eitaa logo
یادگاران
8.3هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
7.5هزار ویدیو
336 فایل
مجموعه فرهنگی یادگاران امام ره (فرزندان شاهد) راه‌ارتباطی‌با‌ما : @yadegarani مسیر ارتباطی جهت کاروان دختران حاج قاسم ( اردوی کرمان ، زیارت مزار شهید سلیمانی ) @Dokhtarane_Haj_Qasem
مشاهده در ایتا
دانلود
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راس راسی یا امام حسین(ع) ما دلمون برا تو تنگ میشه... تو هم دلتنگ ما میشی!؟💔 🥀 『 eitaa.com/yadegaranir
در لبنان، شهدا روی دست شهدا تشییع می شوند! اسرائیل هیچوقت نمیتواند مارا شکست بدهد … eitaa.com/yadegaranir
3.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ثواب عجیب سلام بر سیدالشهدا علیه‌السلام ♥️ 『 eitaa.com/yadegaranir
14.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به دم المظلوم از خط علی هرگز کوتاه نمی‌آیم! eitaa.com/yadegaranir
🔆زنگ عبرت 🔴 جلسه ساعت۳ بامداد ♦️امروز یکی از مسئولان ارشد ثبت اسناد قم تعریف می کرد: ♦️حدود دو هفته قبل از شهادت شهید رئیسی ایشان به قم سفر کرده بود. ساعت یک بامداد در منزل بودم که طی تماس تلفنی از من خواسته شد برخی مستندات مورد نیاز در نهضت ملی مسکن و جوانی جمعیت را به محل پروژه‌ها ببرم. ♦️حدود ساعت ۳ بامداد به محل پروژه‌ها در اطراف شهر قم رسیدم با صحنه‌ای مواجه شدم که بغض کردم. ♦️دیدم در آن ساعت روی زیراندازی نشسته و جلسه‌ای تشکیل داده و با جدیت پیگیر ساخت و رفع مشکلات مربوط مسکن استان است... 🌹گویا شهید رئیسی در برخی از سفرها، بازدید از طرح های مسکن را با توجه به تراکم برنامه ها پس از ساعت ۱ بامداد انجام می داد... حمیدرضا ابراهیمی eitaa.com/yadegaranir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 يكى به جاى دلم زيرقبه گريه كند... ♥️ 『 eitaa.com/yadegaranir
12.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 سلام محضر ابا عبدالله الحسین با صدای شهید سیدحسن نصرالله eitaa.com/yadegaranir
🔴روایت شهادت یک راننده جرثقیل در جنگ ۱۲ روزه 🔹در اوایل دوران جنگ، یک خودروی نظامی سپاه مورد اصابت قرار گرفت و برای جابجایی آن نیاز به جرثقیل بود. اما سپاه منطقه در آن لحظه، دسترسی به جرثقیل نداشت. بنابراین، به سرعت با رانندهٔ یک جرثقیل خصوصی تماس گرفتند. او که نه ظاهری انقلابی داشت و نه در آن شرایط، تمایل چندانی برای این کار نشان میداد، حاضر شد. 🔹وقتی رسید نگاهی کرد و گفت: برای جابجایی این، سی میلیون تومان میگیرم. نیروهای سپاه با او صحبت کردند و گفتند: اگر راه دارد کمتر بگیر، بودجهٔ ما الان محدود است. پس از گفت‌وگو، سرانجام قبول کرد که کار را در ازای بیست میلیون تومان انجام دهد. 🔹وسط کار، تشنه شد و گفت: آب می‌آورید؟ برایش یک لیوان آب آوردند. کمی از آن را نوشید و باقی مانده را با بی‌میلی کنار گذاشت. پرسید: آب خنک‌تر ندارید؟ شما خودتان از این آب می‌خورید؟ بچه ها پاسخ دادند: بله، همه‌ مان از همین آب می‌نوشیم. با تعجب پرسید: یعنی شما واقعاً در چنین شرایطی و با همین امکانات محدود می‌جنگید؟ گفتند: آری. او سکوت کرد و به کارش ادامه داد. 🔹پس از پایان کار، وقتی خواستند پولش را بدهند، گفت: نه، من از شما پولی نمی‌گیرم و رفت. اما فردای آن روز، خودش نزد همان بچه‌ها بازگشت. آنها با تعجب پرسیدند: چه شد؟ دیروز با اکراه آمدی، اما امروز چطور خودت پیش ما برگشتی؟ 🔹گفت: دیشب به خانه رفتم و ماجرا را برای مادرم تعریف کردم. وقتی او فهمید شما در چه شرایطی می‌جنگید، به من گفت: از این به بعد، هر زمان بچه‌های سپاه نیاز به کمک داشتند، باید بدون گرفتن هیچ پولی به آنها خدمت کنی؛ وگرنه شیرم را بر تو حلال نمی‌کنم. حالا، هر کاری داشته باشید، من در خدمت شما هستم. 🔹چند روز بعد، یک لانچر توسط پهپاد هدف قرار گرفت و دوباره نیاز به جرثقیل احساس شد. با همان راننده تماس گرفتند. او بی‌درنگ خود را به محل رساند. اما در میانۀ کار، پهپادهای دشمن بار دیگر حمله کردند و او در این حمله به شهادت رسید. 🔹یاد و خاطرهٔ شهید والامقام، محمد دالوند را گرامی میداریم و برای آرامش روحش فاتحه‌ای می‌فرستیم. ‌‌‌‌‌‌‌ eitaa.com/yadegaranir