نور سلام میدهد اینجا مسافری از دور سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،