رباب جانم این قدر گهواره را تکان نده حرمله بیدار میشود😭😭😭😭

در محفل یزید جلوی خانوم زینب کبری محفل شراب خواری و قمار راه انداخته بودند به دختر حیدر کرار میگفتنید شما خارجی هستید!😭😭😭😭😭

فکر کنید اقا زین العابدین این هارو میدیدن ولی نمیتونستند کاری کنن که نکنه امامتشون به خطر بیوفته😭😱

میگن اگه بچه ایی گریه کنه عرش خدا میلرزهه..فکر کنید رقیه سه ساله پسر شاه کرار😭❣

گریه میکرد و هی میگفت بـــ ا بـــ ا

این قدر این دختر رو زده بودند دختر اسم بابا رو بالکنت مبگف😭😭😱😱

اخرشم به جای عروسک سر پدر رو براش به عنوان هدیه اوردند😔😭😭😭

خانوم زینب کبری هرچی میگفت..نکنید این بچه جان میدهد..این ها میخندیدن😭

با سر نیزه خانوم رو به عقب میکشوندند😭

این قدر خانوم گریه کرد و ناتوان شد بچه ها خانوم زینب کبری با اون عظمت و هیبیت حیدریش نمازش رو نشسته میخوند خانومی که نماز شبش ایستاده بود😭😭

هی بچه ها میپرسیدند عمه..من گوشم پاره شدس خونیه..عمه چادر من سوختس ..😭😭😭😭😭😭😢

بچه ها همه اینارو خدا میدید خانوم فاطمه زهرا میدیدااا😭❣❌