eitaa logo
یاد ایام
99 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2هزار ویدیو
153 فایل
💠 نگاهی به حقایق و وقابع عبرت آموز و رویدادهای سیاسی اجتماعی و زندگی مردمان ابن مرز و بوم در یک صد سال اخیر، از زمان قاجار، پهلوی تا عصر حاضر 📢🎥📷 در قالب صوت و فیلم و عکس های گاه کمیاب، جالب و خاطره انگیز
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دفاع مقدس
چای داغ با طعم کلوخ!! ((جنگ با همه خشونتش مثل هر موقعیت دیگری برای خودش طنز داشت. گاهی ناخواسته و به‌طور اتفاقی جریانی رخ می‌داد و گاهی نیز افرادی برای دادن روحیه نشاط به رزمندگان به خلق اتفاقات طنز می‌پرداختند.)) ⚪️ماجرایی جالب از زبان رزمنده احمد طاووسی👇 🎙اردیبهشت سال ۶۱ قبل از عملیات بیت‌المقدس به کفیشه آمده بودیم.در واقع کفیشه سرپل گردان امیرالمومنین (ع) بود. روزهای اول از کتری و قوری خبری نبود. فضل‌الله شادمند،فرمانده یکی از دسته‌ها، تصمیم گرفت برای بچه‌ها چای درست کند. با کمک ناصر اباذری و با استفاده از چند تکه سنگ و آجر، اجاقی سر پا تا آب کرد. بعد یک صندوق مهمات را شکستند و تخته‌های آن را زیر دیگ گذاشتند آتش را روشن کردند ومنتظر ماندند تا آب جوش بیاید آب که جوش آمد.شادمند مقداری چای خشک،که قبلاً از تدارکات گرفته بود، توی دیگ ریخت.همه منتظر بودند تا چای دم بکشد. شیرین‌کاری یکی از بچه‌ها گُل کرد. کلوخ کوچکی داخل دیگ پرتاب کرد وگفت: این هم نمک چای! چند لحظه بعد! این کار توسط یکی دیگر از رزمنده‌ها تکرار شده و بار سوم هم ماجرا تکرار شد.شادمند اخم‌هایش را درهم کشید و گفت: بچه‌ها، شوخی بسه دیگه، من دارم برای خودتون چای درست می‌کنم. خودم که نمی‌خوام یه دیگ چای رو تنهایی بخورم باز هم رزمنده‌ای شیطنت کرد و بدنبال آن رگبار کلوخ به سمت دیگ چای شلیک شد. شادمند عصبانی شد. بیل را پر از خاک کرد و داخل دیگ ریخت و گفت: حالا هرکی چای می‌خواد، بره لیوانش رو بزنه توی دیگ و یه چای با طعم کلوخ بخوره ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 👆📷 در انتظار چای ☕️ ... ولی کو چای؟!
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 انتشار نخستین‌بار 🎙 صوت مکالمه بیسیم شهید حسن باقری با سردار امین شریعتی در هدایت عملیات تیپ عاشورا 1361/02/20 عملیات: بیت‌المقدس
؟!!😔 [وقتی آمدیم ، مشکل اصلی] نداشتن توالت و سرویس بهداشتی برای این همه نیرو بود. مسئولین تیپ۲۷ به ناچار در منطقه‌ای مقدار بالاتر از آن ساختمان‌ها، تعدادی توالت صحرایی کندند، ولی زمین آنجا هربار با بارش باران پر از گل و شل می شد. گل و شل که هیچی، چاه مستراح‌ها پر از آب می‌شد. برای همین، زمان بارندگی رفتن به مستراح، عملاً به مصیبت عظما تبدیل می‌شد. به محض این که بارندگی تمام می‌شد و آب فروکش می‌کرد تمام آن فضولات انسانی شناور شده، روی زمین می‌ماند. برای همین بچه‌ها می‌آمدند با بیل آنها را جمع‌آوری و محوطه را تمیز می‌کردند. بارها و بارها دیده بودم که خود بیل دست گرفته و مشغول تمیز کردن محدوده اطراف دستشویی‌های صحرایی شده است. ♡ ☆ ● برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی ؛ خاطرات شفاهی فرماندهٔ بسیجی از انقلاب اسلامی تا پایان دفاع‌مقدس، صفحه‌ی ٦۳. @khadem_koolebar
°•╼﷽╾•° عکس جبهه 📸 گاهی باید لحظاتِ بیشتری برای تماشای یک عکس صرف نمود؛ این عکس از همان عکس‌هاست..! «حیا» و «حجاب» دو مفهومی که در این قاب به کمال رسیده‌اند ... پاسداری از حریم اسلامِ ناب محمدی پاسداری از ارزش‌های علوی و فاطمی 👈 به حجاب خانم‌ها نگاه کنید قربانِ آن و حریمِ حضرت_زهرا(س) و دخترش زینب کبری سلام الله علیها 👈 به حیای شهدا نگاه کنید ! قربانِ آن چشم‌های پاک ؛ آن شرم و حیا چه اشک‌ها که از این دیده‌ها جاری نگشت در استغاثه از ، در طلب رضای خدا ؛ و چه خونها که از ابدانِ مطهرشان جاری نشد 💠 سردار بزرگ سپاه اسلام، 🌹شهید محمد بروجردی (مسیح کردستان)-- (سر به زیر افکنده) 🌷سردار شهید محمدرضا عسگری، (جانشین لشکر۲۵ کربلا) و.... به اتفاق خانواده‌هایشان
🔷 دلم نیامد که این تصویر قربانی جبهه مقاومت در مراسم حج، شهید حاج «عماد مغنیه» فرمانده شاخه نظامی حزب الله لبنان را برای شما ارسال نکنم. ♦️رهبر معظم انقلاب: «صهیونیست های خونخوار و جنایت‏کار بدانند که خون مطهر شهیدانی همچون عماد مغنیه، صدها عماد مغنیه می‏ آفریند و مقاومت در برابر ظلم و فساد و طغیان را دو چندان می‏ کند. مردانی چون این شهید بزرگوار زندگی و آسایش و بهره‏ مندی های مادی خود را در راه دفاع از مظلوم و مبارزه با ظلم و استکبار فدا کردند. رضوان خدا بر او و بر همه‏ مجاهدان راه حق باد.» ♦️شهید حاج قاسم سلیمانی: «حاج رضوان مثل شمشیر فرود می‌آمد و مثل شبح ناپدید می‌شد.»  ♦️سید حسن نصرالله: «خون حاج عماد مغنیه موجودیت اسرائیل را نابود می کند.» 🔸نقل است که این چریک استثنایی خاورمیانه، هیچ گاه از دری که وارد می‌شد، بیرون نمی رفت و به طور مرتب اتومبیل شخصی‌اش را تغییر داده و هیچ گاه قراری را با تلفن یا موبایل هماهنگ نمی کرد. 🔸دستگاه‌های اطلاعاتی بیش از 40 کشور عربی و غربی در پی به دست آوردن نشانی از وی بودند و در این راه ده‌ها میلیون دلار هزینه کردند. وی علاوه بر عربی و فارسی به زبان فرانسه نیز تسلط داشت. 🔸دشمنانش او را روباه، ساحر، معما، شبح، استراتژیست، مغز متفکر نظامی و شخصیت شماره دو حزب‌الله لقب داده‌ بودند. 🔸سرانجام حاج عماد پس از ۳۰ سال زندگی فوق سری و مخفیانه در ۲۳ بهمن سال ۱۳۸۶ و در حالی که دو دقیقه قبل، از حاج قاسم سلیمانی در خانه امن خود در دمشق جدا شده بود، توسط جاسوس های موساد شناسایی و به کاروان عاشورا پیوست. 👇 @ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند ما را هم از این نعمت برخوردار کرده که از جامعه ما شهدایی می‌گیرد و ما را به این شهدا ، به مقام اخلاق این شهدا، توجه می‌دهد تا ما نیز همچون باشیم🌷
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥انتشار برای اولین بار / دعایی که مستجاب شد؛ 🔹 مکالمه تلفنی مرحوم آیت‌الله ناصری با شهید جمهور آیت‌الله رئیسی ☫به جمع سربازان گمنام بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114
. 🌿 پیرمرد باصفایی بود.اهل گیلان و عضو گردان مسلم لشکر ویژه ۲۵ کربلا، تو جبهه هر جا بود بچه ها دورش جمع می‌شدند و همه رو میخندوند، نماز شب هاش هم معروف بود ، سرانجام عمو غلام حسن جانی زاده در خرداد ۱۳۶۴ تو منطقه هورالهویزه بشهادت رسید🌷 🌴 شادی روحش صلوات... .
. 💕 عاشق و معشوق شدند رو به رو؛ ❁ در جریان عملیات فتح المبین (۱۳۶۱) با بیت امام تماس گرفتیم و به خاطر بالا بردن روحیه‌ی رزمندگان، وقت ملاقاتی را برای فرزندان بسیجی امام تقاضا کردیم. بلافاصله موافقت شد. با قطار، رزمندگان را با همان سر و وضع جنگی و کلاه و پیشانی بندهایی که داشتند، از منطقه‌ی عملیاتی به حسینیه‌ی جماران رساندیم. ❁ قبل از ملاقات، برادر محسن رضایی با اظهار تشکر از عنایت امام، این پیروزی بزرگ را به ایشان از قول رزمندگان اسلام تبریک گفت و سپس امام شروع به صحبت کرد. ❁ در همان ابتدای صحبت امام، به دلیل گریه‌ی بیش از حد رزمندگان، که از سر شوق گریه میکردند، صحبت امام مرتب قطع میشد. جو ملکوتی و عرفانی خاصی فضای حسینیه را پر کرده بود. امام هم ساکت مانده بود و به شور و حال فرزندان رزمنده‌ی خود می‌نگریست. ❁ بعد از چند دقیقه، سخنان خود را ادامه داد و فرمود: «ما افتخار میکنیم که از هوایی استنشاق میکنیم که شما از آن هوا استنشاق میکنید.» تا این جمله، که نشانه تواضع آن مرد بزرگ در برابر رزمندگان اسلام بود، از لسان مبارک امام بیان شد، تمام کسانی که در حسینیه بودند، گریه‌ی بلندی را سر دادند. جلسه عجیبی بود و همه اینها نشانگر عشق و علاقه دو طرفه امام و رزمندگان به یکدیگر بود. رزمندگان وقتی میدیدند کسی که به او عشق میورزند، چنین سخنانی را بیان میکند، دیگر سر از پا نمیشناختند و از عمق جان ضجه میزدند. 👤 راوی غلامعلی رجایی. 📚 کتاب یاد امام و شهدا صفحه ۱۳.
21.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌊 یادتان تلنگر قشنگی ست که یادمان می آورد چقدر زیباست.... . ( 🎥 ۱۳۶۴ بهمن شیر_ لشکر ویژه ۲۵ کربلا از والفجر هشت)
۹ خرداد ۶۷ -- سردار دلاور شجاع لشکر ویژه ۲۵ کربلا 🌷شهید سید یونس فاطمی ( شهرستان نور) . ▫️گردان امام حسن(ع) از لشکر25 کربلا به فرماندهی سردار رشید «علی‌اصغر پولادی» در کارخانه نمک مستقر بود که یونس خود را به جمع او و دیگر نیروها رساند. شهید پولادی با دیدن وضعیت جسمی وی از او خواست که برگردد، امایونس ضمن مخالفت با این خواسته، در سمت جانشین گردان در پاتک سنگین فاو به  ایفای نقش پرداخت. سپس به علت عارضه شیمیائی، به بیمارستان صحرایی منتقل شد. یونس در پشت جبهه به محض شنیدن خبر شهادت پولادی، با همت و غیرت دینی‌اش، در جهت پاسداری از اسلام و یاری رزمندگان، راهی شلمچه شد و نگذاشت علم فرمانده‌اش بر زمین بماند. از این‌رو، اوبه عنوان فرمانده گردان امام حسن‌مجتبی(ع)، در راستای سازماندهی و تقویت روحیه نیروها همت گماشت.و سرانجام در تاریخ ۹ خرداد ۱۳۶۷ در شلمچه بشهادت رسید‌🕊🕊 دوران دفاع مقدس
. ▪️خانوادگی تو منطقه بودند. اهل خانه را از شمال کشور فریدونکنار برد اهواز ( پایگاه شهید بهشتی) سکنی داد و به دخترش میگفت : فرشته چقد قشنگه اگه خانوادگی بشهادت برسیم، فریدونکنار غوغا میشه و همین انگیزه ای میشه خیل مردم عازم جبهه‌ها میشن. . ▪️اسفند ۱۳۶۵ دامادش مرتضی جباری تو شلمچه بشهادت رسید و حاج بصیر خودش خبرش و داد به دخترش.رفتن فریدونکنار تشییع جنازه ، میکروفون و برداشت و گفت : مردم من برای مراسم دامادم نیومدم ؛ الانم نیومدم براتون سخنرانی کنم ؛ فقط خواستم بگم جبهه به نیرو نیاز داره...منم پایان مراسم میخوام برگردم .هر کس حاضره بسم الله .... . 💢بیاد ویژه ۲۵ سردار حاج حسین بصیر ، برادرش اصغر بصیر ؛ و دامادش مرتضی جباری ....... . 💠 @hafttapeh