زبانم الکن از وصف صفای این مراسم بود.
جوان، جوان، جوان
شب آخر بود. دیدم تو خودشه. از رفقاش پرسیدم. گفتن: اینکه عزاداری اینجا داره تموم میشه ناراحته. 🥀
امسال جوانان #زینت مجالس امام حسین علیه السلام بودن. مرحبا
✍ سعید معتقدی
#دلگویه
گاهی دلتنگ بعضی جلوه های حسینی می شوی. دهه محرم یکی از جلوه های همدلی همه اقشار جامعه است. پیر بود، جوان بود، زن بود، مرد بود و...
اما دلتنگی سخت است...🥀
✍سعید معتقدی
ارتباط با ادمین کانال:
@sarbaz_313_81
#سعید_معتقدی| عضو شوید👇🏻
https://eitaa.com/yadgarie
🌱زمانه بر سر جنگ است، یاعلی مددی🌱
✔️به نام خدایی که چیزی جز او نیست!
امروز مهمان اداره راهنمایی و رانندگی بودم. حدود ٢٠ نفر جوان بودیم. یک افسر جوانی ١٠ دقیقه ما را مهمان صحبت هایش کرد. در این فرصت کوتاه بعد از تذکرات راهنمایی و رانندگی شروع به نکاتی کرد که از عمق جان افتخار کردم. از خوبی های ایران و امنیت این کشور گفت. گفت عهد بستم تا آخرین لحظه مسئولیتم،برای امنیت و ایمنی این مردم تلاش کنم. اما از این به بعد با بغض در گلو از شهادت و جان بر کفان و غیور مردان این سرزمین گفت. خلاصه، خود کلاس #جهاد_تبیین و درس #شهادت بود. آخر هم گریزی به شهید مدافع وطن اردکان #شهید_حسین_انتظاریان زد. شیر مادر حلالت ای #فرزند_اردکان.
امروز به تو و همکارانت افتخار کردم. سپاس فراوان🌷
✍سعید معتقدی
(٣١ تیر ماه ١۴٠٣)
#هویت_طلبگی
#معارف_دینی
#زندگی_حسینی
اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِن نِعمَةٍ فَمِنکَ
خدایا ما ز خود هیچ نداریم
خدایا هرچه داریم از تو داریم
انصافا سرمای زمستان ایران، جوانمرد است. اینجا هوا در ژوهانسبورگ ناجوانمردانه سرد است.
دیروز هوا تا منفی سه هم سرد شد. نه این که به این دما عادت نداشته باشیم، نه! اما به سرمای بدون گاز واقعا عادت نداریم. سرمایی که کنارش گاز باشد منفی بیستش هم فِرپلی را رعایت می کند.
اینجا در یکی از مثلا اروپایی طورترین شهرهای آفریقا هم مثل خیلی از کشورها خبری از گاز لوله کشی نیست. هزینه های گران برق هم استفاده از آن برای گرمایش را به گروهی خاص محدود می کند اما حتی با وجود هیترهای برقی هم نمی توان بدون لباس گرم در خانه زندگی کرد.
وضعیت خود من در این روزها حتی برای خواب: دو جوراب، دو گرمکن ورزشی، پیراهن و ژاکت و پلیور به اضافۀ کلاه!
یکی از ایرانیانی که چند ماهی است به اینجا آمده می گفت:
هنوز از آمدن پشیمان نشده ام اما دست کم، فهمیده ام چه نعمت هایی را بدیهی فرض کرده بودم و الان از آن ها محرومم:
- بهترین ماشین را دارم که در ایران نداشتم اما از بس بنزین گران است باید برای کارهای ضروری استفاده کنم.
- برای یافتن غذای حلال، رسما باید مغازه ها را بگردم.
- برای ثبت نام مدرسه دخترم، باید بگردم و مدرسه ای را پیدا کنم که آموزش های جنسی و کلاس رقص و استخر مختلط در آن اجباری نباشد.
- برای شرکت در مراسم عزاداری، باید 60 کیلومتر رانندگی کنم، نه این که مثل ایران، در شهر خودم حق انتخاب از میان ده ها هیات داشته باشم.
- گاز هم که داستانش روشن است.
خلاصه اینکه،
ایرانِ جان! به تو از دور سلام!
🖌مرتضی کریمی
@hararememoirs
اینجا مرکز اسلامی ژوهانسبورگ
بعد از نماز، جوانی اهل سومالی را به بنده معرفی کردند. گفتند 8 ماه پیش به همراه گروهی از دوستانش به ژوهانسبورگ آمده و سه ماه پیش، به طور اتفاقی، با مرکز اسلامی آشنا و شیعه شده است اما در این مدت، تقیه می کرده است.
تا این که شب قبل، دوستان سنّی اش متوجه می شوند و تا می توانند کتکش می زنند و از محل زندگی بیرون می کنند و حتی اجازه کار کردن در جای قبلی را به او نمی دهند.
به همت شیعیان، فعلا جای خوابی برایش فراهم شد.
با خودش صحبت کردم. پر از انرژی و نشاط بود. می گفت دوستانم را ملامت نمی کنم چون اگر من هم جای آن ها بودم و می شنیدم یکی از دوستانم شیعه شده همین رفتار را می کردم!
می گفت: این که جایی زندگی کنی که بتوانی محبت اهل بیت ع را فریاد بزنی بدون آن که از کسی بترسی، بزرگ ترین نعمت خداست.
و یکی از نمازگزاران گفت: داستان او را برای کسانی تعریف کن که آسوده خاطر در کشور یا منطقه شیعی، می نشینند و لعن می کنند و ...
انگار نه انگار که همین رفتارها، خشم اهل سنت را چنان برمی انگیزد که این گونه آن را بر سر این جوان مظلوم خالی می کنند.
🖌مرتضی کریمی
@hararememoirs
امشب وسط سخنرانی، جوان 17-18 ساله ای را دیدم که گوشه ای از مجلس نشست. بعد از سخنرانی، پیشم آمد و یکی دو سوال پرسید و سریع رفت و پای سفرۀ امام حسین ع هم ننشست.
یکی از شیعیان پرتوریا بعدا برایم توضیح داد که این جوان، یک سال و نیم است شیعه شده در حالی که تمام خانواده و اقوامش، وهابی اند و اگر بفهمند شیعه شده، شاید حتّی زنده اش نگذارند. برای همین، یواشکی در مجالس ما شرکت می کند و زیاد نمی ماند.
می گفت کم نیستند کسانی که اینجا شیعه می شوند ولی مجبورند تقیه کنند. از یک عالم معروف سنّی گفت که بعد از وفاتش، فهمیدند شیعه بوده است. مثال جالب ترش از زن و شوهری بود که هر دو جداگانه شیعه شده بودند اما از یکدیگر مخفی می کردند و بعد از فوت یکی از آن ها، تازه جریان مشخص می شود.
بله! شیعه بودن همه جا آسان نیست؛ اعلام محبّت اهل بیت ع گاهی به قیمت جان تمام می شود!
قدر نعمت های بدیهی مان را بدانیم.
🖌مرتضی کریمی
@hararememoirs
با سلام🌷
این سه پیام رو فرواردی فرستادم. چون باید خوند تا از خواب بیدار شد. باید فهمید تا جور دیگر عمل کرد.
قدر نعمت هایمان بدانیم.
الحمدلله🤲🌹