#فهرست #لیست
─═इई─═इई 🍃 📚 🍃ईइ═ईइ═
#لیست_شماره_7️⃣
📘کتابهای رمان و داستان خارجی
رمان بینوایان اثر ویکتورهوگو بصورت کامل👇
https://eitaa.com/audio_ketab/13310
کتاب رمان "ریشه ها" (خلاصه شده) اثر آلکس هیلی👇
https://eitaa.com/audio_ketab/8351
کتاب رمان " آمریکایی" ( خلاصه شده) اثر هاوارد فاوست👇
https://eitaa.com/audio_ketab/12013
کتاب رمان " مروارید" اثر جان اشتاین بک👇
https://eitaa.com/audio_ketab/9193
رمان "پرواز شبانه" اثر آنتوان دوسنت اگزوپری👇
https://eitaa.com/audio_ketab/13490
کتاب رمان "خوشه های خشم" اثر جان اشتاین بک (خلاصه)👇
https://eitaa.com/audio_ketab/8508
رمان "ماجرای وینستون" اثر هاوارد فاوست👇
https://eitaa.com/audio_ketab/9439
رمان "موبی دیک" اثر هرمان ملویل👇
https://eitaa.com/audio_ketab/9526
داستان "سرقت یاقوت سلطنتی" اثر آگاتا کریستی👇
https://eitaa.com/audio_ketab/9786
رمان صوتی " پیرمرد و دریا" اثر ارنست همینگوی👇
https://eitaa.com/audio_ketab/9632
رمان صوتی " مادر" اثر پرل باک👇
https://eitaa.com/audio_ketab/9561
رمان صوتی " مردی که می خندد" اثر ویکتورهوگو👇
https://eitaa.com/audio_ketab/10079
#فهرست #لیست
─═इई─═इई 🍃 📚 🍃ईइ═ईइ═
#لیست_شماره_5️⃣
📘کتابهای تاریخی و زندگینامه
کتاب "آخرین سفر شاه" (گزیده) اثر ویلیام شوکراس👇
https://eitaa.com/audio_ketab/8828
کتاب "داستانهایی از زندگانی امیرکبیر" اثر محمدرضا حکیمی 👇
https://eitaa.com/audio_ketab/8383
کتاب "استاد عشق" ( زندگینامه و خاطرات پروفسور حسابی)👇
https://eitaa.com/audio_ketab/13347
کتاب "بانوی انقلاب خدیجه ای دیگر" (زندگینامه و خاطرات خدیجه ثقفی همسر امام خمینی (ره) )👇
https://eitaa.com/audio_ketab/9176
کتاب "سیمرغ سهند" (داستان زندگی استاد محمد حسین شهریار) اثر محمد رضا اصلانی👇
https://eitaa.com/audio_ketab/12711
کتاب "پروین" اثر جعفر ابراهیمی (زندگینامه داستانی پروین اعتصامی)👇
https://eitaa.com/audio_ketab/8767
کتاب "مرد هزار ساله" (زندگینامه داستانی ابن سینا) اثر رضا حجت👇
https://eitaa.com/audio_ketab/13386
کتاب "چراغ لاله" (زندگینامه داستانی حکیم محمد اقبال لاهوری)👇
https://eitaa.com/audio_ketab/9613
#فهرست #لیست
─═इई─═इई 🍃 📚 🍃ईइ═ईइ═
#لیست_شماره_3⃣
📙کتب صوتی استاد حسن رحیم پور ازغدی
کتاب "حسین عقل سرخ" 👇
https://eitaa.com/audio_ketab/10111
کتاب "مهدی (عج) ده انقلاب در یک انقلاب"👇
https://eitaa.com/audio_ketab/9262
کتاب "علی (ع) و شهر بی آرمان"👇
https://eitaa.com/audio_ketab/8562
کتاب " محمد(ص) پیامبری برای همیشه" 👇
https://eitaa.com/audio_ketab/9666
#داستانک
حتما بخوانید واقعا قشنگ بود👇
روزى مردی نزد عارف اعظم آمد و گفت من چند ماهى است در محله اى خانه گرفته ام روبروى خانه ى من يک دختر و مادرش زندگى مىکنند هرروز و گاه نيز شب مردان متفاوتى آنجا رفت و آمد دارند مرا تحمل اين اوضاع ديگر نيست عارف گفت شايد اقوام باشند گفت نه من هرروز از پنجره نگاه ميکنم گاه بيش از ده نفر متفاوت ميايند بعد از ساعتى ميروند. عارف گفت کيسه اى بردار براى هرنفريک سنگ درکيسه انداز چند ماه ديگر با کيسه نزد من آيى تا ميزان گناه ايشان بسنجم... مرد با خوشحالى رفت و چنين کرد.
بعد از چندماه نزد عارف آمد و گفت من نمىتوانم کيسه را حمل کنم از بس سنگين است شما براى شمارش بيایید عارف فرمود يک کيسه سنگ را تا کوچه ى من نتوانى چگونه ميخواهى با بار سنگين گناه نزد خداوند بروى؟؟؟
حال برو به تعداد سنگها حلاليت بطلب و استغفارکن...
چون آن دو زن همسر و دختر عارفى بزرگ هستند که بعد از مرگ وصيت کرد شاگردان و دوستدارانش در کتابخانه ى او به مطالعه بپردازند. اى مرد آنچه ديدى واقعيت داشت اما حقيقت نداشت. همانند توکه در واقعيت مومنی اما درحقيقت شيطان...
بیایید ديگران را قضاوت نكنيم🌹
📝 شهید چمران:
آنان که به من بدی کردند، مرا هوشیار کردند.
آنان که از من انتقاد کردند، به من راه و رسم زندگی آموختند.
آنان که به من بی اعتنایی کردند، به من صبر و تحمل آموختند.
آنان که به من خوبی کردند، به من مهر و وفا و دوستی آموختند.
پس خدایا! به همه اینان که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند خیر و نیکی دنیا و آخرت عطا فرما.
🕊️💝از قاسم به حسین💝🕊️
شهید پورجعفری حدود ۳۰ سال از صبح تا شب همراه سردار سلیمانی بوده و در آخر هم کنار سردار شهید شدند. در یک برهه، حوالی سال ۹۵ خانواده شهید پورجعفری از ایشان میخواهند که دیگر جهاد کافی هست و بیشتر به امور خانواده بپردازند.
شهید هم بدلیل ملاحظات خانواده استعفا میدهند.
بعد از آن، شهید سلیمانی برای اولینبار برای مأموریت عازم سوریه میشوند درحالی که برخلاف همیشه پورجعفری همراهشان نبوده.
در آن سفر، شهید سلیمانی نامه ای را برای حسین پورجعفری می نویسد که بسیار خواندنی هست.
ظاهراً بعد از این نامه، شهید پورجعفری خانواده را راضی میکند و دوباره برمیگردند به سپاه قدس و نهایتا در کنار شهید سلیمانی به فیض شهادت میرسد.
متن این نامه خواندنی حاج قاسم به این شهید به شرح زیر تقدیم به شما 👇
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیز برادرم حسین، پس از سی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود، اولین سفر را بدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند، در هواپیما، ماشین و . . . . بارها نگاه کردم، جایت خالی بود، معلوم شد خیلی دوستت داشتهام.
حسین عزیز تو نسبتی با من داشتی که حتما فرزندانت با شما و شما با فرزندانت نداشته ای و فرزندانم هم با من نداشته اند. همیشه نه تنها از جسمم مراقبت می کردی، بلکه مراقب روحم هم بودی. اصرار به استراحت، اصرار به خوردن، خوابیدن و . . . بیش از احساس یک فرزند به پدرش بود. بیست سال اخیر پیوسته مراقبت کردی که تمام وقت من صرف اسلام و جهاد شود و اجازه ندادی وقت من بیهوده هدر رود.
حسین عزیز! خوشحالم از من جدا شدی، خیلی خوشحالم. اگر چه مدتی از لحاظ روحی گمشده ای دارم، اما از جدا شدن تو خوشحالم، چون طاقت نداشتم تو را از دست بدهم. من همه عزیزانم را از دست داده ام و عزادار ابدی آنها هستم، لحظه ای نمی توانم بدون آنها شاد باشم. هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم می چرخیدند و جلو چشمم هستند.
حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که می رفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلوله ای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی، حداقل من دیگر داغدار تو نمی شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم.
حسین جان! شهادت می دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت را فدای اسلام کردی. تو بی نظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر.
حسین! پسرم، عزیزم، برادرم، دوستم، از خداوند می خواهم عمری با برکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همانگونه که بود، با همان خصوصیت تا آخر حفط کنی.
حسینی که برای هر مجاهدی اعم از عراقی، سوری، لبنانی، افغانی و یمنی، آشنا بود. او نشانه و نشانی من بود. چه زیبا بود در این چند روز سراغت را از من می گرفتند و کسی باور نمی کرد همراهم نباشی.
حسین عزیز! فقط قیامت است که حقیقت ارزش اعمال معلوم می شود و چه زیباست آنوقتی که همه حیران و متحیرند و تو خوشحال و خندانی.
اجر این خستگی ها را آنوقت دریافت خواهی کرد، آنوقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند و به تو توسل می جویند، خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر شهید قرار دهد. به تو قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم.
حسین عزیزم! سعی کن پیوسته تر و تازه بودن جهادی را در هر حالتی در خودت حفظ کنی، اجازه نده روزمرگی روزانه و دنیا یاد دوستان شهیدت را از یادت ببرد. یاد حسین اسدی، یاد حسین نصرالهی، یاد احمد سلیمانی، یاد حسین بادپا، یاد که را بگویم و چند نفر را بجویم؟ چرا که فراموشی آنها حتما فراموشی خداوند سبحان، است.
حسین جان! عمر انسان در دنیا به سرعت سپری می شود، ما همه به سرعت از هم پراکنده می شویم و بین ما و عزیزانمان فاصله می افتد. ما را غریبانه در گودال و حفره وحشت که می گذارند،در این حالت هیچ فریادرسی جز اعمال انسان نیست. چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی در آن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد.
حسین عزیز! اجازه نده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند.
برادر خوبم! اگر می خواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است.
دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد، عزیز برادرم همه دردها، درد نیستند و همه بلاها، بلا نمی باشند. چه بسیار دردهایی که دوای دردند و چه بسیار بلاهایی که در حقیقت خودت را به او بسپار و رضایتش را عین
نعمت و لطف و محبت بدان.
حسین! می دانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. می دانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب می دانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظه ای رهایم نمی کند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نه ترس از از مقام و مکان. تو می دانی! چون پاره ای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم! دعایم کن و در دعایت رهایم نکن.
انشالله تو و خانواده مجاهد و صبورت همیشه موفق و موید باشید. خداحافظ برادر خوب و عزیزم، دوست و یار باوفاو مهربان و صادق سی ساله ام.
خداحافظ، برادرت قاسم سلیمانی
۱۰ / ۸ / ۱۳۹۵ سفر حلب