eitaa logo
حسینیه ویادمان شهدای نجف آباد (درجوارمزار شهید محسن حججی)
3.9هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
3هزار ویدیو
135 فایل
🔺پخش زنده آپارات https://www.aparat.com/najz.ir/live 🔹️روبیکا https://rubika.ir/mohsen_hojaji1370 🔹️ایتا https://Eitaa.com/yadmanshohada ↙️ارتباط باما: امورات فرهنگی و مداحان افتخاری نظرات،پیشنهادات وامورات کلی @Yadman_Hojaji 🚫تبادل وتبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
مرد میخواهد... اینڪہ بگذرے از آرزوهایٺ... زنجیرهاے را از خود رهاڪنے گفتنش آسان اسٺ...✨ اگر عمل ڪردن بہ آن هم سهل بود بہ خیلے هایمان واژه اضافه شدهـ بود ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به احترام نامت... که به بلندای آسمان برافراشته است پرچم چشمانم را؛... می ستایم تو را ای .. ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯
🌹 درست است که به قول سید مرتضی آوینی؛ بر کرانه ابدی و ازلی وجود نشسته ایی و دستی برآورده ای تا ما عادت نشینان عادات سخیف را از منجلاب غفلت بیرون بکشی.. 🔸درست است که خدا تو را برگزید تا با گواه صدق " انی أعلَمُ مالا تَعلَمون" ملائک؛ بلندت کند.. 🔹درست است که از سرِ مرگ آگاهی هایت مبتلا شدی به شهادت ولی اینها دلیل دوری تو از من نمیشود ❣️آنقدر به من نزدیکی که میتوانم بند بند وجودم را به بوی دل انگیزت آغشته کنم تو را شهید نامیدند و در ادبیات عرب بر وزن فعیل به صیغه مبالغه رفته است که توانسته خیلی زیاد شاهد همه چیز باشد و مقام شهود پیدا کند 🥀یادم باشد هزاران هزار چشم شهید دارند مرا میبینند آن هم نه به طرز عادی بلکه به صورت مبالغه آمیز و استثنایی! ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯
🥀ای عاشقان اهل بیت رسول-الله من خیلی آرزو داشتم که ۱۴۰۰ سال پیش بودم و در رکاب مولایم مام_حسین_ع می‌جنگیدم تا شوم و حال ، وقت آن رسیده که به فرمان مولایم امام_خامنه_ای لبیک گفته و از اهل بیت پیامبر_اکرم_ص دفاع کنم . لذا به همین منظور عازم دفاع از حرمین به سوریه می‌شوم و آرزو دارم همچون حضرت_عباس_ع در دفاع از خواهر بزرگوارشان شهید بشوم . یا حسین تا آخرین قطره‌ی خون نمی‌گذاریم دوباره خواهرت به اسارت برود ... ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯
‍ 🍃روز به روز غرق می شویم در و تعلقاتش، آنقدر سرگرم که فراموش می کنیم در دنیا مسافریم و آخرِ هر دل بستن، دل کندن است... 🍃پویا ایزدی، مسافر دنیا بودن را خوب فهمید و رفت. دل برید از دل بستگی هایی که به دنیا وابسته اش کرده بودند. شهدا را واسطه قرار داد تا بتواند بگذرد حتی از و دخترش... 🍃داستانِ بابایی بودن دختر ها را همه بلدند. بگذریم از وداع ریحانه با پدرش. از دل برای بی تابی فرزندش. اما خداراشکر اگر بابا شد، مادری هست که او را در آغوش بگیرد. نه خار مغیلان هست که پاهایش را زخم کند و نه که در آن سیلی بخورد. اما امان از که لالاییِ هرشب دختران شهداست و شهادتِ پدر، تنها قصه ای است که هیچ وقت تکراری نمی شود. 🍃به قول : « عصر بود، موشک که خورد، از روی تانک پرت شد پایین. درست مثل (ع)، از روی مرکب.....» 🍃عشاق دارند یکی یکی به قافله شهدا ملحق می شوند. ایزدی، حججی سردار دل ها... ایم در دنیا، زمین گیر شده، نفس کم آورده ایم از این همه گناه. کاش را یاد بگیریم... ✍نویسنده : ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯
🍃باران نرم نرمک به تن شهر میزند و جان درختان را جلا میدهد. گوش کن! چه عاشقانه در گوش مردم این شهر نجوا میکند. میشنوی؟ پیغام آسمانیان را برایمان آورده. هر قطره اش دنیایی از حرف های ناگفته با خود دارد. 🍃اولین قطره ای که روی دستم میچکد پیکی‌ست که خبرم می کند دلم به یادت باشد..در هیاهوی شادی های شب یلدا.. دور همی های... اولین قطره باران... از اولین های هشت سال پیش. آن موقع که هیاهوی سوریه گوش زمانه را کر کرده بود، کفتارها به گرد حرم زوزه می‌کشیدند زمان غرش شیران حیدری بود. 🍃اولین هایی که رفتند و صدای شان آهسته در این حوالی پیچید خبر پروازشان هم آهسته به گوش بعضی ها رسید. ، صدای پای زمستان به گوش می‌رسد.و من دل زمستانی ام را روی دست می گیرم.. امانتی باشد دستت... 🍃قطره های دیگر خبر از شقایق های آسمانی دیگر می‌آورند.. که هرروز در این زخمها شناسایی می شوند تا شاید من هم پیدا شوم... بوی یاس پیچیده در این حوالی، بوی بهشت. 🍃قطره میخواهد آخرین گفته های شهدا را هم بر دلم حک کند که میگوید: تا نباشی شهید نمی‌شوی‌. دنباله اش هم مرا بیتی مینوشاند: منزل وصل پس از رد شدن از خویشتن است وصل اگر می‌طلبی روی خودت پا بگذار. 🍃همه ‌معادلاتم را همین یک بیت بهم می‌ریزد کسی آهسته در گوش دلم نجوا میکند: رسول رسول زمین...آقا رسول صدایمان را داری؟ اینجا زمین‌گیر شدیم کاری بکن، تخریبچی میشنوی چه میگوییم؟ باران صدای پای اجابت است... برایم دعا کن رفیق شهیدم... 🆔 @yadmanshohada
چه خــوش بود روزهای باهم بودنتان خنــده‌ی لبانتـان دل مـا را برد دل مـا هم رفیقی ازجنس" " می خواهد،لبخنـد زنان تاعرش اعلی🌷 ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯
🔴 توصیه شهید حججی به برادران 👈 از همه مردان امت رسول الله می خواهم که فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید، همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین(ع) را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهدا درس بگیرید. 🔹 خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است. ⬅️ همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه شما ختم به خیر می شود. ✍️ راه امام حسین را رفتند و حسینی شدند ♥️ ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯
🔰روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم ♦️پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح ✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ♦️ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. 🔹ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. ♦️گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . 🔹آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ♦️ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! 🔹ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ♦️ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم 🔹حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ♦️ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. «در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر» ‌ ‌‌‌‌‌‌‌🆔 @yadmanshohada
❣ورودی یادمان... ❣شهید گمنام... ❣آقا محسن... اصلا حکمت وجود تو در ورودی یادمان.. خودش حرفها دارد.. که اینجا اذن دخولش پا گذاشتن بر اسم و رسم است.. اینجا گمنام می خرد حضرت مادر.. اینجا... 😔 می گویند رزق شهادت آقا محسن را تو داده ای.. همدم خلوتش بوده ای و ناظر اشک‌هایش... 😔 و حالا.. وقتی در غفلت و تاریکی خویش گم می شویم.. ناگهان بوی شهید می آید.. همانند دَم عیسی که بر کالبد پرنده ای سفالین جان بخشید.. .. جان تازه می بخشد.. پرواز مان پس از جان گرفتن پرنده ی سفالین دل دیدنی باید باشد... هوای شهر باز در شور فاطمی معطر به کبوتران گمنام.. و تو نامدار... باز هم می‌آیی با کوله باری از حرفهای نزده و تکرار نشده.. سالهایی را که گمنام بودی مانند مادر.. و.. حالا که نامدار شده ای... ؛ چگونه باید پیوند بزنم؟! حالا بر سنگ مزارت می نویسند ((شهید گمنام نامدار ))؟ و من مانده ام با این همه که تو را یاد کرده ام و هر روز چون تسبیح وِرد زبانم بوده ای؟ اصلا چگونه گمنام مانده ایی؟! .... روزی که شهید شدی هیچ فکر میکردی بار دوم تو را دهه هفتادی ها بر قلب خود تشییع کنند؟! عجب قدرتی داری تو نسلها را درنوردیده ایی... هر چه از شهادتت میگذرد تازه تر میشوی و داغ نبودنت چون داغ سیدالشهداء جان دارد! که زنده است و مزارش سنگ صبور آدمیان... بوسه بر دستانت که نه بوسه بر مغز استخوانت باید زد... بازتاب دوباره آمدنت باز دلی می شود عاشق.. قدم‌هایی می شود استوار... و راهی که امتداد راه و هدف توست... ببخش.. کلمات لکنت زده ام سازگاری ندارند با هم... اصلا زبان عشق سکوت می خواهد.... زبان عشق واژه ای ندارد... غربت ندارد... پس سکوت می کنم.. و با اشکهایی از شوق آمدنت می نویسم... از گم شده ای در غربت دنیا... به تو که نامدار بودی و هستی... بازگشت دوباره ات مبارک... دعایم کن... دعایم کن... 🆔 @yadmanshohada
🕊🥀🕊 من به قدقامت نرسیدم ای کاش صف آخر به برسم کوچه هایمان رابه کردیم که هرگاه آدرس را می دهیم بدانیم از گذرگاه کدام با آرامش به می‌رسیم نکند که ارسالی از اعضاء ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji.ir/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯
❣میگفـتــــ: پریـــ🕊ــــدن↙️ بُریـــدݩ میخـواهـد..! 💚اللّهم اَخرِج حُبَّ الدُنیا مِن قَلبــے💚 ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀♥️❀⊱⊱⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 | 📲 و چگونـه از جاݩ نگـذرد ... آن ڪس ڪه مےداند جاݩ بهاے دیـدار اسٺ ... ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀♥️❀⊱⊱⊱━━╯
🏴 انّاللّه و انّا الیه راجِعوݩ شهادٺ دومیݩ طلبه حرم مطهر رضوے محمد صادق دارایـے🖤 🆔@yadmanshohada
🌷 شهید سپهبد علے صیاد شیرازے تاریخ تولـد⬅️ ۱۳۲۳/۰۳/۲۳ محـل تولد ⬅️درگز ـ خراسان رضوے 🌷تاریخ شهـادٺ⬅️ ۱۳۷۸/۰۱/۲۱🌷 محل ⬅️ تهراݩ عملیات ⬅️ مورد ترور قرار گـرفٺ مزار ⬅️ بهشٺ زهرا تهراݩ ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀♥️❀⊱⊱⊱━━╯
ختم به نیت🔰 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊 مدافع حرم ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀🖤❀⊱⊱⊱━━╯
°•♥! _محال‌است❗️ خداوند‌آࢪزویے‌دࢪ‌قلبت🤍قࢪار‌دهد‌ ڪھ‌بࢪایش‌تداࢪڪ‌ندیده‌باشد🌷🇮🇷 ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
•|🌱♥️|• ✍ وقـتی حـجابـمون حـفـظ بشـہ چـشـممون پـاڪـ مـیـشـہ👀 وقـتی چشـممـون پـاڪـ شـد دلـمـون پـاڪ مـیـشـہ♥️ وقـتی دلـمون پـاکـ شـد خـــدا عــاشقـمون مـیشـہ🌱 وقـتی خدا عاشقمـون شد مـیشیـم🕊 🕊 ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر و یاد و خاطره سردار رشید اسلام از فاتحان و همچنین سرداران شهرستان نجف آباد و اولین و 101 نفر از همرزمانشان که در طول عملیات آزادسازی خرمشهر ، شربت شیرین شهادت نوشیدند و آسمانی شدند را گرامی میداریم . ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
یادی ازسرداررشیداسلام و همرزمان و به نقل از همرزمان سال 1361 خرمشهر عملیات الی بیت المقدس اردیبهشت سال شصت و یک ، در سمیناری با حضور فرماندهان و مسئولان جنگ که در رابطه با عملیات در اهواز تشکیل شده بود شرکت کرد . بعد برای حضور در مراسم یکی از برادران به نجف آباد برگشت . اون دو روزی که در نجف آباد بود رو نوشت و با دوستان و اقوامش خداحافظی کرد . نزدیکیهای غروب بود که برای شرکت در عملیات راهی منطقه شدیم . تازه از داران رد شده بودیم که به یک کافه رسیدیم ، همانجا از ماشین پیاده شدیم که هم نمازمان را بخوانیم و هم غذایی بخوریم . آن موقع ، و ، که با کمک اونها جهاد رو تشکیل داده بود ، شده بودند . وضویش را گرفت و بی آنکه آستینهایش را پایین بکشد ، ایستاد به نماز . نمازش را که خواند با حالت خاصی گفت : « حسین آقا ، كه شد . و هم شدند ، امّا من هنوز مانده ام . نمی دونم چرا با این که و در خواب ، خبر رو بهم دادند امّا هنوز زنده ام !» اونقدر گرفته بود که حتی نتوانست غذایش را تمام کند . در راه به روستایی رسیدیم . بعد از سوار کردن دو تا از دوستانش ، من به جای پشت فرمان نشستم . حدود ساعت چهار صبح بود که به قرارگاه شوش رسیدیم و بعد در مقر جدیدی که با بچه های جهاد در مدرسه ای راه اندازی کرده بودیم ، ماندیم . چون نقشهی عملیات عوض شده بود به دارخوئین رفتیم و اونجا مقرّ جدیدی رو احداث کردیم ، سه روز بعد ، عملیات شروع شد . دارخوئین محل استقرار نیروهای تیپ14 امام حسین(ع) بود . بچه های جهاد نجف آباد هم اونجا آمده بودند . قبل ازظهر بود که من به دارخوئین رسیدم ، هم بیشتر از چند ساعت نبود که آمده بود . بعد از سلام و احوالپرسی ، چند نفری بیرون محوطه قدم می زدیم که ایشون با صدایی که پر بود از غم و غصه ، گفت : من زمان انقلاب وقتی توی راهپیماییها و تظاهرات شرکت می کردم دلم نمی خواست بشم . راستش می خواستم سرانجام هدفی رو که دنبال می کردیم ببینم . بعد از پیروزی انقلاب در درگیرهایی که منافقین و گروهکها توی شهرهای مختلف ایجاد کرده بودند هم دلم نمی خواست بشم . دلم می خواست روند تشکیل جمهوری اسلامی و ایجاد ارگانها و پایه های اصلیش رو ببینم . امّا حالا واقعاً برای آماده ام . ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🍀 میانبـر رسیدݧ بہ خدا است↙️ ڪار خاصےلازم نیس بڪنیم ڪافیہ ڪارهاے روزمره‌مان را بہ خاطر خدا انجام بدیم،اگہ‌تو این ڪار زرنگ باشے‌ شڪ نڪن بعدے تویے... ❤شهیدمحسن حججی ❤ ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🌷 شهید همت: 🌿 ما از دادݩ نمےترسیم، ولے از ایݩ مے ترسیم که خداۍ ناکرده روزے ایݩ خوݩ ها به ناحق ریخته شود و تزلزلے در راهماݩ و ماݩ و تواݩ ماݩ پیدا شود که اݩشاءالله نباید اینطور بشود... ✍️@yadmanshohada
هفتم مهرماه سرلشگر سرلشگر امیر سرلشگر سرلشگر سرهنگ دوم گرامی باد . ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
ارسالی مخاطبین 📲 به نظرم شهید حججی طبق این حدیث قدسـی که خدا میفرمایند : (( و مَن اُحِبَنی عَشَقَنی و مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ ... )) به زبون خودمونی هــر کــی عاشــقم بــشه ، عاشــقش میــشم عاشــقش شــدم میکـشمش و دیــه اشــم میــدم . این شد که عاشق خدا شد و این عزت و عزیز شدن .. خونبهاش شد (: چون خودشون هم تو وصیت نامه شون میگن جوری زندگی کن که خدا عاشقت بشه ، اگه خدا عاشقت بشه خوب خردیداریت می‌کنه 🙃🖇️ خَتمِ کَلامـ : عاشق خدا شد 👈🏻 خدا خریدش 👈🏻 شهید شد عزیز شد @yadmanshohada